ممد با جفر میرن مکه مشغول سنگ زدن بودن 😂 ممد سنگاش تموم میشه به جفر میگه سنگام تموم شد چیکار کنم . . . . . جفر میگه کم نیار فوشش بده اشغالو 😂😜 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو انگلیسیه رو میبینه طرف میگه اسمت چیه؟ انگلیسیه میگه: باند هستم جیمز باند. شما اسمت چیه؟ . . . . یارو میگه: مت هستم، حش مت 😂😜 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ همه رو میبخشم بجز اونی که واسه تولد 5 سالگیم پارچ و لیوان آورده بود 😂 . . . . خدا ازت نگذره یهویی یادم اومد ☹️😂 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ نکشی مارو 😂😜 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من اگه ميتونستم از خودم چند تا كپى كنم يكى رو مى فرستادم بخوابه . . . . یكى رو مى فرستادم بخوابه يكى ديگه رو هم مى فرستادم كه فقط بخوابه 😂😜 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سه خانم امریکایی انگلیسی و ایرانی تصمیم می گیرن لباس چرم مشکی بپوشند و عکس العمل شوهرانشان را ببینند شوهر امریکایی : وای عزیزم تو زن رویاهای منی شوهر انگلیسی : خیلی خوشحالم از اینکه تورو دارم. شوهر ایرانی : شام چی داریم لواشک؟ 😂😜 درود بر دلاور مردان غیور سرزمین 😂 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مد شده به بچههاشون کلمهی «لطفا» یاد میدن ولی رو هیچ قسمت تربیتی دیگش کار نمیکنن . . . . امروز مامانه گفت: بازی بسه بریم خونه . . . . بچه ش گفت: مامان گوه نخور لطفا 😂 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو دهاتمون نمایش حضرت ابراهیم واسماعیل برگزار کردن من و بابام هم بازیگراش بودیم سر اون تیکه سربریدن کدخدا اومد ریش گرو گذاشت که بابام ول کرد 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خـدا شاهـده الان دست خـودم نیـست، بابام اینــا باهـاش رفتـن شهرستـان . . . . . . . . . حضرت سـلیمان در حال پیچوندن جاناتای برای ندادن قالیچه ی پرنده 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شما خیلی پشتکار دارید که میخواید از این شنبه شروع کنید . . . . . من گذاشتم سال رند بشه 😂 سال ۱۴۰۰ به امید خدا شروع میکنم 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ فکر میکردم دخترایی که میان خریدکفش پاشنه بلند میپوشن آرایششون در حد عروسه اسکولن . . . . . . وقتی فروشنده به اونا تخفیف داد به من نداد فهمیدم اسکول منم ✋😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ عقل که نداری ... فقط هیکل گنده کردی . . . . . جاناتای خطاب به رستم بعد از کشتن سهراب 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یکی اشتباهی زنگ زد گف آقای ایزدی چرا دیروز سرکار نیومدید؟ گفتم دوست نداشتم بیام . . . . . خلاصه آقای ایزدی اگه داری این پست رو می بینی، بدون که اخراج شدی 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختره رفته قصابی گفته : آقا جگر دارید ؟ قصاب گفته جگر سفید یا سیاه؟ دختره گفته رنگای دیگه ندارید ؟ . . . . . میگن قصاب پشم گوسفند و انداخته رو خودش فقط میگه بع بع 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پفک بسته ای هزار تومن، تازه نصفشم خالیه یه زمانی رو زمین پفک می دیدیم جفت پا می رفتیم روش که له بشه و کیف کنیم . . . . . . الان باید دو دستی از رو زمین برداریمش، پوفش کنیم ضد عفوني شه، بوسش کنیم، بذاریم دهنموت 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختره پست گذاشته: دلم برای یک نفر تنگ است نه میدانم نامش چیست و نه میدانم چه می کند حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم لبخندش را هم ندیده ام. فقط میدانم که باید باشد و نیست . . . . . خب مستقیم بگو یکی بیاد منو بگیره من شوهر میخام دیگه 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جشن اولین پی پی بدون کمک وخداحافظی با شیر میگیرن . . . . . . بعد یه بار واسم تولد گرفتند بابام گفت تولد همتونه،خواهر برادرام نوبتی اومدند شمع فوت کردند 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پسر عموم رفته تركيه عكس گذاشته راكى ميزنيم . . . . . شوهر عمم كامنت گذاشته دو پيك خوردى فكر ميكنى كى هستى كه راكى رو بزنى؟ خدايا مارو منقرض نكن 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بارم بابام تو ماشین سیگار دید بهم گفت مال کیه؟ . . . . . . گفتم راننده تاکسیه بود که لباسم بو سیگارشو میگرفت ایندفه سوار ماشین من شد سیگارش جا موند 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به بابام میگم 27سالم شده نمیخوای برام استین بالا بزنی 😂 . . . . . میگه: والا اگه کسی راضی بشه با تو ازدواج کنه استین که سهله با شورت میرم خواستگاری برات 😂😜 یعنی اینقد تو خونواده منو قبول دارن 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو کنسرت محمدرضا گلزار یارو خیلی جیغ و داد و عربده میزد گفتم مثل اینکه شما خیلی طرفدارشین . . . . . گفتم نه داد میزنم صداشو نشنوم 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دلم كمى مرگ ميخواهد . . . . . الكى مثلا من افسرده ام 😂 شمام بگين غلط كردى و بيا بغلم و اين حرفا 😂 ناموسا ضايع نكنيد 😂✌️
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻭﺍﺳﺶ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﺵ ﻋﮑﺲ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ اینستاگرام پایینش ﻧﻮﺷﺘﻪ . . . . . . ﯾﻪ ﺭﻭﺯِ ﺧﻮﺏ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭِ خووووب 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پادشاهی 2 شاهین گرفت آنها را به مربی پرندگان سپرد تا آموزش شکار ببینند اما یکی از آنها از روی شاخهای که نشسته بود پرواز نمیکرد پادشاه اعلام کرد هرکس شاهین را درمان کند پاداش خوبی میگیرد 😂 . . . . . کشاورزی موفق شد پادشاه از او پرسید: چگونه درمانش کردی؟ کشاورز گفت: شاخهای که به آن وابسته شده بود را بریدم و با کمی با روغنِ اویلا چربش کردم و در باکسنِ شاهین فرو کردم تا زین پس هرجا شاخه دید درجا بال بزند 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دوتا دختر کنارم تو تاکسی نشسته بودن یکیشون از دوسش پرسید: مدافعين حرم كيا هستن . . . . . دوستش هم خیلی جدی جواب داد: همونان كه يه چيز پشمالوى رنگى جلوی حرم دسشونه، ميزنن به آدم و ميگن خانوم برو جلو 😂😁😂😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﻣﯿﺮﻩ دکتر، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﯼ ﻫﻢ ﭼﺮﺑﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﻫﻢ ﻗﻨﺪ . . . . . . ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ: ﻣﺎﺩﺭﺟﻮﻥ ﯾﻪ ﮐﯿﺴﻪ ﺑﺮﻧﺞ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﻓﻘﻂ ﻋﺮﻭﺳﻢ ﻧﻔﻬﻤﻪ 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ گاهی وقتها تنها چیزی که احتیاج دارم . . . . . یه فنجون قهوه و یک میلیارد تومن پوله 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ لذتهای کوچک اولین باری که فرق دختر و پسرو فهمیدم بچه بودم با دختر همسایه دعوام شد . . . . . لگد زدم لای پاش دیدم هنوز داره دنبالم میکنه 😂 داشتم دیوونه میشدم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ از بس پست عاشقانه خوندم . . . . . . فکر میکنم یکی ولم کرده رفته وجدانن هر کی ولم کرده رفته بیاد گناه داررررم 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه روز مامانم یه طرحی اراعه داد هرکی دیرت ازخواب بیدار شه اون باید رخت خوابا رو جمع کنه . . . . . . الان نزدیک سه هفته هست که هیچ کس نخوابیده، راستی بابام تشنج کرد خواهرمم بستری توبخش روح و روان فقط منو مامانم موندیم خدا بهمون رحم کنه ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سوال امتحانی: وقتی انسان ها به طبیعت احترام نمیزارن و حیوانات نادر رو شکار میکنن ، میدونید چی میشه؟ . . . . . . جواب : ﻧﺎﺩﺭ خیلی ناراحت میشه 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پشت چراغ قرمز داشتم آهنگ جدیده ی شادمهر روگوش میدادم وسط آهنگ گفت مگه میشه همه برگشتن سمت من گفتن مگه داریم . . . . . باکیا تشکیل جمعیت دادیم شدیم هفتاد میلون نفر 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خارجی: شما چطور اختلاص میکنید ایرانی : اون پروژرو میبینی خارجی : من که چیزی نمیبینم ایرانی: قربون دهنت همین چهل میلیارد خرجش شده 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو دستشویی دانشگاه کاغذ زده بودن که اب قطع است . . . . . . یکی زیرش با عن نوشته بود دیگه دیره خییییییلی دیره 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پاندا میتونه تاریخ زایمان خودشو کنترل کنه و۳تا۵ ماه به تعویق بندازه . . . . . . اون وقت ما یه گوز رو نمیتونیم کنترل کنیم زارت آبرومون میره 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺬﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﮐﺘﺎﺏِ "" ﺟﻨﮓ ﻭ ﺻﻠﺢ "" ﺍﺛﺮ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥِ ﮐﻨﺖ ﻟﺌﻮﻥ ﺗﻮﻟﺴﺘﻮی بود . . . . . . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻧﺨﻮﻧﺪﻣﺸﺎ، ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﮐﺘﺎﺑﺨﻮﻧﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺧﻮﺭﺩ ﺗﻮ ﮐﻠﻪ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺳﺮﻡ ﺳﻮﺕ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ، کصافط کوچیکتر بنویس 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دوازده سالم بود پسره واس اولین بار تو خیابون بهم گفت شمارتو بده . . . . . منم از همه جا بی خبر در نهایت پاکی و صداقت شماره تلفن خونمو بهش دادم . . . . . الان چهار ساله که دنبالشن هنوز پیداش نکردن حیف شد جوون رعنایی بود ارسال شده توسط مهدیس
مردی مورچه ای دید که سنگ ریزها را روی هم میگذاشت پرسید ای مور چه میسازی . . . . گفت آپارتمان برا ننت این مورچه ها نکه کارشون سخته اعصاب ندارن 😂😁😂 ارسال شده توسط یاسمن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خانومی تعریف میکرد من و همسرم باهام بگو مگو کردیم از دست شوهرم ناراحت شدم و با سرعت از اتاق خارج شدم لباسم را از پشت گرفت و مانع خروجم شد در حالی که من اندوهگین و ناراحت بودم گفتم:از من دورشو نمیخوام حرفاتو گوش بدم سعی نکن منو راضی کنی بمونم من خیلی از دستت ناراحتم حتی نمیخوام صداتو بشنوم حتی یک کلمه پس خواهش میکنم ولم کن و هنگامی که سرم را به عقب برمیگردانم دیدم پیراهنم به دست گیره در گیر کرد و شوهرم در مکان خودش از خنده رودبر شده خدا هیچ کسو ضایع نکن 😂😁😂 ارسال شده توسط یاسمن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شب خانومه به شوهرش میگه منو چقدر دوست داری مرده میگه: ستاره هارو بشمار زن میگه:یعنی بی نهایت دوسم داری؟ میگه:نه بشمار خوابیت ببره اینقدر حرف نزنی 😂😜 ارسال شده توسط یاسمن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختر ساعت باباشو برده ساعت سازی ساعت فروش: به بابات بگو موتورش خرابه دختر میگه: بابای من موتور نداره 206داره . . . . . میگن ساعت فروش رفته تو ساعت هر یک ساعت یبار میاد بیرن میگه کوکوکو 😂😁😂 ارسال شده توسط یاسمن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رفتم تو google store ف...یلتر ش.کن دانلود کنم . . . . . نوشته این برنامه برای کشور شما ارائه نشده است 😂 یکی نیس بگه اخ اخمخ جز ما کی فیل..تر ش.کن میخواد 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ توی فضای مجازی مدافع حقوق همه چیز داریم خداروشکر. . . . . . یعنی الان مثلا شما بیای بگی گوه نخور، یه عده بهشون برمیخوره که مگه گوه چشه؟؟ چرا نباید گوه خورد؟ 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به مامانم میگم : لایک به غذات . . . . . میگه لایک تو هفت جدو آبادتو اون عمه هات 😂 نمک نشناس، حیف اون غذایی که واست میپزم فک کنم نباید شصتمو میگرفتم سمتش 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مامانم زنگ زده میگه کجایی؟ . . . . . گفتم تو پارک نشستم، چطور مگه!؟ گفت کنترل گم شده، پاشو ببین زیرت نیس 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ با داداشم یه جا دعوامون شد 10 نفره ریختند سرمون وسطش دیدم داداشم هم با اونا داره منو میزنه گفتم چته شهرام؟ 😂 . . . . . گفت اینجوری از یه خانواده 2 نفر کتک نمیخورن 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ وقتی گراهامبل تلفن را اختراع نمود یک چیزی عجیب دید . . . . . . سه تماس بی پاسخ از جاناتای 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اون دنیا ما هم میتونیم علیه اعضاى بدن حرف بزنیم؟ . . . . من واقعا از باکسنم بخاطر گشادى زیاد شکایت دارم تمام موفقیتاى منو نابود کرده 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بارم گوشیم از دستم افتاد رو لبتاپم LCD هردو شکستن . . . . . . برای اولین بار تو زندگیم با یه تیر دو نشون زده بودم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بچه هه تو کوچه میدوید باباش گف عزیزم خواهش میکنم کنار من راه برو . . . . . یادم افتاد بابا منم اینجور موقع ها میگفت گمشو بیا اینجا تا ماشین لهت نکرده 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ همسایمون با قربانی کردن گوسفند مخالفه، هرسال عید قربان میره از قصابی گوشت میخره . . . . . ایشالا که گوشتای قصابی اهدایی از خود گوسفندا باشه 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زن :یادته وقتی اومدی خواستگاریم بهت گفتم: واسه چی میخوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟ مرد :اره یادمه گفتم میخوام یکیو خوشبخت کنم زن :پس چرا نکردی؟ مرد :خوشبخت کردم دیگه زن :کیو؟؟؟؟ . . . . مرد :همون بدبختی که ممکن بود به جای من با تو ازدواج کنه 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زندگی متأهلی یعنی به همسرت مسیج بدی: ای عشق، خداوند نگهدار تو باشد . . . . . اونوقت جواب بگیری: یه بسته قارچ، آبلیمو، مرغ ، نون ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو تصادف میکنه بی هوش میشه میبرنش بیمارستان بعد از یه مدت به هوش میاد میگه : مثله اینکه تو بهشتم؟!؟ . . . . . زنش میگه : کوری نمیبینی نشستم کنارت !؟ 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ موقع خواب شوهر : گوشیارو کجا گذاشتی ؟ زن : بالا سرت شوهر : چرا بالا سر خودت نذاشتی ؟ زن : چونکه سرطانزاست . . . . یعنی عشق میچکه 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺯﻥ: ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺩﻭﺳﻢ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﻣﺮﺩ: ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻥ: ﺑﻬﻢ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻦ ﻣﺮﺩ: ﭼﻄﻮﺭﯼ؟ ﺯﻥ: ﺑﺮﻭ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺷﯿﺮ ﺑﺠﻨﮓ ﻣﺮﺩ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﻦ ﺍﮔﻪ ﺑﺎ ﺷﯿﺮ ﺑﺠﻨﮕﻢ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺗﯿﮑﻪ ﺗﯿﮑﻪﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭه ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﮕﻮ ﺯﻥ: ﺭﻣﺰ ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺭﻭ ﺑﺪﻩ ﻣﺮﺩ: ﮐﻮ؟ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺷﯿﺮ بی همه چیز؟ 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختره کامنت گذاشته : من دزد شوهرم. خانمها حواستون باشه و گرنه شوهراتونو میدزدم حالا جواب خانمهای همیشه در صحنه . . . . ـ نه بابا ترسیدیم خب بیا شوهر من پیشکش ـ خدا خیرت بده تا حالا کجا بودی ـ چه خوب تو اسمونها دنبالت میگشتم رو زمین پیدات کردم ـ ببین من شماره 2 هستم. شوهرم ساعت 6 خونس دیر نکنیا 😂😜 ـ یه پولی هم دستی بهت میدم فقط بجنب ـ کجایی ؟ با اژانس برات بفرستمش ـ شوهر منو بذار تو اولویت ـ ببر ولی دیگه پس نمیگیرما ـ من شماره 2ام کجایی پس. با اژانس بیا پولشو حساب میکنم خودم 😂😁😂😂 ـ وا!!!!خانم شوهر من که الان رسید خونه. چرا الکی روحیه میدی خدا ازت نگذره خوشحالی منو نمیتونی ببینی ـ من شماره 2 هستم. شوهرم داره شام میخوره ها هنوز نرسیدی 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شوهر : خانوم ! غذا آمادس ؟ همسر : هنوز نه باید یه کمی صبر کنی شوهر : پس من میرم بیرون یه چیزی میخورم و برمیگردم همسر : لطفا فقط ۵ دقیقه صبر کن شوهر : یعنی غذا ۵ دقیق دیگه آمادس؟!؟ همسر : نه دیگه ! من ۵ دقیقه دیگه آماده میشم بریم بیرون 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس
شوهر: زنگ بزن آمبولانس، حمله قلبیه زن: (گوشی شوهرش رو میگیره) زود باش رمز موبایلت رو بگو . . . . شوهر: ولش کن نمیخواد، احساس میکنم الان بهترم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ حال و روز این روزهاے شاخای اینستا 😂 . . . . . مامان بہ خدا اگه لباس فرممو تنگ و چسب نکنی من مدرسہ نمیرم 😂️😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﮐﻼ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺗﻮ زندگیم ﺭﻳﺎﺿﻲ ﻡ ﺭﻭ 20 ﺷﺪﻡ . . . . ﺑﻌﺪ ﺑﻐﻞﺩﺳﺘﯿﻢ ﺑﺮﮔﻤﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺩ ﭘﯿﺶ ﻣﻌﻠﻢ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﻨﻮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﺶ ﻧﻤﺮﻩ ﺩﺍﺩﯾﺪ ﻣﻌﻠﻢ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻌﻠﻪ ﻭ ﺯﺩ 2 ﻧﻤﺮﻩ ﺍﺯﻡ ﮐﻢ ﮐﺮﺩ 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو راهپیمای یه دختر پرچم ایرانو با ماژیک کشیده بود رو صورتش پریدم پرچم رو بوس کنم با کیفش کوبید تو ملاجم!؟!؟ ایا این بود احترام به پرچم !؟ 😂 ایا چنین برخوردی با یک شخص وطن پرست صحیح است!؟ 😂 مرگ بر امریکا 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بارم بابام کنتور گاز رو دستکاری کرد . . . . . روزی ١٣٠٠ تومن اداره گاز باید به ما پول میداد 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه صابون نمیزارن تو دسشوییِ پادگان دستمون رو بشوریم بعد میگن سرباز زینت کشور است 😂 . . . . زینتِ کشور دستش عنی باید باشه؟ 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اوایل جنگ بود، زن به شوهرش میگه باید بری کولر بخری، میره تعاونی بهش میگن باید سه ماه بری جبهه طرف میره جبهه اسیر میشه بهش میگن چه پیامی برای خانوادت داری؟ . . . . . میگه: فقط به گل نسا بگید خنک شدى عَن خانوم؟؟؟😂 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شاش قبل از خواب موجب ارامش شاش بعد ازخواب موجب سرحالی . . . . پس همواره بشاش ب این زندگی تا شاد زندگی کنی مثانه تان پرشاش...زندگی تان بشاش 😂 بخند ولی کپی نکنی ک اگه برسه ب مش کاظم شاشیدن رو حرام اعلام میکنه 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ آبادانیه می ره کارخانه چوب بری استخدام بشه، آقاهه می پرسه: سابقه ای تو کار چوب بری داره؟ آبادانیه می گه: من می تونم درختای گردو به قطر یک متر رو در مدت 10 ثانیه با تبر قطع کنم آقاهه خیلی تحت تاثیر قرار می گیره، می گه: این همه تجربه رو از کجا آوردی؟ آبادانیه می گه: از کویر لوت آقاهه می گه: مرد حسابی! کویر لوت درخت گردوش کجا بود؟!؟ می گه: پس فکر کردی واسه چی دیگه اونجا درخت گردو پیدا نمی شه؟ 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو مترو يِ دختره جلوم نشسته بود اول تو چُرت بود بعدبلند شد ساندويچ شو از کیفش درآورد و خورد بعدگلابي خورد بعد آب خورد آخرشم نخ دندون كشيد . . . . منتظر بودم لخت شه ي دوش هم بگيره که دیگه پیاده شد 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جملۀ سردر دانشگاه آکسفورد: آینده مکانی نیست که به آنجا میرویم، جاییست که به وجود می آوریم. راه هایی که به آینده ختم میشوند، بافتنی نیستند بلکه ساختنی هستند 😂 جملۀ سردر دانشگاه صنعتی شریف: خواهرم حجابت را و برادرم نگاهت را حفظ کن! 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ روال دعوا تو مدرسه تو دهه شصت به این شکل بود که اول همو مث سگ میزدیم ، ناظم میومد جدامون می کرد 😂 بعد تک تک هممونو مث سگ میزد ما ناظمه رو جدا می کردیم 😂 بعد زنگ میزد بابامون میومد باباهه هم مث سگ میزدمون ناظمه جدامون می کرد 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خدایی اینا چه اسماییه که این رپرا میزارن 😂 امین فلاکت احسان کثافت آرمین خباثت کامران وقاحت آرش شقاوت سینا رذالت جمشید جرخورده از ماتحت به خودشونم میگن هنرمند 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زیاد از تنهایی ناراحت نباشید روزی میرسه که یکی وارد زندگیت میشه . . . . . و تو موقع ریدن هم مجبوری گوشی رو با خودت ببری تو دستشوئی 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این ماجرا کاملا واقعی است گفتم : مادر گفت : جانم گفتم : درد دارم گفت : بجانم گفتم : خسته ام گفت : پریشانم گفتم : گرسنه ام گفت : بخور از سهم نانم گفتم : کجا بخوابم گفت : روى چشمانم . . . . گفتم : پارچ آب برگشت رو فرش گفت : اى خدا ذلیلت کنه ، بمیرى راحت بشم از دست 😂😁😂😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ از طرف ميپرسند چرا كوچه شما آسفالت نشده؟ 😂 . . . . ميگه: بسم الله الرحمن الرحيم، باسلام خدمت بينندگان عزيز و پرسنل محترم شهرداري و مقامات قضایی و انتظامی و ریاست جمهوری و خانواده محترم شهدا و مفقودین و ايثارگران عزیز، تمامی پرسنل زحمتکش صدا و سیما، شما خبرنگاران گرامی و همه برادران بسیجی، مسولان شورای شهر و شورای این محلهٔ قشنگ و شهید پرور، عرضم به حضور شما من مال اين كوچه نيستم 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ . . . . . ﺑﻨﺪ ﮐﻔﺸﻬﺎ ﮐﻪ ﺗﺎ ﯾﮏ ﻭﺟﺐ ﺯﯾﺮ ﺷﮑﻢ،ﺩﻭﺭ ﭘﺎ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ مانتو ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻟﺒﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﺎ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ لنز را در میارن گن را در میارن ﻣﮋﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﮑَﻨﻨﺪ ناﺧﻦ ﻫﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺷﯿﺮ ﭘﺎﮐﻦ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﯾﻨﺪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭ ﮐﻤﺪ ﺟﺎﺳﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻨـــــــــــــــﺪ . . . . . ﭘﺴﺮﻫﺎ: ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﻮﺷﻨﺪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻨـــــــــــــــــــــــــﺪ . . . . ازاتاق فرمان اشاره کردن شلوارکم نميپوشن، ميخوابن 😂😁😂😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ نگاه به نامحرم حرام است مگر اینکه لامصب خیلی خوشگل باشد . . . . . . . آیت الله هردمبیلی 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮﺗﻮﻥ ﺩﻋﻮﺍﺗﻮﻥ ﻣﯿﺸﻪ ﺳﺮﯾﻊ ﻧﯿﺎﯾﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺰﻧﯿﺪ single ﯾﮑﻢ ﺟﻨﺒﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻦ ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﯿﺎﻡ ﺑﺰﻧﻢ yatim😂 . . . . . ﺣﺠﺎﺑﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻦ 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ روی بسته های خوراکی، جای اینکه بنویسن: از اینجا باز شود . . . . . . باید بنویسن "اگه تونستی از اینجا باز کن" 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شما چجوري زرشك پلو رو با مرغ ميخورين؟!؟ . . . . . . من به يه مرغ گفتم بیا باهم زرشك پلو بخوريم اصلا متوجه نميشد چي ميگم 😂☹️ ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ چگونه آزار دهنده باشیم؟ 😂✌️ . . . . . . وقتی کسی خونه نیست صدای تلویزیون رو تا آخر ببرین بالا و بعد خاموشش کنید تا وقتی یکی تلویزیون رو روشن کرد دچارِ ریزِشِ پشم بِشه 😂✋️😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ حیف نون نامزده شو دعوت میکنه به احترام نامزدش مرغ خونشونو سر میبره و سرخ می کنه میاره سر سفره دختره میگه عزیزم چرا زحمت کشیدی؟؟ 😂 . . . . . حیف نون میگه چه زحمتی؟ 3تاشو سگ خورده یکیشم تو بخور 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شیطان هرکاری کرد آدم سیب نخورد . . . . . رو کرد به حوا گفت بخور واسه پوستت خوبه 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺩﯾروز ﺭﻓﺘﻢ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﮏ ﭘﻮﻝ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺩﮐﻤﻪ ﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺯﺩﻡ ﻋﮑﺲ ﯾﻪ ﻗﺒﺮ ﺭﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﯼ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﮏ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﺭﯾﯿﺲ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﯿﮕﻢ : ﺁﺧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻭﺿﻌﯿﻪ!!! ﻋﮑﺲ ﻗﺒﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺭﻭ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﮏ . . . . . ﻣﯿﮕﻪ: ﻣﻨﻈﻮﺭ عابر بانک اینه وقتی پول توحسابت نیست از سرقبرت بیارم...؟؟ عابربانکا چه فهمیده شدن 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ حموم رفتن زمان ما: میرفتیم تو حموم یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود یه عر میزدیم از سوزش، مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر بعد با اون صابون زرد گنده ها که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون، تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو که انگار داعش به شپشا حمله کرده، بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود دو لایه از پوستمونو بر میداشتن، فک میکردن چرکه باز ادامه میدادن بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن، یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم، میگفتن: ببین چه راحت خوابیده 😂😁😂 ارسال شده توسط لیلی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ توی همه کشورهای دنیا دختر با یه نگاه بهت میفهمونه که عاشقت شده اما توی ایران دخترا تو خیابون یه جوری نگات می کنن و با هم پچ پچ می کنن و میخندن که، نمیفهمی خوشگلی , زیپ شلوارت بازه , سوراخ دماغت پره , خشتکت پارست 😂😜 ارسال شده توسط لیلی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختره کلا ۱۸ کیلو وزنشه پست گذاشته خیلیا آرزو دارن هیکل منو داشته باشن آخه …. یکی نیست بهش بگه تو همینجوری بری بانک کشاورزی بهت وام خشکسالی تعلق میگیره والا به خدا 😂😜 ارسال شده توسط لیلی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ واسه شتر و گاو و الاغ و هر جکو جونوری داره کشتی میسازه…واسه من یه قایقم نمیخره . . . . . . پسر نوح در حال دردو دل با جاناتای 😂😁😂😂 ارسال شده توسط لیلی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اعتراف میکنم دیروز دو ساعت برقمون قطع شد گوشیمم شارژ نداشت . . . . تو این دوساعت چیزای زیادی فهمیدم فهمیدم یه هفتس داریم خونه رو نقاشی میکنیم داداش بزرگم ۲ ساله ازدواج کرده بابام چهار ماهه بازنشسته شده خواهر کوچیکم کنکور قبول شده و جالتر اینکه یه برادرزاده ۵ ماهه دارم که اسمشو رامین گذاشتن 😂😜 ارسال شده توسط لیلی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ توی عربستان وقتی هوا دو نفره است هیچ کار خاصی نمیکنن منتظر میشن هوا پنج نفره بشه تا با همسرشون برن بیرون 😂😜 ارسال شده توسط لیلی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ازدواج: یعنی یه غلطی میکنیم که بعدش هر غلطی میکنیم نمیتونیم هیچ غلطی بکنیم جمله سنگینی بود یه صلوات عنایت بفرمائید 😂 ارسال شده توسط لیلی
جعفر میگن قشنگترین فانتزیت چیه ؟ . . . . . میگه يه حالی میده رو پله برقی بگووووزیی پشت سریت نه راه پیش داره نه راه پس فقط باید بوو کنه 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مورد داشتیم طرف تو دبی سوار تاکسی شده موقع رسیدن نمیدونسته چجوری عربی بگه پیاده میشم . . . . . زده رو شونه راننده گفته: داداش… صدق الله العلی العظیم 😂😁😂😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بعد دو ساعت رفتم گوشیمو از شارژ دربیارم دیدم گوشی بابام تو شارژه، میگم چرا گوشیمو کندی؟ . . . . . گفت: فرض کن شارژر رو بد زده بودی، الان فهمیدی شارژ نشده 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ يارو تو جبهه بی سيم ميزنه، ميگه . . . . . من 5000 عراقی دستگیر کردم بیایید ميگن: خودت بيار ميگه : نه شما بياين اينا نميذارن من بيام 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به یارو ميگن: همسایه ات داره تو باغت زنتو می بوسه . . . . . . ميگه: بااااابااااا انقد بزرگش نكنيد ، بااااغ كدومه؟؟؟ چهارتا درخته ، حالا انقد بگید تا یارانمو قطع كنن 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ معلم روستا از بچه ها عکس گرفت و گفت: ببينيد چقدر قشنگه چند سال بعد ميگيد: اين حسنه که دکتر شده اين علي که مهندس شده اين قربون که هيچ گهي نشد قربون از ته کلاس داد زد . . . . . . اينم آقا معلمه. ريدم تو روحش، مرده 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بچه: بابا آدمها چه جوری بوجود اومدن؟ پدر: اول میمون بودن بعد به مرور دمشون اوفتاد چهرشون عوض شد آدم شدن 😂 . . . . بچه: مامان آدما چه جوری بوجود اومدن؟ مادر: خداوند انسان رو آفرید و از روح خودش در اونا دمید شدن آدم 😂 بچه: ولی بابا میگفت 😂 . . . . . مادر: خب بابات در مورد فامیلای خودش توضیح داده منم در مورد فامیلای خودم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به جفر میگن: اگه انگلیسی بخوای به کسی بگی بیا اینجا چی میگی؟ جفر میگه : کام هیر میگن آفرین چه خوب بلدی میگن اگه بخوای بگی برو اونجا چی میگی؟ میگه : اول خودم میرم اونجا بعد میگم کام هیر 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو ميره ، حرم امام رضا نامه مي نويسه . . . . يا امام رضا به من ماشين بده، خونه بده ، پول و ثروت بده، بچه هامو سروسامون بده، بعد بميرم از حرم که ميره بيرون تصادف ميکنه درحال مردن ميگه: يا امام رضا داری از آخر ميخونی 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به یارو ﻣﯿﮕﻦ: پسرت ﺣﺸﯿﺶ ﻣﯿﮑﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ: ﺣﺸﯿﺶ ﭼﯿﻪ ﻣﯿﮕﻦ: ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯾﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮑﺸﻪ ﻣﯿﺮﻩ ﻓﻀﺎ . . . . . ﺷﺐ ﭘﺴﺮﺵ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ، ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﮐﺒﺮ ﺣﺸﯿﺶ ﻣﯿﮑﺸﯽ؟ ﭘﺴﺮﺵ ﻣﯿﮕﻪ: ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﮕﻪ؟ میگه: ﺧﻔﻪ ﺷﻮ، ﺗﻮ ﻓﻀﺎ ﺩﯾﺪﻧﺖ 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بچه جفر ازش میپرسه: بابا چرا فقط برای ما جوک میسازن؟ 😂 جعفر میگه : اون قابلمه رو بده تا بهت بگم ☹️ بعد میزنه ته قابلمه : تق تق تق تق تق 😂 . . . . بچه داد میزنه : کیه !؟ 😂 جفر میگه : فهمیدی چرا ؟ 😂 حالا قابلمه رو بگیر من برم در و باز کنم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ظهر از باشگاه جنازه رسیدم خونه ولو شدم رو مبل داداش کوچیکم برام یه لیوان آب سرد آورد گفتم: به به. تو که از این کارا بلد نبودی. عجیبه . . . . . برگشته میگه: معلم دینیمون امروز گفت هرکس یه سگ تشنه رو هم سیراب کنه میره بهشت فردا دارم میرم مدرسشون 😂 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو تو مراسم ختم میره به صاحب عزا کمک کنه مُرده رو بشورن صاحب عزا میگه: شما میترسین زحمت نکشین . . . . . یارو میگه نه بابا این سگ کی باشه که ازش بترسم 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خواستم بحث زن گرفتنو باز کنم: به مامانم میگم بزرگترین آرزوت برای من چیه؟ . . . . . میگه اون گوشیت بسوزه 😂😁😂 قبلانا میگفتن عروسیت 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ آیا میدانید کوتاهترین جنگ در سال ۱۸۹۶ بین زانزیبار و انگلستان که ۳۸ دقیقه طول کشید؟؟؟!!!؟ . . . . . . . . فک کنم رفتن لب مرز به هم فحش دادن برگشتن اومدن 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بار بچه که بودم دلم بستنى قیفى میخواست گریه کردم نشستم وسط خیابون . . . . . . . ننم مثل دیوید بکهام سانترم کرد تو جوب، دیگه آدم شدم 😂😜 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دیروز داییم بهم گفت رفتی خدمت اومدی من و بابا و مامانت یه برنامه هایی واست داریم گفتم برنامه هاتونو عوض کنید، من یکی زن بگیر نیستم . . . . . دایی: برو بابا بنایی داریم... باید آجر بندازی بالا 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ با این وضعی که من میبینم چند سال دیگه دو تا پسر دارن حرف میزنن رضا : علی جون ابرو هاتو خیلی ناز برداشتی علی : قربونت برم الهی ، پیش همون آقا کریم رفتم رضا : کریم ،کدوم کریم ؟ علی: بابا کریم بلونده . همون آرایشگره که موهاشو مش استخونی میکنه دو تا دختر دارن حرف میزنن ژیلا : مرجان به اون سیبیل زنونت قسم وقتی لیلا اسمتو آورد می خواستم با چاقودسته شاخیه دو تیکه اش کنم مرجان : ای ول بابا خیلی خانومی ، ولی ولش کن اینها مرام ندارن . سگو نباس با چاقو زد 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ هوشمندانه ترین اسم کالا همون ایزی لایف باید باشه زندگی آسون . . . . . وسط یه جلسه مهم کاری در حالی که به چشمای طرف زل زدی میرینی تو خودت خیالتم نیست 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ غضنفر داشت گشاد گشاد راه ميرفت، دو تا پزشک متخصص، از پشت ميبيننش و با هم شرط بندي ميكنن در مورد علت گشاد راه رفتنش ميرن جلو و ميگن: ما دو تا پزشك متخصص هستيم، من تشخيص دادم كه شما بعلت داشتن فتق اينجوري راه ميری و اين دوستم ميگه: شما بعلت داشتن بواسير هستش كه اينجوري راه ميري ميشه بگيد كه كدوممون درست تشخيص داديم؟ 😂 . . . . . . غضنفر ميگه: ۳ تامون اشتباه كرديم دکتره با تعجب میگه چرا 3تامون؟؟ غضنفر میگه خودم هم فكر كردم ميخوام بگوزم، اما ریدم 😂😁😂
@~@~@~@~@~@ دیشب، داشتم ميخوابيدم که يهو يه پشه اومد صاف نشست رو دماغم يه نيگا بهش انداختمو گفتم : سلام *aahay* گفت : عليک *ajibeh* گفتم : چيه؟ *Aya* گفت: ميخوام نيشت بزنم *are_are* گفتم : بيخيال ... اين دفه رو کوتا بيا *narahat* گفت: تو بميري راه نداره گشنمه *khoraki* گفتم : الان ميتونم با مشتم لهت کنم *ajibeh* گفت : خودتم ميدوني که تا بياي بزني جا خالي دادمو مشتت ميخوره وسط دماغت *khandidan* به نظر حرفش منطقي ميومد گفتم : خيلي پستي *odafez* ي دفه آهي بلند از ته دلش کشيد و ساکت شد گفتم چي شد؟؟ گفت : حاضري ؟ *jar_o_bahs* گفتم: تا جوابمو ندي نميذارم بزني *dava_kotak* وقتي اصرارمو ديد . دستمو گرفت و گفت : دنبالم بيا گفتم کجا؟؟؟ *Aya* گفت: مگه نميخاي جواب سوالتو بدوني ؟پس هيچ نگوو و دنبالم بيا *ver_ver* از جام بلند شدم و باهمديگه راه افتاديم و رفتيم رفتيم و بازهم رفتيم گفت: هنوزم اصرار داري بدوني يا همينجا کارو تموم کنم ؟؟ *montazer* گفتم : اينهمه راه اومدم تا جواب سوالمو بگيرم ... بريم *talab* يهو يه لبخند زد و با دست زد به پشتم و گفت: اين پشتکارته که منو کشته *malos* راستش از شما چه پنهون ،يه جورايي ازش خوشم اومده بود *hir_hir* به اين فکر ميکردم که اونقدا هم بچه بدي نيس *labkhand* تو اين فکرا بودم که يهو گفت : آهاااي پسر رسيديم *baaaale* گفتم : خب *ajibeh* گفت :خب که خب گفتم : زهر مااار ..پس جواب سوالم چي شد؟؟ *talab* يهو ديدم اشک تو چشماش حلقه زد و سرشو انداخت پايين *gerye* گفتم :چيه ؟ *haaaan* گفت : اين سوراخو که ميبيني توش زنو بچم زندگي ميکنه اونشبي که يه پيف پاف خالي کردي تو اتاقت يادت مياد ، لعنتي؟؟ *gerye* گفتم : آرره .چطور ؟؟ *ajibeh* گفت: زن من اونشب اومده بود تو اتاقت . ولي توئه بی معرفت با اون زهرماري که به خوردش دادي اونو افليج کردي . الان من موندم و70،80 تا بچه قد و نيم قد و يه زن افليج *gerye* اونم به اين خاطرکه توئه لعنتي حاضر نبودي يه چيکه از اون خونتو به ما بدی *bi asab* سکوت سنگيني بينمون برقرار شد *narahat* بغضي تلخ داشت گلومو فشار ميداد . راسشو بخوايد ديگه طاقت نيووردمو زدم زير گريه *gerye_kharaki* از فرداي اونشب ما باهم شديم عين دوتا دوست خوب هرشب مياد پيشمو تا دلش ميخاد ميذارم خون بخوره راستش خودش حد و حدودشو ميدونه و هيچوقت سواستفاده نميکنه حال زنشم خدارو شکر روز به روز داره بهتر و بهتر ميشه تا اينکه ديشب ديدم دوتايي با زنش که يه عصا زير بغلش داشت اومدن پيشم جاي همگي خالي دوتاييشون نشستن رو دماغم و گفتن : بزنيم ؟؟ منم خنديدمو گفتم : هرچقد دلتون ميخايد بزنيد .خوش باشيد *bazi_bazi* . . . . . . . . . . . يعني تا آخر نشستي خوندي؟؟؟؟؟؟؟ واقعاکه آدم انقدر بيكار؟؟؟ حتماً لیسانس هم داری یعنی کار دیگه ای نداری جدن ؟؟؟ اشکال نداره خودمم تا آخرش خوندم بیکاریم اخه @~@~@~@~@~@
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم