به نام خالق هستی ^^^^^*^^^^^ 🚨 خواب عجیب علامه امینی درباره عذاب شمر ^^^^^*^^^^^ 💠 علامه امینی میگوید: مدتها فکر میکردم که خداوند چگونه شمر را عذاب میکند؟ در عالم رویا دیدم، آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستادهام. دو کوزه نزد ایشان بود. فرمود: این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار با صفا و طراوت بود؛ استخری پر آب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود. کوزهها را بر داشته و رفتم آنجا و آنها را پر آب نمودم. ناگهان دیدم هوا گرم شد و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشود. دیدم از دور کسی رو به من میآید. هر چه او به من نزدیکتر میشود هوا گرمتر میگردد؛ گویی همه این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شد. که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهداء علیهالسلام است وقتی به من رسید. دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست. آن ملعون هم از شدت تشنگی، به هلاکت نزدیک شده بود رو به من نمود که از من آب را بگیرد. مانع شدم و گفتم، اگر هلاک هم شوم نمیگذارم از این آب قطره ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت مینمودم .دیدم اکنون کوزهها را از دست من میگیرد؛ آنها را به هم کوبیدم. کوزهها شکست و آب آنها به زمین ریخت و بخار شد. او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد. من بیاندازه غمگین و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آن استخر بیاشامد و سیراب گردد. به مجرد رسیدن او به استخر، چنان آب استخر ناپدید شد که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است؛ درختان هم خشکیده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت هر چه دورتر میشد، هوا رو به صافی و شادابی رفت و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عذاب میدهد. اگر یک قطره آب آن استخر را مینوشید از هر زهری تلختر، و از هر عذابی برای او درد ناکتر بود. بعد از این فرمایش، از خواب بیدار شدم ^^^^^*^^^^^ 📙داستان دوستان، ج ۳، ص ۱۶۳
o*o*o*o*o*o*o*o ابی که هنوز تو بهت مکانی بود که برای اولین بار در عمر ۲۵ ساله ش میدید و درگیر حلاجی کردن حرفها و پیشنهاد فیروز عمید وکیل پایه یک دادگستری و مشهور شهر تهران بود، با غرور گفت
میگن سعدی به چند نفر شماره داده بود یه شب یکیشون زنگ زد،نمیدونست کدومه میگه ملکا مها نگارا،صنما،بتا،بهارا متحیرم ندانم ، که تو خود چه نام داری قابل توجه بعضیا شماره میدین اسمشم بنویسین یادتون نره ??? ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ از وقتی که شماره شو به بلَک لیست گوشیم انتقال دادم چند ماهی میگذره … شیش هفت تا اس داده بود که چند هفته بعد خوندمشون . . . . . . . . اون موقع از دستش عاصی بودم چون واقعا اذیتم میکرد. یه شب با یه شماره دیگه اس داد برا همین نرفت تو بلک لیستم ؛ نوشته بود که اگه میخوای دیگه اس ندم بهت یه چیزی بگو . . . . بدون معطلی جواب دادم و همون چیزی رو که میخواست براش فرستادم چون واقعا دیگه نمیخواستم اس ام اساشو ببینم . . . . خلاصه از اون به بعد دیگه اس نداد ؛ نمیدونم اصلا چی شد که اینطور شد. دیگه سراغمو نگرفت ، اصلا انگار نه انگار که منم هستم به هرحال اعتراف میکنم که خیلی دلم برای اس ام اس هاش تنگ شده اگه الان اینارو میخونی ازت میخوام که یه شانس دیگه بهم بدی ، قول میدم بچه ی خوبی بشم . . . . . . . . . . . هم تو مسابقه ها شرکت کنم ، هم آهنگ پیشواز داغ هفته رو انتخاب کنم و حتی با شارژ ۱۶۸۶۵۰ریال ، برنده ۱۰۰تومن اعتبار هدیه داخل شبکه شم … ایرانسل دوسِت دارم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ فکر میکنید اگر در دوره حافظ و سعدی ، فردوسی و... تلفن بود اونم از نوع منشی دار ، منشی تلفن خونشون چی میگفت ؟ . . پیغامگیر حافظ رفته ام بیرون من از کاشانه خود غم مخور تا مگر بینم رخ جانانه خود غم مخور بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام زان زمان کو باز گردم خانه خود غم مخور . . . پیغامگیر سعدی از آوای دل انگیز تو مستم نباشم خانه و شرمنده هستم به پیغام تو خواهم گفت پاسخ فلک گر فرصتی دادی به دستم . . پیغامگیر باباطاهر تلیفون کرده ای جانم فدایت الهی مو به قربون صدایت چو از صحرا بیایم ، نازنینم فرستم پاسخی از دل برایت ?? . . پیغامگیر فردوسی نمیباشم امروز اندر سرای که رسم ادب را بیارم به جای به پیغامت ای دوست گویم جواب چو فردا برآید بلند آفتاب . . پیغامگیر خیام این چرخ فلک ، عمر مرا داد به باد ممنون توام که کرده ای از من یاد رفتم سرکوچه ، منزل کوزه فروش آیم چو به خانه ، پاسخت خواهم داد ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این شعر رو از دست ندین . . رفته بودم سر کوچه دو عدد نان بخرم و کمی جنس به فرموده مامان بخرم از قضا چشم من افتاد به یک دوشیزه قصد کردم قدحی ناز از ایشان بخرم ناز از دلبر طناز خریدن دارد بس که ابروی تتو با مژه اش ست شده بود مانده بودم چه از آن سرو خرامان بخرم تا به خود آمده دیدم به سرش شالی نیست به کجا میرود این چنین شتابان بخرم نکند دوره 40 سال عقب برگشته یا که من آمدم از عهد رضا خان بخرم با کمی استرس و دلهره گفتم بانو بهرتان روسری اندازه روبان بخرم؟ گفت با لحن زنانه برو گمشو عوضی پسر مش صفرم آمده ام نان بخرم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بارم دوسدخترم میخواست موهاشو ببافه، گفتم توو کارهای مردونه دخالت نکن اونم از این حرف رومانتیکم کلی حال کرد و خرکِیف شدو گف باشه عجقم . . . . . . . . موهاشو یه جوری گره زدم که مجبور شد از ته بزنه ولی خدایی با کلاه گیس هم خوشگله ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ کبوتر با کبوتر باز باران با ترانه میخورد بر بامش بیش برفش بیشتر آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا عاقل کند کاری که باز آید به کنعان غم مخور خربزه با پوست موزو میندازی زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پسره تو كليسا نشسته بوده، يهو ميبينه يه دختر خيلي خوشگل مياد تو ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تو به من همه چي دادي ، پول دادي ، قيافه دادي ، خانواده خوب دادي... فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام... اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت مسيح خودت كمكم كن پسره از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده! هل نده زشته ، خودم ميرم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یکی ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﻧﺎﺳﺎﻟﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﺷﻬﺮﺑﺎﺯﯼ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﭘﯿﭻ ﻭ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﻫﺮ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯿﺸﯿﻢ ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﻢ که ﺍﺻﻮﻻ ﺁﺩﻡ ترسوییه ﻣﯿﮕﻢ : ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ ؟ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ يك بابايي داشته از سر كار برميگشته خونه، يهو ميبينه يك جمع عظيمي دارن تشييع جنازه ميكنند، منتها يجور عجيب غريبي اول صف يك سري ملت دارن دو تا تابوت رو ميبرن، بعد يك يارو مرده با سگش راه ميره ، بعد ازون هم يك صف 500 متري ملت دارن دنبالشون ميرن يارو كف ميكنه، ميره پيش جناب سگ دار، ميگه: تسليت عرض ميكنم قربان، خيلي شرمندم... ميشه بگيد جريان چيه؟ يارو ميگه: والله تابوت جلوييه خانممه، پشتيش هم مادر خانومم... هردوشون رو ديشب اين سگم پاره پاره كرده مرده ناراحت ميشه، همينجور شروع ميكنه پشت سر يارو راه رفتن، بعد از يك مدت برميگرده ميگه: ببخشيد من خيلي براتون متاسفم، ميدونم الانم وقت پرسيدن اينجور سوالا نيست، ولي ممكنه من يك شب سگ شما رو قرض بگيرم؟ مرده يك نگاهي بهش ميكنه، اشاره ميکنه به 500 متر جمعيتي پشت سر، ميگه: برو ته صف ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه روز سه تا خانوم مرغه به هم میرسن اولی میگه چه روزگاری شده ، دیشب تو کیف دخترم یه عکس جوجه خروس پیدا کردم ..... دومی ميگه این که چیزی نیست یه روز دیدم دخترم تو خیابون داره با یه خروسه ميگه و ميخنده .... سومی ميگه اینها که چیزی نیست من دیشب تو کیف دخترم یه تخم مرغ پیدا کردم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ابر ها گریه می کنند تا گل ها بخندند. پس بخند گلم... الان که بارون نمی یاد پس نیشتو ببند ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به پسر خالم گفتم میخوام برم کلاس گیتار گفت افرین ولی من پیشنهاد میکنم بری اکاردئون که اگه کور شدی منبع درامد داشته باشی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رفتیم تشک بخریم یارو هی میگه این آلمانیه طبیه نرمه فیلانه!بعد آخرش میگه یه جوری طراحی شده همسرتون شب غلت بزنه شما متوجه نمیشین بیدار شین :| آخه آدمیزاد نباس بفهمه اونی که کنارشه، غلت میزنه ؟ خوابه ، بیداره ؟ تب داره ؟ چه مرگشه؟ من اصن میرم تشک ایرانی میگیرم که بدونم یکی کنارم خوابه اصن یه جوری که تکون خورد که هیچ اگه نصف شب بیدار بود آرنجشو گذاشته بود رو پیشونیش زل زده بود به سقف و فکر و خیال میکرد و تکون نمیخورد... بفهمم، بیدار شم بگم جونم؟ چیه؟ بیــا بغلم والا.... :)))) ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رفته بودم ازاین فروشگاه بزرگا اسم نميبرم تبليغ نشه براش يه پيرمرد با نوه اش اومده بود خريد، پسره هي زِر زٍر مي كرد پيرمرد مي گفت: آروم باش فرهاد، آروم باش عزيزم جلوي قفسه ي خوراكي ها، پسره خودشو زد زمين و داد و بيداد پير مرده گفت: آروم فرهاد جان، ديگه چيزي نمونده خريد تموم بشه دَم صندوق پسره چرخ دستي رو كشيد چنتا از جنسا افتاد رو زمين، پيرمرده باز گفت: فرهاد آروم! تموم شد، ديگه داريم ميريم بيرون! من كف بُر شده بودم بيرون رفتم بهش گفتم آقا شما خيلي كارت درسته اين همه اذيتت كرد فقط بهش گفتي فرهاد آروم باش پيرمرده با اين قيافه :| منو نگاه كرد و گفت: عزيزم، فرهاد اسم مَنه اون پدر سگ اسمش سيامكه ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بيماريهايي كه چت بازی مسبب اون ميشه تنهايي ميخندي وهمه اطرافيان تعجب ميكند ميخوابي درحالتي كه موبایلت رو توبغلت گرفتی به كسي كه كنارت نشسته كم محلي ميكني كمرت خم ميشه وگردن درد ميگيري خواب نامنظم وكم داري بخصوص اگه توگروپ باشی دچار مشكلات خانوادگي ميشي وهميشه بابقیه اعضای خانوادت درحال دعواكردن هستي وقتی برات پیام میات خیلی خوشحال میشی وقتی دستشویی میری موبایلو با خودت میبری دوستايي كه تو این چت بازیا نیستن فراموش ميكني حالا كي ميتونه بگه اينا دروغه؟ خدا وکیلی اینجوری نیستين ؟ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ **♥** دلتون شاد و لبتون خندون *ghalb_sorati*
^^^^^*^^^^^ در شهر مرو خیاطی بود، در نزدیکی گورستان دکانی داشت و کوزه ای در میخی آویخته بود و هر جنازه ای که در آن شهر تشییع می شد سنگی در کوزه می انداخت و هر ماه حساب آن سنگ ها را داشت که چند نفر در آن شهر فوت کرده اند از قضا خیاط بمرد و مردی به طلب به در دکان او آمد در را بسته دید و از همسایه خیاط پرسید که او کجاست. همسایه گفت : خیاط نیز در کوزه افتاد ^^^^^*^^^^^ نظر انتقاد و پیشنهاد دارید کامنت بزارید میخونم دوستان عزیز فقط شرمنده نمیتونم جواب بدم سخت بخوام جواب بدم میبایست نام کاربری ایمیل بزنم موقع ورود ارور میده نمیدونم مشکل از من یا برنامه سایت🙏 کوچیک شما خلیج فارس ۱۳ یاعلی ^^^^^*^^^^^
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ کار هر روزم شده بود اومدن مقابل پنجره خونشون حتی اسمش رو هم نمی دونستم باید هر جور شده می فهمیدم اسمش چیه مثل آدمهای علاف دست به جیب مقابل خونشون ایستاده بودم که دیدم یه پسر بچه چاق دستشو رو زنگ فشار داد فکری از ذهنم گذشت به سرعت خودمو بهش رسوندم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ من واقعا نمیفهمم که چرا وقتی یکی به شما توهین میکند، یا بد جوابتان را میدهد، یا تحقیرتان می کند یا آنطور که انتظار دارید به شما احترام نمیگذارد، این شما هستید که ناراحت میشوید؟ بابا جانِمن! از کوزه همان برون تراوَد که در اوست رفتارِ هر کس متناسبِ شخصیتش است وقتی گفتار یا رفتارِ یکی زشت یا بیادبانه است ، او دارَد شخصیتش را به نمایش میگذارد؛ شما چرا به خودتان میگیرید و بیخود ناراحت و خشمگین میشوید، خودخوری میکنید، بههم میریزید ، نآارام و آشوب میشوید و در صدد یک جواب محکمتر برمیآیید ؟ اوست که دارد بیشعوریاش را به نمایش میگذارد، شما چرا حِرص میخورید و به هم میریزید، و تلاش میکنید شبیهِ او رفتار کنید؟ هر وقت در اینجور موقعیتها قرار گرفتید، به یادِ این نکته بیفتید. قول میدهم آبی است بر آتش. در این مواقع، فقط ساکت و نظارهگر بمانید و حتی در این لحظات میتوانید این رُباعیِ شیخ_بهایی را با خودتان زمزمه کنید تا آرامتر شوید: آن کس که بَدَم گفت، بدی سیرتِ اوست وان کس که مرا گفت نِکو خود نیکوست حالِ متکلم از کلامش پیداست دکتر محسن زندی
از شيخ دانايى پرسیدند پلنگ را با مگس تفاوت در چیست؟ شیخ دانا سر و ریش خود بخارانيد و همی گفت مگس را چو رینی، بینی و پلنگ را چو بینی برینی 😑😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دیشب داشتیم نذری پخش میکردیم یه پیرزنه اومد گفت : خیر از جوونیت ببینی , پیر شی ننه , یه غذا به من بده گفتم : مادر جان ! غذا تموم شده گفت : خدا بزنه به کمرت , به حق ابالفضل , تیکه تیکه شی , بری زیر تریلی به حق پنج تن. ایشالا جنازه تو از تو جوب جمع کنن دیدم داره خاندانمو به باد میده , رفتم یه غذا براش خریدم دادم بهش گفت : پسرم ایشالا هر چی از خدا میخوای , خدا بهت بده یعنی دکمه خاموش,روشن دعا و نفرینش به شیکمش وصل بود 😂😂😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ روزی شیخی مریدان خود را به ضیافتی دعوت کردندی مریدان در مجلس حاضر شدندی شیخ مریدان را به مسابقه دعوت نمودندی, از این قرار که هر کدام از مریدان که بلندتر گوزیدندی 💨 🚶گوزویه اعظم لقب گرفتندی 😂 مریدان یک به یک گوزیدن را آغاز کردندی و به سرعت لقب را از یکدیگر روبودندی نا گه یکی از مریدان فشاری عجیب بر خود وارد آوردندی وچنان گوزی کردندی که گودالی در زمین به وجود آمدندی و از آن آب بالا آمدندی 😂 شیخ و مریدان همه از خنده خشتک بدریدندی به درون گودال پریدندی و مشغول جشن و آب بازی شدندی و از آن پس آن مکان را جا گوزی نام نهادندی که به مرور زمان به جکوزی تغییر نام یافتندی 😂😝 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ بچه ای از مادرش پرسید تو چه سنی می تونم، بدون اینکه اجازه بگیرم از خونه برم بیرون؟ . . . . . . . . مادرش گفت : بابات هم هنوز به این مرحله نرسیده 😐😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ پسر اصفهانیه به باباش میگه: 5 هزار تومن بده باباش میگه: چی 4 هزار تومن 3هزار تومن میخوای واسه چی بچه های مردم روزی 2 هزار تومن میگیرن با همون هزار تومن کنار میان اونوقت تو از من پونصد تومن میخوای بابای من سیصد تومن به من نمیداد که بخوام دویست تومن به تو بدم...پپ بیا حالا این صد تومن را بگیر پسره نگاه کرد دید پنجاه تومنه 😂😂😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ پیرمرد رفت مطب دکتر ؛ بغل دستیش که لکنت زبون داشت میگه : ش ش شما چ چ چه ناناناراحتی دددارین؟ پیرمرد گفت : پروستات میگه : ب ب ببخشید پ پ پروستات چی چی چیه؟ پیرمرد گفت : همین جوری که شما حرف میزنین من میشـاشـم 😂😂😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ جفر ماه رمضون میره خونه دوستش می خوابه دوستش بهش میگه سحر صدات کنم؟ . . . . . . . . . یارو می گه نه همون جفر صدام کنی بهتره 😌😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ حیوان خونگی فقط «ماهی» 🐠 . . . . . . . نه سر و صدا داره، نه کثیفی خاصی داره، نه جای خاصی میگیره، نه میفهمی گشنشه، نه میفهمی تشنشه، نه میفهمی خوابه فقط یهو میبینی مرده 👻 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ امروز یه مطلبی خوندم درباره اینکه وقتی خانمها ظرف میشورن دوست دارن عشقشون از پشت بغلشون کنه چون خیلی رومانتیکن . . . . . . . . . . از همینجا اعلام میکنم ما خانمها وقتی ظرف میشوریم دوس داریم عشقمون بیاد ظرفا رو از مون بگیره خودش بشوره لازم شد ما بغلشون میکنیم خیلی هم رومانتیکتره ☺️☺️ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺗﻮ ﮔﻮﮔﻞ ﺯﺩﻩ ﺷﻮﻫﺮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﺍﺳﺖ⁉️ ﮔﻮﮔﻞ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﻫﺮ ﻓﻌﻼ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻧﯿﺴﺖ ❗️ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﭘﯿﺮپسر 💨🚶ﺗﻪ ﺍﻧﺒﺎﺭ ﻣﻮﻧﺪﻩ ❗️ ﻓﺎﮐﺘﻮﺭ ﮐﻨﻢ؟ ﯾﺎ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ📚🎓 ﻣﯿﺪﯼ؟ 😂🙈😄😁 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ جففففر خانواده خودشو به همسر تهرانیش معرفی میکنه میگه: این دایمه، این بوامه، این خالومه، این آمومه دختره میگه : گیجم کردی 😕 جففففر میگه:گی جمع نکردم اینا فامیلامن بیشعور 😶😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ عمم تو ماشين شوهرش يه تار موى زن پيدا كرده دعواشون شده . . . . . . . ... . . . شوهرش گفته يه نيازمندو سوار كرده بودم برسونم عمم گفته نيازمند غلط کرده موهاشو بلوند ميكنه 😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ﻓﻮﺍﻳﺪ ﺧﺮ ﺗﻮ ﺯﻧﺪگی ﺍﮔﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍی ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺎشی ﺑﺎﺱ ﺧﺮﺕ ﺑﺮﻩ ﺧﺮﺕ ﺑﻴﺎﺩ ﺧﺮﺷﺎﻧﺲ ﺑﺎشی ﺧﺮﺧﻮﻥ ﺑﺎشی ﺧﺮﭘﻮﻝ ﺑﺎشی ﺧﺮﺕ ﺑﺮﻭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﺻﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺧﻮبی ﺍﻳﻦ ﺧﺮ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺴﺘﺶ ﺑﺎ ﺧﻮشبختی ﺍﻭﻥ ﻓﺮﺩ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ، ﺧﺮ ﻣﺎ ﺍﺯ ﮐﺮگی ﺩﻡ ﻧﺪﺍﺷﺖ ، ﺧﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ !؟ 😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ زن دوم نگیرین . . . . . . . . . . یا اون شمارو میکشه یا شما اونو یا زن اولتون هردوتاتونو 😅😂🤣 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ پدربزرگم میفرمود💬 . . . .. . . . اگه میخوای زنت آشپزیش خوب باشه از شمال زن بگیر، اگه میخوای زیبایی خدادادی داشته باشه از ترکا بگیر، اگه میخوای مث شیر پا به پات بیاد از کردا بگیر و اگه میخوای طایفه زنت پشتت باشن از لرا بگیر . . . . . . ولی اگه میخوای زندگی راحت و بی دردسری داشته باشی کلا زن نگیر :/ نور به قبرت بباره مرد ❤️😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ یادتونه تابستونا توراه مدرسه یخمک میگرفتیم از وسط نصفش میکردیم . . . .. . . . . چرا الکی میگید آره اخه تابستون مگه مدرسه باز بود تجدیدیهای بدبخت 😂😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دیروز رفتم پارک دیدم یه دختره خیلی غمگین رو نیمکت نشسته و به زمین نگاه میکنه رفتم یه گل چیدم و دادم دستش پرسید: ماله منه؟ گفتم بله یه لبخند گوشه ی لبش نشست بعد رفتم به باغبون گفتم: اون دخترو میبینی اونجا نشسته؟ هر روز میاد گلهای پارک رو میکنه باغبون هم با بیل افتاد دنبالش پس چی فکر کردی من اهل این جلف بازیام؟؟ فقط میخواستم ببینم یه دختره غمگین با چه سرعتی میتونه بدووه 🏃🏃😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ آقایﻣﺠﺮﻱ : ﮐﻲ ﻣﻴﺪﻭﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﭼﻴﻪ؟ ﻓﺎﻣﻴﻞ دور : ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺖ ﺭﻣﺎﻧﺘﻴﮏ ﻣﻴﮕﻦ ﻋﺸﻖ ٱقایﻣﺠﺮﻱ : ﻋﺸﻖ ﻳﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺑﻪ ﭘﺴﺮﻋﻤﻪزا : ﻣﺜﻞ ﺣﺴﻲ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﻳﻲ ﺩﺍﺭﻩ ٱقایﻣﺠﺮﻱ : ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﮐﻼﻩ ﻗﺮﻣﺰﻱ : ﻣﺜﻞ ﺣﺴﻲ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺁﺩﻡ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﻳﻲ ﺩﺍﺭﻥ 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ گُشنگی امسال اصلا اذیتم نکرد . . .. . . . . . . . . سحری میخورم بعد صبحونه میخورم ، ناهارم میخورم، افطارم میخورم، شامم میخورم. حس می کنم سیری داره یه ذره اذیتم می کنه 😂😅 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ خارجيا تشييع جنازه=گريه کنسرت=رقص و شادي مسافرت=تفريح تولد= شادي سر کار=کار دریا=شنا پشت فرمون=رانندگي ايرانيها: تشييع جنازه=موبايل کنسرت=موبایل مسافرت=موبایل تولد=موبایل سرکار=موبایل دریا=موبایل پشت فرمون=موبایل🙄 😂😂😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ با تشکر از ننه پفکی برا بسته جوک امروز *ghalb_sorati* دلاتون شاد و لباتون خندون **♥**
قبل از وجود خنک کننده های امروزی مانند یخچال، مردم روسیه و فنلاند با انداختن قورباغه داخل شیر از فاسد شدن آن برای مدت طولانی جلوگیری می کردند *~~~~~~~~* شاید باور نکنید که در قلب اروپا شهری هست، که مردمانش خودشون رو ایرانی تبار میدونند اهالی شهر «یاسبرین» در «مجارستان» که بعنوان نماد تیز هوشی شناخته میشن و به اینکه اجدادشون ایرانی و از شهر یزد بودند افتخار میکنن اهالی این شهر، حدود ۸۰۰ سال پیش به دلیل حمله مغولها، از ایران به مجارستان کنونی مهاجرت کردند *~~~~~~~~* بر اساس برخی اسناد کارگرانی که در ساختن اهرام مصر فعالیت میکردهاند از پیاز به عنوان غذای اصلی استفاده میکردند. نشانههایی که از پیاز در مقبرهٔ رامسس چهارم پیدا شده، پیاز حتی در تدفین مصریها نیز استفاده میشده است. گلادیاتورهای رومی به ماهیچه های خود، پیاز میمالیدند تا آنها را محکم کنند، در قرون وسطی اروپا پیاز چنان اهمیتی داشت که مردم برای پرداخت اجاره و حتی هدیه عروسی از آن استفاده میکردند *~~~~~~~~* مسجد چوبی نیشابور، اولین مسجد چوبی مقاوم در برابر زلزله در جهان میباشد شکل ظاهری آن به صورت کشتیای وارونه بر زمین است در ساخت این مسجد، 40 تن چوب استفاده شده است *~~~~~~~~* 🔸پایان قرن 16 جراحی ممنوع اعلام شد پاپ معتقد بود در روز رستاخیز قطعات بدن نمی توانند یکدیگر را پیدا کنند هزاران نفر با این تصمیم پاپ مردند بلکه اجزای بدنشان در روز رستاخیز گم نشود *~~~~~~~~* در عصر یخبندان در بریتانیا، از کاسه های سر انسان به عنوان ظرف استفاده می کردند نمونه از این ظرف ها در خاکبرداری از غاری در بریتانیا کشف شده است *~~~~~~~~* در مومیایی های بدست امده از مصر باستان هیچ اثری از دندان های خراب مشاهده نشده که تعجب دانشمندان را در پی داشته مصریان از 3500 سال پیش از دندان مصنوعی و ایمپلنت نیز استفاده کرده اند *~~~~~~~~* خیام خارج ایران بسیار مشهورتر از خود ایران است یکی از دهانه های ماه و سیارک 309 به افتخار او «عمر خیام» نامگذاری شده؛ در سراسر جهان نوشیدنیها، هتل ها و خیابان ها به نام وی است *~~~~~~~~* قدیمیترین عروسکهای جهان ک اسباب بازی فرعون مصربودند رابشکل مومیایی درمقبره معروف توتنتخامون کشف کردند ک قدمت۳هزارساله دارند دلیل این مومیایی کردن عجیب ناشناخته است *~~~~~~~~* کلاه درایران قدیم غیراز جنبه تزئینی نشانی ازشغل ، نژاد ، و طبقه اجتماعی بوده است تاج (یکپارچه،باز،بسته) مخصوص پادشاهان و دیهم، سبک،کلاهراسته، دستار ،باشلق (شبیه کلاخود) و کلاه نمدی بین افراد قبایل رایج بوده است *~~~~~~~~* جالبه بدونید در گذشته به میدان تجریش میگفتند گُوگَل گُو به لهجه شمیرانی یعنی "گاو" و گَل یعنی "گَله" الان هم یک کوچه در میدان تجریش به همین نام وجود داره. *~~~~~~~~* - ایرانیان باستان کودکان خود را در دادگاه ها حاضر میکردند تا دادرسی را به چشم بینند و با اصول داوری و اجرای عدالت آشنا شوند و از رشوه گیری و دزدی و تصرف در مال دیگران خودداری كنند *~~~~~~~~* رسم قرار دادن شمع روی کیک به یونانیان باستان بازمیگردد، آن ها باور داشتند که دود ، افکارشان را به سمت خدا می برد *~~~~~~~~* چهارصد میلیون سال پیش به خاطر متفاوت بودن مدار چرخش زمین و خورشید، هر روز 22 ساعت بود و هر سال بیشتر از 400 روز داشت *~~~~~~~~* نام شرکت مزدا برگرفته از نام اهورا مزدا خدای ایرانیان باستان است دلیل این نامگذاری علاقه بنیان گذار آن به اهورا مزدا بوده که در سایت کمپانی مزدا نیز به این موضوع اشاره شده است *~~~~~~~~* مالیات در مصر باستان بر اساس سطح آب رود نیل قرار داده میشد اگر سطح آب بالا بود، برداشت محصول زیاد ميشد و در نتيجه مالیات نیز زیاد میشد *~~~~~~~~* در سال 2008 ، یکی از کاربران سایت 4chan یک جوک درباره ی نحوه ی مرگ استیو جابز توسط سکته ی قلبی منتشر کرد بعد از انتشار آن ، اطراف رسانه های اجتماعی پرسه زد و دید که سرمایه ی شرکت اپل حدود 5 میلیارد دلار بخاطر آن جوک سقوط کرد *~~~~~~~~* شامپو در سال ۱۸۸۲ اختراع شد، و در ابتدا مردم آن را مانند صابون مصرف میکردند. بالاخره در سال ۱۹۰۸ در روزنامه های شهر نیویورک آموزش استفاده از شامپو چاپ شد *~~~~~~~~* ريشه "همبرگر" به قرن 19 در هامبورگ آلمان بازميگردد كه گوشت گوساله اى را در سیر و پیاز و نمک و فلفل میخواباندند سپس به شکل ورقه استیک در می اوردند اين كلمه در اصل همان "هامبورگر" است * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * *ghalb_sorati* دلاتون شاد و لباتون خندون **♥**
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم