♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
یکی از روز های چهل سالگیت
در میان گیر و دار زندگی ملال آورت
لا به لای آلبوم عکس هایت
عکس دختری مو مشکی را پیدا می کنی
زندگی .. برای ... چند ... لحظه.... متوقف ... می شود
و ... قبض های برق و آب ... برایت ... بی اهمیت
تازه می فهمی
بیست سال پیش
چه بی رحمانه
او را
در هیاهوی زندگی جا گذاشتی