@~@~@~@~@~@ وصیتنامه قُلی من ازشب اول قبر میترسم منو شب دوم خاک کنید 😅😅😅 به جای کافور حشره کش بزنید تامورچه ها منو نخورند 😜😜😜 یه کفن دست دوم تنم کنید تافکر کنند ازمن سوال کردند 👍👍👍 به یارانه هام دست نزنید برمیگردم 😂😂😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﯾﻪ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺩﻡ ﺗﺮﻣﯿﻨﺎﻝ ﻫﺴﺖ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻟﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻤﺶ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﺮﺍﯾﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﺮﻩ ﺗﺎ ﺷﻬﺮﺵ بیشعور ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺍﻻﻥ مرزو رد کرده بود 😂😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پدرم موقع مناظره گفت اگه کنترل مملکت دست من بود ایران رو گلستان میکردم منم گفتم والا یه کنترل کولر دستته اینجارو جهنم کردی بقیشو دیگه خوردم به دیوار نتونستم بگم 🤕😞😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اما خدا به هیچکس مثل اصحاب کهف حال نداد ساعت 5 بعد از ظهر ایمان اوردن تا 9 رسیدن تو غار گرفتن خوابیدن 300 سال بعد پاشدن یه صبحونه سبک خوردن و مردن و رفتن بهشت پارتی داشتن فکر کنم یا ژن خوبو بودن 🥴🥴🥴 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺧﺪﺍﯾﺎ مارو ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﺎﻋﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺪﺭﺳﻪ میخوندیم ببخش چون هم وضو نداشتیم هم اجباری بود هم الکی پیس پیس میکردیم 😂😂😂😂😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مامانم رفته واسه تولد بابام یه ظرف پیرکس خریده انصافأ بابام کلی تشکر کرد... حالا دیشب تولد مامانم بود، بابام هم رفته چارحلقه لاستیک خریده حالا نمیدونم مامانم چرا قهر کرده شاید از رنگ لاستیکا خوشش نیومده 😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خدایا ميشه اين آقاي شيطان رو ببخشي و باهاش آشتي كني كه دست از سر ما ورداره؟ تو که همه رو میبخشی ..اینم اشتباه کرد به ما سجده نکرد ..ما بخشیدیم تو هم ببخش... داره اذیت میکنه ... پیشنهادهای خوب میده ...نمیشه رد کرد 😑😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ صبح اومدم دو کلمه درس بخونم تا الان خواب بودم میترسم دو ورق دیگه بخونم برم تو کما :)) 💫😂😅💞 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو اومده میگه کارمو راه بنداز ایشالا گذرت پیش ما افتاد جبران میکنم گفتم کارت چیه؟ میگه مرده شورم میخوام صد سال سیاه جبران نکنی نكبت 😝😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﺮ ﻗﺒﺮ یکی از بستگان ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ کنار ﻗﺒﺮ ﺑﻐﻠﻲ ﻧﺸﺴﺖ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ: ﻓﻮﺕ ﻛﺮﺩﻥ !!؟؟؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ شبا میاد اینجا می خوابه اومدم بیدارش کنم بریم خونه والااااااا دنبال شوهر میگردن نمیدونن چجوری سر صحبتو باز کنن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دلاتون شاد❤ 😂🌹😂🌹😂🌹
-.*-.*-.*-.*-.*-.*-.* پشتش سنگین بود و جاده های دنیا طولانی می دانست که همیشه جز اندکی از بسیار را، نخواهد رفت آهسته آهسته می خزید. دشوار و کند... و دورها همیشه دور بود لاك پشت، تقدیرش را دوست نمی داشت و آن را چون اجباری بر دوش می کشید پرنده ای در آسمان پر زد، و لاك پشت رو به خدا کرد و گفت این عدل نیست، این عدل نیست کاش پشتم را این همه سنگین نمی کردی، من هیچگاه نمی رسم، هیچگاه و در لاک سنگی خود خزید خدا لاك پشت را از روی زمین بلند کرد زمین را نشانش داد کره ای بود و کوچک و گفت: نگاه کن، ابتدا و انتها ندارد. هیچ کس نمی رسد چون رسیدنی در کار نیست، فقط رفتن است حتی اگر اندکی و هر بار که می روی رسیده ای و باور کن آنچه بر دوش توست تنها لاکی سنگی نیست تو پاره ای از هستی را بر دوش می کشی پاره ای از مرا خدا لاك پشت را بر زمین گذاشت حالا دیگر نه بارش چندان سنگین بود و نه راه ها چندان دور -.*-.*-.*-.*-.*-.*-.*
تو دهه ی شصت همه چی عجیب و غریب بود یجورایی بین عقب موندگی دوره ی قدیم و شروع دوره ی پیشرفت حالا چطور میگم خدمتتون ^^^^^*^^^^^ تو دهه ی شصت همه چی روبه ترقی بود فقط یه مساله وجود داشت یه جنگ اجباری که تمومی هم نداشت دوره ی ما اتوبوس هایی که موجود بودن دو حالت داشتن یا از دوره ی شاه مونده بودن و با همون امکانات عهد عتیق یا نو بودن و یه نموره رنگ و لعاب داشتن ولی با همون امکانات القصه این موجودات زبون بسته که کل بار حمل و نقل مسافر اون زمان رو بر عهده داشتن دو مدل بیشتر نبودن اولی که همون اتوبوسهای بنز معمولی یا ناسیونال بودن که اسمشون همون اسم شرکت ایران ناسیونال یا ایرانخودرو ی فعلی به عاریت گرفته بودن یه اتوبوس معمولی بود با صندلیهای فشرده و حداقل امکانات اون تَه اتوبوس که به بوفه معروف بود..دقیقا بالای موتور اتوبوس یه تخت جهت استراحت راننده و کمکش و شاگرد اتوبوس بود که اونم به یه نیمکت تبدیل شده بود و مسافرای بین راهی یا کسایی که عجله برا سفر داشتن عذاب شب اول قبر و گرمای جهنم موتور اتوبوس رو بعلاوه نعره ی و صدای همون موتور رو بجون میخریدن تا به مقصد برسن ^^^^^*^^^^^ یه آپشن خیلی جذاب هم که تو همه ی اتوبوسها وجود داشت کشیدن سیگار توسط راننده و مسافر و کلا همه بود..یعنی تا ماشین حرکت میکرد سیگاریها فورا سیگاراشونو آتیش میکردن و پا به پای اگزوز اتوبوس دود راه می انداختن اپشن بعدی اتوبوسها پذیرایی بود اونم به این صورت که تو اتوبوس یه شخصی همیشه حضور داشت به اسم شاگرد کارش پیاده و سوار کردن مسافرا..نظافت پاشین..چایی ریختن برا اقای راننده..و پذیرایی بود ابزار پذیرایی هم یه پارچ خیلی بزرگ پلاستیکی رنگ و رو رفته و یه لیوان بود و نوع پذیرایی هم شامل آب یخ بود و لاغیر حالا بگذریم از اینکه اون پارچ کذایی گاها به جای آفتابه هم مورد استفاده داشت ^^^^^*^^^^^ ^^^^^*^^^^^ نوع دوم اتوبوسها اتوبوس ایران پیما بود یه اتوبوس دراز و کشیده با یه حالت تهاجمی همه چیش با اون اتوبوس قبلی یکی بود..حالا مث همون مال شرکت بنز بود اما یه نموره جادارتر..صندلی ها راحتتر این مدل اتوبوس اخر کلاس برا مسافرت بود گاهی برا اینکه کلاس کار بالاتر بره یکی از ردیف صندلی ها رو تک صندلی تعبیه میکردن..یعنی بجا دوتا صندلی..یه صندلی وجود داشت این اپشن برا کسایی که تنها سفر میکردن و بعضا خانما بهتر بود یجورایی نسل اولیه اتوبوسهای VIP فعلی بودن ^^^^^*^^^^^ توی بعضی از مدلهای این اتوبوسها یه اپشنی بود به اسم کولر اونم بستگی به حضرت راننده داشت که کی عشقش بکشه و روشنش کنه شیشه ب این اتوبوسها برعکس اون ناسیونالها..باز شو نبود چون مثلا کولر داشتن و احتیاجی به باز کردن پنجره ها احساس نمیشد ولی اکثرشون اون اپشن بوفه رو هنوز داشتن و مسافرای بین راهی و سربازها و این موارد جاشون همونجا بود اون پذیرایی کذایی هم تو این اتوبوس مرسوم بود فقط تفاوتش تو نحوه ی کاربری پارچ بجا آفتابه شاید بود ^^^^^*^^^^^ بعدنا که ویدئو آزاد شد یه اپشنی هم به این اتوبوسها و سری جدید اتوبوسها که عمدتا برا شرکت شهاب خودرو بود اضاف شد و اونم تعبیه یک یا دوتا تلویزیون چهارده اینچ به اول و وسط اتوبوس و زیر سقف بود تا مسافرای محترم حین سفر یک یا دوتا فیلم ببینن فیلمها هم یا از انواع اژده های مرحوم بروسلی بود..یا نوع هندی و یا نهاینا فیلم ایرانی ادم برفی که بصورت قاچاقی ملت اونو میدیدن تنها پیشرفتی هم که حاصل شده بود سیگار کشیدن برا مسافرین تو اتوبوس ممنوع بود..اما حضرات راننده کماکان به کاهدود کردن سیگار مبادرت داشتن ..... ^^^^^*^^^^^ *@@*******@@* دهه شصتیا ◄
میخوام چند تا رمان دیگه معرفی کنم،البته قبلش یه خواهش از شیخو،لطفااااا،تعداد پستامو درست کن😥😥من دوتا پست فرستادم،البته با این یکی سه تا😣😣 همهی رمانایی که الان می زارم ژانرشون هیجانی هست یک - طبقه زیرین دو - آقای مغرور خانم لجباز سه - جادوی چشمان آبی چهار - عروس جنگل پنج - سرزمین مردگان_حتما بخونینش، من عاشق هایکا شدم😂😂مخصوصا اونجا که می گه می دونی چرا مثل لک لک تمرکز می کنم😂😂 شیش - جایی برای مردن_ اینم قشنگه،خوناشامی هست،اینجا عاشق آیدین شدم😂 هفت - دختری با نشان 🐉 اژدها هشت - پلیس های شیطون و مغرور حالا می ریم تو فاز طنز نه - آقای حساس خانم خشن ده - بادیگارد اجباری یازده - آتش افزار گم شده _جلد1_هیجانی هم هست دوازده - اتحاد گرگینه ها _جلد2 _ هیجانی هم هست سیزده - عناصر موروثی_جلد3_ هیجانی هم هست همینا بود😋 یه چند تا عکس جیگرم بزارم 😎😎 ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ میگه بیشتر از سه تا نمیتونم اپلود کنم😭😭 مهم نیست،فردا هم عکس می زارم😁😁
^^^^^*^^^^^ به قول بهروز وثوقی ما اونجوری که دلمون میخواست زندگی نکردیم اونجوری زندگی کردیم که مجبور بودیم
..♥♥.................. ݥݩ يه دخټڔݥ اݥآ آڔزوۍ ݒسڔ ۺدݩ دآڔݥ ٺآ اݫ فلاکت دڔ بیآݥ از حجآݕ اجݕآری محدۅديٺ خۅد ښآنسوری و . . . . . خڶاڝ ۺم ..♥♥..................
بیشترین شکلک مورد استفاده در کشور فرانسه قلب است ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ اگر در کشور چین پاندایی را بکشید شما به جرم کشتن آن اعدام میشوید ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ ماهی قرمز تواناییِ دیدن اینفرارد و اشعه ی ماورای بنفش را دارد؟؟؟ ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ خونِ خرچنگ دریایی بی رنگ است اما زمانیکه با اکسیژن مخلوط میشود به آبی تغییر رنگ میدهد؟؟ ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ سبزيجات را خيلي خرد نكنيد ويتامين به راحتي اكسيد مي شود و بر اثر حرارت دادن و خرد كردن از بين مي رود ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ مصرف مویز از پیر شدن سلول های بدن پیشگیری می کند و آنها را در برابر حمله ی میکروب ها حفظ می کند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ زعفران گرانتـــرین ادویه جهان است نیاز به نگهداری در یخچال ندارد زیرا سرمای یخچال از کیفیت آن می کاهد ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ یکی از عجایب هفتگانه جهان مجسمه مسیح است که در برزیل ،شهر ریودوژانیرو قرار دارد.این مجسمه با ۳۹/۶ متر بلندی در سال ۱۹۲۶در ارتفاع ۷۱۰ متری در نوک کوه کورکووادو ساخته شده است ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ با دست مخالف صبحانه ميل كنيد با دست غیر معمول مسواک بزنيد مغز را به چالش بكشيد تا عصبها مجبور شوند مسير جديدی بسازند با اینکار ظرفیت مغز و حافظه را زیاد میکند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ گشنیز به دلیل داشتن آنتی اکسیدان فراوان تاثیر زیادی روی پوست دارد و باعث جوانی پوست می شود ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ در سال 1352 ایران تنها کشوری در آسیا بود که پاسپورتش در بیش از 90 کشور جهان نیاز به ویزا نداشت ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ کشور نروژ با ادعای برابری جنسیتی سربازی را برای خانم ها اجباری کرد با خوابگاه مشترک با آقایان ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ دادن عسل به کودک زیر یکسال خطرناک است عسل درصورت محتوی بودن به مادهای بنام آندوسپور بوتونولیوم ، منجربه مسمومیت غذایی و فلج عضلات تنفسی میگردد ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ هضم غذا در بانوان به علت معده ی ضعیف تر، از آقایان سخت تر است مشکلاتی که از هضم نامناسب ناشی می شود کم خونی و بی حوصلگی درمان با غذا لیمو یا سبزی بخورید ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ چطوری وقتی عصبی هستیم وضربان قلب بالا میره آروم کنیم خودمون رو؟ به انگشت شستتون آروم فوت کنید ، بااینکار شمامیتونید ضربان نبض شستتون روکم کنید وبه طرز عجیبی ضربان قلبتون هم کم میشه ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ اگر گوشت از حالت منجمد خارج شود ، حتما باید آن را مصرف کرد و از انــجماد دوباره آن خود داری کنید ، زیرا آهــــن و ویتامین های موجود گوشت در این فرآیند از دست میرود ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانستید ؟؟
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ باز هم نصفه شب و تاب و تبی تکراری دلبرم! دخترِ مهتاب! تو هم بیداری؟ گل شب بوی غزل ریز! مزاحم نشوم وقت داری کمی از روی غمم برداری؟؟ میشود دست به بغضم بکشی؟ بی زحمت میشود گوش به آهنگِ دلم بسْپاری؟ "یک نفر آدمم و چند نفر غمگینم" خسته ام،خسته از این زندگیِ اجباری شده مخروبه بنایِ دلِ کج بنیادم شاعری را چه به وصله زدن و معماری خسته ام،منتظرِ معجزه ی تازه ایَم تو بیایی به دلم دینِ نُویی می آری کاش! پایانِ غمِ من به خودت ختم شود کاش! شیرین شود این درد و غمِ تکراری ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ عقیل پورجمالی
*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.سلام بي معرفت جانامروز بعد از مدت ها پايم را از خانه بيرون گذاشتم... تنها! اجباریبرايِ... اووم... برايِ... بگويم تعجبت ميگيردراستش را بخواهي براي خريد قهوه بيرون رفتمشايد باورت نشود اما اعتياد پيدا كرده ام به اين مايه تلخ و بد طعميادت هست ان روزها كه روي صندلي مينشستي و قهوه مينوشيدي چقدر غر ميزدم؟ميگفتم اين همه نوشيدني شيرين و خوش مزه در دنيا وجود دارد چرا اين تلخ بد رنگ را ميخوري!؟لبخند ميزدي و ميگفتي آرامش ميدهدبه دنبال قطره اي آرامش فنجان قهوه را لاجرعه سرميكشمآن روز ها كه تو بودي آرامش بود.... اما الآنراستي يك سوال! آن موقع ها كه كنارت بودم، كه كنارم بودي... نميتوانستم آرامت كنم كه آرامشت را در يك فنجان قهوه جستجو ميكردي؟آنقدر بچه و بي تجربه بودم كه... آنقدر كوتاهي كردم در جواب محبت هايت كه كارم به اينجا رسيداين روزها دلتنگ تر از هميشه اموقت هايي كه دلتنگي قدرتش بيشتر از توانم ميشود قهوه را در قهوه جوش ميريزم و ميگذارم دم بكشد... روي يك صندلي مينشينم و بوي قهوه را ميبلعم... بوي تورا ميدهد... بوي ان روزها رابوي ان روزهايي كه با يك شاخه گل از سركار مي آمدي... در اغوشم ميگرفتيبوي آن روزهايي را كه همه مارا در كنار هم ميشناختندچقدر دور شديم از واژه ماما شد من... ما شد توتو هنوز با ارزشي اما بدان منِ تنها هيچ ارزشي ندارمميشود بيايي و دوباره مرا ارزشمند كني؟*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.نورا مرغوب❇❇نامه شماره ۱۴♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم