یکی از تفریحات کوروش کبیر و حسین پناهی و خسرو شکیبایی تو اون دنیا اینه که . . . . . . . هروز اینترنت رو چک میکنن، ببینن که تازگیا خودشون جمله جدیدی گفتن یا نه ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ روز خواستگاری ـ خب آقا داماد چیا دارن؟؟؟ ـ بیکار ـ اینجوری که نمیشه ـ ولی دخترتون و خیلی دوست دارن ـ از کجا معلومه؟؟ ـ پسرم، پاشو خودتو از تراس پرت کن آقا ببینن ^_^ پسر: بوووووووووووف حضار: مبارکه :| ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شما هم یادتون میاد کارتون فوتبالیستا رو می دیدیم اگه نیوتون این کارتون رو می دید نظرش درمورد جاذبه عوض می شد @_@ سوباسا می پرید خاطرات بچگیش تا زمان مرگش رو یادش میومد بعد تازه سقوط می کرد -_- ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سوسک ها پس از تماس مستقیم با انسان سریعا به گوشه ای رفته و خود را تمیز می کنند ●_0 . . . . . . میشه یکی بگه دردناک ترین راه مردن چیه 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو یه جمعی دور هم نشسته بودیم ... بابام ازم پرسید برو ب جهنم ب انگلیسی چی میشه ؟!؟ گفتم Go To Hell ی دفه ای محکم زد تو پس کلم جوری ک چشام مث زردالو از حدقه زد بیرون -__- بعدش داد زد: گوه تو حلق خودت بیشعور نفهم ! بلد نیستی بگو بلد نیستم دیگه ^__^ من :| ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﻣﮑﺎﺭﻡ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩ: ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﯿﻔﻮﻥ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ . . . . . ﭼﻮﻥ ﺁﻥ ﺻﺪﺍ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﻓﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﻧﻮﺑﺖِ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻪ 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شما به یه دختر بگو برو از طبیعت عکس بگیر . . . . بازم یجوری عکس میگیره که ناخنای لاک زده معلوم باشن 😂 تازه یکشون بود از برگ رو درخت عکس گرفته ولی لاک انگشت پاش معلوم بود 😂 حالا چجوری ؟ بماند 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من یه بار تو 16 سالگی عاشق شدم بابا دختره فهمید دیگه نمی ذاشت دخترش بیاد بیرون یه روز تیپ زدم به موهام ژل زدم رفتم در خونشون باباش اومد گفت چیه ؟؟ 😂 گفتم دخترتو می خوام اومدم خاستگاریش گفت یه لحظه واسا الان میام 😂 رفت با یه توپ پلاستیکی برگشت گفت بیا عمو جون بگیر برو دنبال بازیت ینی رید به عشقم با این حرکتش بزرگترین شکست عشقی زندگیم بود 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﺮﺩﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻳﺎﺭ ﻏﺮﺑﺖ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﻣﻨﻄﻖ ﺑﻴﺎﻣﻮﺯﺩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ؟ ﺍﺯ ﻣﻨﻄﻖ ﭼﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻲ؟ ﭘﺴﺮ: ﺑﺮ ﻓﺮﺽ ﻣﺜﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﻱ ﺍﻳﻦ ﺻﻨﺪﻟﻲ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻳﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺻﻨﺪﻟﻲ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﺩﺭﻭﺍﻗﻊ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻳﺪ ﭘﺪﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪﻱ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﻓﺮﻧﮓ ﺭﻓﺘﻨﺖ ﻣﻲ ﺁﻣﺪﻱ ﺗﺎ ﺧﻮﺩ ﺁﻣﻮﺯﮔﺎﺭﺕ ﺷﻮﻡ ، ﺑﺮ ﻓﺮﺽ ﻣﺜﺎﻝ ﺗﻮ ﻣﺮﻍ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﻱ، ﻣﺮﻍ ﻣﮕﺲ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩ، ﻣﮕﺲ ﮔﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺗﻮ ﮔوه میخوری 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ الان به نظرم مداحا نشستن دارن با آهنگای حامد همایون مرثیه میسازن مردم کوفه بجوشید... بخروشید که در کوچه یزید است از شما شمر ستمکار بعید است 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من برآورد کردم با سی ملیونم میشه زن گرفت ولی فقط میشه گرفت دیگه بعدش هیچ گهی نمیشه خورد 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بار بچگیا از چند نفر کتک خوردم بهشون گفتم جراتشو دارین همینجا وایستین تا برگردم 😂 . . . . . یه ساعت دیگه برگشتم ببینم رفتند یا نه، دوباره کتکم زدن 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ موزیک روی شافل بود . . . . . . گریه کن از قمیشی پلی شد داشتم گریه میکردم که آهنگ تموم شد و گریه نکن از ابی اومد اسكل کردین مارو 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بچه كه بودم ، باور کرده بودم مجریای برنامه کودک مارو میبینن تا این که یه بار پسرعموم رفت جلو تلویزیون شلوارشو کشید پایین گفت ببین اگه میدید الان یه چیزی میگفت ديگه 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بار از فشار دسشویی داشتم میترکیدم تارسیدم خونه پریدم توی توالت وشروع کردم به باز کردن دکمه های پیرهنم به دکمه ی آخر که رسیدم یادم افتاد نباید پیرهنمو دربیارم هیچی دیگه انقد خندیدم ریدم تو شلوارم 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بار رفتم وسط پدر مادرم بخوابم بابام گفت چه گهی میخوری؟ گفتم همه بچه ها این کارو می کنن گفت آره ولی نه تو سن 30 سالگی گمشو بیرون نکبت 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو خیابون ماشینه آدرس پرسید گفتم دنبالم بیا. بعد کلا یادم رفت پشت سرمه . . . . . رسیدم دم خونه ماشینو پارک کردم یارو گفت داداش چیکار کنم؟ بیام بالا؟ 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بار بابام گفت من قوی ترم یا تو؟ گفتم تو دستشو گذاشت رو شونم، گفت حالا کی؟ گفتم تو دو تا دستش رو گذاشت گفت حالا؟ گفتم من ترسیدم بره رو کولم 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ انقدر گفتید گداها مایه دارن که یه دختر هست تو مترو همش گدایی می کنه یه ماهه دارم رو مخش کار می کنم مخشو بزنم ولی هی میگه به منه بدبخت کمک کن 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به مامانم گفتم من فیلم ترسناک دیدم شب بیام پیشت بخوابم؟ . . . . گفت من همسن تو بودم دوتا بچه داشتم نمیدونم چه ربطی داشت به حرف من انگار من اجاقم کوره 😂😜
خانمها چطور نیمرو درست میکنن؟ ماهیتابه را میزارن رو گاز توی ماهیتابه روغن میریزن اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن 😂😜 آقایون چطور نیمرو درست میکنن؟ توی کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میکنن ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن توی ماهیتابه روغن میریزن توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن چند تا فحش میدن دنبال کبریت میگردن با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد ) ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن تخم مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن چند تا فحش میدن و لباس میپوشن میرن سراغ بقالی سر کوچه و ۲۰ تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن تلویزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند میکنن روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن تخم مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن دنبال نمکدون میگردن نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن دنبال کیسهء نمک میگردن و بلاخره پیداش میکنن نمکدون رو پر از نمک میکنن صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون نمکدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن بوی سوختگی رو استشمام میکنن و میدون توی آشپزخونه چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون سریع برمیگردن توی آشپزخونه تخم مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن ماهیتابه رو میندازن توی سینک دنبال ظرفهای مسی میگردن قابلمهء مسی رو روی اجاق گازمیذارن و توش روغن و تخم مرغمیریزن چند دقیقه به تخم مرغها زلمیزنن یاد نمک میفتن و میرن نمکدون رو از کنار تلویزیون برمیدارن چند ثانیه فوتبال تماشا میکنن یاد غذا میفتن و میدون تویآشپزخونه روی باقیماندهء تخم مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن چند تا فحش میدن و بلند میشن نمکدون شکسته رو توی سطل میندازن قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میکنن چند تا فحش میدن و انگشتهاشون که سوخته رو زیر آب میگیرن با یه پارچهء تنظیف قابلمه رو برمیدارن پارچه رو که توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میکنن نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن ودوباره چند تا فحش میدن ارسال شده توسط سارا ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بچه با نقاشی اش پیش پدرش رفت بچه: بابا نقاشیم قشنگه باباش: چی کشیدی؟ بچه: گاوه داره علف میخوره باباش: علف کجاست؟ بچه: گاوه خوردش باباش: گاوه کو ؟ . . . . . علف خورد و رفت 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ لپ تاپ رو پامه دارم باهاش کار می کنم بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت روشنه؟ . . . . . میگم نه، رو زمین داشت گریه می کرد گذاشتمش رو پاهام آروم بگیره بعد بهش میگم کاری داری باهاش؟ میگه نه، صدای گریه ش تا تو اتاق من میومد اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دوستم یه پسر ۶ساله داره میگه شک ندارم آرایشگر میشه، گفتم یعنی اینقدر علاقه داره؟!؟ . . . . میگه نه، به حرف همه گوش میده ولی کاری که دوست داره انجام میده 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ باستان شناسان در کاوشهای اخیری که در شهر سوخته انجام دادند . . . . . یک دست نوشته پیدا کردند که پس از ترجمه به این متن رسیدند که: جاناتی من میرم بیرون یادت نره زیر گاز رو خاموش کنی 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به هر زبونی به این جوشهای غرور جوانی میگم سن و سالی ازم گذشته 😂 حتی غروری هم آنچنان ندارم دیگه 😂 نمیفهمن 😂 . . . . . شما با جوشاتون چجوری حرف میزنید؟ 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه زن برای هضم دلتنگی هاش گریه نمیکنه خرید میکنه 😂 . . . . . . تا شوهرش به جاش گریه کنه 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سوار تاکسی بودم، دیدم یه دختر خوشگل و سنگین جلو نشسته پیاده شد، دست کرد تو کیفش گفتم مهمون ما باش خانوم خوشگله 😂😜 . . . . دیدم از تو کیفش یه قبض در آورد داد به راننده گفت: این قبضو بگیر بابایی، وقت برگشتن برو عکسهای منم از آتلیه بگیر من 😂 هی سرخ و سفید می شدم ، خواستم جمعش کنم، گفتم: دخترتون هستن ، ماشالا چقد حالت چشما و فرم صورتشون شبیه شما بود راننده گفت: دیگه هر غلطی بکنی فایده نداره الآن مهمون کردنو بهت نشون میدم 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یبارم رفتم آرایشگاه گفت موهاتو قبلا کجا زدی مرتیکه پدرسگ ریده تو سرت 😂 گفتم خودم زدم 😂 . . . . . گفت خب البته سبک خاص خودشو داره 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختره تو حمام بوده، برق میره، جیغ میکشه میگه یا امامزاده اسماعیل 😂 . . . . . . امام زاده اسماعیل ظاهر شده گفته: عزیزم اینطور موقع ها منو اسی صدا کن 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ آدم خواره با پسرش دنبال غذا بودن؛ یه زن چاق میبینن پسره میگه: بابا اینو بخوریم؟ . . . . . . بابا میگه: این پر چربیه پسرم مریض میشیم میرن جلوتر یه زن لاغر میبینن پسره میگه: اینو بخوریم؟ بابا میگه: نه این استخون خالیه بابا میرسن به یه زن خوشگل و خوش هیکل پسره میگه: اینو دیگه بخوریم بابا بابا میگه: نه این حیفه؛ اینو میبریمش خونه؛ مامانتو میخوریم 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جعفر دستشویی بوده برق قطع میشه، شروع می کنه به جیغ و داد زدن 😂 . . . . . زنش میگه: نترس برق رفته 😂 جعفر میگه: خداروشکر فکر کردم زور که زدم کور شدم 😂😁😂😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ فتوای جدید مش کاظم . . . . . مرگ در ایران حرام است چون موجب رهایی از سختی ها و شادی روح می شود 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دوماد بعد از عقد به عاقد گفت: چقدر پرداخت کنم؟ عاقد گفت اندازه خوشگلی خانمت 😂 دوماد هم برداشت هزارتومن بهش داد 😂 عاقد رفت عروس رو نگاه کرد و اومد پونصد تومان به دوماد برگردوند 😂 گفت ما حروم نمی خوریم ☹️😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو میگه: آرزو دارم بچمون دوقلو بشه یکی دختر ، یکی پسر اسم دخترمو میذارم بینا اسم پسرمو میذارم موسی . . . . بعد موقع شام داد بزنم: بی ناموسا شام حاضره 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به یكی قبل اعدام ميگن حرفي داري ؟ . . . ميگه نه ميكشنش بالا؛ دست و پا ميزنه كه حرف دارم میارنش پایین ميگن بگو: میگه جناب سروان خونه روبرویی ماهواره داره ازاينجامعلومه 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو گوگل ترنسلیت زدم: اﯾﻦ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻢ ﺷﺐ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﮔﻪ ﺷﺐ ﻣﺚ ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﺚ ﺩﯾﺸﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﯿﭻﺷﺒﯽ ﻣﺚ ﺍﻣﺸﺐ ﻧﯿﺴﺖ . . . . . کف و خون از کیبورد بالا میزد فقط 😂😜
به یه دختر مذهبی پی ام فرستادم سلام . . . . . جواب داد: وااااای چادرم کو ، کصافط اول یاالله میگن بعد بلاکم کرد الان دو ساعته به دیوار خیره شدم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اگه پپسی میشه pay each peny save israel پس حتما، پفک نمکی هم میشه . . . . پایداری فلسطین کابوس ناگوار ملت کینه دوز یهودی 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رفتم دسشویی داد زدم کی این دمپایی رو خیس کرده بابام گفت من بودم حرفیه؟ 😂 . . . . منم ترسیدم تو خودم گفتم چرا آب ریختی پدر، میشاشیدی روش قربونت برم 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زکریا : وااااای چقد مستم من جاناتای : آخ ببین بدنمو ؛ رااا رفتنمو تابه کمرمو . . . . جاناتای و زکریای رازی دقایقی پس از کشف الکل 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﻋﻤﻴﻖ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮﻥ . ﺯﻥ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻲ : ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﺯ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺭﻭ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ زن آمریکایی:عزیزم این نگات دیوونم میکنه عاشقتم . . . . ﺯﻥ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ : ﭼﻴﻴﻴﻴﻴییییییههههه؟ ﺑﻴﺎ ﻣﻨﻮ ﺑﺨﻮﺭ ! ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﻨﻪ ﺍﺕ ﺍﻳﻨﺎ ﺑﻮﺩﻱ، ﭼﻴﺰ ﻳﺎﺩﺕ دادن؟ 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ يه بار اومدم مقابله به مثل كنم . . . . اشتباهی توليد مثل كردم خيلي هم حال داد 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یاروبا ماشین میزنه گوسفند طرف رو میکشه با عجله پیاده میشه میگه : پوزش میخوام 😂 . . . . طرف میگه : پدرسگ کشتیش پوسِش هم میخوای 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختر همکارم یبار شب ادراری کرده پنج جلسه بردنش روانکار . . . . اونوقت من بچگیام شباتو خواب راه میرفتم بابام دستم جارو میداده خونه رو هم جاروبکشم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سر کلاس استاد داشت فلسفه کلمه خر رو توضیح میداد 😂 روکرد به ما گفت: در کل، خر به معنی بزرگ و ارجمند هست 😂 مثل خرپول، خرخون، خرشانس پس شما همتون خرید منم برگشتم گفتم: استاد شکسته نفسی می کنید... چشاتون خر میبینه، خری از خودتونه 😂 خودتون از همه خر ترید 😂 اصلا اگه یه خر توی این کلاس باشه اونم شمایید 😂 . . . نمی دونم چرا بیرونم کرد از کلاس 😂😜بد گفتم مگگگگههه ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خوب شد اين سالاد الويه رو اختراع کردن وگرنه . . . . ملّت نميدونستن تو تولّد هاشون چي به خورده مردم بدن 😂😜 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺪﻭﻧﻢ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﺧﻮﺭﺩﻧﯿﻪ، ﭘﯿﺶ ﺧﻮﺩﺵ ﭼﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩ 😂😜 . . . . . ﻫﯽ 😂 ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ انتهای ﻣﺮﻍ ﺍﻓﺘﺎد 😂 به نظر خوشمزه میاد ﺑﯿﺎ ﺑﺨﻮﺭﯾمش 😂 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ پیام ﺩﺍﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ 😂 ﻣﻦ ﺟﺴﺪ رﻭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﭘﻮﻟﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ 😂 . . . ﻫﯿﭽﯽ ﻃﺮﻑ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻗﺮﺍﺭﻣﻮﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ 😂 ﺩﻓﻨﺶ ﮐﻦ ﻓﻘﻂ سرشو ﻗﻄﻊ ﮐﻦ ﺑﯿﺎﺭ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﺎ مطمئنن شم ﮐﺸﺘﯿﺶ 😂😜 از ترس گوشیمو خاموش کردم رفتم زیر پتو 😂😁😂😂😜 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ قدیما اگه باباها از دسته بچه شون ناراحت میشدن میگفتن کاری نکن از ارث محرومت کنم ها دیشب با بابام دعوام شده میگه کاری نکن که پسوورد اینترنت خونه رو عوض کنم . . . سریعا خم شدم شصت پاشو ماچ کردم صحبته اینترنته میفهمی اینترنت 😂 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ کوتاسیُم چیست؟ فکر می کنید کوتاسیُم عنصری در جدول مندليف است؟ اشتباه می کنید . . . چون هر وقت زنی از شوهر کارمندش پول می خواد مرد میگه: هنوز حقوق نگرفتم کوتاسیُم؟ 😂 ارسال شده توسط رومخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ داشتم اتاقمو جاروبرقی میکشیدم و در حینش، آهنگم گوش میکردم، هندزفری تو گوشم، ولوم بالا و شروع کردم با جدیت تمام جارو کشیدن بعد ۵ دقیقه مامانم زد رو شونم هندزفری رو در آوردم گفتم جانم مامان گفت لااقل جارو رو روشن کن میمون 😂😜 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مامانم داشت سوپ درست میکرد بهش گفتم مامان هویج نریز من دوس ندارم . . . میگه نترس رو مزش تاثیر نداره میگم پس چرا میریزی اگه تاثیر نداره؟؟ میگه خوشمزش میکنه 😂😜 ارسال شده توسط رومخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو داشت واسه بچهش لالايى ميخوند بچهش نميخوابيد بهش گفت: عزيزم چرا نميخوابى؟ . . . . بچهش گفت: دو دقيقه زر نزنى خودم ميخوابم 😂😜 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ باباهه به پسر شيطونش میگه: امروز یه مهمون میاد خونمون که بچش یه گوش نداره حواست باشه نری هی بگی این بچه چرا گوش نداره آبرو ریزی کنی 😂 . . . . مهمون میاد, بچه شيطونه هی نگاه میکنه به این بچه بی گوش و میگه: شما باید به بچتون زیاد آب هویچ بدین بخوره . . . مهمون میگه چرا عزیزم !؟ میگه: آخه اگه چشماش ضعیف بشه واسه عینکش باید داربست بزنید 😂😜 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو میره پنی سیلین بزنه، دکتر میپرسه تا حالا زدی؟ میگه: ها! دیروز زدم 😂 دکتره میگه: خب دیگه تست نمیخواد دیروز زده پنی سیلینو میزنن! یارو تشنج میکنه میخوابه کف زمین دهنش کف میکنه 😂 . . بعد که حالش خوب میشه دکتر میپرسه مگه نگفتی دیروز زدی 😂 . . . .یارو میگه: ها دیروزم که زدم همینجوری شدم 😂😁😂 ارسال شده توسط رومخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز با سروصدای مامان بابام از خواب پریدم رفتم بیرون میپرسم چی شده . . . . بابام میگه من دیشب خواب دیدم یه زن دیگه گرفتم واسه مامانت تعریف کردم اونم گیر داده باید همین الان بخوابی طلاقش بدی 😂😁😂 ارسال شده توسط یاسمن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز تو صف عابر بانک دختر با پسره دعواشون شده دختر گفت: گوسفنداشون فرختن از ده اومد اینجا ادعاشونم میشه . . . پسره گفت:از روزی که بابات اومد شهر گله ما بی چوپون موند ماهم فرختیم اومدیم . . . . میگن عابر بانک تا همین حالا داشته به پسره اسکناس شاباش میده 😂😜 ارسال شده توسط یاسمن
یه سری رفتم زندونی ازاد کنم, مسئول زندان گفت چقد پول داری؟ گفتم ۵ هزار تومن . . . . . گفت کل زندونیا مهمون این آقا دو دقیقه برن تو حیاط زود برگردن 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ما تو خونهمون نه تنها یه لیوان داریم که تو کیسه برنج زندگی میکنه . . . . بلکه یه سینی داریم پشت شیر ظرفشویی زندگی میکنه تو خونه شمام اینطوریه؟ 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زنه با شوهرش میره دکتر...نوبتش که رسید و رفت داخل اتاق دکتر گفت: آقای دکتر اگه میشه شوهرم هم بیاد تو . . . . دکتر بهش برخورد و گفت: خانم من دکترمتخصص هستم، از خدا میترسم و در ضمن شخص محترمی هستم 😂 . . . زن گفت: بحث شما نیست... منشی شما خیلی خوشگله شوهر من هم نه دکتر متخصصه، نه از خدا میترسه و نه شخص محترمیه 😂 بذار بیاد کنارم باشه 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختره ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻣﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﺷﻬﺮﯾﻮﺭﯾﻢ 😂 . . . . . ﺑﺎﺑﺎﺵ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺯﯾﺮﺵ: ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺑﻮﺩ 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زمانِ ما یه نوار بود به اسم سیاحتِ غرب گوش که میدادیم اپیلاسیون میشدیم پشمامون میریخت 😂 تا یه هفته هم کامل نماز میخوندیم و استغفار میکردیم 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو تاکسی بودیم بعد راننده هی دستش تو دماغش بود ❤️😂 خانمه که کنار من نشسته بود خواست بهش تیکه بندازه گفت 😂😜 تو این یکی هم بگرد شاید یه چیزی تو اونم باشه 😂😜 راننده هم گفت :عجله نکن خوش شانس باشی تو همین یه چیزایی برات پیدا میکنم 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به مامان بزرگم می گم یه جمله خبری بگو می گه: نوه م خنگه 😂 می گم سوالی بگو می گه نوه م خنگ بود و من نمی دونستم؟ می گم امری بگو می گه خنگیتو تابلو نکن 😂 . . . . . می گم میشه خنگ توشون نباشه؟ میگه اونوقت میشه نوه یکی دیگه نه نوه من 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ آقاهه اومد گفت من مادرم فلجه دوتا ظرف نذری بدین گفتم اُکِی . . . . بعد گفت بچم هم معلوله ۳تابدین گفتم حاجی تولید مثل نکُنین انقدر ژنتون ناقصه خُب 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دیشب سر یه موضوع الکی که حق با من بود با بابام حرفم شد بابام هم می خواست معذرت خواهی کنه هم غرورش نمیذاشت . . . . طی یه حرکت انقلابی تکفیری رفت کولرو روشن کرد گفت بچه امشب گرمش نشه 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ موشک نقطه زن فقط دمپایی هایی که مامانا سمتمون پرت میکنن . . . . . هم بردشون بی نهایته هم رادارگریزین و هم مستقیم میخوره به هدف 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ روزی نادر شاه برای حاجتی به صحرا رفته بود پسر بچه ی پا برهنه ای را دید که روی زمین را پی می گردد. پسر بچه جلو آمد و سلام کرد نادر شاه گفت:تو کیستی؟ فرزند گفت: پسر یتیمی پایین شهری نادر شاه دلش به زخم آمد و سکه ای به آن بچه داد پسر گفت: آقا اگر من به خانه بروم و این سکه را مادرم ببیند مرا دعوا میکند و کتک می زند نادر شاه گفت: خوب بگو نادر شاه به من داده پسر بچه گفت: مادرم می گوید نادر شاه خسیس نیست اگر او سکه را به تو داده یک سکه نه هزار سکه به تو می دهد و نمی گذارد پیاده به خانه بیایی نادر شاه به پسر هزار سکه داد با رضایت و خوش حالی به قصر بازگشت و داستان پسر را برای وزیر بازگو کرد وزیر با تامل گفت: نادر شاه! آن پسر مسکین نبوده او فرشاد بچه ی احمدی شهر شیراز بنگاه دار بزرگ ترین نمایشگاه ماشین شیراز است او سر شما کلاه گذاشته است نادر شاه دستش را بر روی صورتش گذاشت و گریست وزیر دلیل گریه ی شاه را پرسید نادر شاه گفت: گریه ی من از روی پول هایم نیست برای این است که کاشکی می توانستم بپرسم زانتیا ی زیتونی دست دوم چند؟؟؟ ارسال شده توسط ریها ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ فرشاد کیست؟ . . . کسی که همیشه شاد است وموهایش فر است ارسال شده توسط ریها
رفتم کتابخونه میگم ببخشید چیزی از سعدی دارید؟!؟ . . . . . خانمه گفت کتابشو میخوایید؟!؟ گفتم نه، اگه، زیرپوشی شورتی، انگشتری چیزی از خدابیامرز مونده میخوام 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دوستم تازه برگشته ایران رو خط عابر، تاکسی پیچیده جلوش . . . . با دست وعشوه اشاره کرده که خط عابرهها طرفم با دست اشاره کرده بیااا برررو تو باکسنم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ هر روز یه مدل جدید جذابیت داره ارائه میشه، یه روز میگن دختر خنگ جذابه یه روز دختر لوس یه روز دختر حسود لابد چند وقت دیگه هم دختر گوزو 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مگس کش چیست؟ . . . . . . وسیله ای که در همه زمینه ها از قبیل تنبیه بچه دسترسی به جاهای دور از دست خاراندن گوش وغیره استفاده میشود جز کشتن مگس 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ کودکی هفت ساله مادرش را برد بیمارستان، دکتر گفت : مادرت میمیرد بچه گفت: کی؟؟ دکتر گفت: پاییز بچه گفت: پاییز کی است؟؟ دکتر گفت : وقتی که برگ ها میریزد بچه آمد خانه ، نخ و سوزن را برداشت،رفت تا تمام برگ های شهر را به درختان بدوزد کودک قصه ما نخ و سوزن را برداشت و رفت که برگ درختان را بدوزد ، ولی همان دفعه اول که رفت برگان درختی را بدوزد ، رفت روی شاخه ی آن درخت و یک دفعه پایش لیز خورد و شاخه ایی به باکسن او فرو رفت و و اوهم افتاد گوشه ی بیمارستان و سالیان سال از درد باکسن به خود مینالد و اینطور ریده شد به داستان عاشقانه ما 😂😜 نتیجه:مراقب باکسن خودتان باشید 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ درسته خواب روزه دار هم ثوابه ولی حالا شما دیگه از سحری تا خود افطار رو نخواب . . . . یه ذره ثوابم بذار واسه بقیه همه رو درو کردی 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اون دنيا اگہ گفتند چرا روزه نگرفتيد ؟؟؟ . . . . ميگيم: «ما روزه شكستيم، ولى دل نشكستيم 😂 البته بعيد مى دونم که یه چوب گداخته فرو نکنن توباکسنمون 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ طرف به دوست دخترش میگه: یه بوس میدی دختره با خنده گفت: فال بزنیم ببینم حافظ چی میگه . . . . . فال امد : ای دوست مده بوس به این انتر دیوس 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز فراموش کردیم بابامو سحری بیدار کنیم، سر سفره به مادرم گفتم فکر نمیکنی چیزی کمه؟ . . . . . گفت نمکدون 😂😜 ینی عشق و محبت موج میزنه بین شون 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو خونه هی میرفتم در یخچالو باز میکردم یادم می اومد روزه ام دوباره میبستم . . . . . بعد از 5،6 بار بابام گفت: بخور گناهش پای من، یخچالو سوزوندی حیوون 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اون بدبختایی كه جزوه ندارن تو سالن محكم خودشونو بكوبونن به دخترا جزوه شون بريزه زمين جمعشون كنن بردارن فرار كنن . . . . الان وقت آشنايى نيس 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه لیف دارم که ۷ساله دارم ازش استفاده میکنم . . . . . اینقد با تجربه س که خودش میدونه کجا رو سفت بکشه کجا رو شل کنه 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بابام چراغ دستشویی رو از اون سنسور دارا کرده . . . . . حالا هر یه دقیقه باید باسنتو تکون بدی روشن شه 😂 تکون بده، تکون بده 😂 😂 😂 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تلویزیون داشت آنجیلینا جولی نشون میداد . . . . . مادر بزرگم گفت:ننه این لبهای خودشه یا پروستات کرده؟ تلویزیون سوخت 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ماه رمضون انقد سحری و صبحونه و ناهار و افطار و شام میخورم که خودمو . . . . . واقعا به خدا نزدیکتر حس میکنم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بارم به دوست دخترم گفتم سحر بیدارت کنم؟ گفت بیدارت کنم کیه؟ گفتم نه باید به سحر گیر بدی . . . . شاکی تر شد با داداشاش اومد در خونمون دعوا 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سرسفره برادرزادم اومد ليوانو برداره گوزيد غذا پريد تو گلوي خواهرم تا مرز مردن رفت . . . . عمر آدمي به گوزي بنده دوستان همديگه رو دوس داشته باشين 😂😜✋ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مسلمونایی که تو پایتخت ایسلند هستن، باید۲۲ساعت روزه بگیرن . . . . . اینا فکر کنم موقع عید فطر انقد خوشحال بودن که تشویق ایسلندی رو ابداع کردن 😂
رفتم سوپر مارکت خرید کنم. دختري رو كه چهار سال قبل همديگه رو دوست داشتيم و جدا شده بودیم رو دیدم . . . دست يكي رو گرفته بود وخلاصه فضاي رومانتیکی داشتن ، وقتی منو ديد به یه بهونه ای اومد كنار دستم وايساد گفت ببين من با نامزدمم ولي تو از وقتي من ولت كردم هيشكي طرفت نيومده خلاصه!! کم نیاوردم منم يه پنجاهي در آوردم دادم به فروشنده گفتم يه بسته پوشک سايز بچه دوساله بده و هيچي بهش نگفتم و اومدم بيرون بنده خدا دختره داشت چشاش از كاسه در مي اومد 😂 خلاصه می خواستم بگم پوشک هنوز پيشمه ؛ هركي لازم داره نصف قيمت ميفروشم... مادرم رسوام كرده هرروز ازم ميپرسه مگه شبا تو خودت ميشاشي 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ديشب بعد از تلاش هاي بسيار داشتم کم کم از فکر اينکه چرا پنگوئنا زانو ندارن خلاص ميشدم و خوابم ميبرد که . . . . يهو رفتم تو فکر اينکه چرا زانوي مرغ برعکسه؟؟؟ آخه چراااااا با من اينجوري ميکنين حيووناي اخمخ بزارين بخوابم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من نمیدونم چه اصراریه که اسم همه سریالها باید اسم یه دختر باشه؟؟؟ ستایش، ریحانه، کیمیا، نرگس، شهرزاد، تنهایی لیلا . . . . یعنی اگه اسم یه فیلم «جعفر » باشه هیشکی نمیشینه نگاه کنه!!؟؟؟ مگه جعفر بدبختی نداره اونو نشون بدید؟!؟ 😂 مگه جعفر تنهایی نداره!؟ 😂 جعفر دوستت داریم 😂 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ يه بار جلو دانشگا چارتا دختر ديدم يه كام سنگين گرفتم، انقد عميق بود كه نصف سيگار رف بعد يكشون اومد سيگارو ازم گرف گفت ما دوس پسر داريم اینجوری نكن ميميري بدبخت 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تفریح سالم فقط تماشای ترجمه تیتراژ سریالای ایرانی به عربی تو آیفیلم 😂 . . . . . کاتب السناریو: بیجن بیرنک 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تکرار مناظرات از شبکه چهار . . . . . قشنگ معلومه تلوزیون داره واسه شبکه چهار ممبر جمع میکنه 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بار هم عموم داشت نفسای آخرش میکشید میخواستیم رو به قبلهاش کنیم نمیدونستیم کدوم طرفه اینقدر چرخوندیمش که بلند شد با کمربند افتاد دنبال ما 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو اسنپ مقصد رو زدم همونجایی که دلبر خونه داره . . . . پیام اومد: بار دیگه از این مسخره بازی ها در بیاری میبریمت جایی که عرب نینداخت 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ قطعا قاتل سعید کریمیان . . . جوانی بوده که میخواسته فوتبال ببینه ولی مامانش زده جم گوزل ببینه 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بیست و هفت تا گلوله؟ . . . . . جم تیوی باید عکس آبکش بزنه گوشه صفحه 😂
ﺩﯾﺸﺐ دختره ﺭﻓﺘه ﭘﻤﭗ ﺑﻨﺰﻳﻦ ﺑﺎک رو ﭘﺮﮐﺮﺩه گفت: ﭼﻘﺪﺭﺷﺪ؟ ﻳﺎﺭﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﻭﻫﺰﺍﺭﺗﻮﻣﺎﻥ 😂 ﺁﺭﻭﻡ ﮔﻔت: چی شده عاشقم شدی میخوای ازم کم پول بگیری ☺️ . . . . . ﻳﺎﺭﻭ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ خانم 😂 ﮔﺎﺯﻭﻳﻴﻞ ﺯﺩﯼ 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ حوا به آدم گفت دوستم داری؟ آدم گفت: مگه خبر مرگم چاره دیگه ای دارم!؟ تو رو دوست نداشته باشم مجبورم عاشق جاناتی بشم . . . و این گونه بود که عشق آغاز شد 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ما بجای سگ و گربه به عنوان حیوون خونگی راسو خریدیم . . . . هر وقت مهمون میاد فشارش میدیم، میچُسه همه فرار میکنن 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ براش فقط يه هوس بودم 😂 . . . . ايرانسلو ميگم 😂 يه چند وقته شارژ ﻧﺪﺍﺭﻡ ديگه بهم پيام نميده 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختره عین سگ از سوسک میترسه . . . . بعد رفته دره باکسنش اژدها تتو کرده 😂 گو#زووووووو 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به بابام گفتم سیگار میکشم گفت: مسئله شخصی خودته به من ربط نداره گفتم الان باید میزدی منو یهو یه چک زد گفت: تو چیزی که بهت ربط نداره دخالت نکن 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ داداشم کلاس سوم دبستانه ساعت ۷ صبح بیدارش کردم . . . . با جدیت تمام سر همه خونواده داد زد بابا ولم کنید۳ ساله درس میخونم به کجا رسیدم ؟ 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ماشين ميزنه به میرزا پاش قطع ميشه قاضي براش ۱۰۰ ميليون دیـّه ميـبُره صاحب ماشين ميگه: مگه من ميلياردرم؟ 😂 . . . . میرزا ميگه: اخمخ په فکر کردي من هزار پام 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مادر: با ساعت روزگار هماهنگ شو پسر: چطوری؟ مادر: با پرندهها بیدار شو. با پرندهها بخواب ☺️ پسر: همینکار رو میکنم 😂 مادر: منظورم جغد نیست 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ صد و ده میلیارد پول گذاشتن برا فیلتر..ینگ . . . . عاغا ده میلیون بدین من قول میدم سایت و کانال غیر اخلاقی اومد سریع بیام بیرون 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو مترو دختره عطسه کرد پسره: خانم ببخشید شما کالیفرنیایی هستید؟!؟ دختره: نه چطور؟ پسره: آخه با لهجه کالیفرنیایی عطسه کردید! من 😂 اوباما 😂 صنف مخ زنان 😂 . . . . بنازم که واسه مخ زدن از هر حربه ایی استفاده میکنن 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من برسم نوك اورست اولين كاري كه ميكنم . . . . همه ی پرچمهاي قبلي رو درميارم ميريزم پايين 😂😜
شیخی بود که بسیار اهل بخشش و اهل سخاوت بود به قدری که همه ی داراییه خود را برای کمک به فقیران از دست داده بود ولی با این حال ، از مریدان خود وام میگرفت و با قرضی که میگرفت باز به بیچارگان و درماندگان کمک میکرد در یک بار از کمک کردن ها ، شیخ به مادر و فرزند خردسالش رسید ؛و شیخ میدانست انها انسان های محتاجی هستند ، و ازطرفی نمیخواست که احساس کوچکی کنند در قبال کمک شیخ ازین رو خشتک به سر کشید و خود برا به درخت کاجی میمالید و میگفت اخ جون این درخت پول میده سپس به پشت درخت رفت ، مادر که دید شیخ از زیر درخت پول برداشت ، فرزنده خوردسالش را گفت که خودش را به درخت بمالد فرزند خورد سال شروع به مالیدن خود به درخت کرد و هر بار شیخ از پشت درخت پولی به ان طرف مینداخت بچه انقدر خود را به درخت مالید که صاف صاف شده بود و پشتش زخم شده بود و بعد از مدتی پول های شیخ تموم شد ، و شروع کرد به پس گردنی زدن به کودک و کودک بسیار گریه کرد و همراه پول ها له نزد مادر بازگشت ، مادر از کودکش پرسید درخت چیزی هم بهت گفت ؟؟ کودک گفت آری ان اواخر میگفت برو گمشو پیش ننت دیگه خلاصه شیخ بسیار به روش های مختلف با پول های قرض گرفته به فقیران کمک کرد شبی شیخ به خواب عمیقی رفت و در خواب دید که همراه خرش به باغ پر ثمر و پر محصولی رفته و در خواب افسار پاره کرد و بسیار از ثمر و محصول باغ خود به حدی که از پر خوریه شیخ خر ترکید و شیخ از خواب برخواست و دریافت که پیایان عمر او نزدیک است ، از اینرو مریدان طلبکار خشتک در دست و بعععع بعععع کنان خود را به او رساندند تا طلب های خود را بازگیرند جملگی با ترشرویی و تلخی بدو می نگریستند . شیخ رو به مریدان گفت : من صندوقچه ایی پر از طلا و مستحکم دارم که فقط با کلید باز میشود و برای یافتن کلید باید به طویله بروید و دوتا و سه تا سه تا صدای بز و خر از خود در بیارید و بعد از آن دم خر را بالا داده مریدان گفتن خببببب !!؟؟؟ شیخ خود را به بیهوشی زد مریدان به طویله رفتن و جمله آن کار ها را انجام دادن و شیخ بسیار به ریش آن ها خندید سپس مریدان با عصبانیت به سراغ شیخ آمدند و گفتند یا شیخ چیزی نبود شیخ گفت چه چیزی باید میبودندی ؟ مریدان گفتن کلید صندوقچه ی طلا شیخ گفت کدام صندوقچه ی طلا ؟؟ مریدان با شنیدن این سخن شعله بر خشتک نهادن و خشتک مشتعل کردند در این هنگام کودکی حلوا فروش از کنار محل فریادکنان گذشت ، فریاد میزد بیا حلوا بخور کیف کنی چاق بشی چله بشی مثل یه گاو فربه بشی شیخ به یکی از میردان اشاره کرد که برو و همه ی حلواهای او را بخر و به اینجا بیاور مرید بیدرنگ رفت و درنگش را پیش شیخ و بقیه ی مریدان جا نهاد و حلواها را خرید و به انجا آورد. شیخ به طلبکاران خود اشاره کرد که از آن حلواها بخورند آنها همه حلواها را خوردند و سینی حلوا تهی شد. در این وقت کودک، مطالبه حق خود کرد ولی شیخ گفت من پولی ندارم و ساعاتی دیگر نیز خواهم مرد کودک ساعتی به نقطه ی خاص روی دیوار خیره شد و به یک باره دهان خود را نیم متر باز کرد و شروع به عر زدن کرد و از عصبانیت سینی را بر سره مریدان میکوبید ، با گریه گفت اگر بدون پول برگردم صاحبکارم مرا خواهد کشت مریدان طلبکار که از این وضع ناراحت و شگفت زده شده بودند به شیخ اعتراض کردند شیخ فرمود اعتراض وارد نیست و حالی آرام و آسوده داشت و گویی که هیچ اتفاقی رخ نداده است هنگامی که وقت نماز عصر فرا رسید ناگهان مرید با سبدی در آمد و آنرا نزد شیخ نهاد شخصی از بزرگان و بخشندگان از اهل سخا و بخشش ، چهارصد دینار برای شیخ فرستاده بود شیخ دست به سبد برد و پولی معادل بدهی خود و طلب آن کودک حلوا فروش از آن برداشت و به آنان داد و گفت : این هدیه ایی در قبال اشک های پاک این کودک بوده و این پول در بند اشک این کودک بوده است آنگاه با حالی آرام و آسوده به استقبال مرگ رفت و منفجر شد و مریدان که بسیار ناراحت شدن ازین برخورد خویش با شیخ ، به طویله رفتن و شروع کردن به عر عر کردن و بعععع بعععع بععععع کردن و دم یک دیگر را به بالا میدادن و دنبال کلید میگشتن و آورده اند تا سال های متوالی هنوز مادر و فرزند خود را به درخت میمالیدن تا پول از درخت بیاید ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ از هر دستی بگیری از همون دست گرفتی
*gerye* زن دیوونه زنگ میزنه به شوهرش میگه: بچمون مدادشو قورت داده
دیوونه میگه: دارم میام
زنش میگه: تا اون موقع چیکار کنم؟
*shokr* دیوونه میگه: بگو با خودکار بنویسه
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
*help* دیوونه میره دستشویی برق میره جیغ میکشه
زنش بهش میگه چرا جیغ میکشی برغ رفته دیگه
.
.
.
.
.
*hazyon* میگه فکر کردم زیاد زور زدم کور شدم
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
اکوی مسجد محلمون خراب بود، حاج آقا اومد پشت
بلند گو گفت :کمک های مردمی آمادس
*hip_hip*
*hip_hip*
*hip_hip*
*hip_hip*
به همین برکت قسم ملت شروع كردن به دست زدن و مشاهده شد حدود ٤٠ نفر وسط مسجد در حال قربودن
من هم از اون ته میگفتم دستا شله
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﺍﮔﻪ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺱ ﻗﺎﺩﺭﯼ ﻭ ﺟﻮﺍﺩ ﯾﺴﺎﺭﯼ ﻣﺠﻮّﺯ
ﮐﻨﺴﺮﺕ ﺑﺪﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺎﺩ ﭼﯿﻪ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
*aahay* ﻣﺸﮑﻞ ﺟﺎﭘﺎﺭﮎ ، ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﺟﺎﭘﺎﺭﮎ
ﭼﻮﻥ ﺍﮐﺜﺮﺍ ﺑﺎ ﺗﺮﯾﻠﯽ ﻭ 18 ﭼﺮﺥ ﻭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻭﺍﻟﺒﺘﻪ
ﭼﻨﺪﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻣﯿﻨﯽ ﺑﻮﺱ ﻫﻢ ﻣﯿﺎﺩ
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
+18
دختره ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺯﺩ، ﮔﻔﺖ
ﻛﻠﻴﺪ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﻣﻴﺘﻮﻧﻢ ﺑﻴﺎﻡ ﺗﻮ ﺗﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﻴﺎﺩ
ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻛﻪ
امتحان ﺍﻟﻠﻬﯿﻪ
.
.
.
*difal* ﮔﻔﺘﻢ ﻣﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
معلم ها همیشه واسه دانش آموزاشون آرزوی موفقیت دارند و دانش آموزان برای آنها آرزوی تصادف در راه مدرسه شکستگى دست و پا و رفتن زير 18 چرخ
.
.
*khar_ghalt*
.
.
بچه ها خدا قوت
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
به دیوونه میگن زورت به چند نفر ميرسه؟
*goz_khand* میگه آجر به اندازه باشه ، تعداد مطرح نيست
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
*help* خنگول پشت امام جماعت نماز میخونده ، امام جماعت داشت با گریه نماز میخوند ، ترکه بهش میگه : حاج آقا ، خدا چیزیش شده به ما نمیگی
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
به خنگول میگن ۱جمله بگو که توش (بیل) ۱۰بار تکرار شده بشه؟
میگه:من بیلمیرم هابیل بابیل قابیل را کشت یا قابیل بابیل هابیل را کشت یا بیلعکس
*ieneh* میگن اینکه شد ۸تا میگه با تشکر ابیلفضل هستم از اردبیل
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
بچه خنگول بادکنکش میافته تو چاه دستشویی ،چاه میگیره ، زن خنگول میگه : بیا ببین این دستشویی چرا گرفته
خنگول تو چاه سیخ میزنه ی دفعه بوم صدا میاد آب میره پایین
زنش میگه: چی گیر کرده بود
*goz_khand* خنگول میگه :هیچی یه گوز عمل نکرده بود
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
به خنگول میگن چرا واسه بچت همچین اسمی انتخاب کردی؟
میگه شانس منه دیگه
*amo_barghi* همه قران باز میکنن اسم بچشون میشه یاسین ویوسف، ماله ما شد عنکبوت
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
خنگول ميره سربازي دشمن شروع میکنه به خمپاره زدن، فرمانده داد میزنه: سنگر بگیرید، سنگر بگيريد!
خنگول پامیشه داد میزنه، نه،نه براي من بربري بگيريد فگط بربری
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
خنگول میره دکتر میگه من یه کتاب نوشتم به نام صدای پای اسب دکتر میبینه کع۵۰۰صفه نوشته پیتکو پیتکو
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
به خنگول شب عروسیش خبرمیدن که
بابات مرده
.میگه: خدا وکیلی گ و ه بازیاشو میبینی
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
خنگول دولا میشه مرغشو بگیره یه هو میگوزه
.
.
میگه:عجب بدبختی داریما
اینو میگیری اون در میره
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
،حاج آقا رو منبر میگه:
فرشته ها در بهشت بر لبان کسانی که صلوات می فرستند، بوسه میزنند
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خنگول اون وسط داد میزنه:
*kiss* اونایی که لب میخوان، بلند صلوات
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
دیوونه میره خواستگاری
میرن تو اتاق واس صحبت
دفه اول دختره عطسه میکنه
دفه دوم اروغ میزنه
دفه سوم میگوزه
دیوونه میگه: ماشالا از هر سوراخ عروس خانوم ی هنر میباره،
*khar_ghalt* اگه نمیرینی بریم سر اصل مطلب.
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
خنگول با دیوونه دعوامیکرده
یکی میاد جداشون کنه
ازشون میپرسه دعواسرچیه؟
خنگول میگه:ساعت دیواری خونه رو آوردم بفروشم
این دیوونه وایساده روش میگه بگو من چندکیلو ام؟
*talab* آخه بابا وقتی این باطری نداره من چه جوری بگم چند کیلویی
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
*gol_chehrel* دیوونه با خنگول داشتن فیلم جنگی خفن نگاه میکردن,اخر فیلم خنگول جوگیر میشه,سینه خیز میره تلویزینو خاموش میکنه.........برمیگرده میبینه دیوونه تیر خورده مرده
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
دیوونه داشت به دختره تیکه مینداخت؛
لبات 20،هيكلت 20, تیپت 20، چشات 20،
دختره گفت: گم شو اشغال
*LoL* لره گفت: تف تو روت... انضباط صفر
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
لره بدونه بسم الله شروع به غذا خوردن میکنه
شیطان باهاش هم سفر میشه
یک ماه میگذره
شیطان به لره میگه جان مادرت یا یه بسم الله بگو
*fosh* یا امشبو دیگه تیلیت گوجه نخور
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
به دیوونه میگن پسرت رکورد المپیک رو شکسته
*jigh* میگه: گوه خورده من که یه ریال هم خسارت نمیدم
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
خدا دیوونه رو میفرسته جهنم،
دیوونه هم از حرص خدا هردفه شیطون رد میشده
*hip_hip* دادمیزده: داااادااااش فدایی داری
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
یارو از دیوونه یه آدرس سخت میپرسه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
*hazyon* دیوونه کلی فکر می کنه بعد میگه : نیبو نری؟؟
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ترکه و لره نقشه میکشن یه طلافروشی رو بزنن
بعد که میرن دزدی ، ترکه طلاها رو برمیداره و فرار میکنه
وقتی مامورها میرسن میبینن لره همون جا نشسته بهش میگن چرا تو فرار نکردی ؟؟
*hazyon* لره میگه ما از همون اول با هم طی کردیم طلاها مال اون ، مغازه مال من
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
دیوونه شب تو اتوبوس
هى از صندلى 8 بلند ميشه ميره صندلى 14 باز بر ميگرده سر جاش
يكى بهش ميگه چه مرگته بخواب ديگه
*shadi* ميگه لعنت به كسى كه گفت دوتا صندلى بگير شب راحت بخوابى
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
. تو كليسا به دیوونه گفتن به اين صليب قسم بخور كه جز حقيقت چيزي نگي
*chendesh* دیوونه میگه: اي صليب تو ک و ن هركی دروغ بوگو
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
دیوونه 4 ساعت زل زده بود به عقدنامه ازدواجش
زنش ازش میپرسه:
تو عقدنامه دنبال چی میگردی؟
دیوونه میگه: دنبال تاریخ انقضاش
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
به خنگول میگن چرا چوب خدا صدا نداره؟؟!!
میگه نمیزنه که ،
.
.
.
.
.
*vakh_vakh* فروووووو میکنه
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
.بچه خنگول تو بغل باباش می شاشه....خنگول هم بچه رو میذاره زمین، میرینه روش...!!! ߘՊ.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
*dingele dingo* خنگن... با کسی شوخی ندارن که
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
،پشت در توالت عمومی منتظر بودم پیره مرده در بیاد
خیلی طول کشید
داد زدم بسه دیگه أااااه ملت الاف کردیها
قیچیش کن دیگه سنگ کلیه گرفتیم
گفت پسرم قیچی همرام نیست خودت بیا گازش بگیر قطع بشه
پیرمرد کثافط .
تا خود خونه هی تف میکردم
*btb* پیرمرد نبود ک
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
خنگول رفت انجمن اهداء اعضای بدن عضو بشه،
جوگیرشد همه مربع هارو تیک زد
بعدازمرگش
undefined بیمارستان یه شلواركردی بایه مشت سیبیل تحويل خانوادش داد!
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
خنگول زنگ میزنه ب دوست دخترش...
دختره میگه: اه چقدر لهجه داری ؟
.
.
.
.
.
.
.
*shadi* خنگول میگه: قطع کن دوباره میگیرم
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
لره از يکی مي پرسه: ايگوم سی چه ايچو شلوغه؟ چه خبر اوبيده؟
یارو ميگه: لرهای لهجه دار رو اعدام ميکنن!
*khande_dokhtar* لره ميگه: واسه چی گلم؟
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
خنگول اسهال میگيره
دکتراشتباهی قرص آرامبخش بهش میده
بعدچندوقت دکتر حال لره رومیپرسه
خنگول میگه
خیلی بهترم
میرینم توشلوارم
*tashvigh* عین خیالم نیست
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
به خنگول ميگن: صد هزار تومن بهت بدن به خودت فحش ميدي؟
خنگول ميگه:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
*khande_dokhtar* ده تومن ديگه بذار روش، مرده و زنده واسه خودم نميذارم
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
پلیس یارو میگیره بش میگه دهنت بو الکل میده مشروب خوردی ؟
*ieneh* خنگول میگ چه ربطی داره خودت صبح از خواب بیدار میشی دهنت بو گ و ه میده یعنی گ وه خوردی
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
iخنگول تو خيابون داشته ميرفته تنه ميزنه به يه دختره،
دختره ميگوزه!
*gorz* خنگول ميگه: حق دارى! دختر به اين خوشگلى، بايدم دزدگیر داشته باشه!
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
پيج مشکلات جنسي+18
ﺍﯾﻨﺪﻓﻌﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﯼ ﻣﺸﮑﻞ ﺟﻨﺴﯽ ﭘﯿﺪﺍﮐﺮﺩﻡ ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻨﯿﺪ ﻟﻄﻔﺎ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بلوز ﺧﺮﯾﺪﻡ ﺭﻧﮓ ﻣﯿﺪﻩ
ﺍﺻﻼ ﺟﻨﺴﺶ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺲ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﺑﺒﺮﻡ ﭘﺲ ﺑﺪﻡ
*talab* ﭼﯿﻪ ﺧﻮ ﺍﯾﻨﻢ ﻣﺸﮑﻞ ﺟﻨﺴﯿﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺧﺎﮎ ﺑﺮ ﺳﺮﯼﺑﺎﺷﻪ
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
: مردي میخواست زنش را طلاق دهد
دوستش علت را جویا شد.
و او گفت: این زن از روز اول همیشه می خواست من را عوض کند
مرا وادار کرد سیگار و مشروب را ترک کنم.
لباس بهتر بپوشم، قماربازی نکنم، در سهام سرمایهگذاری کنم و حتی مرا عادت داده که به موسیقی کلاسیک گوش کنم و لذت ببرم
دوستش گفت: اینها که میگویی که چیز بدی نیست
مرد گفت:درسته ولی ،حالا حس میکنم که دیگر این زن در شان من نیست
*tavajoh* نتیجه اخلاقي : بگذارید مردها همان نکبتی که هستند، بمانند
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ﺗﻮﺗﺎﺭﺍﺗﻮﭘﺘﻮﺑﺘﮑﻮﻥ ﺁﭘﺘﻮﺭﺍﺑﺎﺗﻮﺗﺎﺑﯿﺎﺭتو! ﭼﯿﺴﺖ؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
*vakh_vakh* ﺗﻮﺕ ﭼﯿﺪﻧﻪ ﯾﻪ ﺍﺻﻔهانی با پتو
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
zميدونيد چرا لب گوسفند تو كله پاچه نيست ؟
.
.
.
*chakerim* خدايييش اگه بود روت ميشد به كله پاچه فروش بگي آقا يه لب بده!!!!!!! مخصوصا اگه یارو سیبیل کلفتم بود
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
: تا حالا میدونستین بلبل انگلیسی
صحبت میکنه؟؟؟؟؟
منم نمیدونستم.
امروز ایرانسل پیام داده که؛
*hazyon* اگه میخواین مثل بلبل انگلیسی صحبت کنید عدد 1 را به 2071 ارسال کنید
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم