oOoOoOoOoOoO در بدن من زخم های سر بازی وجود دارد که هیچ گاه بسته نمیشوند هر روز از شدت دردشان خود را به در و دیوارهای این خانه میکوبم و فریادهای کر کننده میکشم تا شاید کسی به من مرهمی بدهد اما تنها سودی که داشته است این بود که دیوارهای سفید خانه را با خون خود به نجاست کشیده و به رنگ مرگ درآورده است زخمهایم درحال چرکی شدنند...کل خانه از بوی تعفن این زخم ها پر است اما من این بو را عمیق تنفس میکنم زیرا این بو مرا به یاد چاقوها و تیغ های سمی میندازد که هر روز وارد بدنم میکنند. آنقدر دردشان شدید است که دیگر جانی برای مقابله با آنها را ندارم و تنها هر روز به سمت جهنمی میروم که از روز اول بوجود آمدنم به آن محکوم شده بودم. دیگر خانه بوی چرک و خون نمیدهد، خانه خاکستر شد...خانه را بر سرم خاکستر کردند و اکنون همه جا خاموش است، زیرا آنها زبانم را بریدند تا دیگر از کسی شکایت نکنم و تنها با دیدن جهنم و شنیدن صدای خنده های درد آورشان، شکنجه عم دهند...آنقدر شکنجه عم دهند تا درآخر آنها بمانند و چند تکه گوشت چرکی و کرم خورده در ته اعماق درک...چیزی که از اول برایش برنامه ریخته شده بود Sepideh M.J
o*o*o*o*o*o*o*o همیشه وقتی میبینین یکی زود پیاماتونو سین میکنه و بهشون جواب میده،به این معنی نیست که اون آدم الاف و بی کاریه فقط اونقدر براش مهمی که هر ۱۰ دقیقه چکت میکنه که مبادا پیامی داده باشی و اون نفهمیده باشه این آدما برای ۳۰ دقیقه دیر سین کردن خودشونو بازخواست میکنن همیشه حواستون به اینجور آدما باشه،اینا همون آدمایین که اگه الان قدرشونو ندونی بعدا تبدیل به بزرگترین پشیمونی زندگیت میشه ..♥♥.................. Sepideh.MJ
o*o*o*o*o*o*o*o چه شبها که برایت تایپ کردم بیداری؟ اما دستم به سند کردن نرفت گاهی حتی همین یک کلمه دریایی عمیق از معنا و احساساتی پنهان است o*o*o*o*o*o*o*o Sepideh.MJ
o*o*o*o*o*o*o*o اونایی که میگن ما هیچ وقت از پا درنمیایم، همون آدمای خستن چطور میتونن همچین حرفی رو بزنن درحالی که هنوز از بی خوابی شب قبل نابینا هستن و کسایی که میگن ما از کار و تلاش دست نمیکشیم، همون آدمای پولکی هستن و چطور میتونن همچین حرفی رو بزنن در حالی که بخاطر پول قمار میکنن و کسایی که میگن ما پیش همه اعتبار مادی داریم، همون آدمایی هستن که کمرشون زیر کول باری از بدهی خورد شده چطور میتونن همچین حرفی رو بزنن در حالی که زندگیشون پر از خرج و مخارجه کسانی که میگن عشق ما برای همیشه جاودانه، همون آدمایین که عشقو یه بچه بازی میدونن و چطور میتونن بگن عشق برای همیشه ادامه خواهد داشت درحالی که فردا سالگرد جداییشونو جشن میگیرن پس همتون تو همین وضعیت ناجوری که هستین بمونین، چون مشکلاتتون تمومی نداره همتون میگین همه چی تموم میشه، درحالی که خودتون با دروغاتون شروع کننده ی یه مشکل جدیدین اما اینو بدونین چیزی بدتر از مرگ نیست...پس همتون برین به درک هه فکر میکنی از این مخمصه بیرون اومدی، ولی اشتباه نکن...تو هنوز همون بدبختی هستی که بودی و این حق یه آدم بازندس پس من فقط میخونم و میرقصم اینطوری میتونم شما آدمای بیخودو تحمل کنم همتون برین به درک چون فردا دست همتون رو خواهد شد و درحالی که من به شما میخندم، به طرف جهنم بدرقتون میکنم ♦♦---------------♦♦ Sepideh.MJ بچه ها این متنم کاملا مفهومیه و شاید تو جمله بندی بنظر اشتباه بیاد ولی من هر کلمه ای رو که استفاده کردم پشتش یه مفهوم و منظوری بوده امیدوارم خودتون منظورمو فهمیده باشین خیلی ممنون که وقت با ارزشتونو گذاشتین پای خوندن جملات من :)
*0*0*0*0*0*0*0* تغییر کرده اون چیزایی که زندگی تغییرشون داد اون چیزایی که واسه منو تو عادیه اما واسه دیگران نه چه سخته به فک کردن به حرفای بی بند و بار مردم به زخم زبوناشون که بی هوا مثله تیر پرتاب میشن اون تیرای زهراگینشون بهت میخوره چقدر درد داره اون اه هایی که میکشیو کی تحمل میکنه جز خودت؟ واست سخته و زندگی میکنی به یه جایی میرسی دوروبرتو مه گرفته که نمیبینی حتی خودت و زندگیتو ادمایی که زخم زبون میزدنو حتی ادمای مهربون زندگیتو وقتی سرتو بالا بگیری یه اسمون سیاهه یه قلب که دیگه قلب نیست یخ بسته گرمای دلپذیر مهربونی نزار بگذره اون قلب گرم و دستای وصل شده ی ادما به هم نزار اشکات هر شب بشوره صورتتو که سیاه بشه زندگیت که ترک برداره قلب قلبای مهربون ادما تو زندگیت به ظالم ترین ادما فرصت بده فرصتی که با فرصت اول فرق داره یک فرصت دوم فقط ماله تو و دیگرانه گذرعمر و از دست خواهی داد اما از دقیقه های فرصت دوم استفاده کن ادمای زندگیت و نگه دار اما نه به هر قیمتی اگه میبینی تموم شده برشون نگردون نفس بکش *0*0*0*0*0*0*0* خیلی چیزارو این زندگی تغییر داد اون چیزایی که واسه منو تو عادیه اما واسه دیگران نه خیلی سخته که بخوای حرفهای بی بند و بار مردمو بشنوی و تحمل کنی و سخت تر از اون اینه که تا مدتها یا شایدم تا همیشه اون حرفا میان تو مغذتو دیگه از ذهنت بیرون نمیرن چه زخم زبونایی که نشنیدی!زخم زبونایی که مثل تیر به طرفت پرتاب میشن...تیرهای زهراگینی که با برخوردشون بهت کلی دردو با خودشون به همراه میارن میدونی چیه؟!هیشکی حوصله ی شنیدن آه هاتو نداره!...آخه آه هایی که از ته دل میکشی رو کی تحمل میکنه جز خودت؟ اونقدر تو زندگیت قلبتو شکوندن که دیگه قلبت قلب نمیشه!دیگه حواست به خودتم نیست...چه برسه به اینکه بخواد حواست به آدمهای خوبی که اطرافت هستن باشه...چه برسه حواست به دلایی باشه که صادقانه دوست دارن همه ی اطرافت پر شده از سیاهی،از تاریکی از پوچی...قلبت از سردی آدمایی که دوسشون داشتی و کلمه ای به زبون نیوردی یخ زده...اما دیگه حواست به آدمایی که میتونی سردیو قلبتو با گرمای مهر و لطفشون آب کنی نیست...اصلا حواست نیست همچین آدمایی هم وجود دارن از من میشنوی به آدمایی که شاید تو زندگیشون خطایی مرتکب شدن،از روی جاهلیت و یا از روی بچگی،یه فرصت دوباره بده این فرصت دوم فرق میکنه با فرصت اول...این فرصت فقط ماله خودته و دیگری...بزار خودشونو بهت ثابت کنن،بهشون فرصت بده شاید لیاقتشو داشته باشن آدمایی که رفتنین رو نخواه به زور تو زندگیت نگهشون داری...اگه دوسشون داری برای موندنشون تلاش کن ولی نه به هر قیمتی از زندگیت تا میتونی لذت ببر مگه چند روز فرصت داری برای زندگیت؟؟؟ ویرایش داده شده ی متن اول توسط Sepideh.MJ متن اولیه رو دوستم نوشته بود بعد من اومدم تغییرش دادم شد این متن دومیه امیدوارم خوشتون بیاد😊🖤 ..*~~~~~~~*..
o*o*o*o*o*o*o*o دیدی بعضی وقتا که بدجور دلت میخواد نگاهش کنی و خودتو توی دریای چشمانش غرق کنی...بشدت اعصابت بهم میریزه؟ میدونی چرا؟ من بهت میگم چرا چون خیلی وقته که نیست چون خیلی وقته که ازش خبری نداری چون خیلی وقته که صداشو نشنیدی بعضی اوقات وقتی میرم جلوی آینه و به خودم خیره میشم به راحتی غم خاصیو میتونم تو چشمام ببینم،اینجاس که یهو بدون دلیل اشکام جاری میشن...وقتی به اشک ریختن خودم خیره میشم بی اختیار دستامو دور خودم حلقه میکنم و با خودم زمزمه میکنم عزیزم گریه نکن!عزیزم من پیشتم،خودم برات لالایی میخونم تا خوابت ببره!عزیزدلم من از سحر تا غروب پیشتم آری،من جای اونم با خودم حرف میزنم اما ناگهان به خودم میام و این شعر به یادم میاد سخت است بخندی و دلت غم زده باشد هر گوشه ای از پیرهنت نم زده باشد سخت است به اجبار به جمعی بنشینی وقتی دلت از عالم و آدم زده باشد . . . ولی میدونی سخت ترین حالتش چیه؟؟ اینه که حرفهای دلتو به کسایی میزنی که فکر میکنی میتونن درکت کننن...فکر میکنی این افراد همونایین که هیچ وقت پشتتو خالی نمیکنن اما بی خبر که تنها کسایی که میتونن از همه بهتر درکت کنن و پشتتو هیچ وقت خالی نمیکنن،خودتی و خدات آهنگی رو پلی میکنی و با چشمانی اشکی به بیرون پنجره خیره میشی که مبادا او رهگذر همین خیابانها باشد و تو رفتنش را حتی برای بار دوم هم که شده از دست بدهی درست مثل همون چند سال پیشی که لحظه های دور شدنشو شمردی و اون برای همیشه از نظرت ناپدید شد همین خیلی راحت...ناپدید شد ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ Sepideh.MJ
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * سلام ای از دست رفته ی جانم خوبی؟ اسمم را که هنوز به خاطر داری؟ یادت میاید آن روزی را که اول اسممان را خودت بر روی یک تنه ی درخت پیدا کردی که بدست من نوشته شده بود؟ بعد از دیدنش چقدر اعصابت بهم ریخته بود بگذریم اینجا هوا خیلی سرد است راستش را بخواهی دارم از تب میسوزم،اما نمیدانم چرا انقدر سردم است دکترها تجویز کرده اند که باید دمای بدنم را تا جایی که میتوانم پایین بیاورم اما خبر ندارند که من چقدر بی تو احساس سرما میکنم اینجا دارد برف سنگینی میبارد آنجا چطور؟؟ احتمالا آنجا آفتابی به گرمای دستان تو و نوری به درخشش چشمان تو درحال تابیدن است راستی یادت هست روزی را که بی هوا در میانی از جمعیت در آغوش گرفتمت؟ هنوز هم از یادآوری آن روز گونه هایم به سرخی گل رز مورد علاقیمان می شود از آنجایی که تو فردی بسیار مهربان هستی برای آنکه ناراحت نشوم برگشتی و مرا به آرامی در آغوشت گرفتی آغوشت خیلی سرد بود...اما نه به سردی ای که الان مبتلایش شدم...اما همان آغوش سردت پر از آرامش برای من افسرده بود راستی چه شد که انقدر زود از من فاصله گرفتی؟؟چه شد که انقدر زود حست به من دگرگون شد؟؟ اگر میشد در نامه ات جوابم را بدهی عالی میشد...اما واقعا حیف که نمیشود...زیرا من تنها توان نوشتن برایت را داشتم،دیگر توان فرستادنش را ندارم دوستت دارم ای از دست رفته ی جانم از طرف من به از دست رفته ی جان ..*~~~~~~~*.. Sepideh.MJ راستی من میخوام بدونم اگر شما به جای از دست رفته ی جانِ عاشق داستان من بودید چه جوابی به نامه اش میدادین؟؟ فقط نامه رو میخوندین و بعدش توی سطل زباله مینداختین یا جواب نامه رو بعد از خوندن میدادین؟ بدون خوندنش زیرش آتش روشن میکردین یا خودتون میرفتین پیشش و جوابشو میدادین؟ جواب نامه رو برام بفرستین تا به دست کسی که خیلی وقته که منتظره جوابشه برسونم🙂
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم