^^^^^*^^^^^ با زنگ گوشی که برای ساعت هفت کوک کرده بودم از خواب بیدار شدم هر چند خواب من دیگر خواب نبود. امروز درست یکسال میشد که در خواب و بیداری با خاطره هایش میگذراندم. لباس هایم را که از شب آماده گذاشته بود را بر تنم کروم و در آخر شال مشکی را بر سر انداختم، اصلا در این یکسال غیر از رنگ مشکی رنگ دیگری نمی شناختم. مامان و بابا نه ماه میشد که رفته بودند ترکیه و من تنها بودم. سوار ماشین مشکی شاسی بلندم شدم و به سمت گلخانهی همیشگی رفتم. آقا داود با دیدنم آهی کشید و لبخند غمگینی زد. با ناراحتی که در صدایش مشهود بود گفت: سلام آبجی، خوش اومدی. ممنون، آقا داود. اومدم گل بگیرم برا... نگذاشت حرفم را تمام کنم. چند بار سرش را تکان داد و نا محسوس نم چشمانش را گرفت و گفت: یه گشتی بزن هر کدوم رو خواستی برات میارم منم متقابل سرم را تکان دادم و بین گل های رنگ و با رنگ میگشتم و عطر گل ها را به ریه هایم تزریق می کردم. از یک ردیفی که گذشتم عطر گل آشنایی بینیام را نوازش کرد. برگشتم و چشمم خورد به گلی که سالها با آن خاطره داشتیم. رفتم نزدیک و شاخه ای را به بینیام نزدیک کردم. ذهنم پرواز کرد به دو سال پیش و درست همینجا - می دونی عسل؟ با سر خوشی جواب دادم: چی رو؟ - من عاشق این گلم، یه حس خاصی بهش دارم. انگار گل دیگری را در بغلش گرفته و جالبش اینه که این دو تا گل در کنار همدیگه زیبا و قشنگاند و تضاد رنگ ملایمی که بینشون به وجود اومده ادم رو به وجد میاره باز هم با صدای بلندی خندیدم و گفتم: چه تحلیل قشنگی. چه نگاه خاصی خوبی به این گل داری. می خوام بیشتر بدونم نگاه عاشقش را به چشانم دوخت و بدون پلک زدنی ادامه داد: این گل بوی خوب و خاصی داره، بخصوص الان که من رو یاد تو میندازه. عسل، این گل نمادی از چشم انتظاری زیبا و شیرینی هست. نشانهای از یک وصال - عسل خانم؟ با صدای داود که شاهد عاشقانه های منو نیما بود به او چشم دوختم اما اون وقتی نگاهش به صورتم افتاد سرش را پایین انداخت. دستی به صورتم کشیدم. صورتم پر از اشک بود. این روز ها حتی اختیار چشمانم هم که بی بهانه و با بهانه می باریدن دست خودم نبود - ببخشید مزاحم شدم. می خواستم بدونم کدوم گل رو انتخاب کردین نگاه پر اشکم را به شاخه گل تو دستم دوختم و گفتم از همین یه دسته گل بدین داود هم که دیگر اختیار اشک هایش دست خودش نبود چشمان نم دارش را روی هم قرار داد و مشغول گلها شد. منم میان گل ها قدم می زدم و خاطرات مثل پتک رو صورتم می خوردند نیما؟ - جانم ببین این گل ها چه خوشگله، من می خوام دسته گل عروسیم از هر رنگ گل رز باشه لبخند جذاب و خواستنی بر لب نشاند و گفت: باشه قبوله اما من گل دامادیم از همون گل های میشه که بهت نشون دادم. چون گلبرگ های سفیدش منم که گل برگ های کوچک لیمویی که تو باشی رو بغل گرفتم و تو رو از خود جدا نمی کنم صدایم را کمی بلند کردم تا به گوش داود برسد آقا داود، بی زحمت یک دسته گل دامادی برام حاظر کن. داود که داشت با گل ها کلنجار می رفت دست هایش بالا خشک شد و با تعجب به من چشم دوخته بود. حتما داشت به این فکر می کرد که دیوانه شدهام گل را با احتیاط و وسواس در ماشین جای دادم و به سمت جایگاه ابدی عشقم رفتم نگاهم که به سمت عکسش افتاد انگار قلبم را چنگ زدند. نیمای من می داند که یکسال دلتنگ آن چشمان گیرایش هستم. می داند که امروز همان تاریخی بود که برای عروسیمان تعین کرده بودیم. دسته گل را روی سنگ سرد گذاشتم سلام نیما، ببین بی معرفت به جای اینکه تو دسته گل عروس رو بیاری من دسته گل تو رو آوردم. نمی خوای بلند بشی. همون دسته گل رو آوردم که آرزوت بود. نیما مگه تو نبودی که می گفتی گل نرگس با غنچه ی لیموییاش خوشگل هست. مگه تو نبودی که می گفتی اگه گلبرگ های بزرگ از گلبرگ های کوچکش جدا بشه زیبایی نداره؟ نیما ببین عسل بدون تو زیبایی نداره. عسل بدون تو معنی نداره. اصلا نامرد تو چرا بهم گفتی نرگس نماد انتظاره؟ یکساله دارم انتظار اومدنت سر قرار همیشگی رو می کشم. نیما الان که تو نمیای من میام پیشت! ببین دسته گلت رو هم میارم ها تو تو بشی دوماد و من بشم عروس. دیگه نمی خوام انتظار بکشم تیغ را در رگ دستم لغزاندم و سرم را روی گل ها گذاشتم. نیما چقدر با کت و شلوار سفیدش خوشتیپ شده بود. دستش رو دراز کرد و دستم رو گرفت، دسته گلش رو بهش دادم
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ همش پست عاشقانه اما امشب می خوام بخندونم تون ما یه رفیق فابریک داشتیم برام تعریف می کرد که چند سال نامزد بودم و دیگه خسته شده بودم از طرفی خانواده ی شوهرم عینه خیالشون نبود که برامون عروسی بگیرن از چند نفر شنیده بودم که سبزه گره میزنند و ارزو می کنند اما من بهش اعتقاد نداشتم تا اینکه جونم به لب رسید و روز سیزده بدر با خودم گفتم ضرر نداره که امتحانش می کنم یا میشه یا نمیشه خلاصه نیت کردم تا سال دیگه عروسی کنم جا تون خالی چند ماه دیگه اش عروس شدم 😂😂😂😍😍😍😍 امتحان کنید ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دیشب با شوهرم دعوام شد هر چی که دلش میخواست به من گفت منم جوابش ندادم خلاصه امروز بیکار نبودم با مسواکش دستشویی شستم با حولش خشکش کردم با ماشین ریش تراشش موهای کو** زدم با برسش موهای سگ همسایه رو شونه زدم تو شامپوشم شاشیدم با آب لباسای که شستم براش شربت درست کردم بالشتشم گذاشتم زیرم تا میتونستم گوزیدم روش 😉 شب که اومد خونه یه دسته گل برام آورد ازم معذرت خواهی کرد که دیشب هیچی جوابشو ندادم تو دعوا اصلا هم پشیمون نیستم @~@~@~@~@~@ پیشنهاد ویژه برای کسانی که مخفیانه زن دوم گرفتن و الان در قرنطینه هستند و بهانه ای برای غیبت چند ساعته و چند روزه برای رفتن پیش خانم دومشون ندارند . . . . . . . . . . با ما تماس بگیرید ما با لباس مبدل گروه مبارزه با کرونا، به بهانه اینکه شما مشکوک به کرونا هستید، شما را از خانه خارج و بعد از دو هفته باز میگردانیم فقط با ۲ میلیون تومان اینجوری عمرا حتی خانمتون تو این دو هفته سراغتون بگیره *♥♥♥♥*♥♥♥♥* 🌷🌷🌷 جوانی وارد سوپر مارکت شد ومشغول خرید بود که متوجه کسی شد که سایه به سایه تعقیبش میکنه رو برگرداند زن مسنی را دید که زل زده وی را نگاه می کرد جوان پرسید مادر چیزی شده که مرا اینطور دنبال میکنی خانم با اشک گفت تو شبیه پسر مرحومم هستی وقتی مرا مادر صدا زدی خاطرات پسرم را تجدید کردی جوان گفت خانم این روزگاراست و سنت حیات، یکی میره یکی میاد شما هم خودتو ناراحت نکن زنه در حال رفتن بود که از جوان درخواست کرد دوباره وی را مادر صدا کند جوان صدا زد مادر مادر و با صدای بلند صدا زد مااااااادر زن رو برگرداند وخدا حافظی کرد و رفت جوان خرید را تمام کرد و رفت صندوق حساب کند صندوق دار گفت 280هزار تومان جوان گفت اشتباه نمی کنی صندوقدار گفت 30 هزار تومان حساب شما و 250هزار تومان حساب مادرتان که گفت پسرم حساب میکند 😂😂😂😂 جوان از آن به بعد حتی مادرش را عمه صدا میزند 😐😂 o*o*o*o*o*o*o*o زَوَّجتُکَ نَفْسی فی المُدَّةِ الْمَعْلوُمَه عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلوُم بگو «قَبِلْتُ» . . . . . . . . . . . الان که اینو خوندی به عقد موقت من در اومدی 😂😂😂😂😂 در ضمن شام قرمه سبزی بزار که خیلی دوست دارم😋 @~@~@~@~@~@ در کشور غنا زوجهایی که قصد دارند از هم جدا شوند در روز دادگاه باید مثل روز عروسی لباس بپوشند بسیاری از زوجها به همین دلیل از جدایی منصرف میشوند *♥♥♥♥*♥♥♥♥* یه جا به همه مسافرها ماسک، الکل و قرص انگل🐛 میدن😳 . . . . . . . . . یکی از مسافرها اعتراض کرده که قرص انگل واسه چی میدین دیگه؟ یارو گفته بخور حرف مفت نزن، تو اگه کرم نداشتی مسافرت نمیومدی 😂😂 @~@~@~@~@~@ هم اکنون در سراسر ایران . . . .. کاش کرونا گرفته بودم ولی تورو نگرفته بودم . . . . . (حرفای زن و شوهری در قرنطینه خانگی) 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ گلایه جدید خانمها . . . . . . . . ما برای اینقدر زندگی مشترک آمادگی نداشتیم به ما گفته بودن صبح میره سرکار شب میادش🤭😂 *!^^!^^^^!^^!* معلم👨🏻🦱 موضوع انشا تعطیلات عید را چگونه گذراندید دانش آموز 👦🏻 بسمه تعالی رختخواب را جمع می کردیم سفره را پهن می کردیم سفره را جمع می کردیم رختخواب را پهن می کردیم 😂 @~@~@~@~@~@ 🔹 ولی ما برا رحمت گریه کردیم انگار که بدبختیای خودمونو میدیدم 🙁 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ 🔸الان فیلم ترکی بود، فهیمه از رحمت حامله بود😀 @~@~@~@~@~@ 🔹حال روز تمام جوانان ایرانی حال امشب رحمت تو سریال پایتخته 🚶🏻♂️ @~@~@~@~@~@ 🔸الان بهترین سناريو اینه؛ رحمت با گرفتن دختر محمود نقاش، دهن نقی رو آسفالت کنه 😆 @~@~@~@~@~@ 🔹بابا چه خونه ای گرفته بود، کاش رحمت بیاد منو به جای فهیم بگیره 😂 @~@~@~@~@~@ 🔸یک ساعت تو احکام حقوقی گشتم ماده و تبصره پیدا کردم که واسه مادرم توضیح بدم فهیمه بصورت قانونی حق ازدواج با رحمت رو نداره که تهش با ناراحتی گفت ولی اینا به هم بیشتر میومدن 😒 @~@~@~@~@~@ ❌ سئوالاتی که باید ورودی مشهد پرسید 👇 🔹صرفا پلاک دال بر مشهدی بودن نيست باید ورودی تست بگیرند و بپرسند یک- بچه كدوم محله ى مشهدى؟ دو -(چغچغی ) كنايه از چيست؟ سه- مُشتِبا مخفف كدام نام است؟ چهار- سوسِلِنگ و کلپسه نام چه حیوونی هست؟! پنج- صدای موسی کو تقی رو در بیار؟!؟ شیش- مصرع دوم این بیت چيست؟ نِدرم بخورم نون و اشکنه .. هفت- سه بار تند تند بگو مِدِنوم ولی مِتِرسُم بُگُم ؟ هشت- فصل اخکوک کی هستش؟ نه- حولی تا کوجایه دقیقا توی کدوم میلان؟! ده- مو بُرُم یعنی چی؟ یازده-اسم دیگر نون خامه ای به زبان مشهدی چیست؟ آخر هم داوطلب بايد بتواند ۵ دقيقه "کردی غلیظ" برقصه😉 🔺اگر نصف سئوال ها را درست جواب نداد با اردنگى بفرستنش شهر خودش😄 *♥♥♥♥*♥♥♥♥* خوش باشید❤
*zert* *zert* *zert* 🔹خونمون رو ضدعفونی کردیم بوی بیمارستان گرفته ، آدم دلش میخواد همش بره انتهای راهرو سمت چپ 🚶🏻♂️ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ 🔸احتمالا نسل آیندهی بازماندگان کرونا دیگه اثر انگشت نداشته باشن 😐 *♥♥♥♥*♥♥♥♥* 🔹اگه کرونا ناراحت نمیشه یه مقدارم چارشنبه سوری کشته بدیم 😑 @~@~@~@~@~@ 🔸این قرنطینه تموم بشه من از خونه برم بیرون، دیگه برنمیگردم 😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ 🔹یه جوری دارن همه کروناییهای دنیا رو به ایران ربط میدن که بعید نیست فردا بگن منشأش خفاش نبوده کله پاچه بوده😕 *♥♥♥♥*♥♥♥♥* 🔸 قرنطینه تموم بشه خیلی وضعیت عجیبی میشه، یه مشت آدمی که یه مدت تو خونه گیر افتاده بودن و هی گرمی میخوردن یهو ول میشن بیرون 😐 @~@~@~@~@~@ 🔹روز آخر ویروس کرونا میاد میزنه رو دوش کادر درمان میگه حالا ما که رفتیم ولی شما یه کلاس رقص برید 😀 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ حالا که تو خونه قرنطینه هستین و حوصلهتون سر میره، با این بازی خودتون رو سرگرم کنید! بیست تا ضربالمثل تو شکلکهای پایین نوشته شده، ببینم چندتا شو میتونید حدس بزنید😁👇 یک.🏢🐭🐭👂🏻 دو.🖐🏻⬆️🖐🏻➕ سه.🚿⬆️🐸🧔🏻🎁🎶 چهار.♑️⬆️♑️ پنج.🐥🍂🍁➕➖✖️ شیش.🐫👁❌👀 هفت.🦠🗣👩🏻🦰 هشت.🐭🕳❌🧹〰️✅ نه .🥘-🥘🗣🌚 ده.🐪🚪😴👀💭📿 یازده.👩🏻🚪⚰️👉🏻❌ دوازده.🐓👥🦆👍🏻 سیزده.🌷🌿🌱🛤❌ چهارده .🌃🛣💪🏻👁 پونزده.🐐☠️🌿✅🍈🥒✅ شونزده.🟡🌃🛣 هفده.🧮🧮👥👬 هجده .✋🏻👍🏻🍇💩✅ نوزده.🧑🏻🍳👨🏻🍳🍵🧂B🥴 بیست.☄️❌🔝💋🌍👍🏻 *♥♥♥♥*♥♥♥♥* یه جوری بوی الکل طبی میاد، آدم هی فکر میکنه باید بخوابه بکشه پایین 😐🚶🏻♂️ @~@~@~@~@~@ 🔸یادش بخیر یه زمانی این موقع سال مشکلمون ترقه بازی و نارنجک بازی ملت بود 🙁 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ 🔸دیگه کم مونده غذای پخته شده رو هم بشوریم و بخوریم. خدایا تمومش کن 😭 *♥♥♥♥*♥♥♥♥* 🔹 تا اینجا کرونا رقص خواهران پرستار و الکل رو آزاد کرده😂 @~@~@~@~@~@ 🔸الان وضعیت رقص تو بیمارستانا جوری شده که بیمار علاوه بر همراه داشتن کارت شناسایی باید یه سی دی شاد عروسی هم ببره تا بستریش کنن😆 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ 🔹روز آخر سال ۹۸ میرم یه گواهی سلامت میگیرم و به عنوان لوح افتخار قابش میکنم میزنمش رو دیوار اتاقم✌️ 😐 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ نور به قبر بروسلی بباره مرحوم یه چی میدونست چینی ها رو مث سگ میزد *vakh_vakh* *vakh_vakh* *♥♥♥♥*♥♥♥♥* دلاتون خوش ، لباتون خندون❤
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ یک کارت عروسی جالب دیدم پدری دخترش را عروس کرد و در کارت ارسالی خود اینچنین نوشت به نام خداوند ایران زمین ﺧﻮﺍﻫﻲ ﻛﻪ ﺟﻬﺎن ﺩﺭ ﻛﻒ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻛﺴﻲ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﻭﺷﻴﺰﻩ ....ﻭ ﺁﻗﺎﻱ ..... ﺑﻪ ﻋﻘﺪ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺑﻨﺎ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﺟﺸﻦ ﺑﺎﺷﻜﻮﻫﻲ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﻨﻴﻢ ﻭﻟﻲ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺟﺸﻦ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﻴﻢ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻢ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺗﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﻨﻨﺪ , ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺟﺸﻨﻲ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ . ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﺕ ﺟﻬﺖ ﺍﻃﻼﻉ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ ... ﮔﺮ ﭼﻪ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﺍﺭﺗﺎﻥ ﻣﺤﺮﻭﻣﻴﻢ ﻭﻟﻲ ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭﻳﻢ ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺧﺪﺍﭘﺴﻨﺪﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﭙﺴﻨﺪﻳﺪ ﻭ ﺗﺄﻳﻴﺪ ﻛﻨﻴﺪ من پسر کورش بزرگم و همچون اجدادم برخورد می نمایم ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﺗﻔﻜﺮ انسانهای واقعی نه پول زیاد دارند نه جایگاه و مقام بالا ﺁﻧﻬﺎ ﻗﻠﺒﻲ ﺑﺰﺭﮒ و نگاهی مهربان دارند
آیا میدانستید که 25 درصد فندق جهان برای شرکت نوتلا مورد استفاده قرار میگیرد. ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید سرود ملی هلند یکی از قدیمی ترین سرودها در جهان و سابقه آن به قرن شانزدهم برمیگردد ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید شهر هوتن در هلند به دلیل استفاده اهالی آن از دوچرخه یکی از پاک ترین و امن ترین شهرهای دنیاست ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید که هلند یکی از شش کشور موسس اتحادیه اروپا بوده است ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ یا میدانستید مرتفع ترین نقطه هلند فقط 321 متر بالاتر از سطح دریاست ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید وقتی که ژاپن در جنگ جهانی دوم شکست خورد و تسلیم شد امپراتور ژاپن شخصا و از طریق رادیو خبر را پخش کرد و این اولین باری بود که مردم ژاپن صدای امپراتور کشورشون رو میشنیدند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید که ژاپنی ها باور دارند که گربه های سیاه خوش شانسی ببار می آورند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید که 37 درصد کسانی که در شهر نیویورک زندگی میکنند در کشورهای دیگه به دنیا آمده اند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید دیوید بهکام مبتلا به اوبیتا فوبیا یعنی از پرنده ها ترس دارد ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید در ژاپن کافی شاپ های جغد وجود داره و در هنگام نوشیدن و یا خوردن میتونید با جغد های زنده سرگرم بشید و بازی کنید ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید بخاطر گرم شدن کره زمین گل های خوشبو بوی کمتری در فضا منتشر میکنند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید خودکشی در انگلیس غیر قانونی بود و اگه کسی رو هنگام خودکشی دستگیر میکردند به اعدام محکوم میکردند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید که خندیدن و حتی لبخند زدن باعث خوشحالی مغز میشه و طول عمر و به ارمغان میاره ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید شیر اسب های آبی صورتی هستند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید دولت آمریکا یک بیمارستان در شهر لاس وگاس را موقتا تعطیل کرد ، چون کارکنان این بیمارستان بر سر زمان مردن بیمارها با هم شرط بندی میکردند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید معنی سئول پایتخت کره جنوبی به زبان همان کره ای ها همان پایتخت میشه ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید که وزن یک فیل از وزن زبان یک وال آبی کمتره ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید که با تعویض به موقعه روکش بالش میشه جلوی پیشرفت و بیشتر شدن جوش های صورت و آکنه رو گرفت ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانید یک گروه پلیس مخفی در شهر دیتردیت آمریکا که خودشون رو ساقی مواد مخدر جا میزدند سعی کردند یک گروه خریدار مواد مخدر رو دستگیر کنند ولی در نهایت فهمیدند اون گروه هم خودش یه گروه از پلیس مخفی های دیگه از شهر دیترویت ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید طبق آخرین تحقیقات درصد طلاق در زوج هایی که مراسم عروسی ساده و کم خرجی داشتند بسیار کمتر از زوج هایی هست که عروسی های بزرگ و گرون قیمت برگزار کردند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ تا یک آیامیدانید دیگه خدانگهدار ♡____♡
oOoOoOoOoOoO بمیرم برایت خواهر چه کشیدی چه دیدی تو تازه عروس این قافله بودی روز عروسیت تنها ماندی قاسم را بگو نور چشم عباس و حسین دلاور حسن چه بر سر تازه دامادت امد حنای عروسیت خون قاسم شد اینان را هدیه ی خدا کردی چه کشیدی ای دخت حسین مجلس یهودیان را می گویم تازه عروس بودی و چشمان نا پاک یزدیان خواهر دل شکسته ات را چه کردی اشک پاکت را چه کردی می دانم قاسم نبود بابا نبود حتی اکبر هم نبود اما زینب بود اون نگذاشت اون نمیگزارد مگر می صود اجازه بدهد عروس قاسم کنیز دیگری باشد نه امکان ندارد اصلا نمی شود دلت قرص باشد خواهر از زینب دلت قرص باشد ^^^^^*^^^^^ در سوگ جانان | قسمت اول ◄ در سوگ جانان | قسمت دوم ◄ در سوگ جانان | قسمت سوم ◄ در سوگ جانان | قسمت چهارم ◄ در سوگ جانان | قسمت پنجم ◄ در سوگ جانان | قسمت ششم ◄ در سوگ جانان | قسمت هفتم ◄ در سوگ جانان | قسمت هشتم ◄ در سوگ جانان | قسمت نهم ◄
@~@~@~@~@~@ نامه عاشقانه یارو به دوست دخترش سلام بر تو ... میدونم صدامو شناختی پس خودمو معرفی نمیکنم شایدم نشناختی منم یارو آه ااای عشق، من چن روزه دلم گرفته و قلبم مثل یه ساعت دیواری هر دقیقه شصت لیتر آب را بر مجذور تقسیم بر متر مربع میکنه ، حالا بگو بقال سر کوچمون چن سالشه؟؟؟ امروز یاد آن روزی افتادم که من را دیدی ، و یک دل نه صد دل من را عاشق خودت کردی ، یادت می آید؟؟؟ ای بابا...عجب گیجی هستی یادت نمی آید؟؟ خیلی خنگی خودم میگم : اون روز که من زیر درخت گیلاس ،سر کوچه با بربری لبو کوفت میکردم ناگهانی پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون انداخت و من مثل اسب به تو خندیدم خیلی از دست من ناراحت شدی ولی با عشق و علاقه به سمت من آمدی،خیلی محکم لگدی به شکم من زدی و رفتی آن لگد را که به من زدی برق از چشمانم پرید و عاشقت شدم و از آن روز به بعد من هر روز زیر درخت گیلاس می ایستادم تا تو را ببینم ولی هیچ وقت ندیدم اول فکر کردم که خانه تان را عوض کردید ولی بعد فهمیدم درخت گیلاس را اشتباه آمده ام یک گاب عکس خالی روی میزم گذاشته ام و داخل آن نوشته ام « عشگم » هر وقت آن را میبینم یاد تو می افتم و تصویر تو را به یاد می آورم،اینو هم بگم که خیلی گیرتی هستم هاااا مثلا همین دیروز داداشم داشت به گاب عکس نگاه می کرد دو تا زدم تو سرش و بهش گفتم مگه خودت ناموس نداری که به دختر مردم نگاه می کنی؟ راستی این شماره که بهم دادی خیلی به دردم خورد...هر روز زنگ میزنم و یک ساعت باهات درد دل می کنم و تو هم میگی مُشتَرَک مورد نظر در دسترس نمی باشد من که میدونم منظورت از این حرفا چیه!!؟؟ تو هم به من عشگ میورزی،مجه نه ؟؟ یه چیزی بهت میگم ولی ناراحت نشی...آخه گوسااااله این چه وضع ابراز عشگه؟؟؟ ناراحت شدی؟؟؟خاک بر سر بی جنبه ات، آدم این همه بی جنبه !!؟؟ من میدونم همین روزا سرتو میندازی پایین مثل بچه آدم میای خونه من...راستی داری میای سر راهت ده تا بربری با خودت بجیر... یه روز میام خواستگاری و خیلی گرم و صمیمی باباتو میزنم و چن تا شوخی دست هم باهاش می کنم تا همون اول زندگی باهاش رفیق شم...راستی کله بابات مثل نورافکن میمونه بعد از عروسی بهش بگو خیلی دور و بر خونه ما نیاد من آدم کچل میبینم مزاجم میریزه به هم چن وقت پیش یه دسته گل از باغچه برات چیدم که سر کوچتون دادم به یه دختره...فچررر بد نکن دختره داشت نگاه میکرد منم تو رو در واسی جیر کردم گل رو دادم بهش اون هم خنده ی ملیحی از ته روده کرد و رفت درسته دختره خیلی خوشگل تر از تو بود ولی چیکار کنم بیخ ریش خودمی راستی من عاشگ قورمه سبزی ام « البته بعد از تو » اگه خواستی برام درست کنی بی نمک باشه ؛ بسوزه،بد طعم باشه،همچی لگدی بهت بزنم که نفهمی از من خوردی یا از خر خلاصه اینکه بی قراری نکن .یه بیت شعر برات گفتم اگه خوشت اومد اومد ، خوشتم نیومد به درک بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم فکر نکن یاد تو بودم ول بودم اونجا میگشتم قربانت یارو ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم