^^^^^*^^^^^ ارزش بعضی چیزا با به زبون آوردنش از بین می ره این آخرِ بدبخت بودنه که به کسی بگی، گاهی حالم رو بپرس همیشه دیدن یه پیام ناگهانی، شنیدن یه سلام بی هوا، از آدمی که انتظارش رو می کشی، می تونه حال و روزت رو عوض کنه گاهی آدم خودش رو گم و گور می کنه، فقط به این امید که یه نفرِ بخصوص سراغش رو بگیره بر خلاف تصور، خوشحال کردن آدمِ تنها، خیلی سخت نیست فقط کافیه وانمود کنی به یادش هستی پویا جمشیدی
قسمت سوم o*o*o*o*o*o*o*o به دختر بچه ها توجه کردین؟ دیدین همش دنبال اینند که یکی نازشون رو بخره؟ بخصوص سه ساله باشه و شیرین زبونی کنه و دلبری کنه!!! هاااا فهمیدی می خوام از کی بگم اصلا شاید خودت دختری می دونی که دخترا بابایی اند می خوان باباشون نازشون رو بخره وقتی بابا رو می بینی دنبال بهونهای که یه جوری توجه بابا رو جلب کنی اما طفل سه سالهی حسین چی؟ نخواست بابا نازش رو بخره نخواست بابا بهش توجه کنه اما دلتنگ بود دلتنگ آغوش پدر پر محبتش دلتنگ داداش با غیرتش دلتنگ هم بازی کوچکش دلتنگ عموی، شیر مردش رقیه وقتی سر بریده ی بابا رو دید بهونه نیاورد فقط گفت: بابا دلتنگم o*o*o*o*o*o*o*o
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ اگه از یه نفر بپرسے بهترین قسمت رابطتون ڪجا بوده, میگه اون لحظهاے ڪه بهش گفتم دوسش دارم و منتظر بودم از زبون خودش همینو بشنوم👌 یا ممکنه از خاطرات جاهایے ڪه رفتن براتون بگه ولے براے من بهترین زمانش وقتے بود ڪه ازش جدا شدم وقتے از یڪے جدا میشے اوایل همه چے وارونه میشه مےخواے فراموشش ڪنے ولے بیشتر به فڪرشۍ 🌿 سعے مےڪنے ازش متنفر باشے ولے میفهمے بیشتر دوسش دارے 🍃🐾 هر چقدر فاصلتو دورتر میڪنے بهش نزدیڪتر میشے 🌙🌱 اسمشو گذاشتم سردرگمے دوست داشتنے 🙂❤🌼
o*o*o*o*o*o*o*o ابی خوشحال و مسرور همراه حشمت صادقی به خونه ش رفت تا مادر و خواهرشو در جریان امور بذاره ابی نگاهی به مادرش انداخت که بقچه لباسشو به دست گرفته وچادرمشکی بور شده شو به دور گردنش بسته بود و پا از خونه شون بیرون میگذاشت این خونه برای ابی پر از خاطرات بود و این بازارچه حکم بهشت رو واسش داشت میدونست ترک این کوچه پس کوچه ها یعنی جا گذاشتن دل همینجا پیش داداشها و اهل محل چقدر دیشب همگی تو کاباره آبشار نقره ای خندیدن. به تنها چیزی که توجه نداشتن ملوسک بود که بالای سن خودشو تیت و پر میکرد تا کاروکاسبیش راه بیفته شب قبل ابی به دوستای چندین و چند ساله ش گفته بود که سرایداری یه جا رو خارج از تهران قبول کرده و قراره واسه مدتی با مادر و خواهرش برن. هرچند که از دروغ بدش میومد، چه مصلحتی و چه غیر مصلحتی! اونم به عزیز ترین افراد زندگیش ، برادر و دوستای دوران کودکیش! ولی چاره ای نداشت وگرنه داداشا هر روز پاشنه در خونه جناب وکیل و در میاوردن و این برخالف شرط و شروطش با فیروز عمید بود نگاهش روی صدیقه خواهر 18 ساله تمامش چرخید که به قول خاله زنک های محل در حال پا گذاشتن به مرز ترشیدگی بود صدیقه چادرنازک و گلدارشو دور کمرش پیچونده و پاهاشو در معرض نمایش گذاشته بود! ابی با چشم و ابرو بهش حالی کرد که پاهاشو بپوشونه ولی صدیقه هوش و حواسش پی حشمت صادقی بود که در حال جاسازی چمدون و بقچه خدیجه سلطان مادر ابی بود! ابی چندتا استغفرا ... زیر لبش گفت و به سمت صدیقه رفت
o*o*o*o*o*o*o*o صدیقه با درموندگی گفت هیچی به خدا! از حموم برمی گشتم. رفتم دم مغازه خروس فروشی ببینم واسه مرغ عشقها ارزن داره که نصرت کفتر باز جلومو گرفت و گفت که به اعظم ارزن میده تا واسم بیاره ابی با خشم غرید
تو به هون اندازه بزرگی که من اجازه میدم باشی 🎥 Millers Crossing @~@~@~@~@~@ ژیژی (لسلی کارُن): من ترجیحاً میخوام با تو بدبخت باشم تا بدونِ تو 🎥 Gigi @~@~@~@~@~@ داشتم به صدات گوش مےدادم حواسم به حرفات نبود شهاب حسینی (📽پرسه در مه) @~@~@~@~@~@ عشق چيزه عجيبيه وقتی از چنگت دراومد ديگه نميتونی پسش بگيری زندگيه ديگه؛ يه روز عاشقشی روز بعد... هيچ حسی نداری عشق تورو عوض ميکنه 🎥 Chinese Puzzle @~@~@~@~@~@ سمت هر کس انگشتی نشانه روی سه انگشت به طرف خود توست 🎥 Shutter Island @~@~@~@~@~@ ایرانی جماعت دهنش سرویس شه، انقلاب میکنه 📽 چهارانگشت ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ پرویز پرستویی: اینجور شده دیگه وقتی به یه آدم زیادی لطف می کنی بعد از مدتی هم خودشو گم میکنه هم تورو 📽 زیر تیغ @~@~@~@~@~@ داداش ابد و یک روز یعنی چی؟ یعنی کل عمرتو تو زندونی، حبس ابد که بهت بخوره ممکنه عفو بخوره بت بعد ده پونزده سال ازاد بشی ولی ابد و یک روز که بت بخوره امکان نداره آزاد بشی؛ یه روز بعد مرگت آزادت میکنن 📽 ابد و یک روز @~@~@~@~@~@ جنگ که برنده نداره اونایی تو جنگ برنده اند که اسلحه میفروشن اونا میخوان از تنگه رد شن اما نمیدونن باید اول از رو جنازه ما رد شن 📽 تنگه ابوقریب @~@~@~@~@~@ (زنده یاد خسرو شکیبایی): اگر حجاب رو رعايت ميکنيم فقط به خاطره احترام به عقيده شماست ما با هم راحتيم اما بی غيرت نيستيم 🎥 دلشکسته @~@~@~@~@~@ مهران مدیری : تا دیروز وامیستادی جلو در آسانسور میگفتی دربست! الان آپارتمان نشینی یاد ما میدی؟ 🎥 دایرهزنگی @~@~@~@~@~@ من دوستت دارم،ميخواستم باقی عمرم و با تو بگذرونم
*0*0*0*0*0*0*0* گوشیو بیشتر چسبوندم به گوشم انگار اینجوری بهم نزدیکتر میشد صداش میدونی چند وقته برام شعر نگفتی؟! شعر نخوندی؟ چشم گشاد کردم براش پشت گوشی؛ انگار که میبینه
oOoOoOoOoOoO چه زیاد شده فاصلمون غرورمون عشقو گرفت ازمون یعنی هنوز عاشقمی یا عوض شدی میخوام بپرسم نمیچرخه زبون چه روزایی که خوب بودی باهام حرفای قشنگی میگفتی برام هنوز همون دوست دارم روی قولشه هستی رو حرفی که گفتی برام منو ببینی میفهمی غم توی چهرمو همیشه سکوت تو دق میده آدمو داره با گذشته ها سر میره حوصلم دل بده حوصلمو بی معرفت از دل من نگیر فاصله فاصله همیشه باعث میشه عشق بره عشق که بره یه عاشق میشه تنها با گریه و کلی گله oOoOoOoOoOoO پره فکرای بد میشم باید فکرو چیکارش کرد؟ چرا زنگ نزد از گوشیش یعنی اسممو پاکش کرد؟ یهو یخ میشم با این فکر دلت بایکی سازش کرد🥶🥺 گاهی ترسی میاد جونم دیگه اون نمیاد پیشت وقتی کم شد احساسش جای دیگه ای خرج میشه oOoOoOoOoOoO غرور | زیبا رحیمی
..♥♥.................. با صدای پیامه گوشیم به خودمم اومدم فقط به جیمین نگو من بهت گفتم ناراحت میشه
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم