فهرست مطالب
دلم هــوس یک دوسـت کرده ... یک رفیـــــق شش دانگ ... کسـی که امتحانش را در رفـاقـت پس داده ... و دیگر محــک زدنـی در کار نباشد ... رفیـــــقی که مــــن نـگویـم و او بشنود ... بخـــــندم و حـجم خستگی را در خنـــــده ام ببیند ... رفیقــــی که بگویم برو ، بمــــاند و آرامم کند ... همان رفیقــــی که باید باشد و نیست ... عجــیب دلـــــم گـــــــرفته، ... ایـنـــــــــــــروزها ...