*vakh_vakh* *vakh_vakh* *vakh_vakh* *vakh_vakh* اگه بر اثر کرونا از دنیا رفتم. روی سنگ قبرم بنویسید: "بر اثر درگیری با پلنگ دار فانی را وداع گفت" ننویسد که: بر اثر ویروس کرونا "بادی وزید و گلی پر پر شد" 🤪😂😱 @~@~@~@~@~@ یکی از جیبهای کتم رو قرنطینه کردم. پول، کلید، کارت بانکی و رسیدها رو توش میذارم تا حواسم باشه کرونا کجاست اسمشو گذاشتم جیب کرونا 😈😂 @~@~@~@~@~@ حالا هرچيزي از چين ميومد ايران بنجل و دري وري بود ويروسشون كه اومده جهش يافته و خفنترين نوعشه *ver_ver* *♥♥♥♥*♥♥♥♥* در صورت ابتلا به ویروس کرونا تا ۱۰ روز آویشن و نبات را دم کرده و بخورید . . روز یازدهم آویشن را بدون نبات دم کرده بخورید اونوقت ویروس میاد بیرون میگه پ نباتش کو؟ با دمپایی بزنید تو سرش بکشیدش *kotak* تا اکتشافات بعدی بدروووود *khar_ghalt* @~@~@~@~@~@ کرونا نگرفتم ولی یک بیماری بدتر گرفتم به اسم "نکنه کرونا گرفتم" :khak: *divone* *♥♥♥♥*♥♥♥♥* عوضش اگه زنده بمونیم خاطره میشه همه اینها میزنیم تو سر نوه نتیجهمون که ما توی یه سال از تمام اینها جون سالم به در بردیم بعد تو ناراحتی چرا زید برقیت دیر جوابت رو میده؟ *btb* *zert* *khande_dokhtar* ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ مورد داشتیم تو شرکت تا دیروز با لیوانی که صبح شیر میخورد، ظهر دوغ میخورد و عصر قهوه و چایی و دوباره چرخه استفاده ش از فردا شروع میشد. 🤢🤮 . . . الان لیوانو میشوره میذاره تو کمدش درو قفل میکنه میره من از ویروس کرونا ممنونم که بهداشت رو به خیلیا یاد داد *baghal* *LoL* *are_are* @~@~@~@~@~@ بلایا و مصیبتها عین برنامه هفتگی دبستان شده این هفته کرونا کرونا زلزله داریم هفته بعد کرونا کرونا سیل *chosfil* :khak: ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ اولا خدا تک تک بلاهاشو میفرستاد مثلا یه بار سیل یه بار زلزله یه بار...ولی دید جواب نمیده ما سگ جون تر از این حرفاییم الان ملخها حمله کردن جنوب، کرونا تو مرکز، زلزله هم تو شمال غرب @~@~@~@~@~@ از وقتی تلویزیون زیرنویس کرده چشمای خودتون رو با دست نمالید شدیدا چشمام میخاره اصن دوس دارم ۴ تا دست دیگه هم قرض بگیرم چشمامو بمالونم *moteaasef* *voy* ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ هیچ وقت خانوما رو با کرونا تهدید نکنید . خانوما خودشون ویروسی دارند بنام غُرُنا که تا حالا میلیونها مرد را به کام مرگ کشانده * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * دلاتون خوش لباتون خندون❤
♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ اقدس عظیمی ، خندم گرفت این همه خودمو کشتم واسه فهمیدن این اسم یاد سامان افتادم که اسم مادربزرگش اقدس بود واسش میخوند اقدس اقدس بریم مشهد مقدس فردا شبش عقد است پول کباب نقد اس با خنده اسمشو صدا زدم
عید تون مبارک خنگولیا الان که اینو می نویسم ساعت خیلی رنده ۲۱،۲۱ خنگولیا،عاشقتونم😍 وقتی اومدم خنگو،یه اتفاقی افتاده بود،یکی از نزدیکان فوت کرده بود،یکی از دوستامم بهم تازه خبر داده بودن سرطان خون داشته و فوت کرده 😥 فکرشو بکنین،توی ده سالگی از سرطان خون فوت کرد😣 اون موقع افسرده بودم،آسم خفیف هم گرفته بودم،یجوری که دکترا می گفتن می تونه خوب بشه،اما خودش سعی نمی کنه وقتی اسم خنگولستان و دیدم گفتم برم ببینم چیه،چجوره؟ توی اون افسردگی اومدم توی خنگولستان به ظاهر شاد بودم،اما خیلی افسرده کم کم افسردگیم بهتر شد دیگه شادی هام ساختگی نبودن دلیل همه ی اینا شما بودین خنگولیا عاشقتونم 😍 اگه اون روز اسم خنگولستان رو توی اون برنامه ندیده بودم،الانم هنوز افسرده بودم دم همتون گرم یه چیزی،لطفا،خواهشا،پست شکست عشقی و اینا نزارین شاید یکی مثل قبل من اومد بیچاره افسرده تر می شه😂 نمیدونم چجور از همه تشکر کنم،از ستار،ننه پفکی،شیخ،رومخ اول و همه بچه ها خیلی از خدا ممنونم منو با اینجا آشنا کرد واقعا کمکم کرد عید همه تون مبارک خنگولیای قرص افسردگی 😂😂 عیدتون مبارک باشه دوستتون دارم عشقولیای من😍😍😍 *!^^!^^^^!^^!* نونا چان☺
بیمارستان نمازی شیراز دوستان شایعه نیست بلکه واقعیت است حتما بخوانید اتفاق وحشتناکی در بیمارستان نمازی شیراز رخ داده چند روز پیش که یک دختره که پرستار بوده یه اتفاق واسش میوفته؛ یه پسره که دیابت داشته یه ماهی دوبار میرفته پیش این که انسولین بزنه اینم چون میبینه پسره خیلی مظلومه تحویلش میگیره، خلاصه پسره عاشقش میشه و دست از سر دختره بر نمیداره و هی میره و میاد دختره هم کلافه میشه و میگه من نامزد دارم خلاصه هم پسره باور نمیکنه و میگه اگه راس میگی ادرسشو بده دختره هم آدرسو میده که شرش کم بشه پسره میره پیش نامزده که دعواشون میشه و میزنه یارو رو میکشه و فرار میکنه بعد از سه روز پسره میبینه پلیسا نیومدن سراغش ، میره پیش دختره بهش میگه میدونستم که تو هم منو دوس داری. که به پلیس ها نگفتی من نامزدت رو کشتم اونم میگه آره، حالا بشین تا واست انسولین بزنم و به جای انسولین بنزین میریزه تو سرنگ و بهش تزریق میکنه،بعد به پسره هم میگه که بنزین ریختم تو بدنت تا چند دقیقه دیگه میمیری پسره بلند میشه و با چاقو میوفته دنبالش یه چند متری که میوفته دنبالش یهو بنزینش تموم میشه @~@~@~@~@~@ ممنونم که داستان رو با هیجان خوندین منم تقصیری ندارم ها فقط بنزینش تموم شد
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم