به نام خالق یکتا زندگی آرام آرام میگذرد؛ اما برای بعضی شعفآور است و برای بعضی دردآور. رایحهایی از عدالت در هیچ کجای شهر به مشام نمیرسد. درواقع عدالت حتی بار معنایی هم ندارد و همچنین حمایت از مفالیس هیچ ارزشی ندارد. این استیصال ذرهذرهی وجود درویشان را میبلعد و نابود میکند. آنها همواره در جستجوی رستن از طریق مرگ هستند مقدمه: دخترک قصهی ما در پیچ و تاب طوفان زندگی گم میشود و در میان جنجال شهر گرفتار! هدفش رهایی از ناکامی و لمس خوشبختی است؛ اما انتخابش در زندگی سهواً بیراهه است آیا پایانش قدم زدن در بیراهه است؟ یا راه نجاتی دارد؟
o*o*o*o*o*o*o*o صدیقه با درموندگی گفت هیچی به خدا! از حموم برمی گشتم. رفتم دم مغازه خروس فروشی ببینم واسه مرغ عشقها ارزن داره که نصرت کفتر باز جلومو گرفت و گفت که به اعظم ارزن میده تا واسم بیاره ابی با خشم غرید
o*o*o*o*o*o*o*o بالاخره یه روز یه قرار مستقیم با خدا میگذارم با هم میریم یه کافه دنج دو استکان چای با عطر مخصوص بالاخره حرفامو بهش میزنم بهش میگم خدا جون چرا دنیات این شکلى شده چرا به هر کى میگى دوست دارم ول میکنه میره چرا دست هرکى رو میگیرى جفت پا برات میگیره چرا دلا دیگه دل نیست حالا دیگه حال نیست نفسا دیگه حق نیست چرا قلبامون دیگه مثله قدیم واسه هم نمیزنه چرا یه سری دارایی شون اونقد زیاده که نمیتونن بشمارن اما یه سری نداریشون اونقد زیاده که جون شمردنشو ندارن ببخشیدا خیلی ببخشید خدا جون چرا جهنمو آفریدى اصلا خیلیا بعد مرگشون دوست دارن مادرشون رو دوباره ببینن اما تو بهشت رو گذاشتى زیر پاى مادرا خب منه جهنمى دلم براى مادرم تنگ میشه خدا جون چرا تنهایى رو آفریدى چرا مشتى چرا بامرام چرا خدا جون بعد خدا یه لبخند بزنه بگه چاییتو بخور داره سرد میشه کافه چى از اون پشت داد بزنه داریم میبندیما بعد بلندشم با خدا چهارتا خیابونو راه بریم بهش بگم خدا جون میشه رفیقم باشى من دوست زیاد دارم اما رفیق ندارم خیلی تنهام خیلیا دلمو شکستن ببین بنده هاتو دیگه هیشکی کسى واسه کسى لبخند نمیزنه دیگه کسی دست کسیو بی منت نمیگیره دیگه دلا جون نداره دوباره خدا بخنده برسیم سر چهار راه آخر دستشو بذاره رو شونه هام بگه دیر وقته برو خونه شب پای سجاده باهم حرف میزنم اما من خجالت بکشم بگم خیلی وقته بی معرفت شدم خیلی وقته سجادمو گم کردم خیلی وقته میخواستم بهت بگم خدا جون مغزم دیگه نمیکشه یه پارتی بازی کن جوابمو اینجا بده بعد من میرمو حالا حالاها پیدام نمیشه باز هم همون لبخند و بزنه لبخند بزنه لبخند بزنه بگه صبور باش دنیا اینجوری نمی مونه درست میشه بالاخره میرسه اون روز
o*o*o*o*o*o*o*o در کنار جوخه دار آنکه حکم را با لبخندی قرات کرد جاهل آنکه طناب دار بر گردن داشت عاشق و دختری که نیمه جان زجه میزد دیوانه بود اما کسی نمیدانست چه زخم ها از عشق خورده بود کسی که صتدلی را از زیر پای عاشق کشید o*o*o*o*o*o*o*o #مهراد
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ مادرم مدرک پزشکی ندارد ولی دستهایش کاری می کنند که هزار قرص و دوا نمی کند شماره نظام مهندسی ندارد ولی از منِ ویرانه با حرف هایش یک آدم نو می سازد نقاش نیست ولی با یک کلام لبخندی روی لبهایم می کشد که هزار نقاش از پسش بر نمی آیند ندیده ام توی استدیو ضبط صدا وقت بگذراند ولی آهنگِ صدایش از هر موسیقی گوش نواز تر است مادرم سر آشپز و رستوران دار نیست ولی عطرِ و طعم غذاهایش هوش از سر میپراند بهشت را زیر پایش ندیدم ولی شک ندارم بهشت زیر پایش نیست بهشت نعمتِ وجودش است
..*~~~~~~~*.. خیابان شلوغ بود صدای بوق ماشین ها آدم را کر میکرد توی قاهره، راننده ها از وقتی که راه می افتند، بالا تنه شان را می اندازند روی فرمان و تا وقتی به مقصدشان نرسیده اند دست از روی بوق بر نمیدارند من و ساری کنار هم، از لا به لای آدم های جورواجوری که ت پیاده رو وول میزدند رد میشدیم بعضی کت و شلوار سبک آمریکایی پوشیده بودن و بعضی ها لباسهای سفید و گشادی شبیه پیژامه تنشان بود بعضی از زن ها مثل زن های آمریکایی، شلوار های تنگ و کشی، دامن یا شلوارهای شیک و مد روز، یا جین پوشیده بودن زن های دیگری را هم می دیدیم که پیراهن گشاد و سیاه تنشان بود و صورتشان را با چادر سیاه پوشانده بودند ..*~~~~~~~*.. مدت زیادی طول کشید تا فهمیدم چه خبر شده زیر پایم، کف تونل داشت از هم باز می شد صدای جرق جرق بلند تر شد انگار از همه طرف محاصره ام کرده بود احساس میکردم یک نیروی قوی از پایین مرا میکشد زمین زیر پایم جمع شد و من تو سوراخ تاریک افتادم، پایین، پایین، پایینتر دهنم را باز کردم که فریاد بزنم اما صدایی از گلویم در نیامد دستهایم را باز کردم اما چیزی نبود که بگیرم چشمهایم را بستم و تو تاریکی عمیقی سقوط کردم ..*~~~~~~~*.. نفرین مومیایی اثر آر.ال.استاین
*♥♥♥♥*♥♥♥♥* هنگامی که عزاداری و سوگواری در ماه محرم الحرام بر در و دیوار شهر خودنمایی می کند نام امام حسین علیه السلام بر سر زبان ها است و سرنوشت پر غصه او همه جا نقل می گردد و نوحه تاسوعا و عاشورا و شهادت سید الشهدا بر دلها می نشیند به دلیل اهمیت ماه محرم و وقایع آن بر آن شدیم تا توضیحات لازم را در اختیار رهروان آن حضرت و عاشقان حقیقی اهل بیت بگذاریم عاشورا، دهمین روز از ماه محرم در گاهشماری هجری قمری، روز مقدس مسلمانان است شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱هجری قمری است در این روز حسین بن علی علیه السلام و یاران وی در رویداد کربلا در جنگ با لشکر یزید شهید شدند و مسلمانان در آن ایام سوگواری میکنند در مناطق شیعه نشین مراسم عزاداری برگزار میشود در تقویم رسمی ایران، افغانستان، عراق، پاکستان و هند این روز تعطیل میباشد پس از شهادت امام حسنعلیه السلام در سال ۵۰ هجرى ، امام حسین علیه السلام عهده دار امر امامت شد. معاویه پس از بیست سال حکومت ظالمانه ، در سال ۶۰ هجرى مرد و بر خلاف قرارداد صلح با امام حسن علیه السلام ، یزید را که فردى فاسد و شراب خوار و مخالف با اسلام بود به جاى خود قرار داد او علناً مقدسات اسلامى را زیر پا مى گذاشت اینجا بود که امام حسین علیه السلام از همان آغاز کار با او به مخالفت برخاست یزید نامه اى به حاکم وقت مدینه نوشت و به او فرمان داد که از امام حسین علیه السلام براى یزید بیعت بگیرد و اگر امام حاضر نشد او را به قتل برساند امام که حاضر به بیعت کردن با یزید نبود با خانواده خود از مدینه به مکه رفتند در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامه هاى زیادى براى امام حسین علیه السلام نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. امام نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه با او همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه بن زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود ، مردم کوفه فریب اقدامات او را خورده و پیمان شکنى کردند و مسلم را تنها گذاشتند ^^^^^*^^^^^ ^^^^^*^^^^^ عبیداللّه بن زیاد که با شهادت مسلم بر اوضاع کوفه تسلط پیدا کرده بود حر بن یزید ریاحى را براى زیر نظر گرفتن امام و همراهانش فرستاد و سپس عمر بن سعد را با سى هزار نفر به کربلا اعزام کرد عمر بن سعد دستور داد امام و یارانش را محاصره کنند و آب را بر روى آنان ببندند. یاران امام که از شجاع ترین افراد بودند روز عاشورا در حالى که بیش از ۷۲ تن نبودند یکى پس از دیگرى در دفاع از امام با عزت و آزادگى به شهادت رسیدند حر بن یزید ریاحى نیز که ستمگرى سپاه عمر سعد و حقانیت امام حسین علیه السلام را مشاهده کرد به سپاه امام پیوست و به شهادت رسید امام حسین علیه السلام روز دهم محرم سال ۶۱ هجرى ، در سن ۵۷ سالگى در کربلا به شهادت رسید مرقد ایشان و برادر فداکارش ابوالفضل العباس علیه السلام و فرزندان و یارانش در شهر کربلا در عراق قرار دارد تداوم حیات اسلام مرهون شهادت او است. حسین علیه السلام عشق و فداکاری و گذشت در راه خدا را عملاً معنی کرد و باید گفت اگر کار امام در روز عاشورا نبود، بسیاری از مفاهیم و لغات را نمی شد معنی کرد واقعه کربلا اگرچه از لحاظ زمانی کوتاه و تنها یک روز “ عاشورا ” از صبح تا عصر طول کشید اما لحظه لحظه آن درس شهامت ، ایثار و فداکارى بود. واقعه کربلا دانشگاهى است که از طفل شیرخوار تا پیرمرد محاسن سفیدش به بشریت درس آزادگى مى آموزد خون هاى مطهر امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش به اسلام حیات تازه بخشید و زمینه سرنگون شدن دودمان فاسد اموى را فراهم کرد و یاد آن تا ابد و برای همیشه زنده خواهد ماند چرا که زنده نگه داشتن محرم زنده نگه داشتن اسلام است سوگواری محرم عزاداریها و یادبودهایی است که به مناسبت کشته شدن و شهادت حسین بن علی علیه السلام و یارانش انجام میشود سوگواری مختص ماه محرم نمیشود و در دیگر روزهای سال نیز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام میشود سوگواری برای امام حسین علیه السلام و یارانش از روز نخست محرم آغاز میشود و در ظهر عاشورا به اوج میرسد در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا میکند روز ۱۲ محرم نیز مراسمی با نام “سوم امام حسین” انجام میشود این مراسم در روز ۱۶ محرم با نام “هفتم امام حسین” و ۲۰ صفر با نام “اربعین حسینی” ادامه پیدا میکند مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. علاوه بر شیعیان، این مراسم در میان غیرمسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و ارمنیهای ایران برگزار میشود سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد سوگواری برای کشته شدگان کربلا در همان روزهای پس این واقعه انجام شد. در اربعین هنگامیکه اسیران از شام بسوی مدینه درحرکت بودند راه خود را به سمت کربلا تغییر داده و زمانی که به آن سرزمین رسیدند با جابر ابن عبدالله انصاری صحابی پیامبر و تعدادی از بنی هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواری و نوحه سرایی پرداختند سوگواری در مدینه اولین بار به پیشگامی ام سلمه همسر پیامبر اسلام انجام شد در دوران امام پنجم شیعیان (که خود در کربلا حضور داشت) و امام ششم شیعیان که مصادف با دوران ضعف بنی امیه بود عزاداری بصورت مراسم سالانه رواج یافت سایر امامان شیعه نیز در برگزاری مراسم سالانه برای شهیدان کربلا اهتمام داشتند دراین دوران تعداد زیادی از شاعران شیعه نیز اشعاری در مراثی حسین سرودند یکی ازمهمترین دوران عزاداری برای شهدای کربلا در قرن چهارم و مقارن با حکومت آل بویهاست در این دوران حکومتهای شیعه همچون علویان طبرستان، زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل بویه در عراق و ایران به قدرت رسیدند عموم مورخان به برگزاری عزاداری بصورت عمومی در کوچه خیابان در این دوران اشاره کردهاند در این باره ابن جوزی مینویسد: در سال ۳۵۲ قمری معزالدوله دیلمی دستور داد، مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید. قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند در بازارها خیمه برپا کردند و به رسم عزاداری کرباس آویختند زنان به سر و روی خود میزدند و بر حسین ندبه میکردند حاکمان فاطمی مصر نیز با آنکه با ال بویه رقیب بودند از روش آنان در عزاداری پیروی کردند تقی الدین مقریزی در این باره مینویسد که: در زمان المعزلدین الله به سال ۳۶۳ قمری در مصر تمام فاطمیین و شیعه در عاشورا کنار مقبره ام کلثوم و سیده نفیسه اجتماع نموده و به عزاداری پرداختند و مبلغ بی حساب برای اطعام و عزاداری و شربت مخارج نمودند و به سال ۳۹۶ قمری در مصر کلیه بازارها را تعطیل عمومی کردند و ابن مأمون در سال ۵۱۵ قمری از موقوفات و صدقات مصر عاشورا را تعطیل و روز توزیع صدقات قرار داد *********◄►*********
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم