باز هم نصف شب و تاب و تبی تکراری دلبرم! همنفسم، باز تو هم بیداری؟ گل شب بوی غزل ریز! مزاحم نشوموقت داری کمی از روی غمم برداری؟ میشود دست به بغضم بکشی؟ بی زحمتمیشود گوش به آهنگِ دلم بسْپاری؟ "یک نفر آدمم و چند نفر غمگینم" خسته ام، خسته از این زندگیِ اجباری شده مخروبه بنایِ دلِ کج بنیادمشاعری را چه به وصله زدن و معماری خسته ام، منتظرِ معجزه ی تازه ایَمتو بیایی به دلم دینِ نُویی می آریکاش! پایانِ غمِ من به خودت ختم شودکاش! شیرین شود این درد و غمِ تکراری ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ❇عقیل پورجمالی❇