♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
همین که پایم را میگذارم توی خانه ی کسی
قبل از هر کجای دیگر، می روم سراغ کتابخانه ی طرف
چون که جلوی کتابخانه ی کسی، بهتر از هر کجای دیگر می شود روحیات صاحبخانه را شناخت
و از آن گذشته؛ پای یک کتابخانه و در حالی که کتابی را گرفته ای دستت و دست دیگرت را هم گذاشته ای توی جیبت، یک پز قشنگ و و موقعیت معرکه ایست برای باز کردن سر بحث و گفت و با یک زن
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
ازم پرسید: بابایی ما پولداریم؟
گفتم: نه ما طبقه متوسط رو به پایینیم
پرسید: یعنی چی؟
گفتم: یعنی نه آنقدر داریم که ندونیم باهاش چی کار کنیم نه اون قدر ندار و بدبخت بیچاره ایم که ندونیم چه خاکی بریزیم سرمون
آن وقت بهش گفتم: متوسط بودن حال به هم زنه گل گیسو
تا می تونی ازش فرار کن
پشت سرت جاش بذار
نذار بهت برسه
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
کافه پیانو
اثر فرهاد جعفری