*@@*******@@* از بایزید بسطامی ( رحمة الله علیه) پرسیدند ابتدای کارتو چگونه بود گفت من ده ساله بودم، شب از عبادت خوابم نمیبرد شبی مادرم از من درخواست کرد که امشب سرد است. نزد من بخسب مخالفت با مادر برایم دشوار بود؛ پذیرفتم آن شب هیچ خوابم نبرد و از نماز شب بازماندم. یک دست بر دست مادر نهاده بودم و یک دست زیر سر مادر داشتم آن شب هزار « قُل هُوَ اللّهُ اَحَد » خوانده بودم آن دست که زیر سر مادرم بود، خون اندر آن خشک شده بود گفتم ای تن، رنج از بهر خدای بکش چون مادرم چنان دید، دعا کرد و گفت یا رب، تو از وی خوشنود باش و درجتش، درجهٔ اولیا گردان دعای دعای مادرم در حق من مستجاب شد و مرا بدین جای رسانید *@@*******@@*
*♥♥♥♥*♥♥♥♥* هنگامی که عزاداری و سوگواری در ماه محرم الحرام بر در و دیوار شهر خودنمایی می کند نام امام حسین علیه السلام بر سر زبان ها است و سرنوشت پر غصه او همه جا نقل می گردد و نوحه تاسوعا و عاشورا و شهادت سید الشهدا بر دلها می نشیند به دلیل اهمیت ماه محرم و وقایع آن بر آن شدیم تا توضیحات لازم را در اختیار رهروان آن حضرت و عاشقان حقیقی اهل بیت بگذاریم عاشورا، دهمین روز از ماه محرم در گاهشماری هجری قمری، روز مقدس مسلمانان است شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱هجری قمری است در این روز حسین بن علی علیه السلام و یاران وی در رویداد کربلا در جنگ با لشکر یزید شهید شدند و مسلمانان در آن ایام سوگواری میکنند در مناطق شیعه نشین مراسم عزاداری برگزار میشود در تقویم رسمی ایران، افغانستان، عراق، پاکستان و هند این روز تعطیل میباشد پس از شهادت امام حسنعلیه السلام در سال ۵۰ هجرى ، امام حسین علیه السلام عهده دار امر امامت شد. معاویه پس از بیست سال حکومت ظالمانه ، در سال ۶۰ هجرى مرد و بر خلاف قرارداد صلح با امام حسن علیه السلام ، یزید را که فردى فاسد و شراب خوار و مخالف با اسلام بود به جاى خود قرار داد او علناً مقدسات اسلامى را زیر پا مى گذاشت اینجا بود که امام حسین علیه السلام از همان آغاز کار با او به مخالفت برخاست یزید نامه اى به حاکم وقت مدینه نوشت و به او فرمان داد که از امام حسین علیه السلام براى یزید بیعت بگیرد و اگر امام حاضر نشد او را به قتل برساند امام که حاضر به بیعت کردن با یزید نبود با خانواده خود از مدینه به مکه رفتند در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامه هاى زیادى براى امام حسین علیه السلام نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. امام نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه با او همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه بن زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود ، مردم کوفه فریب اقدامات او را خورده و پیمان شکنى کردند و مسلم را تنها گذاشتند ^^^^^*^^^^^ ^^^^^*^^^^^ عبیداللّه بن زیاد که با شهادت مسلم بر اوضاع کوفه تسلط پیدا کرده بود حر بن یزید ریاحى را براى زیر نظر گرفتن امام و همراهانش فرستاد و سپس عمر بن سعد را با سى هزار نفر به کربلا اعزام کرد عمر بن سعد دستور داد امام و یارانش را محاصره کنند و آب را بر روى آنان ببندند. یاران امام که از شجاع ترین افراد بودند روز عاشورا در حالى که بیش از ۷۲ تن نبودند یکى پس از دیگرى در دفاع از امام با عزت و آزادگى به شهادت رسیدند حر بن یزید ریاحى نیز که ستمگرى سپاه عمر سعد و حقانیت امام حسین علیه السلام را مشاهده کرد به سپاه امام پیوست و به شهادت رسید امام حسین علیه السلام روز دهم محرم سال ۶۱ هجرى ، در سن ۵۷ سالگى در کربلا به شهادت رسید مرقد ایشان و برادر فداکارش ابوالفضل العباس علیه السلام و فرزندان و یارانش در شهر کربلا در عراق قرار دارد تداوم حیات اسلام مرهون شهادت او است. حسین علیه السلام عشق و فداکاری و گذشت در راه خدا را عملاً معنی کرد و باید گفت اگر کار امام در روز عاشورا نبود، بسیاری از مفاهیم و لغات را نمی شد معنی کرد واقعه کربلا اگرچه از لحاظ زمانی کوتاه و تنها یک روز “ عاشورا ” از صبح تا عصر طول کشید اما لحظه لحظه آن درس شهامت ، ایثار و فداکارى بود. واقعه کربلا دانشگاهى است که از طفل شیرخوار تا پیرمرد محاسن سفیدش به بشریت درس آزادگى مى آموزد خون هاى مطهر امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش به اسلام حیات تازه بخشید و زمینه سرنگون شدن دودمان فاسد اموى را فراهم کرد و یاد آن تا ابد و برای همیشه زنده خواهد ماند چرا که زنده نگه داشتن محرم زنده نگه داشتن اسلام است سوگواری محرم عزاداریها و یادبودهایی است که به مناسبت کشته شدن و شهادت حسین بن علی علیه السلام و یارانش انجام میشود سوگواری مختص ماه محرم نمیشود و در دیگر روزهای سال نیز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام میشود سوگواری برای امام حسین علیه السلام و یارانش از روز نخست محرم آغاز میشود و در ظهر عاشورا به اوج میرسد در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا میکند روز ۱۲ محرم نیز مراسمی با نام “سوم امام حسین” انجام میشود این مراسم در روز ۱۶ محرم با نام “هفتم امام حسین” و ۲۰ صفر با نام “اربعین حسینی” ادامه پیدا میکند مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. علاوه بر شیعیان، این مراسم در میان غیرمسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و ارمنیهای ایران برگزار میشود سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد سوگواری برای کشته شدگان کربلا در همان روزهای پس این واقعه انجام شد. در اربعین هنگامیکه اسیران از شام بسوی مدینه درحرکت بودند راه خود را به سمت کربلا تغییر داده و زمانی که به آن سرزمین رسیدند با جابر ابن عبدالله انصاری صحابی پیامبر و تعدادی از بنی هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواری و نوحه سرایی پرداختند سوگواری در مدینه اولین بار به پیشگامی ام سلمه همسر پیامبر اسلام انجام شد در دوران امام پنجم شیعیان (که خود در کربلا حضور داشت) و امام ششم شیعیان که مصادف با دوران ضعف بنی امیه بود عزاداری بصورت مراسم سالانه رواج یافت سایر امامان شیعه نیز در برگزاری مراسم سالانه برای شهیدان کربلا اهتمام داشتند دراین دوران تعداد زیادی از شاعران شیعه نیز اشعاری در مراثی حسین سرودند یکی ازمهمترین دوران عزاداری برای شهدای کربلا در قرن چهارم و مقارن با حکومت آل بویهاست در این دوران حکومتهای شیعه همچون علویان طبرستان، زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل بویه در عراق و ایران به قدرت رسیدند عموم مورخان به برگزاری عزاداری بصورت عمومی در کوچه خیابان در این دوران اشاره کردهاند در این باره ابن جوزی مینویسد: در سال ۳۵۲ قمری معزالدوله دیلمی دستور داد، مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید. قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند در بازارها خیمه برپا کردند و به رسم عزاداری کرباس آویختند زنان به سر و روی خود میزدند و بر حسین ندبه میکردند حاکمان فاطمی مصر نیز با آنکه با ال بویه رقیب بودند از روش آنان در عزاداری پیروی کردند تقی الدین مقریزی در این باره مینویسد که: در زمان المعزلدین الله به سال ۳۶۳ قمری در مصر تمام فاطمیین و شیعه در عاشورا کنار مقبره ام کلثوم و سیده نفیسه اجتماع نموده و به عزاداری پرداختند و مبلغ بی حساب برای اطعام و عزاداری و شربت مخارج نمودند و به سال ۳۹۶ قمری در مصر کلیه بازارها را تعطیل عمومی کردند و ابن مأمون در سال ۵۱۵ قمری از موقوفات و صدقات مصر عاشورا را تعطیل و روز توزیع صدقات قرار داد *********◄►*********
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * 🌱1. مردان و زنان شبیه یکدیگر میشوند در پوشش و ارایش 🌱2. مردان و زنان لباس تنگ و بدن نما میپوشند 🌱3. خونریزی بین مردم عادی میشود 🌱4.شعار دین کهنه می شود 🌱5. به افراد بد احترام می گذارند 🌱6. امر به معروف را نهی و ترک می کنند و می گویند به تو چه ربطی دارد 🌱7. در امور دین و خدا از مال کم هم دریغ می کنند و خرج نمی کنند 🌱8. فاسق و منافق عزیز می شوند 🌱9. آلات موسیقی در مساجد و روی قبرهانواخته می شود 🌱10. صف های نماز جماعت مردم نشانه نفاق می شود 🌱11. قرآن را سبک می شمارند و نمی شناسند مگر با صدای آواز و غناك 🌱12. مردم از عالمان دین فرار میکنند 🌱13. مردم بی دین می شوند و از دنیا می روند 🌱14. افراد نادان زمام امور را به دست می گیرند 🌱15 . صله رحم از بین می رود و جایش را به قطع رحم می دهد 🌱16. افراد فاجر و فاسد زیاد میشوند 🌱17. بازارها به هم نزدیک می شوند یعنی بازار تجارت و کسب کاذب می شوند 🌱18. تار و تنبور و نی را نیکو میشمارند و آلات موسیقی همه جا ظاهر می شوند 🌱19. فقرا آخرت خود را به دنیا می فروشند 🌱20. مردم برای رئیس شدن حرص می زنند و طمع دارند 🌱21. اطاعت بی چون و چرای مردان از همسرانشان زیاد می شوند 🌱22.پدرو مادر را لعن و نفرین می کنند 🌱23. خیانت در مال شرکاءفراوان و عادی می شود (کلاهبرداری) 🌱24. پرده حیا از زنان برداشته می شود 🌱25. سکته و مرگ ناگهانی زیاد می شود 🌱26. دین مردم درهم و دینار می شود و خدای مردم #شکمشان 🌱27. آشنایان در وقت نیاز همدیگر را نمیشناسند 🌱28. مردم غذاهای خوب می خورند و جامه های زیبا و فاخر می پوشند و با آن فخر می فروشند 🌱29. مردان با طلای حرام و ابریشم حرام خود را زینت می کنند 🌱30. کودکان نسبت به بزرگترها و والدین بی حیا و بی ادب می شوند 🌱31. عالمان به حرفشان عمل نمی کنند 🌱32. مساجدرا نقاشی می کنند ظاهر مساجد آباد ولی از نظر هدایت و ارشاد ویران است 🌱33. عیب کالا را پنهان می کنند 🌱34. سوار شدن زنان بر روی زینها (اعم از حیوان و غیر آن مثل، ماشین . موتور و......) 🌱35. سبک شمردن زنا و هر رابطه دختر و پسر و زن و مرد و نا محرم عادی می شود 🌱36. اسلام غریب میشود و از اسلام فقط نامی باقی می ماند 🌱37. امر به معروف را زشت می شمارند و همه در ترکش مساوی اند 🌱38. خرج کردن زیاد برای دنیاشان و دریغ از خرج کردن برای آخرت 🌱39. مومنین در این زمان غمگین و حقیر و ذلیل می شوند 🌱40. نماز را سبک شمرده و به جماعت نمی خوانند 🌱41. موذن برای اذان گفتن پول می گیرند 🌱42. قرآن مهجور و متروک می شود فقها و عالمان به قرآن اندک 🌱43. برکت از مال و جان مردم گرفته می شوند (جوانمرگ می شوند) 🌱44. افراد مورد اعتماد و امین کم می شوند 🌱45. مال حلال کم می شوند 🌱46. کم فروشی عادی می شود 🌱47. ازدواج مرد با مرد و زن با زن صورت میگیرد و عادی می شود 🌱48. فساد عمومی می شود 🌱49. بیت المال وسیله شخصی می شود 🌱50. مسکرات و نوشیدنی های حرام حلال می شوند 🌱51. زکات مال ترک می شوند همانند خمس آن 🌱52. صاحبان مال و ثروت بزرگ شمرده می شوند 🌱53. مردم قبور شعراءرا محل عبادت قرار می دهند 🌱54. هیچ چیز بهتر از دروغ در آن زمان نمی باشد 🌱55. زبان راستگو و صادق کم است 🌱56. مردم فرقه فرقه شده و از اهل نفاق تقلید می کنند 🌱57. موسیقی مطرب رواج می یابد و معمول می شود وکسی آن را نهی نمی کند 🌱58. شرب خمرو می خوارگی می کنند 🌱59. زنان فرزندان خود را رقاصه و آوازه خوان تربیت می کنند 🌱60. طلاق زیاد می شود 🌱61. صورت مردم انسانی اما دلهایشان شیطانی است 🌱62. حرف حق را تکذیب می کنند 🌱63. در عروسی ها هر کاری بخواهند می کنند از گناه . فساد . ساز. آواز و...... 🌱64. از مردم جدا شوی تو را غیبت می کنند 🌱65. بالا رفتن قیمت ها در آن زمان عادی می شود 🌱66. شنیدن آیات قرآن سنگین می شود ❤SHEYKHSHIA ❤ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
اعترافات يک زن ديشب اينترنت قطع بود کلي کار کردم بعدش ظرفارو شستم خونه رو جارو کردم غذا پختم . . . ديگه کم کم داشتم به شوهرم علاقمند ميشدم که نتم وصل شد😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ اين محرم و صفر است كه اسلام را زنده نگه داشته وگرنه ماه رمضان تا حالا همرو كشته بود 😐😐 . . . . . دكتر شريعتی در حال غش و ضعف ناشی از روزه 😐😂😂 | ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ خانما 460 نوع رنگ مو رو به راحتی از هم تشخیص میدن . . . . . . . . . . . . ولی نمیتونن مردا رو از همدیگه تشخیص بدن میگن همه مثل همن 😐😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ داشتم از جلو تالار رد میشدم،گشنم بود رفتم تو . . . . . . . دم در به یارو گفتم مبارکه،من و داماد از دبستان با همیم دو پرس جوجه بهم داد گفت بابام از مکه اومده بگیر برو گمشو😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ تو کل زندگيم تنها عبادتي که هميشه اول وقت انجام دادم . . . . . افطار اول وقته يعني اون دنيا ميرم بهشت؟😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ مهمونی بودیم یه گوشت بزرگ تو خورشت بود روم نشد وردارم یهو برقا رفت سریع گذاشتمش دهنم بعد فهمیدم لیمو امانی بوده من دیگه هیچوقت اون آدم قبل نشدم 😄😄😄😄😄😄😄 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ طرف نوشته بود انگار تو قفسم، دلم گرفته از دیدن آدما، خسته شدم از آدما 😔😭 منم زیر پستش نوشتم شب میام باغ وحش در قفستو باز میکنم برگردی به دامان طبیعت . . . . . . . . . با اینکه بلاک شدم اما ارزششو داشت 😂😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ به لره گفتم سیچه سیگار ایکشی پیلته دید ایکنی ؟ گفت : تو سیچه غذا ایخری پیلته گی ایکنی ؟ 😨😶 اصلا جوری قانع وابیدم که رگل مغزم تا سه ساعت یادشون رفت خین رد کنن 😢😢 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ چه دنیای عجیبی شده عربستان رامون نمیدن میگن شمامسلمون نیستید 🤨 آمریکا رامون نمیدن میگن شما مسلمون هستید 🧐 توی خونه هم همه بهم میگن تو مسلمون نیستی چون نه نماز میخونی نه روزه میگیری 😔 ولی تا مادرم میگه یه مسلمون پیدا نمیشه بره ۴ تا نون از نانوایی بگیره بیاره . همه به من زل میزنند 🤪 خدایا ما موندیم که مسلمون هستیم❓ نیستیم⁉️ تکلیفو روشنکن 😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ سر کلاس استاد داشت فلسفه کلمه خر رو توضیح میداد روکرد به ما گفت در کل، خر به معنی بزرگ و ارجمند هست مثل خرپول، خرخون، خرشانس پس شما همتون خرید منم برگشتم گفتم استاد شکسته نفسی می کنید... چشاتون خر میبینه خری از خودتونه.... خودتون از همه خر ترید اصلا اگه یه خر توی این کلاس باشه اونم شمایید . . . نمی دونم چرا بیرونم کرد از کلاس 😁😁 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دیشب نصف شبی ﯾﻬﻮﯾﯽ ﻫﻮﺱ ﺳﻮﺷﯽ ﮐﺮﺩﻡ . . ... . . . . ﻓﻘﻂ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ 😋😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دیروز رفتم نمایشگاه ماشین یه دونه مازراتی دیدم خیلی خوشم اومد این ماه حقوقمو بگیرم . . . . . . . . . یه آژانس میگیرم میرم دوباره میبینمش 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دیشب سر سفره شام بودیم یهو گوشیم پی ام اومد . . . . . . . بابام گفت بشین من میارم من سریع رفتم سمت گوشی دیدم بابام اس داده حالا که پا شدی اب بیار سر سفره 😂😂😂😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ من اینقدر ساده ام . . . زرتی با یه کارت شارژ گول میخورم . . هر کی خواست امتحان کنه، فقط ایرانسل باشه لطفا 😂😁 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ مرد چیست؟ موجود بد شانسی که موقع تولدش میگن:حال مادرش چطوره؟؟ موقع عروسیش میگن :چه عروس خوشگلی موقع مرگش میگن:بیچاره زن و بچش ولی بعد از مرگش هر خطایی از بچه هایش سر بزند میگن تو روح پدرش با این بچه تربیت کردنش 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ امروز با سر و صدای مامان بابام از خواب پریدم رفتم بیرون میپرسم چی شده بابام میگه من دیشب خواب دیدم یه زن دیگه گرفتم واسه مامانت تعریف کردم اونم گیر داده باید همین الان بخوابی و طلاقش بدی 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ اگه گفتین وقتی برنج با آب میخورین چی بهش میگن ...؟؟ . . . میگن... واترپلو خداییش از این همه اطلاعاتی که در اختیارتون میزارم استفاده کنین بدردتون می خوره 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دوستم دعوتم کرد به گروه وارد شدم میبینم فقط منو خودشیم میگم خب میومدی pv میگه نه اینجا بزرگتره 😂😂 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ میترسم روز تشییع جنازه ها هم مداح بیاد بخونه میت و ببین جوون بابا کفن و بلرزون حالا همه میگن میت پاشو همه خوشحال کن دادا جنازمون جنتلمنه جنتلمنه این شادروان عشق منه عشق منه صدای منو میشنوید از بهشت زهرا تهران سلامتی همه رفتگان سلامتی داغدارا مخلص بازماندگان 😂☹️ با تشکر از زینت خله برای ارسال جوکش ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ بیهوده ترین روز ها روز هایی است که در ان نخندیده باشیم 🙃 دست آبجی هستی درد نکنه بابت ارسال این بسته جوک که اکثرش رو تنهایی جفت و جور کرده بود *ghalb_sorati* دلاتون شاد و لباتون خندون **♥**
♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ هر کس در راه حل مشکل برادر ایمانی خود تلاش نماید چنان است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده در حالی که روزها را روزه گرفته و شبها را به عبادت گذرانیده باشد تراز : حاج میرزا احمد عابد نهاوندی مشهور به حاج مرشد چلویی در بازار تهران جنب مسجد جامع ، غذافروشی داشت او از بزرگان و عرفای تهران و از عزیزترین و نزدیکترین دوستان شیخ رجبعلی خیاط بود روزی مرشد چلویی برای دیدن شیخ نزد وی رفته بود، در این حال شیخ از کسب و کار وی میپرسد ، حاج مرشد اظهار تاسف میکند و از فروش کم و بی رونقی نالیده و به شیخ چنین میگوید غذاخوری دیگر رونق سابق را ندارد شیخ به او میگوید هیچ میدانی که دلیلش چیست؟ مستمندان را از درب مغازه ات میرانی و توقع برکت داری؟ مرشد تعجب میکند و میث گوید من نه تنها کسی را رد نمیکنم حتی به بچه هایی که برای صاحب کارشان غذا میگیرند کباب رایگان میدهم مرشد به مغازهع رفت و پیگیر شد و متوجه گردید سیدی که بارها به دلیل نداشتن پول، غذای رایگان میگرفته را چند روز قبل شاگردان مغازه بیرون کرده اند که غذای مفت یک بار، دوبار... وی ناراحت شد و رفت مرشد گشت و سید را پیدا کرد و به او ملاطفت فراوان نمود کم کم وضع درآمد تغییر کرد مرشد از آن به بعد به هر کس که بی پول بود غذای رایگان میداد و تابلویی نوشت به این مضمون
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست دلخوش به فانوسم نکن، اینجا مگر خورشید نیست با حس ویرانی بیا تا بشکند دیوار من چیزی نگفتن بهتر از تکرار طوطی وار من بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود با عشق آنسوی خطر جائی برای ترس نیست در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می شود
o*o*o*o*o*o*o*o شیخ حسن جوری میگوید در سالی که گذارم به جندیشاپور افتاد، سخنی از " محمد مهتاب " شنیدم که تا گور بر من تازیانه میزند دیدمش که زیر آفتاب تموز نشسته، نخ میریسد و ترانه زمزمه میکند. گفتم: ای مرد خدا، مرا عاشقی بیاموز تا خدا را همچون عاشقان عبادت کنم محمد مهتاب گفت: نخست بگو آیا هرگز خطی خوش، تو را مدهوش کرده است؟ گفتم: نه گفت: هرگز شکفتن گلی در باغچۀ خانهات تو را از غصههای بیشمار فارغ کرده است؟ گفتم: نه گفت: هرگز صدایی خوش و دلربا، تو را به وجد آورده است؟ گفتم: نه گفت: هرگز صورتی زیبا تو را چندان دگرگون کرده است که راه از چاه ندانی؟ گفتم: نه گفت: هرگز زیر نمنم باران، آواز خواندهای؟ گفتم: نه گفت: هرگز به آسمان نگریستهای به انتظار برف، تا آن را بر صورت خویش مالی و گرمای درون فرو نشانی؟ گفتم: نه گفت: هرگز خنده ی کودکی نازنین، تو را به خلسه ی شوق برده است؟ گفتم: نه گفت: هرگز غزلی یا بیتی یا سخنی فصیح، چندان تو را بیخود کرده است که اگر نشستهای برخیزی و اگر ایستادهای بنشینی؟ گفتم: نه. گفت: هرگز زلالی آب یا بلندی سرو یا نرمی گلبرگ یا کوشش مورچهای، اشک شوق از دیده ی تو سرازیر کرده است؟ گفتم: نه گفت: هرگز شده است که بخندی، چون دیگری خندان بوده است و بگریی، چون دیگری گریان بوده؟ گفتم: نه گفت: هرگز بر سیبی یا اناری، بیش از زمانی که به خوردن آن صرف میکنی، چشم دوختهای؟ گفتم: نه گفت:هرگز عاشق کتابی یا نقشی یا نگاری یا آموزگاری شدهای؟ گفتم: نه گفت: هرگز دست بر روی خویش کشیدهای و بر زیبایی و حسن رویت که نعمت خالق است، اندیشه کردهای؟ گفتم: نه گفت: از من دور شو ، که سنگی را میتوان عاشقی آموخت، اما تو را نه o*o*o*o*o*o*o*o
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم