فهرست مطالب
مسافر بی بدرقه من اینقدر بی صدا رفتی که از وداع جا ماندم باز به غیرت چشمانم که آبی پشت سرت ریختند به جان چشمانت قسم اینبار آنچنان رفتنی ام که ، کاسه های آب را هم قسم دهی نه آن روزها باز میگردند و نه من oOoOoOoOoOoO