نقاشی های ارسالی به خنگولستان از تاریخ 31 فروردین 1397 تا 9 تیر 1397 ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ این سری نقاشیا رو با ریدن شروع میکنیم این متن نقاشی از خوشگله ننمم برامون اومده و مثل اینکه خیلی از عشق و زندگی ناراحته حالا ایناش به کنار این که یکی پاشه برینه فقط از عهده من بر میاد بقیه همه میشینن و میرینن ولی من یبار توی صحرا رفتم دسشویی بعد این صحرای ما پر از خار و تیغ بود خلاصه آبم نبود رفتم از جمعیت دور شدم بعد اول اومدم مثه بچه آدم بشینم و برینم یهو یه تیغ رفت تو باکسنم منم اعصابم خورد شد سره پایی ریدم ولی خیلی باید دقیق باشی اگه یکمی زاویه تغییر کنه میرینی تو شورتت و در مرحله ی بعدی آب که نبود رفتم دنبال کلوخ و چوبی چیزی بگردم یه چوب پوسیده پیدا کردم خودمو باش پاک کردم بعد دیدم از تموم جداره هاش داره حیوانات موزی میان بیرون قشنگ اگه زبون داشتن میگفت عامو طبیعتو منفجر کردی با این ریدنت خلاصه اگه بهم نیاز بود بگید من این استعداد های ویژه رو هم دارم رو نمیکردم *malos* *malos* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم نقاشیه مریخیه اخمخه میخوام براتون یه سطح از اخمخیتش رو به نمایش بزارم بش میگم برو تست کن ببین جایی مشکل نداشته باشه خنگولستان بعد میاد بم میگه وقتی یه کلمه رو حروف اولشو رنگی میکنی حروف وسطش رو توپر میکنی حروف آخرشو کجکی میکنی بین حروف وسطش فاصله میوفته :khak: :khak: کمره آدمو میشکنه این مشکلایی که میگیره دفعه اولی که بش دادم بره تست کنه خنگولو دقیقا اینو که تست کرد دید کار میده گفت ای لعنتی یعنی یه جوری تست میخواد بگیره که مشکل بسازه حتی اگه مشکل نداره ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این تابلو نقاشی هم از سمت یه کاربرای زیر آبیمون بوده به نظرم میاد که یه گوزن یا یه سگ باشه به هر حال دستش درد نکنه ما به همینم راضی اییم *chaie* *chaie* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم پت پتی برامون طراحی کرده مارش رو هم خودش درستیده انصافا یه حرف درست حسابی زده باشه همینه گفته که شبیه خودش خبیث شده *gav_bazi* ولی طرح خوبیه منم یه مدت میخواستم بفرستم زیر آب این زیر آبیه رو منفجر کنم ولی بیخیالش شدم *lop_sorkhi* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این متن نقاشی رو هم پت پتی برامون فرستیده والا اگه میخواد ایطوری بخنده ، همون بهتر نخنده ، این چه فرمه خندیدنه آدم زهله ترک میشه *tavahom* این پت پتی هم یه مدت هی زور زد عوض بشه و اینا ولی گوشتونو بیارید این همین اخمخه خودمونه ،هر چی زور بزنه آخرش گربه نره ی گوزوئه ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم سپیده خانم برامون کشیده و اولین کامنتشم همین چند روز پیش با یه نقاشی برامون فرستید که لم داده بود تلویزیون خنگولستان رو نگاه میکرد با اسمه seh اومده تو خنگول خیلی خوش اومدی آبجی سپیده ان شا الله دلت همیشه شاد و لبت خندون باشه *golomi_jone_delomy* *golomi_jone_delomy* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ *haaaan* *haaaan* این نقاشی رو هم گلی برامون فرستاده فقط اینکه گفت چی ؟؟ اسم انیمه ؟؟ اسم امینه ؟؟ اسم انیه ؟؟ اسم عنیه ؟؟ عینه نداریم تو خنگول ولی شاید این اسما به دردت بخوره عنه شل = اسهال عنه سفت که به زور بیرون میاد = یبوست عنی که تازه ایجاد شده = عنتر عنی که مدت هاس تولید شده = عن خشکه دیگه زیاد حضور ذهن ندارم ولی اگه منظورت همین عناس زیادن بچو ها میتونن کمکت کنن *shool_maghz* *shool_maghz* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم شیخ سوتی برامون فرستاده ما عادیه نه چشامون بزرگه *malos* *malos* نه آرامش توشونه *amo_barghi* *amo_barghi* نه لب و زلف درست حسابی داریم که براش شعر بگن *akhmakh_asabani* *akhmakh_asabani* نه ابروهای قشنگی دارم :khak: :khak: ولی یه دماغی دارم اصن حالی به حولی همیشه دیگه با اون یادم میکنن شاید مثلن یارو بعدی که رد شد پشت سرمون بگه خدایا شکرت و به ظاهر خودش راضی تر بش *are_are* *are_are* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم دخی شلغم برامون کشیده یعنی اینطوری مثلن کشیده دخی شلغم زبونشو گذاشته گوشه لبش تند و تند نقاشی کشیده و گرم نقاشی کشیدن بوده بعد که تمومش کرده اینطوری شده *Aya* *Aya* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم ورود وحشیانه ی ننه پفکی به خنگولستانه اوخی یه مدت هی به من میگفت سلام منو به بچه ها برسون خداییش بچه ها و خونواده ی خنگولستان لنگه نداره ننه پفکی دوستت داریم ننه پفکی دوستت داریم *nini* *nini* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ قال داش تکواندو سکوت سخته ، پیش به سوی لت و پار کردن داداشی نیستیا ، قهر نباش بیو حال خوبتو روشن کن دلمون برات تنگ شده بیو بیو ،کنکورتم که دادی دیگه اذیت نکن بیو بیو ، پس کی بزنه بقیه رو لت و پار کنه ؟؟ *divone* *divone* *divone* با این حرکت دارم قبره خودمو میکنم ولی خو داداشیمه باس بیودش دیگه ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این تابلو نوشته رو هم یه کاربرای زیر آبیمون برامون فرستیده تولدش مبارک ان شا الله دلت شاد و لبت خندون باشه ساره یا رینا عاقبت بخیر بشید *hobab* *hobab* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این دعا رو هم پریا برامون نوشته گفته که خدایا همه رو به آرزوهاشون برسون الهی آمین گاهی میشه پاکی و مهربونیه آدما رو توی همچین موقع هایی فهمید ان شا الله تو هم به آرزو هات برسی آبجی پریا *gol_rose* *gol_rose* *ghalb* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این عکس از نقاشی رو هم یکی از کاربرامون به اسمه مینیون فرستاده کلن یه کامنت ازش پیدا کردم دمت گرم نقاشیه قشنگیه بابای منم یه زیر پوش مثه این دختره داره یه وری لم میده جلو تلویزیون اخبار میبینه ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ کلن دو سه نفر داریم که ازین عکسای کره ایی ژاپنی چینی میزارن این عکسم آبجی زهرا برامون فرستیده مـ(◍•ᴗ•◍)ـن آبجی زهرا پ یه تکونی به خودت بده باو متنای و نوشته هات اینجا خیلی خریدار داره ان شا الله همیشه شارژ باشی و دلت شاد و ذهنت پره ایده های باحال ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این رو هم یه کاربرای زیر آبی که یبار اومده رو آب برامون فرستیده به اسمه Lightweight زامبی ژون بیو رو آب باو مام مثه خودت زامبیم بیو بالا بیو بیو ما همه اخمخیم کاریت نداریم *shokhi* *pishnahad_kasif* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم یه کاربرای زیر آبی برامون فرستیده گفته که دخی عاشق 汉语/漢語 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این عکس نوشته رو هم ملیکا برامون فرستیده * بدون شرح * ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم آبجی نگار برامون فرستیده فکر میکنم یه هندونس که تعجب کرده ایطوری شده 😐😐 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم تابلوی نقاشی اچ و مچه یا آبجی خاطره خیلی خوش اومدی آبجی خاطره ، ببخشید که خلاصه درگیر آبدیت بودم و نتونستم خوش آمد بگم ان شا الله دلت شاد و لبت خندون باشه *jigili* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم نقاشیه ابا جهله *vakh_vakh* *vakh_vakh* *vakh_vakh* اسمشو گذاشته قاطی پاتی اون لیست اخمخا بودا اینم بش اضافه کنید میخوام اینقدرو حرصش بدم که وسط خنگولستان بترکه *gambo* *gambo* شمام اخمخ نباشید سمت من باشید ، مثه خیار نفروشید منو آفرین آفرین *khaak* *khaak* اصن نقاشیشو نگاه کنید اون سنگای دور حوضش رو انگاری یکی تیکه تیکه ریده روش *are_are* *palid* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم نقاشیه ال نوده کم کم داره فسیل میشه این ال نودم اینجا تو کل زمان آبدیت قیافش ایطوری بود *asabani* *asabani* *negaran* *negaran* ابجیه ریزقولیه خودمه *gil_li_li_li* *gil_li_li_li* *gil_li_li_li* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ و میرسیم به نقاشیه روباه مکار اصن چند وقت بود ویتامینه همشهریم کم شده بود کلن آدم عجیبه ، اگه حالش خوب باشه مثه یه توپ پر انرژیه که به هر کی میخوره حالشو خوب میکنه وقتی حالش خوبه یا داره قر میده یا کلشو به شکل آره آره تکون میده *are_are* *are_are* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم نقاشیه کِش تومبونه یعنی اصن کاری به نقاشیش ندارم همین اسم نمایشی که گذاشته برای خودش قشنگ معلومه از جنس خودمونه *lover* *lover* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اکه ینو نقاشی پیاکه لیوه خومه جو درو دلت پسه هنی سازه غمگین مزنی چیل خانم ؟؟ ورس دیه خوته جم و جور کو وا ایی چشه قوپلیت *khaak* *khaak* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم تابلو نقاشیه مشتی لیدی مریم گوزئه این مشتی لیدی مریمم داره دیگه فسیل میشه تو خنگولستان یکی از شگردای به حرف کشیدن بقیه اش اینه میگم که یاد بگیرید مثلن چند وقت پیش یکی اومد بعد حرف نمیزد این اومد گفتش که من که میدونم ازم متنفری بعد زوری زوری یارو رو به حرف کشید خلاصه آدم موزماریه همشم تو فاز زن دادن بقیه اس قافل بشی برات زن گرفته *sheikh* *sheikh* ولی در مورد تابلوش باس بگم که حقیقت داره خیلی دارند کار میکنن روی این موارد به کسی نگید منم دارم کار میکنم ضد اینا که همشون خنثی بشه کثافت کاریه اونا تو رگ به رگه خنگولستان کدای خوشگل خوشگل نوشتم که حالی به حولی بشیم و انرژیه مثبت بگیریم ازشون *gol_goli* *gol_goli* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این تابلو هم برا آبجی ترنمه آبجی گل گلیه خنگولستانیاس کلن یکی از خوش خنده های خنگولستانه ان شا الله همیشه دلش شاد و لبت خندون باشه اولش فکر کردم نوشته کاخ خنگولستان *khaak* *khaak* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اوخی چه نازه خدا حفظش کنه این گوگولیه برا خونوادش و خونوادشو برا این گوگولی ان شا الله که عاقبت بخیر بشه منم یه پسر دایی دارم همشکله اینه اینقدره خوبه که نگید ووی خیلی باحاله بعد اسمش امیر علیه ما دیگه راحتش کردیم بش میگیم عمه علی *akhmakh_esteres* *akhmakh_esteres* *akhmakh_esteres* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ هی بابا دست رو دلم نذارید که توش پره گوزه اصن خوب نیست چرخ سواری چند وقت پیشا داشتم با چرخ بر میگشتم خونه یهو یه شاسی بلند اومد کنارم گفت هاااااااااان ماشا الله پا بزن تا باکسنت پاره بشه بعدشم گازشو گرفت رفت البته گازشم نمیگرفت من کاری نمیکردم آخه من فکر کردم آشناس داره احوال پرسی میکنه داشتم میگفتم نوکرم چاکرم دمت گرم بعد که اینو گفت دیگه اون آدم سابق نشدم و هر وقت سوار چرخم هی احساس میکنم دارم باکسنمو پاره میکنم *bezan_ghadesh* این تابلو نقاشی هم ماله این بچه خر خونه دوتا خپل رفتن چرخ سواری *vakh_vakh* *vakh_vakh* خداییش چقدر تفاوت میزارید الان اگه دختر بودم میرفتم چرخ سواری همین شاسی بلنده میگفت ژووون تو چرخ سواری کن من باکسنمو برات پاره کنم والا بو قرآن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم آبجی فاطمه برامون فرستاده دست گلش درد نکنه مام دوستت داریم **♥** *ghalb_sorati* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم یه کاربرای زیر آبیمون برامون کشیده این نقاشی در سبک تاپاله کاری کشیده شده و خطوطی که کشیده به شکله تاپاله ایی بوده ولی در کل خیلی با انرژی و قشنگه دست گلت درد نکنه خدا برکت بده به قلمت و به ذهنت که پره ایده های باحال بشن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اگهههه گفتید این نقاشیه کیه ؟؟ نقاشیه شیدولیه سیاه سولوختس اوخی دلم برا این اخمخم تنگ شده یعنی اصن مراعات نمیکنه مثلن من قبل اینکه شیدولی باشه میومدم میگفتم اذیتم نکنید وگرنه میرینم کف خنگولستان بعد همه حساب میبردن بعدی که این شیدولی اومد *narahat* *narahat* *gerye* یبار گفتم سر به سرم نذارید و گرنه میرینم کف خنگولستان بعد اینم نه گذاشت نه برداشت گفت خو ما هم میرینیم رو تو دیگه از هر چی ریدن بود بدم اومد *moteafesam* *moteafesam* *moteafesam* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این رو هم یکی از کاربرای زیر آبیه دیگمون فرستاده حقیقتا حرف درستی زده ببینید معیار زیبایی بینمون تغییر کرده زیبایی و قشنگیه آدما به پاکی و رو راستی و مهربونیشونه اینکه زیبایی رو توی جسم و ظاهر جستجو کنیم خیلی داغون و اشتباهه قشنگ ترین آدم دنیا هم که باشی بیست سی سال بیشتر مصرف نداری اونی که قشنگی و زیبایی اصلیه آرامشه آدما ، مهربونیاشون ، اخلاقشون و روح بزرگشونه این همون رازیه که هر چی میگذره باعث میشه قشنگ تر باشی و زیبا تر باشی نه برای همه برای اونایی که زیبا شناسن و قشنگی رو میشناسن قدر زر زرگر شناسد ، قدر گوهر گوهری ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم حنانه کماندو برامون فرستیده منم یه سربازه خنگولی ام شمشیر به باکسن فرو کردم و همه را از میان بر میرینم *haftir* *haftir* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این هم نقاشیه آبجی فرشته اس انصافا این آدما که بیش از خودشون به بقیه فکر میکنن و قلبی به این بزرگی دارند خیلی خوبن ، همیشه خیر و برکت دارند کنار خودشون هر کسی اینجوریه ، خیلی مراقب خودش باشه چون اینجوری موندن کار سختیه خدا حفظتون کنه گوشتون رو بیارید من یه جا رو سراغ دارم بیشتره آدماش دلایی به این بزرگی دارند *shool_maghz* *shool_maghz* *shool_maghz* یکمی اخمخ هستند ولی خیلی خوبن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم نقاشیه آبجی رویاس فکر کنم عاشخ دومینو شده *gerye* *gerye* *gerye* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این هم تابلوی یکی از کاربرای زیر آبیه خنگولستانه نوشته انگار مهراب فکر کنم این خوانندهه که دپ میخونه رو میگه بچوها ، ببینید موسیقی خیلی میتونه توی روح و روان آدما تاثیر بزاره خیلی خیلی شدید سعی کنید موسیقی و موزیک های آرامش دهنده و شاد گوش بدید هی قر بدید و حرام بازی در بیارید زندگی فرصت دپرس بودن ادما رو نداره ان شا الله همیشه دلتون شاد باشه و قرتون پا بر جا و لبتون خندون *gol_rooz* *gitar* *gitar* *tombak* *tombak* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم تابلوی نقاشیه آبجی صدفه با خلا رفته پارک بنده کفشای همشونم بازه فکر کنم رفته بودن نماز جماعت بخونن تو پارک *akhmakh_dance* *akhmakh_dance* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ایوولا به خانم دکتر تو سیستم تست کمک میکرده الان دیدم نقاشیشو دست گلت درد نکنه خانم دکتر تو آخرین حرکت دیده شده ازش داشته ساعت میفروخته *vakh_vakh* *vakh_vakh* *vakh_vakh* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ آهای کاکا ماهان کم پیدایی ها آمارتو دارم بیو ببینم کجایی پ دلم برا خندیدنات تنگ شده پهلوون ازین نقاشیا و ناراحت بازیا در نیار که اصن بت نمیاد خیلی خاطرت عزیزه پیش ما نبینم کم پیدا باشیا ،تندی بیو ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم نقاشیه جیمبوئه جییییمممممممببووووووو کلن از بچگی میشناسمش از بچگی همیطوری خل و چل بود هی میرفت فیلم میدید میومد برا من نقشه میکشید الان جدیدا یه نفر دیگه با مشخصات و عکس پروفایل من فعالیت میکنه به اسم شیخ المریض گولشو نخورید همین جیمبوئه اخمخ درختیه تو آخرین پیام های دریافتی ازش به من گفت که اخمخ زنت بغلمه من نمیدونم اگه بغله توئه زنه من نیست دیگه زنه توئه اون :khak: :khak: یعنی هر چی این جیمبو اخمخه این پارسا پسر گلیه خداییش خیلی محکم هوای خنگولستانو داره دَم خاندانشون گرم ان شا الله همیشه دلتون شاد و لبتون خندون باشه ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ یه توضیح کوچیک برا بخش نقاشی بدم اینکه این بخش نقاشیه ما دو شیفت کاری داره که اینجوریه میرید تو منوی خروج ؛ ازونجا بخش نقاشی رو انتخاب میکنید و آخر کار میتونید برامون نقاشیتون رو بفرستید هر نفر داخل خنگولستان یه تابلو نقاشی داره که وقتی نقاشیشو میفرسته بعد میتونه داخل بخش اسلایدر بعده تایید ببینتش و هر چی نقاشی بفرسته فقط و فقط روی هم دیگه کپی میشن و ما هر هفته یکبار یه همچین پستی میزاریم و نقاشی های فرستاده شده رو با زیر نوشته میزاریم و نقاشی هاتون یادگار تا زمانی که خنگولستان عمر داره اینجا حفظ خواهد شد شیفت دومشم که به صورت ذخیره فقط روی حافظه ی گوشیه ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ بچه ها دست تک تکتون درد نکنه خدا حفظتون کنه خیلی دلم براتون تنگ شده بود خیلی دوستتون دارم خنگولیا دلخوشیای منید خیییییلی میخامتون دلاتون شاد و لباتون خندون ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ *ghalb* *gol_rose* برای مشاهده نقاشی های سری قبلی میتونید از لینک های زیر استفاده کنید نقاشی های ارسالی از 3 اسفند 1396 تا 31 فروردین 1397 نقاشی های ارسالی از تاریخ 29 آذر تا 25 دی 1396 ◄ نقاشی های ارسالی ده آذر تا بیست و نه آذر ◄ نقاشی های ارسالی از 21 آبان تا 10 آذر 1396 ◄ نقاشی های ارسال شده از تاریخ 29 شهریور تا 21 آبان 1396 نقاشی های ارسالی 17 شهریور تا 29 شهریور ◄ نقاشی های ارسالی 19 مرداد تا 17 شهریور ◄ نقاشی های ارسالی 28 تیر تا 19 مرداد ◄ نقاشی های ارسالی از تاریخ 2 تیر ۱۹۳۶ تا 28 تیر 1396 ◄
►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄ مهر ماه نزدیک است و بازار ثبت نام دانشگاه داغ!! نه نه عذر میخواهم بازار بوتیک و لوازم آرایش و باشگاه بدنسازی و سولاریوم و کاشتِ ناخن و... داغ که چه عرض کنم... ترکیده است :khak: یعنی تمام عقده هایِ دبیرستان و آن یکسالی که برای کنکور از خانه تکان نخورده و رنگ دختر/پسر ندیده را قرار است در همان ترمِ یک رفع و رجوع کند در تصوراتش دانشگاه را با مدلینگ پارتی اشتباه گرفته است و به هر قیمت باید خودش را توی چشم ببرد این تویِ چشم بودن آخ که تماشا دارد دیده شده طرف برای اینکه نگاه دختری را به سمت خودش جذب کند در سوز و سرما تی شرت تنگی پوشیده با کالج و پاچه هایی تا سر زانو تا زده و خیلی خفن طوری تکیه داده به دویست شیشِ خسته ی سفیدِ رفیقش و در حالی که بازو گرفته بوده سیگار پک میزده و با آهنگی از پیت بول نیمچه لبخندی داشته و هِد هم میزده *eva_khake_alam* خب میدانم چقدر زیرِ وزنه عرق ریخته ای و داری اشتباه میزنی داداچ شنیده ای که آن بازوها مثل تخمِ کفتر بزند بیرون اما برادر من سرد است خب... سرد است... قسم نخوردی که تی شرت بپوشی حالا فاجعه آنجاست که آن دختر خانوم هم با دیدن این تصویر مخش زده میشود بعضی ها هم که قربانشان بروم ملو هستند... اصلا می آیند دانشگاه که عاشق شوند... کلا دست به عاشقی شان ملس است... خودشان را آماده کرده اند که نگاهی دلشان را بِبَرَد... این دسته در مسیر آهنگ های ملو گوش میکنند که بدنشان آماده ء ریزترین نگاه عاشقانه هم باشد من یک دوستی داشتم بنده ی خدا چند آهنگ را با هم گوش کرده بود و مقداری قاطی کرد و هنگامی که وارد کلاس شد چشمانش همانجا روی دختری قفل کرد و در همین تیک زدن ها، استاد پرسید اسمتون؟؟ و همانطور که در چشمان دخترک قفل بود جواب داد امید هستم استاد پرسید امیدِ؟ *ajibeh* جواب داد امیدِ جهان *akheish* بنده خدا یک ترم تعلیق شد و وقتی برگشت آن دختر هفت هشتایی دوست پسر عوض کرده بود و نگاهش دیگر بوی عشق نمیداد و خِبره شده بود البته که این ها فقط یک درصد از صد درصد هستند و بقیه برای تحصیل می آیند تا با مدارک بالا بروند مسافرکشی کنند *vakh_vakh* بیچاره پدر مادر و پول و زحماتشان *odafez* فقط عزیز دل انگیز اگر قبول نشده ای زیاد خودت را عذاب نده که چیزی از دست نداده ای شما هم که قبول شده ای زیاد رویا پردازی نکن که چیزی بدست نمی آوری کلا چیزها بین یک سری چیز تقسیم شده و میشود و ما فقط چیز هستیم این وسط... چی بود؟ چیز دیگه.... بگو...چیز !! @~@~@~@~@~@ علی سلطانی
ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﭘﺎﺭﮎ ﯾﮑﯽ ﮔﻮﺯﯾﺪ ﻣﻦ بلند ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ . . . . . ﯾﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺗﻮﯼ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﮔﻔﺖ ﮐﻮ*ﻧﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺎﯾﺪﻩ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﻧﻪ 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ نهنـگ آبـی در ایران میگن این ادمین بازی نهنـگ ابـی به یه دختر ایرانی پیام داده گفته رو دستت نهنگ ابی رو بکش . . . . دختره هم گفته عجیجم دستم خونی میشه واسه نی نیمون ضرر داله 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ هی نهنگ آبی نهنگ آبی نکنید ..؟؟ نهنگ آبی دیگه چه صیغه ایه . . . . ما خودمون یه دونه نیسان آبی داریم اندازه نصف روسیه آدم کشته 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پارسال رفتم عزادارى اولش خيلى گريه کردم چون مداح گفت قيمه ها رو سوزوندن . . . . بعدش فهميدم گفت خيمه ها رو سوزندن يه کم ارومتر شدم 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جاي سوختگي رو پام بود به مامانم نشون دادم گفتم اين جاي چيه !؟؟؟؟ گفت بچه بودي چهارشنبه سوري رفتيم خونه بابابزرگ اينا از رو اتيش پريدي گفتم اهان پس اونجا اينطوري شد . . . . گفت نه اومديم خونه قاشق داغ گذاشتم رو پات تا ديگه از اين غلطا نکني ^_^ . . . . . . مادر من... مادر من... تو ياري و ياور من 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دیروز یه خواستگار واسم اومده بود بابام از پسره پرسیده شماخونه وماشین داری؟ پسره گفته ماشین نه خونه هم که میایم طبقه بالا خودتون... ممنون میشم اگه تو شرکتتون هم بهم یه کارخوب بدید . . . . لامصب فکر همه چی رو کرده بوده 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زنگ زدم به بابام گفتم من امشبو خونه نمیام گفت اوکی . . . . اوکیش از دختری که موهاشو کوتاه کرده ترسناکتر بود سریع اومدم خونه 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ حیف نون رفته بود پارک میبینه یه زوج جوانی باهم صحبت میکردن 😂☺️😂 . . . . . شوهره به خانمش میگه الان چه بویی میاد؟اونم میگه بوی عشق،صفا وصمیمیت 😂 . . . . حیف نون یاد میگیره و برمیگرده خونه خودش به زنش میگه :بیا اینجا ببینم،الان چه بویی میاد؟ زنش بیچاره میگه : باور کن من نبودم 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه سری با بابام تو ماشین بودیم بعد ۲ تا خارجی اومدن سوار ماشین شدن من به بابام گفتم ازشون بپرس ببینیم اهل کجان؟ بابام خیلی با اعتماد به نفس بهشون گفت made in 😂 خارجیا 😂 من 😂 بابام 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اگه بیل گیتس رو بیاری ایران شرایط کارو ببینه میگه . . . . . . داداش من هر گوهی که در مورد موفقیت خوردم اشتباه بوده اینجا فقط سیگار و چایی میچسبه 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شبکه چهار راز بقا یه کرکس نشون داد گوینده گفت شاید چهره ی این جانور بد هیکل و بد قیافه براتون آشنا باشه . . . . . بابام گفت آره شبیه پسرمه 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختری در كابل کتاب میفروخت و معشوقهاش را دید که بهسویش میاید، در این حال پدرش در نزدیکش ایستاده بود به معشوقهاش گفت: آیا بهخاطر گرفتنِ کتابیکه نامش " آیا پدر در خانه هست" از يورگ دنيل نویسندۀ آلمانی، آمدهیی؟ پسر گفت: خیر! من بهخاطر گرفتنِ کتابی به اسم"کجا باید ببینمت" از توماس مونیز نویسندۀ انگلیسی، آمدهام دختر در پاسخ گفت: آن کتاب را ندارم، اما میتوانم کتابی به نام " زیرِ درختِان سيب" از نویسندۀ آمریکایی، پاتریس اولفر را پيشنهاد كنم پسر گفت: خوب است واما؛ آیا میتوانی فردا کتابِ"بعد از ۵ دقیقه تماس میگیرم" از نویسندۀ بلژیکی، ژان برنار را بیاوری؟ دختر در پاسخش گفت: بلی! با کمالِ مَیل، ضمنا توصيه ميكنم کتاب "هرگز تنها نمیگذارمت" از نویسندۀ فرانسوی میشل دنیل را بخوانى بعد از آن ... پدر گفت: این كتاب ها زیاد است، آیا همهاش را مطالعه خواهد کرد؟!؟ دختر گفت: بلی پدر، او جوانى با هوش و کوشا است پدر گفت: خوب است دختر دوستداشتنیام، در اينصورت بهتر است کتابِ "من کودن نیستم" از نویسندۀ هلندى فرانک مرتینیز را هم بخواند و تو هم بد نيست کتاب" براى عروسی با پسر عمويت آماده شو" از نویسندۀ روسی، موریس استانكويچ ، را حتما بخوانی 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ توجنگ جفففففر يه عراقي رو لب مرز دستگير ميكنه ميارتش تو خاك ايران. يه دفعه يه خمپاره ميخوره دست عراقيه قطع ميشه عراقيه ميگه تو رو خدا بزار دستمو بندازم تو خاك كشور خودم، جفففففر ميگه بنداز 😂 داشتن ميرفتن يهو يه خمپاره ديگه ميخوره اون يكي دسشم قطع ميشه عراقيه باز ميگه بزار اين دستمم تو خاك خودم باشه جفففففر ميگه بيا گوه تو دستات 😂 دستشو پرت ميكنه تو خاك عراق يه دفعه پاي عراقيه ميره رو مين پاش قطع مي شه باز ميگه پامم بنداز يه دفعه جفففففر ميگه: پدرسگ فكر میکنی من خرم نميفهمم 😂 داري هی کم کم فرار میکنی 😂 ارسال شده توسط سارا ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یکی دو روزه مامانم اینا رفتن مسافرت امروز هوس خوراکی کردم هرجارو گشتم هیچی پیدا نکردم فقط توی کابینتا یه سری قوطی بود که با ماژیک روش نوشته بود: نخورید ؛ مایع ظرفشویی نخورید ؛ سمِ گلدون نخورید ؛ جرمگیر توالت . . . . زنگ زدم به مامانم گفتم دایی و زن دایی اومدن چیکار کنم ؟ گفت در کابینتو باز کن اونیکه علامت مرگ داره توش آجیله اونیکه نوشته مرگ موش توش گز اونیکه نوشته صابون توش پسته 😂 یعنی دیگه هرکامیونی ببینم پشتش بنویسه رفیق بى كلك مادر؟؟ منفجرش میکنم 😂😁😂😂 ارسال شده توسط سارا ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پارسال محرم تو هیئت یه یارو موقع روضه یه جوری خودشو میزد که مداحه پشت بلندگو گفت : . . . . . . . . . . . . . . . . . حالا اتفاقیه که افتاده برادر, شمام خودتو خیلی ناراحت نکن،خدا کریمه 😂😜 ارسال شده توسط R.T ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینکه میگن برنامهت رو متعادل بنویس که بتونی اجراش کنی بنظرم دری وریه . . . . . برنامه یا نباید نوشته بشه یا باید انقدر سنگین باشه که نشه اجراش کرد 😂✌ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ صد و شصت وزنشه عکس یه پسر دختر گذاشته که پسره با پا دختره رو بلند کرده نوشته ازینا نمیدن؟ 😂 . . . . . عزیزم از اونا کارتو راه نمیندازه، جرثقیل باید بیارن برات 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بار رفتیم کافه گفتن چی میل دارید . . . . . گفتیم فعلا یه شمع بیار بتونیم این مِنو رو بخونیم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ کوچه پس کوچه های ایران فقط اونجاش که . . . . سرظهر از توشون رد میشی و از یه خونه بوی برنج میاد و از یه خونه بوی کتلت و شامی و از یه خونه بوی تریاک 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ کی میگه موسیقی مخالفه دینه؟ من با ذکر چند مثال ثابت میکنم این دو هیچ منافاتی ندارند! بینید ای قشنگتر از پَریا، تنها تو کوچه نَریا نهی از منکر دار و ندارمو بگیر، مال خودت، مال چشات صدقه و انفاق آره تو محشری، از همه سری ذکر امشب دل من هوس رُطب کرده روزه آره خودم فداتم, فدای اون چشاتم شهادت طلبی یه امشب شب عشقهِ، همین امشبو داریم لیلة القدر تو منو کشتی، دوباره زنده کردی معاد . . . . سوالى داريد در خدمتیم ستاد امر به معروف و نهی از منکر 😂😁😂😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دکتر تزریقات به یارو میگه برو بخواب بیام آمپولت رو بزنم . . . . . . یارو میگه اینقدر استرس دارم خوابم نمی بره 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خنگه با نامزدش قرار داشته، تو راه اسهال میگیره میرینه تو شلوارش بعد واسه از بین بردن بوش یه شیشه عطر گل یاس میزنه به خودش . . . . . در حین ملاقات از نامزدش میپرسه: از عطری که زدم خوشت میاد؟ . . . . نامزدش میگه: بوی عجیبی داره انگار یه نفر زیر بوته یاس ریده 😂😜
اگه سابقه گازگرفتن دارید بوسیدن دست پدر مادرو بیخیال شید . . . . . یه بار اومدم دست بابامو ببوسم فکر کرد میخوام گازش بگیرم با لگد زد پرت شدم تو تراس 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ حالا از همه ديوونه تر آقا جونم بوده، رفته ماست بخره غيب ميشه، بعد ٢ روز يهو زنگ زده من مكه ام . . . . كاروان محل نفر كم داشته اين همونجورى با زيرشلوارى ميره 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ میگن جاناتای گاهی وقتا میره سر چاه های نفت فاتحه میخونه 😂 آخه همه دوستان دوران بچگيش حالا نفت شدن 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یجا خونده بودم که هر وقت داشتی میباختی بخند تا حریفت به بردش شک کنه سرعتم بالا بود مامور نگه داشت جریمه کرد نشستم زمین قهقه زدم به جرم مصرف مواد مخدر بازداشت شدم الانم تو دادگاه ام دارم به قاضی میخندم هی میگه اعدام 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دانشمندان کشف کردند در تمامی سریالهای ایرانی افراد به یکی از چهار طریق زیر باردار میشوند . . . . بلوتوث نگاه آغشته به لبخند پیام بازرگانی گرده افشانی 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ میگه برای قانع کردن افراد بهتره اونا رو لمس کنید . . . . . اومدم رانندهتاکسی رو قانع کنم پول خرد ندارم دستمو گذاشتم روی پاش گفت جووون شما اصن کرایه نده 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اوایل که تلگرام پیدا شده بود یه بنده خدایی میگفت منو تو یه گروهی عضو کردند هر از گاهی یه پیام تو گروه میومد که مثلا . . . عباس تَرک کرد عسکر تَرک کرد منم فکر میکردم مثلا عباس و عسکر اعتیاد داشتن حالا ترک کردن منم یه پیام میذاشتم : بسلامتی مبارکه ایشالله ریشه هرچی مواد مخدر هست خشک بشه و روزی برسه که دیگه شاهد یکنفر معتاد تو جامعه نباشیم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سر صبحی، یه سوالی ذهنمو درگیر کرده . . . . این مگسا که توی اتوبوس گیرمیفتن و تو یه شهردیگه بیرون میان، تکلیفشون چی میشه؟ چی به سر خونوادشون میاد؟ 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خوشبحالتون صداتون خوبه جا تايپ كردن ويس ميدين . . . . من كه به هركی ويس ميدم تا ميشنوه ميگه ديگه ويس نده كسی كنارمه 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اسکیموها خیلی آدمای بدبختین تو فکر کن چندسال بگردی اونجا یه دختر پیدا کنی مخشو بزنی بعد پی ام بدی چی تنته 😂 . . . . . بگه پوست گوزن 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ الان دوستان میرن مدرسه غیرانتفاعی ثبت نام میکنن سالی ۵ میلیون . . . . . یادش بخیر ناظممون میگفت فردا ۵۰۰ تومن کمک به مدرسه باخودتون بیارید خونه ی ما مثل سوریه میریخت بهم 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شوهر : قوطی چایی کجاست . . . . زن : شما مردا توی عمرتون نمی تونین چیزی رو به تنهایی پیدا کنید چایی تو کابینت ادویه هاست، تو قوطی كاكائو که روش نوشته نمک ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ متولدین اسفند خیلی مظلومن 😂 تو فکر کن بدنیا اومدی یکی داره دیوار رنگ میکنه یکی داره شیشه میشوره . . . . تو هم یه گوشه افتادی در حالی که ریدی به خودت 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﯾﻪ ﺭفیق ﺩﺍﺭم ﻣﻌﻠﻤﻪ،ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻠﺶ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺎﯼ ﻣﺪﺭﺳﻪ؟ . . . . ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻪ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮔُﻬﯽ ﻧﻤﯿﺸﯽ ﺑﺮﻭ ﺑﺬﺍﺭ ﺍﻭﻥ ﻣﻌﻠّﻢ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻧﻮﻥ ﺑﺨﻮﺭﻩ 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺳﺎﻝ 68 ﺍﻣﺎﻡ ﻭ ﻫﺎﻳﺪﻩ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺎﻝ 86 ﻓﺎﺿﻞ ﻟﻨﮑﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﻣﻬﺴﺘﯽ سال93مهدوی کنی وپاشایی سال 95رفسنجانی وحبیب برای سلامتی جاناتی دعا کنید جون گوگوش در خطره 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رابطه انسان با مگس . . . . . . . طبق گفته دانشمندان دو نوع بيشتر نميباشد رابطه اول مگس روي شما مينشيند: در اين رابطه معلوم ميشه که شما چه انسان گهي هستي رابطه دوم مگس روي شما نميشيند: در اين رابطه نيز معلوم ميشود که شما هيچ گهي نيستي...؟؟؟؟ 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اصفهانیه تو اتوبوس کیسه استفراغشو سوراخ سوراخ میکینه ازشیشه اتوبوس میگره بیرون مسافرا اعتراض میکنن چرا نمیندازیش؟؟ . . . . . . . . . . . میگه برنجاش رو میخام برای مرغامون 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شب یواشکی میرفتم سیگاربکشم بابام بیدار شدگفت کجامیری؟ . . . . . گفتم دارم تو خواب راه میرم گفت چجوری جواب میدی؟ گفتم مشکل ما که یکی دوتا نیست حرفم میزنم 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رفتم کتابفروشی خواستم وانمود کنم خیلی حالیمه گفتم کتاب ماورای انتگرال رادیکالیسم رو دارید؟!؟ گفت: بله 😂 . . . . پشمام ریخت 😂 گفتم پس یه جلد خرس مهربون بدید مرسی 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ توی تبلیغات شوینده، بچهها با هرچی دستشون میرسه خونه رو کثیف میکنن مادرا هم بعد از ناز کردن خونه رو تمیز میکنن . . . . منکه یادمه یه بار با مداد یه خط روی دیوار کشیدم تا یه هفته توی انباری زندگی میکردم، هر هشت ساعتم میومدن توی دهنم فلفل میریختن 😂😁😂😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من یک سال مدرسه ای میرفتم که بابام ناظمم بود یه بار پدر یکی آمده بود گفت چرا بچه منو زدی؟ . . . . . . بابام گفت من بچه خودمم میزنم بعد صدام کرد گرفت منو مث سگ زد 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ طرف رفته خواستگاری ❤️❤️😂 بابای عروس با موبایل اومده میگه : جوان ، من اهل تحقیقات محلی و اینا نیستم 😂 . . . . یوزر پسورد تلگرامتو بزن 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز راننده تاکسی کولرو روشن نکرد ، منم تا آخرِ مسیر با تمام بحث های سیاسیش مخالفت کردم . . . . . داشتم می پختم ولی دلم خنک شد 😂 ارسال شده توسط مهدیس
@~@~@~@~@~@ دونفر به اسم محمود و مسعود با هم رفاقت دیرینه داشتن که مردم فکر میکردن این دونفر باهم برادرند روزی روزگاری معسود نقشه گنجی رو به محمود نشان داد و باهم تصمیم گرفتن که به دنبال این گنج برند یک روز محمود و مسعود از خانواده شان خداحافظی کردن و رفتن *bazi_bazi* محمود نقشه ای در سر داشت که وقتی به گنج دست پیدا کرد معسود را از سر راهش بر داره و اونو بکشه بعد از چند روز سختی به گنج رسیدند و محمود طبق نقشه ای که در سر داشت مسعود را کشت و گنج را برداشت و به خانه اش برگشت با آن گنج زندگی اش را از این رو به آن رو شد *ieneh* ولی زن معسود که فهمیده بود معسود به دست محمود کشته شده با ناامیدی به شهر مهاجرت کرد و بعد از ادامه تحصیل در یک بیمارستانی به پرستاری مشغول شد *odafez* بعد از چند سال که آبها از آسیاب افتاد محمود به دلیل بیماری به بیمارستان شهر میره، اونجا بستری میشه اتفاقا زن معسود هم توی همون بیمارستان کار میکرده که یک دفعه دید محمود توی یکی از اتاقها بستری هست *palid* رفت تو اتاق و مطمئن شد اونی که بستری هست همون کسی هست که شوهرش را کشت... اینجا بود که زن مسعود به فکر انتقام افتاد از اتاق بیرون رفت و یک سرنگ را پر بنزین کرد و آمد خودش را پرستار کشیک معرفی کرد و سرنگ پر از بنزین را در بدن محمود خالی کرد *hora_hora* بعد از چند ثانیه حال محمود بعد شد و عرق میکرد در این لحظه زن مسعود خودش را معرفی کرد و به محمود گفت تو بودی که همسرم را کشتی و حالا من انتقام همسرم رو ازت گرفت و در بدنت بنزین تزریق کردم *malos* در این لحظه محمود از روی تخت پایین اومد *fuhsh* زن معسود فرار کرد محمود به دنبالش می دوید و با چاقویی که در دست داشت میخواست زن معسود رو هم بکشه زن معسود بعد از پایین رفتن پله ها به بن بست رسید و دیگه راه فرار نداشت محمود از راه رسید و با چاقویی که در دست داشت زن مسعود رو تهدید کرد زن مسعود که دیگه راه فراری نداشت تسلیم شد و روی زانوهاش افتاد و به محمود گفت منو بکش *odafez* محمود نامردهم دستان خود را بالا برد و میخواست چاقو را در قلب زن معسود فرو کند زن معسود چشمان خودش را بست و محمود دستان خود را رها کرد ولی ناگهان در فاصله بسیار کم از قلب آن زن محمود از حرکت ایستاد *btb* زن معسود چشمان خود را باز کرد و دید که محمود از حرکت ایستاده و چاقو هم در دستانش هست از پرسید چرا نمیزنی *ajibeh* محمود گفت بنزینم تموم شد *chendesh* @~@~@~@~@~@ ببخشید لطفا عصبانی نشید میخواستم کمی از حالت جدی در بیاین *vakh_vakh* *vakh_vakh* قصه ی ما برسر رسید بز به خونش نرسید
@~@~@~@~@~@ دیشب، داشتم ميخوابيدم که يهو يه پشه اومد صاف نشست رو دماغم يه نيگا بهش انداختمو گفتم : سلام *aahay* گفت : عليک *ajibeh* گفتم : چيه؟ *Aya* گفت: ميخوام نيشت بزنم *are_are* گفتم : بيخيال ... اين دفه رو کوتا بيا *narahat* گفت: تو بميري راه نداره گشنمه *khoraki* گفتم : الان ميتونم با مشتم لهت کنم *ajibeh* گفت : خودتم ميدوني که تا بياي بزني جا خالي دادمو مشتت ميخوره وسط دماغت *khandidan* به نظر حرفش منطقي ميومد گفتم : خيلي پستي *odafez* ي دفه آهي بلند از ته دلش کشيد و ساکت شد گفتم چي شد؟؟ گفت : حاضري ؟ *jar_o_bahs* گفتم: تا جوابمو ندي نميذارم بزني *dava_kotak* وقتي اصرارمو ديد . دستمو گرفت و گفت : دنبالم بيا گفتم کجا؟؟؟ *Aya* گفت: مگه نميخاي جواب سوالتو بدوني ؟پس هيچ نگوو و دنبالم بيا *ver_ver* از جام بلند شدم و باهمديگه راه افتاديم و رفتيم رفتيم و بازهم رفتيم گفت: هنوزم اصرار داري بدوني يا همينجا کارو تموم کنم ؟؟ *montazer* گفتم : اينهمه راه اومدم تا جواب سوالمو بگيرم ... بريم *talab* يهو يه لبخند زد و با دست زد به پشتم و گفت: اين پشتکارته که منو کشته *malos* راستش از شما چه پنهون ،يه جورايي ازش خوشم اومده بود *hir_hir* به اين فکر ميکردم که اونقدا هم بچه بدي نيس *labkhand* تو اين فکرا بودم که يهو گفت : آهاااي پسر رسيديم *baaaale* گفتم : خب *ajibeh* گفت :خب که خب گفتم : زهر مااار ..پس جواب سوالم چي شد؟؟ *talab* يهو ديدم اشک تو چشماش حلقه زد و سرشو انداخت پايين *gerye* گفتم :چيه ؟ *haaaan* گفت : اين سوراخو که ميبيني توش زنو بچم زندگي ميکنه اونشبي که يه پيف پاف خالي کردي تو اتاقت يادت مياد ، لعنتي؟؟ *gerye* گفتم : آرره .چطور ؟؟ *ajibeh* گفت: زن من اونشب اومده بود تو اتاقت . ولي توئه بی معرفت با اون زهرماري که به خوردش دادي اونو افليج کردي . الان من موندم و70،80 تا بچه قد و نيم قد و يه زن افليج *gerye* اونم به اين خاطرکه توئه لعنتي حاضر نبودي يه چيکه از اون خونتو به ما بدی *bi asab* سکوت سنگيني بينمون برقرار شد *narahat* بغضي تلخ داشت گلومو فشار ميداد . راسشو بخوايد ديگه طاقت نيووردمو زدم زير گريه *gerye_kharaki* از فرداي اونشب ما باهم شديم عين دوتا دوست خوب هرشب مياد پيشمو تا دلش ميخاد ميذارم خون بخوره راستش خودش حد و حدودشو ميدونه و هيچوقت سواستفاده نميکنه حال زنشم خدارو شکر روز به روز داره بهتر و بهتر ميشه تا اينکه ديشب ديدم دوتايي با زنش که يه عصا زير بغلش داشت اومدن پيشم جاي همگي خالي دوتاييشون نشستن رو دماغم و گفتن : بزنيم ؟؟ منم خنديدمو گفتم : هرچقد دلتون ميخايد بزنيد .خوش باشيد *bazi_bazi* . . . . . . . . . . . يعني تا آخر نشستي خوندي؟؟؟؟؟؟؟ واقعاکه آدم انقدر بيكار؟؟؟ حتماً لیسانس هم داری یعنی کار دیگه ای نداری جدن ؟؟؟ اشکال نداره خودمم تا آخرش خوندم بیکاریم اخه @~@~@~@~@~@
سلام به بروبچ خنگولستان عاقا ما هر دفعه یه عنوانی به خاطراتم میدم ولی هر چی یادم بیاد میزارم ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ من خیلی از این اداب و شخصیتی که دارم رو مدیون ننمم این ننه ی ما پیر شد تا من تمیز و پاکیزه زندگی کنم و این پاکیزه بار اُوردن بچه ها رو هم نسل به نسل داره به گردش در میاره ولی با این حال هنوز هم از نظر اون یه میکروبم البته حقم داره چند وقت پیشا ، یه تقریبا دو سه ماه پیش نصف شب دسشوییم گرفت *gerye_kharaki* *gerye_kharaki* از خواب بلند شدم ولی مغزم اصلن هوشیار نشد :khak: :khak: همیطوری بدون مغز رفتم دسشویی ، تو اوج خواب ریدم تو دمپایی اومدم بیرون *gerye* *gerye* بعد صبح ننم میگفت ببینم کف پاتو دیدم اع ؟؟؟ *O_0* *O_0* کف پام پشکلیه هیچی دیگه گرفتمون به فرش شستن ، پدرمو در اورد و ازون به بعد یاد گرفتم که هر موقع از خواب پا شدم مغزمم بیدار کنم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سعی کنید هیچ وقت روی نظافت وسواس به خرج ندید و این هم بخاطر حساسیت های ننمه بچه بودم حدود کلاس چهارم پنجم رفته بودم حموم بعد تو حموم با خودم فکر میکردم *fekr* *fekr* ما که هی میرینیم باید بشوریم پس خوبه یهو بریم داخل باکسنمونو بشوریم که دیگه تمیز برینیم *tafakor* *tafakor* هیچی دیگه شلنگ حمومو کردم تو باکسنم همیطوری که سره شلنگ داخل باکسنم بود راه افتادم سره شیر بازش کنم *fekr* *fekr* برام سوال بود که ما این همه از بالا خوردیم از پایین دادیم بیرون از پایین بخوریم چی میشه برا همین یواش شیرو باز کردم و به همه جواب هام رسیدم :khak: :khak: اسهال شدید میگیرید ، همراه با دلدرد کشنده ، فکر میکنم این فکر احمقانه فقط رو کره زمین به مخ من رسیده باشه *gij* *gij* یعنی دقیقا بعد یک ساعت که اسهالم خوب شد سلولای خاکستریه مخم با هم بحث میکردن *dava_kotak* *dava_kotak* میگفتن یعنی واقعن شلنگ آب و کرد تو باکسنش ، که ازون به بعد پاکیزه برینه ؟؟ و من ازون موقع دیگه آدم سابق نشدم *narahat* *narahat* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ از شانس گنده من هر چی کثیفی و بدبختیه دور من جمع میشه من همون نوزادیمم پشمالو بودم وقتی بزرگ شدم پشمام وحشتناک شدن انواع روش های سنتی و قدیمی رو تست کردم پشمامو آتیش میزدم مواد شیمیایی بشون میمالیدم هوچ کدوم کار ساز نبودن بعد گفتم بیام به سمت تکنولوژی روی بیارم دیدم ننم و آبجیم با یه دستگاهی به اسمه اپلیدی دارند موهای دستشونو میزنن *dali* *dali* یه روز که هوشکه خونه نبود گفتم دیگه وقتشه ، باس ببینم تکنولوژی چه راهکاری رو داره برای پشمای باکسن من *amo_barghi* *amo_barghi* مرگ بر پشم و موهای زائد شلوارمو در اوردم چشمتون روز بد نبینه فکر کنم این اپلیدی از سیاست های اسرائیله *ey_khoda* *ey_khoda* عاقا هم دستش رسید به پشمای باکستنه من شروع کرد چنگ انداختن میخواست بره تو باکسنم ، من هی اشک میریختم و زور میزدم نذارم این بره داخل من خیلی ناگوار بود *jigh* *esteres* اشششششششک میریختم و جیغ میزدم عرررررعررررررررررر *gerye_kharaki* *gerye_kharaki* مرگ بر افریقا ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این پاکیزگی و نظافت فقط به من ارث نرسیده بود مثلن آبجیم یبار داشت پوشک مد امین ، ( پسرشو ) عوض میکرد هم زمانم داشت بهش عدسی میداد بعد دید یه تیکه از عدسی انگار افتاده کنار پوشک *tafakor* *tafakor* با قاشق برداشت گذاشت تو دهن مد امین :khak: :khak: اصن بچه یهو گیریپاژ کرد که چرا داره عن میخوره خلاصه دارم میگم که حواستون رو جمع کنید مادرای گرامی *help* *help* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ببینید پاکیزگی مربوط به جسم نیست فقط ، مربوط به روح و روان هم میشه مثلن همین چند وقت پیش تولده امام رضا بود ننم داشت مداحی گوش میداد و گریه میکرد :khak: :khak: منم داشتم تو آشپزخونه شام میخوردم بابامم خسته بود از سره کار اومده بود گرفته بود خوابیده بود بابام وقتی با سرو صدا بیدار میشه یه دری وری به هر کسی که اولین نفر ببینتش میگه بعد ننم همیجوری که داشت مداحی گوش میداد و برا امام حسین اشک میریخت یهو از خودش بیخود شد صدای گوشیو زیاد کرد *O_0* *O_0* بابام از خواب پرید *bi asab* *bi asab* گفت زن تو انگار دیوونه ایی به خدا که تو نفرین شده ایی بابا تولد امام رضاس ، چرا داری روضه امام حسین گوش میدی *fosh* *fosh* کلن بابام همیطوریه اولین نفری که ببینه کارش تمومه مثلن من یبار داشتم تو آشپزخونه آب میخوردم دستم خورد به یه ظرف صدای بلندی داد مجبور شدم تا صبح پشت اوپن بخوابم که منو نبینه که یهو نفرین شده نشم *Aya* *Aya* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من نه تنها به بهداشت شخصی خیلی اهمیت میدم بلکه به بهداشت خواب هم خیلی اهمیت میدم تازهههه به بهداشت خواب خودم که هیچ ، بلکه به بهداشت خواب بقیه هم اهمیت میدم یبار برامون مهمون اومده بود بعد سر تا سره خونه همه دراز کشیده بودن *modir* *modir* منم جا دیگه نبود رفته بودم دمه پنجره خوابیده بودم شب مهتابی بود یه چراغ خوابم روشن بود *malos* *malos* منم داشتم آهنگ گوش میدادم و آروم قر میدادم برا خودم تو رخت خواب تو دلمم همخونی میکردم تکون بده تکون بده بدنو تکون بده کسی اومد جلو بگو بره عاقا منم یواش داشتم تو رخت خواب خودمو تکون میدادم *bandari* *bandari* یهو یه گربه از پنجره اومد داخل منم دیدم همه خوابن ، هی فشار اوردم چیکار کنم این مهمونا رو بیدار نکنه *chaie* *chaie* از پنجره اومد پایین ، بلند شدم نمیدونستم چیکار کنم *esteres* *esteres* میخواستم بگم پاشید گربه اومده یهو بلند گفتم تکون بده هنرتو به من نشون بده همه پسرا تو کفتن تو نخ دامن و پیرهنتن این گربهه هم یهو هنگ کرد من چی دارم میگم :khak: :khak: شروع کرد یورتمه رفتن رو مهمونا منم هی میگفتم تکون بده تکون بده این مهمونا هم هنگ کرده بودن جیغ میزدن و تکون میدادن *amo_barghi* *amo_barghi* بعد یهو رسید به اوج آهنگ گفتم هیییییی دنبالم بیا ناز نکن بیا تو دل برو ، دیوونه دیوونتم هیییییی دنبالم بیا ، دور شو از اینا مهمونا هم وحشت زده بودن *narahat* *narahat* منم هی براشون تکون میدادم تا خلاصه آخر کار بابام پرتش کرد بیرون ولی خیلی نامردی بود *gerye* *gerye* به من چه آخه اون وسط کتکشو من خوردم تازه من به گربهه میگفتم *odafez* *odafez* هیییییی دنبالم بیا ناز نکن بیا تو دل برو ، دیوونه دیوونتم هییییییی دنبالم بیا دور شو از اینا *abnabat* *abnabat* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ **♥** دلاتون شاد و لباتون خندون *ghalb_sorati* به بهداشت خود رسیدگی کنید *sheikh* *sheikh* لیست خاطره های قرار داده شده تا به الان ◄
یکی از بدترین ضدحال های دنیا اینه که برای مهمونی یا عروسی تیریپ خشکل بزنی بعد بابات بیاد بهت بگه برو کفشامو واکس بزن 😂 ارسال شده توسط پارسا ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه روز یه آبشاره رژیم میگیره میشه تف 😂😜 ارسال شده توسط پارسا ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩ ﻣﻌﺘﺎﺩﯼ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﻐﺮﺏ ﺳﯿﮕﺎﺭﻣﯿﮑﺸﯿﺪ! ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭﺿﻮ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﺸﺎﻥ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﻣﻌﺘﺎﺩﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺗﻮﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﯽ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﯼ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﯽ؟ ﻣﺮﺩ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﺪﯼ ﻓﺮﻕ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﻭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺩﺭﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭘﺴﺮ ﻣﻌﺘﺎﺩﺵ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﺳﮓ ﺯﺩ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﺧﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﮑﻨﺪ 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ با دوستم تصمیم گرفتیم بعد ماه رمضون کفاره روزه هامونو بدیم . . . . . به این شکل که اول من خودمو به بردگی اون درمیارم اون آزادم میکنه و بعد برعکس 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ هر چی اختراع میشه برای راحتی خانم هاست لباسشویی ظرفشویی اتو همزن آبمیوه گیر سبزی خورد کن جاروبرقی و خیلی چیزای دیگه . . . . . ولی برای راحتی مردا فقط یه پیژامه درست شده که آدم روش نمیشه باهاش تا دم در بره 😂😜 تازه مهمون هم که میاد باید عین برق و باد عوضش کنی 😂😜 یا کشش در میره 😂 یا خشتکش پاره میشه 😂 خانم خونه هم هر موقع میخواد توالت رو تمیز کنه پیژامه آقاشون رو میپوشه لباس خودش کثیف نشه 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رفتم برای آتش نشانی تست بدم تو مصاحبه ازم پرسیدن امن ترین منطقه در هنگام خطر؟ . . . . . گفتم فاصله بین بازوان کسی که دوستش داری با کپسول دنبالم کردن 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به شوهر عمم میگم ایران بالاخره جواب داعش رو داد . . میگه مگه داعش سوال کرده بود از ایران؟ . . . . پشمای همه تحلیلگرای سیاسی ریخت 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ نامزدم یه خال داشت رو دستش یه شب بهش مسیج دادم من عاشق خالتم . . . گفت برو با همون خاله ام که 60 سالشه اوکی بای 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زمستون خیلی باحاله میتونی همه لباسات باهم بپوشی بری مهمونی . . . . اونجا به بهانه گرم شدن یکی یکی در بیاری نشونشون بدی 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خانومه تو اتوبان رانندگی میکرد که یه ماشین با سرعت ازش سبقت میگره و اینه بغلشو میبره ، از قضا راننده اون ماشین هم یه خانوم بود میزنه کنار زنگ میزنه پلیس بزرگ راه شکایت میکنه مامور میاد میگه ماشین چی بود ؟ پلاکش چند بود؟ رنگش چی بود ؟ میگه والله نمیدونم ولی یه خانم بود سی ساله موهاش مش بود، رنگ چشش عسلی سینه ریز طلا، بینی عمل کرده، ونامزد نداشت چون حلقه دستش نبود 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ نوشته وقتی میگه برو منظورش اینه که بغلم کن حالا من رفتم تو دفتر استاد ازش نمره بگیرم گفت برو بیرون . . . . رفتم بغلش کردم مجبورم کرد انصراف بدم 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو حیاط بودم، یه قاصدک اومد دقیقا کنار دستم برداشتمش، یه لبخند زدم و گفتم: قاصدک، دست بردار از این دروطن خویش غریب 😂 . . . . . گفت خبه خبه گه نخور 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زنگ زدم به استاد زبان تخصصیمون گفتم اکسکیوزمی، امتحان تومارو در چه لِولیه؟ . . . . گفت این ترمم که انداختمت خوب اندرستند میشی 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ی بار افطاری دعوت شدیم.بابام گف رفتیم اونجا تابلو نکنیدروزه نیستیم . . . . نزدیکای اذان مادرم فشارش افتاد میگف بخاطر روزه س خیلی تونقشش فرو رفته بود 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ صدای پول شغل ها رعیس جمهور تررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر وزارت: ترررررررررررررررررررررررررررررررر رعیس شهرداری: ترررررررررررررررررررررر نمایشگاه ماشین: ترررررررررررررررررر حقوقدان: ترررررررررررر کارمند: ترررررر معلم: تررر حقوق من بدبخت: هه ارسال شده توسط ریها
@~@~@~@~@~@ روزی دختری به کوروش کبیر گفت: من عاشقت هستم *mach* کوروش گفت: لیاقت شما برادرم است که از من زیباتر است و پشت سر شما ایستاده *gorz* دختر گفت: زیبایی اصلا برای من مهم نیست *malos* کوروش گفت: پس لیاقت شما برادرم است که از من پولدارتر است و پشت سر شما ایستاده *montazer* دختر گفت: پول که چرک کف دسته! خودتو عشقه *golomi_jone_delomy* کوروش که مستاصل شده بود گفت: ناموسا اینو میگم نه نیار، لیاقت شما برادرم است که از من جذابتر، پولدارتر، قدرتمندتر است :khak: دختر خواست حرفی بزند، اما کوروش کبیر پرید وسط حرفش و گفت: سیکس پک هم دارد *goz_khand* چشمان دخترک از شور و شعف برق زد و گفت: راست میگی؟ *hazyon* کوروش گفت: والا، دروغم چیه؟ دخترک گفت: ولی من عاشق شما هستم *jigh* کوروش دستانش را به پاها کوبید و گفت: عجب گرفتاری شدیما! برای چی عاشق منی؟ *ey_khoda* دخترک گفت: در فضای مجازی جملهای از شما خواندم که مرا مسحور کرد *baaaale* کوروش گفت: جمله چه بود؟ *moteafesam* دخترک گفت: من از قبل باخته بودم، مچ انداختن بهانهای بود برای گرفتن دست تو *gerye* کوروش تاملی کرد و گفت: این جمله از من نیست. از حسین پناهیه *ajibeh* دخترک کمی مکث کرد و گفت: خب پس من میرم عاشق حسین پناهی بشم *tafakor* دخترک در میان تعجب کوروش کبیر او را ترک کرد و از محوطه خارج شد کوروش کبیر در فضای خالی کاخ بلند گفت: در نداره این کاخ که همه همینجوری میان تو؟ *fuhsh* @~@~@~@~@~@ آيدين سيارسريع بیقانون ضمیمهی طنز روزنامهی قانون
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم