♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ لذت می برم از زیستن حتی به غلط پشیمونی یعنی چی ؟ زندگی کردم اون لحظه رو وجود داشتم به غلط اصلا کی تعیین میکنه درست و غلط رو چه پشیمونیی برا چی برا اینکه زنده بودم یا مثلا یه فیلم بد یا خوب بازی کردم ؟ یا مثلا یه رفتار در زندگی غلط بوده کی تعیین میکنه ؟؟ از لابه لای همین دست و پا زدن های غلط که شاید شما انتظار پشیمونی از صاحب رفتار دارین یهو پختگی از همون جا در میاد چه قوی زیبایی که جوجه ای زشت بوده چه پروانه ها که توی پیله بودن اصلا هر چه زشت تر زیبا تر هرچه سیاه تر سپید تر حامد بهداد✅
o*o*o*o*o*o*o*o همه چی از اونجا شروع شد که طبق معمول بعد از ظهرها غلوم آتیشی، کریم جیرجیرک، مِیتی هوش،جلال خاک انداز، اکبر فِنچ، جوات رادار و رحیم ننه قمر که همه بروبچه های بازارچه بودن، تو قهوه خونه مش حسن جمع شده و منتظر رییسشون یا همون ابی سیریش بودن فقط خدا می دونست که این هفت نفر به اضافه ابی سیریش که همه اسمشونو هشت داداش گذاشته بودن،چه خاطراتی از روزهای بچگی و بدو بدو کردن ها و سربه سر مغازه دارای بازارچه گذاشتن ها، نداشتن هرجا گوسفندی کشته میشد هر هشت نفر التماس کنان حاضر میشدن و از صاحب گوسفند میخواستن که بجول ها _استخونیه که در مچ پا گوسفند بین دو غوزک قرار داره _ رو بهشون بده. یه کیسه پر از بجول داشتن که تابستون ها از صبح علی الطلوع تا نصفه شب، همشونو گوشه بازارچه کنار هم میچیدن و شرطی بازی میکردن! تکرار در بجول بازی یا قاب بازی از اون ها قاب بازهای حرفه ای ساخته بود که با بچه های بازارچه های نزدیک هم مسابقه میذاشتن کم کم واسه خودشون یه تیم هشت نفره درست کردن و مثه ورزش فوتبال مسابقات داخل محله ای و خارج محله ای و فینال و خالصه هرچی دلتون بخواد، مسابقه ردیف کردن تو بچه ها ابراهیم یا به قول دوستاش ابی بدجور پیله بود! به طوریکه همه بهش می گفتن ابی سیریش وچون تا چیزی رو که میخواست بدست نمیاورد، دست از تالش و کوشش نمی کشید. همین باعث شد، همه اونو به عنوان رییس گروه قبول کنن هرکدوم از این بچه ها واسه خودشون لقبی داشتن که براساس خصوصیت رفتاریشون، شکل و قیافه شون بود؛ مثال کریم جیرجیرک خیلی حرف می زد. اکبر فِنچ خیلی ظریف و ریزه میزه بود. غلوم آتیشی اهل دعوا، مهدی یا همون مِیتی هوش مغز متفکر گروه، جالل خاک انداز بین صحبت همه می پرید و جواد یا همون جوات رادار، جاسوس و خبر چینشون بود. رحیم ننه قمر هم وابستگی عجیب به ننه ش قمر خانم داشت داشتم میگفتم که همه در قهوه خونه مش حسن منتظر رئیسشون ابی سریش بودن که جوات رادار خبر مهمی رو از نوچه های خَز کاظم قرو قاطی که محل پلاس شدنشون، بازارچه چند خیابون اونور تر بود، بده رمضون مافنگی سینی به دست به سمتشون اومد سام علکوم آقایون هش داداش! شای داغ آوردم. نوش ژونتون سینی چای رو روی میز گذاشت غلوم آتیشی نگاهی چپ چپی به استکانهای نصفه از چایی کمرنگ و نعلبکیهای حاوی چای و سینی یه مَن چرک انداخت قفسه سینه شو صاف کرد و بادی تو غبغب انداخت نفله! باز که نصفه چایی رو تو سینی حروم کردی؟ چرت رمضون پاره شد و خاکستر داغ سیگار گوشه لبش، روی پای لختش که داخل یه دمپایی مثال سفید بود ریخت! در حالیکه خم میشد تا خاکسترو که بدجور پاشو سوزونده بود ازپشت پاش برداره با لحن شاکی وبلند گفت شته؟؟ گُرخیدم غلوم آتیشی دست برد و یه استکان کمر باریک که خطهای طالیی دور کمرش به دلیل شستشو و کهنگی یه خط درمیون محوشده بودن، برداشت.استکانو به لبش برد و یه هورتی کشید. اخماش در هم رفت و استکانو تو نعلبکی کوبید که بقیه ش هم از سرش پرید و به اطراف سینی پاشید دِ بزنم صدای.... ال اله اال ا... . آخه مافنگی اینو که از شیر حموم پر کردی! ولرمه! چای داغت اینه وای به حال چای سردت دستشو بلند کرد که یه پس سری حسن مافنگی رو مهمون کنه که صدای یکی از گوشه قهوه خونه بلند شد
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ گاهی سکوت شرافتی دارد که گفتن ندارد همیشه درفشار زندگی اندوهگین مشو شاید خداست که درآغوشش می فشاردتت اگریقین داری روزی پروانه میشوی بگذار روزگار هرچه میخواهد به تو پیله کند
*-*-*-*-*-*-*-*-*-* نیمی از زندگیمان می شود صرفِ اینکه به آدم های دیگر ثابت کنیم، ما چقدر خوشبختیم به آدم هایی که شاید خوشبختی برایشان تعریفِ دیگری دارد حتی اگر واقعا هم خوشبخت باشیم اما همین خودنمایی،ما را تبدیل می کند به بدبخت ترین آدمِ روی زمین!غذایی که جلویمان میگذارند،قبل از لذت بردن از غذا ترجیح می دهیم آن را به رخِ دیگران بکشیم سفری اگر می رویم،ترجیحمان این است که بگوییم ما آمدیم به بهترین نقطه زمین، تو بمان همان جهنم همیشگی وارد رابطه ایی اگر می شویم، عالم و آدم را باخبر می کنیم که ببینید چقدر خاطرِ من را می خواهد،تو بمان در همان پیله تنهایی ات...ما لذت بردن را پاک فراموش کرده ایم مسیری می رویم که خطِ پایان ندارد،فقط می رویم که از بقیه جا نمانیم
اعترافات يک زن ديشب اينترنت قطع بود کلي کار کردم بعدش ظرفارو شستم خونه رو جارو کردم غذا پختم . . . ديگه کم کم داشتم به شوهرم علاقمند ميشدم که نتم وصل شد😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ اين محرم و صفر است كه اسلام را زنده نگه داشته وگرنه ماه رمضان تا حالا همرو كشته بود 😐😐 . . . . . دكتر شريعتی در حال غش و ضعف ناشی از روزه 😐😂😂 | ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ خانما 460 نوع رنگ مو رو به راحتی از هم تشخیص میدن . . . . . . . . . . . . ولی نمیتونن مردا رو از همدیگه تشخیص بدن میگن همه مثل همن 😐😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ داشتم از جلو تالار رد میشدم،گشنم بود رفتم تو . . . . . . . دم در به یارو گفتم مبارکه،من و داماد از دبستان با همیم دو پرس جوجه بهم داد گفت بابام از مکه اومده بگیر برو گمشو😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ تو کل زندگيم تنها عبادتي که هميشه اول وقت انجام دادم . . . . . افطار اول وقته يعني اون دنيا ميرم بهشت؟😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ مهمونی بودیم یه گوشت بزرگ تو خورشت بود روم نشد وردارم یهو برقا رفت سریع گذاشتمش دهنم بعد فهمیدم لیمو امانی بوده من دیگه هیچوقت اون آدم قبل نشدم 😄😄😄😄😄😄😄 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ طرف نوشته بود انگار تو قفسم، دلم گرفته از دیدن آدما، خسته شدم از آدما 😔😭 منم زیر پستش نوشتم شب میام باغ وحش در قفستو باز میکنم برگردی به دامان طبیعت . . . . . . . . . با اینکه بلاک شدم اما ارزششو داشت 😂😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ به لره گفتم سیچه سیگار ایکشی پیلته دید ایکنی ؟ گفت : تو سیچه غذا ایخری پیلته گی ایکنی ؟ 😨😶 اصلا جوری قانع وابیدم که رگل مغزم تا سه ساعت یادشون رفت خین رد کنن 😢😢 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ چه دنیای عجیبی شده عربستان رامون نمیدن میگن شمامسلمون نیستید 🤨 آمریکا رامون نمیدن میگن شما مسلمون هستید 🧐 توی خونه هم همه بهم میگن تو مسلمون نیستی چون نه نماز میخونی نه روزه میگیری 😔 ولی تا مادرم میگه یه مسلمون پیدا نمیشه بره ۴ تا نون از نانوایی بگیره بیاره . همه به من زل میزنند 🤪 خدایا ما موندیم که مسلمون هستیم❓ نیستیم⁉️ تکلیفو روشنکن 😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ سر کلاس استاد داشت فلسفه کلمه خر رو توضیح میداد روکرد به ما گفت در کل، خر به معنی بزرگ و ارجمند هست مثل خرپول، خرخون، خرشانس پس شما همتون خرید منم برگشتم گفتم استاد شکسته نفسی می کنید... چشاتون خر میبینه خری از خودتونه.... خودتون از همه خر ترید اصلا اگه یه خر توی این کلاس باشه اونم شمایید . . . نمی دونم چرا بیرونم کرد از کلاس 😁😁 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دیشب نصف شبی ﯾﻬﻮﯾﯽ ﻫﻮﺱ ﺳﻮﺷﯽ ﮐﺮﺩﻡ . . ... . . . . ﻓﻘﻂ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ 😋😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دیروز رفتم نمایشگاه ماشین یه دونه مازراتی دیدم خیلی خوشم اومد این ماه حقوقمو بگیرم . . . . . . . . . یه آژانس میگیرم میرم دوباره میبینمش 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دیشب سر سفره شام بودیم یهو گوشیم پی ام اومد . . . . . . . بابام گفت بشین من میارم من سریع رفتم سمت گوشی دیدم بابام اس داده حالا که پا شدی اب بیار سر سفره 😂😂😂😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ من اینقدر ساده ام . . . زرتی با یه کارت شارژ گول میخورم . . هر کی خواست امتحان کنه، فقط ایرانسل باشه لطفا 😂😁 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ مرد چیست؟ موجود بد شانسی که موقع تولدش میگن:حال مادرش چطوره؟؟ موقع عروسیش میگن :چه عروس خوشگلی موقع مرگش میگن:بیچاره زن و بچش ولی بعد از مرگش هر خطایی از بچه هایش سر بزند میگن تو روح پدرش با این بچه تربیت کردنش 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ امروز با سر و صدای مامان بابام از خواب پریدم رفتم بیرون میپرسم چی شده بابام میگه من دیشب خواب دیدم یه زن دیگه گرفتم واسه مامانت تعریف کردم اونم گیر داده باید همین الان بخوابی و طلاقش بدی 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ اگه گفتین وقتی برنج با آب میخورین چی بهش میگن ...؟؟ . . . میگن... واترپلو خداییش از این همه اطلاعاتی که در اختیارتون میزارم استفاده کنین بدردتون می خوره 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دوستم دعوتم کرد به گروه وارد شدم میبینم فقط منو خودشیم میگم خب میومدی pv میگه نه اینجا بزرگتره 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ میترسم روز تشییع جنازه ها هم مداح بیاد بخونه میت و ببین جوون بابا کفن و بلرزون حالا همه میگن میت پاشو همه خوشحال کن دادا جنازمون جنتلمنه جنتلمنه این شادروان عشق منه عشق منه صدای منو میشنوید از بهشت زهرا تهران سلامتی همه رفتگان سلامتی داغدارا مخلص بازماندگان 😂☹️ با تشکر از زینت خله برای ارسال جوکش ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ بیهوده ترین روز ها روز هایی است که در ان نخندیده باشیم 🙃 دست آبجی هستی درد نکنه بابت ارسال این بسته جوک که اکثرش رو تنهایی جفت و جور کرده بود *ghalb_sorati* دلاتون شاد و لباتون خندون **♥**
یروزی روزگاری تازه نت داشت همه گیر میشد نه که نبودااا بود..اما تک و توکی ازش استفاده شخصی میکردن تازه نه با گوشی با سیستم بود فقط وارد شدن به نت هم مکافاتی بود باید یه خط تلفن مستقیم به سیستم وصل میشد بعد باس میرفتی کارت اینترنتی بخریدی کانکت میساختی رمز میزدی اون وقتا سیستم نت دیال اپ بود یه چیزی تو مایه های ماشین هندلی یه صداهای انکرالصواتی از کامپیوتر بلند میشد تا کانکت بشی سرعت هم در حد یورتمه رفتن حلزون تنها مرورگری هم که وجود داشت یاهو مسنجر بود القصه یروزی با همه ی این مصیبتها بالاخره انلاین شدم حسی که داشتمو یوری گاگارین برا فتح ماه نداشت همینطور که داشتم برا خودم ول میچرخیدم نمیدونم چه سایتی بود که واردش شدم انگار یه چیزی مث چتروم بود دیدم یه پیام اومد رو صفحه فقط کلمه Hi رو متوجه شدم جناب یابومسنجر یه گزینه داشت وقتی کلیک میکردی یه بوق ویبره مانند سیستم طرف مقابلت میزد حالا من تو هپروت Hi مونده بودم که دیدم واویلا کامپیوتر داره هی زر و زر بوق میزنه عاقا ریدم تو خودم مث شصت تیر شات داون کردم و زدم بیرون گفتم گمونم منو هک کردن حالا همه ی سیستم من یه فیلم تایتانیک بود و چندتا عکس خودم و رفقام با زیر شلواری خشایاری چرا اینقدر از هک ترسیده بودم بماند این گذشت تا چندسال بعد سر و کله ی چترومهای ایرانی تو نت پیدا شد منم مث ادم فضول هُل خوردم تو یکیش تا وارد شدم یه پنجره باز شد و نوشت سلام..اصل میدی ؟ من حالا چهارتا شاخ رو سرم سبز شده بود که اصل چیه یاخدا دوباره پیام اومد اصل لطفا
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم