♥ دوست داشتنت
از عهدهے قلبم بر نیامد
بین اعضاے تنم تقسیم شد
من سهم خود را
به دستهایم بخشیدم
دستم را محكم بگیر
♥ دوست داشتنت
از عهدهے قلبم بر نیامد
بین اعضاے تنم تقسیم شد
من سهم خود را
به دستهایم بخشیدم
دستم را محكم بگیر
♥ تــو دوست داشتنی تـریـڹ
نسخہ اے هستی ڪہ
می شود پیچید!
بـہ دست و پاے
زندڪَی
مـڹ
تا هی
قد بڪشی
توےِ لحظہ هایم
وحالـم را خـوب تـر ڪُـنی
♥
یکی بود یکی نبود
این داستان زندگیه ماست
همیشه در همه جا
یکی بوده و دیگری نبوده
هیچ قصه گویی داستان را اینگونه آغاز نمیکند
یکی بود،دیگری هم بود،همه باهم بودیم
این داستان برای ما یک قانون طبیعی شده برای هر موضوعی حتی عزیزانمان را هم تبدیل به هیچ و نیستی کنیم
زندگی کردنمان تبدیل شده به یک مسابقه و حاضریم به خاطر بدست آوردن مدال پیروزی باهم بجنگیم
اما تابه حال کسی گفته همه باهم برنده هستیم؟
😶😶
دلم گرفته از آدمایی که میگن دوست دارن اما معنیش رو نمیدونن
از آدمایی که میخوان مال اونا باشی
اما خودشون مال تو نیستن
از اونایی که زیر بارون برات میمیرن و وقتی آفتاب میشه همچین یادشون میره
به نظر من ساده باشی بهتره
چون ساده که میشوی فرمول نمی خواهی
ایکس تو همیشه مساوی ایگرگ توست… درگیر رادیکال و انتگرال نیستی…و هرجایی به راحتی محاسبه میشوی