♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
روباهی خروسی را ربود. خروس در دهان روباه گفت
حال که از خوردن من چشم نمی پوشی نام یک پیغمبر را بر زبان بیار تا مگر به حرمت آن سختی جان کندن بر من آسان آید
قصد خروس آنکه روباه دهان به گفتن کلمه ای بگشاید و او بگریزد
روباه دندان ها برهم فشرد و نام _ جرجیس _ برد
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
ضرب المثلی که برای این داستان استفاده میکنند اینه که میگن