#پارتسوم
انگار دست سرنوشت برای این خانواده زیبا نمینوشت و خوابهای بدی برایشان دیده بود. سارا در این سالها تمام تلاش خود را کرده بود که سوفیا همان دختر شاد و شیطون بماند؛ اما انگار زیاد هم موفق نبود، چون سوفیا بسیار منزوی و غمگین شده بود. سارا ترس سوفیا از پدرش را به خوبی حس میکرد و سوفیا هنگام دعواهای پدر و مادرش ساعتها گریه میکرد و از ترس میلرزید، البته سوفیا امروز، برخلاف همیشه لبخندهای دلربایی به یاد خاطراتش در روستا میزد و بعد از مدتها خوشحال بود سرعت ماشین لحظه به لحظه شدت مییافت و حال محمد بدتر میشد. سارا علاوه بر نگرانی همیشگیاش ذرهذره ترس نیز در وجودش شعلهور میشد نگرانی و ترسش بیشتر برای دخترک زیبا و کوچکش بود. محمد ناشیانه و با سرعت بالا، پیچها را دور میزد و گاهی از لاین جاده خارج میشد. سارا نگاهی به محمد کرد، محمد اصلاً در حال خودش نبود و سارا علت تغییر حال همسرش را فقط در مواد خلاصه میکرد محمد وقتی متوجه نگاه ترسیدهی سارا شد، با صدای خمار و کشیده شروع به صحبت کرد
به نام خالق یکتا زندگی آرام آرام میگذرد؛ اما برای بعضی شعفآور است و برای بعضی دردآور. رایحهایی از عدالت در هیچ کجای شهر به مشام نمیرسد. درواقع عدالت حتی بار معنایی هم ندارد و همچنین حمایت از مفالیس هیچ ارزشی ندارد. این استیصال ذرهذرهی وجود درویشان را میبلعد و نابود میکند. آنها همواره در جستجوی رستن از طریق مرگ هستند مقدمه: دخترک قصهی ما در پیچ و تاب طوفان زندگی گم میشود و در میان جنجال شهر گرفتار! هدفش رهایی از ناکامی و لمس خوشبختی است؛ اما انتخابش در زندگی سهواً بیراهه است آیا پایانش قدم زدن در بیراهه است؟ یا راه نجاتی دارد؟
به نام تک نوازنده گیتار هستی ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ الان شرایط جوری که باید بهم احترام بزاریم و ماسک بزنیم. من می گم «لطفا ماسک بزنید» ولی یه خواهشی از همتون دارم بعد از اینکه ماسک رو زدید یه لبخند هم بزنید. الان حتما می گید: برو بابا دلت خوشه، مگه پشت ماسک لبخند ما معلوم میشه؟ اره؛ حق با شماست خود لبخند معلوم نمی شه، ولی اگه لبخند بزنید از چشماتون مشخص میشه که لبخند زدید 😊😊😊 پس لطفا لبخند بزنید؛ یادتون نرفته که خدا فرمود: قطعا همراه با هر سختی، اسانی است حتی دوبار هم تکرار کرده که ته دلمون قرص بشه ...
^^^^^*^^^^^ پسرک گاهی ﺩﺧﺘﺮﮎِ ﻗﺼﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻧﻮﯼِ ﻣﻦ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﮔﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﯾﺎ ﺑﺎ ﺣﺮﺹ! ﺍﺳﻤﺖ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﮕﻮ: ﺟﺎﻧﻢ؟ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﭼﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺷﺮﻡ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺟﺎﻧﺖ ﺑﯽ ﺑﻼ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﯾﮏ ﺟﻌﺒﻪ ﺷﮑﻼﺕ ﯾﺎ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ ﺑﺨﺮ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﻨﺸﯿﻦ ﻭ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻦ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺫﻭﻕ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﺷﯿﺮﯾﻨﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺎﻃﺮِ ﺩﺳﺘﺎﻥِ ﺗﻮﺳﺖ ﭘﺴﺮﮎ ﺑﯿﺎ ﯾﮏ ﺭﺍﺯِ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻓﺎﺵ ﮐﻨﻢ: ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮏ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﻕ ﻫﺎﯼِ ﮐﻮﭼﮏ ﻭ ﺭنگی 🙂🤏🏿
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم