o*o*o*o*o*o*o*o صدیقه با درموندگی گفت هیچی به خدا! از حموم برمی گشتم. رفتم دم مغازه خروس فروشی ببینم واسه مرغ عشقها ارزن داره که نصرت کفتر باز جلومو گرفت و گفت که به اعظم ارزن میده تا واسم بیاره ابی با خشم غرید
@~@~@~@~@~@ 🔹تا آخر ماه آرایشگاها باز نشن، متاسفانه ۹۵ درصد پلنگای ایران منقرض میشن😔😂 @~@~@~@~@~@ 🔸وزیر بهداشت چین میگه، ویروس ممکنه از طریق باد شکم هم خارج بشه والا گیجمون کردین ماسکا رو کجامون بذاریم؟😆 @~@~@~@~@~@ 🔹تحقیقات جدید دانشمندان نشون داده که ویروس کرونا میتونه تا چهار متر در هوا حرکت کنه فکر کن نشستی توی خونهت و ویروس از لای در میاد تو میشینه کنارت، میگه چایی دم کردی یا دم کنم؟ عجب ویروسِ پیگیر و قفلیه پدرسگ 😐 @~@~@~@~@~@ 🔹با توجه به اینکه شایعترین راه انتقال ویروس از طریق دسته، گر دست فتادهای بگیری، مُردی 😐✋ @~@~@~@~@~@ 🔸کدام بدتر بود و هست؟ زلزله سیل طاعون وبا تیفوس کرونا کلاسهای آنلاین و مجازی آموزش و پرورش 🚶🏻♂️ @~@~@~@~@~@ 🔹بيشترين خسارتِ اين قرنطينه رو دانشجوهاى دانشگاه آزاد دارن ميدن! فكر كنم هم n ميليون شهريه بريزى، هم نتونى درست حسابى درس ياد بگيرى، هم پول نت بدى، هم به سيستم وصل نشى، هم نتونی دخترای کلاسو دید بزنی😐😂 @~@~@~@~@~@ 🔸من نمیدونم مشکلتون با گورهای دسته جمعی چیه؟ فکر کن نکیر و منکر سوال میپرسن بلد نیستی، بالاخره چار تا آدم با معرفت تو اون قبر پیدا میشه تقلب برسونه بهت خب 😀 @~@~@~@~@~@ 🔹وزارت بهداشت اعلام کرد: شمار تلفات دعواهای زنو شوهری در ایران از تلفات کرونا پیشی گرفته است🤕 @~@~@~@~@~@ 🔸آقا من از وضع فعلی جهان راضیم🤗 الان کل دنیا دور هم بدبختیم، چه وضعی بود فقط ماها بیچارگی میکشیدیم، کل دنیا خوش بود😒 @~@~@~@~@~@ 🔹کم کم باید اون "بنی آدم اعضای یک پیکرند" رو از سر در سازمان ملل پاک کنن جاش بنویسن "عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمـی "😐🚶🏻♂️ @~@~@~@~@~@ 🔸اگه بگن روزای قرنطینه چیکار کردی؟ باید بگم که فقط مثل گاو خوردم، مثل سگ پاچه گرفتم و مثل خرس خوابیدم✋😐 @~@~@~@~@~@ 🔹علاوه بر مصرف آب که در زمان کرونا چند برابر شد، مصرف آرد هم چندین برابر شد، از بس نونو کیک پختین خودکفاها 😆 @~@~@~@~@~@ 🔸الان ترامپ داره به ملانیا میگه دیشو بچرخون سمت ایران تا از تو اخبار ایران ببینیم چه خاکی تو سرمون شده.. اینجا که چیزی نمیگن😕 @~@~@~@~@~@ 🔹سه وعده ی غذایی اصلی در سال ۹۹ ناهار عصرانه شام😌 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دلاتون شاد❤
*zert* *zert* *zert* 🔹خونمون رو ضدعفونی کردیم بوی بیمارستان گرفته ، آدم دلش میخواد همش بره انتهای راهرو سمت چپ 🚶🏻♂️ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ 🔸احتمالا نسل آیندهی بازماندگان کرونا دیگه اثر انگشت نداشته باشن 😐 *♥♥♥♥*♥♥♥♥* 🔹اگه کرونا ناراحت نمیشه یه مقدارم چارشنبه سوری کشته بدیم 😑 @~@~@~@~@~@ 🔸این قرنطینه تموم بشه من از خونه برم بیرون، دیگه برنمیگردم 😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ 🔹یه جوری دارن همه کروناییهای دنیا رو به ایران ربط میدن که بعید نیست فردا بگن منشأش خفاش نبوده کله پاچه بوده😕 *♥♥♥♥*♥♥♥♥* 🔸 قرنطینه تموم بشه خیلی وضعیت عجیبی میشه، یه مشت آدمی که یه مدت تو خونه گیر افتاده بودن و هی گرمی میخوردن یهو ول میشن بیرون 😐 @~@~@~@~@~@ 🔹روز آخر ویروس کرونا میاد میزنه رو دوش کادر درمان میگه حالا ما که رفتیم ولی شما یه کلاس رقص برید 😀 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ حالا که تو خونه قرنطینه هستین و حوصلهتون سر میره، با این بازی خودتون رو سرگرم کنید! بیست تا ضربالمثل تو شکلکهای پایین نوشته شده، ببینم چندتا شو میتونید حدس بزنید😁👇 یک.🏢🐭🐭👂🏻 دو.🖐🏻⬆️🖐🏻➕ سه.🚿⬆️🐸🧔🏻🎁🎶 چهار.♑️⬆️♑️ پنج.🐥🍂🍁➕➖✖️ شیش.🐫👁❌👀 هفت.🦠🗣👩🏻🦰 هشت.🐭🕳❌🧹〰️✅ نه .🥘-🥘🗣🌚 ده.🐪🚪😴👀💭📿 یازده.👩🏻🚪⚰️👉🏻❌ دوازده.🐓👥🦆👍🏻 سیزده.🌷🌿🌱🛤❌ چهارده .🌃🛣💪🏻👁 پونزده.🐐☠️🌿✅🍈🥒✅ شونزده.🟡🌃🛣 هفده.🧮🧮👥👬 هجده .✋🏻👍🏻🍇💩✅ نوزده.🧑🏻🍳👨🏻🍳🍵🧂B🥴 بیست.☄️❌🔝💋🌍👍🏻 *♥♥♥♥*♥♥♥♥* یه جوری بوی الکل طبی میاد، آدم هی فکر میکنه باید بخوابه بکشه پایین 😐🚶🏻♂️ @~@~@~@~@~@ 🔸یادش بخیر یه زمانی این موقع سال مشکلمون ترقه بازی و نارنجک بازی ملت بود 🙁 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ 🔸دیگه کم مونده غذای پخته شده رو هم بشوریم و بخوریم. خدایا تمومش کن 😭 *♥♥♥♥*♥♥♥♥* 🔹 تا اینجا کرونا رقص خواهران پرستار و الکل رو آزاد کرده😂 @~@~@~@~@~@ 🔸الان وضعیت رقص تو بیمارستانا جوری شده که بیمار علاوه بر همراه داشتن کارت شناسایی باید یه سی دی شاد عروسی هم ببره تا بستریش کنن😆 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ 🔹روز آخر سال ۹۸ میرم یه گواهی سلامت میگیرم و به عنوان لوح افتخار قابش میکنم میزنمش رو دیوار اتاقم✌️ 😐 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ نور به قبر بروسلی بباره مرحوم یه چی میدونست چینی ها رو مث سگ میزد *vakh_vakh* *vakh_vakh* *♥♥♥♥*♥♥♥♥* دلاتون خوش ، لباتون خندون❤
شونره آذر روز دانشجو تو ایرانه یه خاطره برا اون روز دارم که میگم خدمتتون ترم اخر دانشگاه بودم و قدیمی برا همین اتاق بسیج دانشجویی رو دادن بهم که ژتون غذای دانشجو ها رو بدم البته خودمم بدم نمیومد چون میشد روزی چندتا ژتون تک زد و وقتایی که غذای سلف سرویس دانشگاه خوب بود..یه دل سیری از عزا دراورد یا به داد رفیقا ی گشنه رسید خلاصه که بد نبود روز شونزده اذر بهم گفتن که از بعد از ظهر تو اتاق باشم چون مراسم بود و برا خوابگاههای بیرون دانشگاه غذا نمیبرن تا همه اجبارا بیان تو مجتمع مرکزی و منم ژتون اضطراری به اونایی که میان بدم برا شام اینطور که مشخص بود از چندتا از دانشگاههای شیراز هم میومدن و اصل کار من خدمت دهی به اونا بود ^^^^^*^^^^^ القصه تا وسطای مراسم کار من شد ژتون دادن به ملت اخرای مراسم که میخواستن شام بدن...منم هُل خوردم تو سالن مراسم عجیب بود که چلوماهی و نوشابه و مخلفات تو ظرف یکبارمصرف سرو کرده بودن قاشق و چنگال یکبار مصرف هم داخل ظرف رفتم کنار دوستام نشستم و شروع کردم شام خوردن حین خوردن چنگال پلاستیکی شکست..اونو انداختم دور و با قاشق ادامه دادم که قاشقه هم شکست..ارزونترین مدلش رو خریده بودن ناکس ها عوض چلو ماهی رو با خریدشون جبران کرده بودن دیدم انگار نمیشه ادامه داد طبق روش اجداد بز چرون خودم با دست نشستم به خوردن خدایی کیف هم میداد یه لحظه دیدم کل ردیف دوستان دارن با دست میخورن..دیگه عادی شد..یه مِلِچ مولوچی راه افتاده بود که واویلا حضرات رؤسای دانشگاه هم برا اینکه رزومه ی کاریشون عالی بشه از صدا و سیما و خبرنگارها هم دعوت کرده بودن تا این مراسم رو پوشش بدن به جهت پاچه خواری بالا دستی های خودشون شام تموم شد..مراسم تموم شد..منم از خستگی زیاد رفتم تو همون اتاق بسیج..در رو قفل کردم و کپیدم..فرداش هم تا عصر کلاس داشتم عصر فرداش رفتم خونه ^^^^^*^^^^^ در بدو ورود حس کردم یه خبرایی هست چون همه چی مشکوک بود وارد که شدم داداشم رو دیدم..تا سلام کردم منفجر شد از خنده..شکمش رو گرفت و رو زمین ولو شد رفتم تو پذیرایی دیدم همه منو که میبینن هرهر میخندن یه لحظه شک کردم نکنه شلوارم پاره س یا موهام یجوری شدن تو اینه نگاه کردم و دیدم نوچ همه چی عادیه تا اینکه بابامو دیدم عجیب بود اون نمیخندید برعکس داشت با غیض نگاهم میکرد سلامش کردم گفت زهر مار خاک بر سرت بیشعور دیگه واقعا گیج شده بودم نمیدونستم چی شده..چه خبطی کردم یا خدا اخرش مادرم اومد و گفت بچه جون..تو همیشه باید عین عنتر ادا در بیاری اونم تو دانشگاه..اونم جلو دوربین تلویزیون؟؟ گفتم به جون خودم من کاری نکردم مادرم گفت باشه..تو درست میگی..پس بشین پای اخبار و شاهکارت رو ببین تا دوساعت که کانال عوض میکردم تا شبکه ی یک..اخبار سراسری پخش شد بعد کلی طول و تفسیر مراسم دیروز دانشگاه شیراز رو نشون داد حالا قصه چی بود دوربین یه لحظه میوفته روی من منم با دست دارم کوفت میخورم بعد این صحنه رو چند بار هی نشون داد از قرار از دیروز تا امروز شبکه ی استانی سه بار شبکه ی سه..شبکه ی یک..هر کدوم دوبار شام خوردن من رو نشون داده بودن دستمو رو به اسمون کردم و گفتم ای خدا تورو خدا منو بکش کم تابلو بودم تو دانشگاه این آخریش رو چکار کنم؟ فردا هم امتحان دارم اگه نرم دانشگاه هم که بابام منو شقه میکنه برم هم که عین آدم کون پتی همه بهم میخندن خدایا به چه گناهی منو داری میچزونی؟؟؟ هعییییی فرداش تو خیابون ملت هم بهم میخندیدن تو دانشگاه که هیچی..کلا سوژه شده بودم تا یکماه هم پس لرزه های اون شام خوردن منو میلرزوند فقط اینو فهمیدم قاشق چنگال یکبار مصرف خر است دانشگاه خر صدا و سیما پدرجد همه ی خرها س شام خر است مراسم خر است شونزده آذر خیلی خر است اما غذا خوردن با دست خیلی باحاله برنج خالی رو بادست بخوری تو دهنت مزه ی چلوکباب سلطانی میده ....
♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ اقدس عظیمی ، خندم گرفت این همه خودمو کشتم واسه فهمیدن این اسم یاد سامان افتادم که اسم مادربزرگش اقدس بود واسش میخوند اقدس اقدس بریم مشهد مقدس فردا شبش عقد است پول کباب نقد اس با خنده اسمشو صدا زدم
oOoOoOoOoOoO از سینما زدیم بیرون دیر وقت بود و به رسم عادت یک ساعتی بازیِ مان گرفت بداهه دیالوگ میگفتیم و دعوا میکردیم و میخندیدیم و داد میکشیدیم پایان بازی هایمان هم همیشه باز بود سرخوشانه چرخ میخوردیم که ساعت از سه بامداد گذشت و چیزی به اذان نمانده بود گرسنگی به استخوان رسیده بود و با این وضع نمیشد روزه گرفت در چرخ خوردن و بازی کردنمان جغرافیا را از دست داده و سر از جنوب تهران درآوردیم اهل کله پاچه که نبود اما یادم آمد آن نزدیکی ها یک فلافلی هست که تا سحر باز است پایان بازی را باز رها کردیم و سراسیمه زدیم به فلافلی با هم که بودیم اشتها از سرو کولمان بالا میرفت و هر دو ، دو نونه سفارش دادیم با نوشابه ی شیشه ای تگری صاحب فلافلی من را میشناخت و گفت خیارشور نذارم؟ خواستم بگویم نه که گفت بذارید آقا خیارشورارو من میخورم هر چه گفتم تشنه ات میشود قبول نکرد که نکرد خلاصه همه ی خیارشورها را خورد و فردا هم که داشت از تشنگی تلف میشد هی زنگ میزد به من و میگفت حرف بزن گفتم خب تشنه ات شده جانم چرا به من زنگ میزنی؟ میگفت با تو که حرف میزنم دهنم آب می افتد برای بوسیدن ات و تشنگی ام رفع میشود...اصلا گوجه سبز منی...لواشک منی . . زل زدم به میز و دارم همه ی آن شب را دوره میکنم از سینما که زدم بیرون تنها ولی با تو داشتم دعوا میکردم و میخندیدم و داد میزدم که سر از این فلافلی در آوردم دوره کردم آن شب را و به گوجه سبز منی که رسیدم خنده ام گرفت به خودم که آمدم صاحب فلافلی داشت برای چندمین بار میگفت اقا بالاخره خیارشور بذارم یا نه؟ گفتم نه آقا نذار حساب کردم و لب نزدم و آمدم بیرون فردا هم بدون سحری روزه میگیرم مثل دیشب که دیدم ساعت سه و نیم را رد کرده و تلگرامت آنلاین است و دلم لرزید و هیچ چیز از گلویم پایین نرفت مثل پریشب که خوابت را میدیدم و اصلا بیدار نشدم مثل پس پریشب که یاد چت کردنمان تا خود سحر افتادم و فردا هم بی سحری روزه میگیرم اما جان مادرت تو به این حرف ها گوش نکن تشنه ات که شد زنگ بزن گر چه کمی تلخم اما هنوز هم میتوانم گوجه سبزت باشم و دهانت برای بوسه هایم آب بیافتد البته اگر طعم دهانت عوض نشده باشد oOoOoOoOoOoO علی سلطانی
مریدی لرزان نزد شیخ بشد و عارض گشت یا شیخ خوابی بس ترسناک بدیدمی شیخ گفت:بنال ببینم خواب چه دیده ای که بی قراری؟ مرید گفت:به خواب دیدم 3 گرگ گرسنه مرا دنبال همی نمایند و گاهی بقدر یک مایل و گاهی دو مایل از من فاصله گرفته اما ناگه از تاریکی بیرون جسته و پاچه مرا به دندان گرفتندی ، در این میان کسی اندک گوشتی مرا بدادی که به آنها دهم و آنان را سیر نموده وخود را رهایی بخشم لیک آن تکه گوشت بقدری اندک بوده که دندان نیش آنان را نیز چرب نمیکرد شیخ دستی بر سر کچلش کشید و لختی آن را خاراند و سپس گفت آن سه گرگ قبوض آب وبرق و گاز بوده که پس از هر ماه وگاهی دو ماه بر تو حمله ور می گردند و آن تکه گوشت یارانه توست که به دستت داده اند مرید چون این تعبیر شگرف را بشنید،گریبان خویش دریده و دعاهایی نثار مسولین کرده که به دلیل شورانگیز بودن در این مقال نمی گنجد ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امریکا خجالت نمیکشه ناواشو🛳 داره میاره خلیج فارس؟ . . . . . . . . . . . . خوبه ما هم نیسان آبیامونو🚙 جلو کاخ سفید پارک کنیم؟ 😉😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینهمه میگن " تک فرزندی" بده میدونستید اگه تک فرزندی باب بشه و همه یه بچه داشته باشن چه کمک بزرگی به بشریت میشه؟؟؟ . . . . . . . اونوقت سه نسل منقرض میشه ● خواهر شوهر ■ جاری ● باجناق بخدا اگه میدونستی 😜😅 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ با آرايشگره سر دستمزد دعوام شد گفت ريدم تو اين پولي که دادي 😾👊 . . . . . . . . . . . منم عصباني شدم گفتم ريدم تو اين سري که تو زدي 😫👊 جوابم عاقلانه بود نه؟ 🤔😃😂😂😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو باباش میمیره داشت گریه میکرد،تلفنش زنگ میخوره جواب که میده یهو گریه هاش بیشتر میشن میگن کی بود جریان چیه ؟؟ 😟 . . . . . . . . . . . میگه پشت سر هم داریم بد میاریم! خواهرم بود...اونم باباش مرده 😐😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه جوری شده . . . . . . . میری سوپرمارکت وقتی بر میگردی باید زندگیتو دوباره از صفر شروع کنی 😑😑😕😂 👆🏻 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ داشتم رپ گوش میدادم بابام گفت این کیه صداش مثله صدای لوله بخاریه گفتم : هیچکس یدونه زد پس گردنم گفت به پدرت جواب سر بالا نده احمق بی تربیت 😐 👆🏻 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﻧﺎﻣﺰﺩﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩه ﻣﻴﮕﻪ اﻣﺸﺐ ﺑﺮا ﺷﺎﻡ ﻣﻴﺎﻡ ﺧﻮﻧﺘﻮﻥ ...ﺷﺎﻡ چے ﺩاﺭﻳﺪ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺭاﻙ ﺑﺮﻩ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭے؟ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎلےﮔﻔﺖ ﺁﺭﻩ ﺷﺐ اﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﻛلے ﻋﻠﻒ ﮔﺬاﺷﺘﻢ ﺟﻠﻮﺵ اﻻﻥ ﻣﺤﺿﺮﻳﻢ ﻣﻴﺨﻮاﺩ ﻃﻼﻗﻢ ﺑﺪﻩ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻴﺪ ﻣﮕﻪ ﺧﻮﺭاﻙ ﺑﺮﻩ ﻋﻠﻒ ﻧﻴﺴﺖ؟؟ 🤔😇 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به پسره میگن چرا تو ماه رمضون با دوست دخترت حرف نمیزنی؟؟؟ میگه اخه اگه بهش زنگ بزنم باید بگم عشقم 😐 بعد منم روزه ام نمیتونم دروغ بگم 😶 یعنی کشته مرده ی این صداقتشونم اعتقادات هنوز هم نمرده ها 😂😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ فقط ممدا درد فاطی ها رو میفهن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ آیا از چاقی خود رنج می برید . . . . . . . . . . خاک تو سرتون من دارم لذت می برم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ نترس عزیزم ما روزه ایم 😊😊 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تشکر از آبجی زینب که زحمت بسته جوک امروز رو تنهایی کشید ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ *ghalb_sorati* دلاتون شاد و لباتون خندون **♥**
دوران مدرسه کاندید شدم برا شورا،تو تبلیغات گفتم اگه رای بیارم از اینجا تونل میزنم به داخل دستشویی های مدرسه دخترانه.😁😅 ناظم پرونده رو لوله کرد تو حلقم بعد با لگد انداختم بیرون😑😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ یه ایرانی میره بهشت فرداش خدا به جبرئیل گفت: اینو از کدوم قبرستون آوردین؟ دیشب همه میوه هارو خورده، چنتا از ملائکه رو با سنگ زده، با عزرائیل هم درگیر شده، حالا هم پیله کرده به موسی که این عصا مال بابامه 😂😂😂 o*o*o*o*o*o*o*o تو خارج مردم بابانوئل میبینن سریع دورش جمع میشن یه کادویی ازش بگیرن🎅🎁 ما تو ایران حاجی فیروز رو میبینیم سریع فرار میکنیم نیاد یه وقت خفتمون کنه بگه یه هزار تومنی بده😐😂 o*o*o*o*o*o*o*o تو دانشگاه از یه دختر خوشم اومد یه اسکناس در آوردم روش شماره نوشتم و رفتم بهش گفتم این پول از جیب شما افتاد. دختره خنگ اسکناسو ازم گرفت رفت باهاش ساندویچ خرید😄 حالا مشکل اینا نیست. درد من اینه که یارو ساندویچیه از ساعت 12 شب تا الان داره پیام میده میگه از ساندویچ خوشت اومد عزیزم؟ اینو کجای دلم بزارم😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ داداش کوچیکمو زدم، بعد چند دیقه هی میومد اتاق نفس عمیق میکشید میرفت بیرون خالی میکرد پرسیدم چیکار میکنی گفت میخوام اکسیژنت تموم شه بمیری😂😂😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ عذاب وجدان شاشیدن توی مایع دستشویی مدرسه نمیذاره بخوابم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ میخوام برم تو این برنامه عصر جدید برم پشت میکروفون ازم بپرسن خب چیکار میتونی بکنی؟ بگم با آروغ میتونم بگم اسب 😑✋🏼 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من اولین باری که رفتم شهربازی حتی موقعی هم که رفتیم آبمیوه بخوریم عربده میکشیدم 😐✋🏼 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ماهیگیری پس از صید ماهی به خانه بازگشت تا آنرا بپزد اما دید نه روغن دارد, نه آرد، نه گاز ، نه نمک و نه ادویه برگشت ماهی را به آب انداخت ماهی سرش را از آب بیرون آورد و فریاد زد روحانی مچکرییییییم :))) ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رفتم تو ساندویچی به مغازه داره گفتم این بندریاتون خوشمزس؟ یه نگا کرد گفت نه مزه عن میده!هیچی دیگه تو رودروایسی گیر کردم گفتم پس دو تا بدین ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو خونه داشتیم پانتومیم بازی میکردیم . . . . . . نوبت بابام شد با دست منو نشون داد یهو همه با هم گفتن مفت خور اضافی 😐 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شاید کلا یه بار مردم و گشتارشاد با هم متحد شدن، اونم واسه کتک زدن من بود تو پارک با دوسدخترم داشتیم همو میبوسیدیم گشتارشاد رسید بهم گفت این خانم چکارته؟ دستپاچه شدم گفتم خواهرمه😐 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ يه پيرزنه ٩٠ ساله عكسشو ميبره عكاسى ميگه اينو برام فتوشاپ كنيد نه آرايشم كنيد نه جوانم كنيد 😐 عكاسه ميگه پس چيكار كنيم؟ پيرزنه ميگه يه گردنبند الماس و يه انگشتر ياقوت به عكسم اضافه كنيد كه بعد از مرگم عروسام انقدر بگردن دنبالش تا نفسشون در بياد 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو عروسیِ داداشم، مست کرده بودیم میرقصیدیم . . . . به داداشم گفتم تو چرا همهش داری میرقصی برو یکم پیش عروس بشین منتظرته زد تو پیشونیش گفت من فک کردم عروسی توعه 😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ چجوری کلاس ثبت نام میکنید ولی شرکت نمیکنید؟ من امروز حس کردم اندازهی پولم بهم خدمات ارائه نمیشه چندتا ماژیکم برداشتم با خودم آوردم خونه. ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *ghalb_sorati* دلاتون شاد و لباتون خندون **♥**
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ نگهبانی از بازارها در قدیم کاری با اهمیت و درخور توجه بود. نگهبانان بازار از ابتدای شب (دم اذان مغرب) تا هنگامه صبح (بعد از اذان صبح) موظف به نگهبانی از بازار بوده و دائم در طول بازار در حال گشت زنی بودند از آنجا که بازار بسیار بزرگ و امکان بازبینی همه جای آن ممکن نبود، نگهبانان، سگهایی درنده و گیرنده داشتند که به «سگ بازاری» معروف بودند این سگان غیر از مربی خود هر جنبدهای را مورد حمله قرار داده و پاچه میگرفتند از این رو با نزدیک شدن وقت غروب و بسته شدن دربهای بازار و طبیعتاً ول شدن سگهای بازاری، نگهبانان در بوقی بزرگ که از شاخ قوچ درست میشد و صدایی بلند و گسترده داشت، میدمیدند که یعنی در حال باز کردن سگان و رها کردنشان در بازار هستیم. به این بوق که سه بار با فاصله زمانی مشخصی نواخته میشد «بوق سگ» میگفتند. افراد با شنیدن بوق سگ از بازار خارج میشدند امروزه هرگاه فردی تا دیروقت به کار مشغول باشد و یا دیر به خانه برگردد میگویند تا بوق سگ کار کرده یا خارج از خانه بوده است و به عنوان نمونه گفته میشود« تا بوق سگ کار میکنم » یا « بچه که نباید تا بوق سگ بیرون از خونه باشه » در این جمله ها، « بوق سگ » دلالت بر مفهوم دیر وقتی و زمان طولانی بیش از حد دارد ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ *chakerim*
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم