* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
بانوی کوچک رنج کشیده ام
شنیدم که در صحرای کربلا حیران بودی
و می دویدی روی خار ها
اخر مگر تو چند سالت بود
که به چشم ببینی مرگ عزیزانت را
عزیز سه ساله ی حسین
فقط اینا را نشنیده ام
شنیده هم که دختر یزید را خار کردی
مرحبا
و
اینکه سر بریده ی پدر را طلب کردی
چه حسی داشت بوسیدن لب خونین پدر سر جدا
چه گونه صبر کردی
به نبودن اصغر و اکبر
می دانم که هنوز هم منتظر عموی با وفایت هستی
عباس سرش برود قولش نمی رود
ببین نشسته بیرون خرابه در انتظارت
می داند که تو اهل خرابه ماندن نیستی
منتظرت هست تا با خودش ببرد
هر چی که باشد پیش عمو جایت امن هست
بانو
به اینکه خرابه شد منزل گهت غم مخور
به اینکه دلت را شکستند غم مخور
به اینکه تنهایت گذاشتند غم مخور
پا همچنان دل و دینمان را فدایت می کنیم
همچنان دلمان برای ضریح نوچک می تپد
همچنان طلب زیارت از نزدیکت را داریم
بانو نگاهمان کن
ما همچنان به نگاه گرم تو محتاجیم
طلبمان که
ما همچنان به زیارت تو مشتاقیم
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
سالروز
شهادت طفل سه ساله ی حسین حضرت رقیه تسلیت باد
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
در سوگ جانان | قسمت اول ◄ در سوگ جانان | قسمت دوم ◄ در سوگ جانان | قسمت سوم ◄ در سوگ جانان | قسمت چهارم ◄ در سوگ جانان | قسمت پنجم ◄ در سوگ جانان | قسمت ششم ◄