ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﯾﻪ ﺷﺐ ، ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﭘﺸﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺻﺎﻑ
ﻧﺸﺴﺖ
ﻧﻮﮎ ﺩﻣﺎﻏﻢ
ﯾﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﺑﻬﺶ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻤﻮ ﮔﻔﺘﻢ : ﺳﻼﻡ
ﮔﻔﺖ : ﻋﻠﯿﮏ
ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﯿﻪ؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻧﯿﺸﺖ ﺑﺰﻧﻢ
ﮔﻔﺘﻢ : ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ... ﺍﯾﻦ ﺩﻓﻪ ﺭﻭ ﮐﻮﺗﺎ ﺑﯿﺎ
ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﺍﺭﻩ . ﮔﺸﻨﻤﻪ
ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﻢ ﻟﻬﺖ ﮐﻨﻢ
ﮔﻔﺖ : ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﯿﺎﯼ ﺑﺰﻧﯽ ﺟﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﺩﺍﺩﻣﻮ ﻣﺸﺘﺖ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ
ﻭﺳﻂ ﺩﻣﺎﻏﺖ
....
ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺣﺮﻓﺶ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻣﯿﻮﻣﺪ
ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﯿﻠﯽ ﭘﺴﺘﯽ
.. ﯼ ﺩﻓﻪ ﺁﻫﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻟﺶ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺳﺎﮐﺖ ﺷﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﭼﯽ ﺷﺪ؟؟
ﮔﻔﺖ : ﺣﺎﺿﺮﯼ ؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺑﻤﻮ ﻧﺪﯼ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ ﺑﺰﻧﯽ
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺻﺮﺍﺭﻣﻮ ﺩﯾﺪ . ﺩﺳﺘﻤﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﺑﯿﺎ
ﮔﻔﺘﻢ ﮐﺠﺎ؟؟؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﮕﻪ ﻧﻤﯿﺨﺎﯼ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻟﺘﻮ ﺑﺪﻭﻧﯽ ؟ﭘﺲ ﻫﯿﭻ ﻧﮕﻮﻭ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﺑﯿﺎ
...ﺍﺯﺟﺎﻡ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﺎﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﯾﻢ ﻭ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻭ ﺑﺎﺯﻫﻢ
ﺭﻓﺘﯿﻢ
ﮔﻔﺖ : ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺪﻭﻧﯽ ﯾﺎ ﻫﻤﯿﻨﺠﺎ ﮐﺎﺭﻭ ﺗﻤﻮﻡ ﮐﻨﻢ ؟؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻟﻤﻮ ﺑﮕﯿﺮﻡ ... ﺑﺮﯾﻢ
ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺯﺩ ﺑﻪ ﭘﺸﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﭘﺸﺖ ﮐﺎﺭﺗﻪ ﮐﻪ
ﻣﻨﻮ ﮐﺸﺘﻪ
ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭘﻨﻬﻮﻥ ،ﯾﻪ ﺟﻮﺭﺍﯾﯽ ﺍﺯﺵ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺍ ﻫﻢ ﺑﭽﻪ ﺑﺪﯼ ﻧﯿﺲ
ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮﺍ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﮔﻔﺖ : ﺁﻫﺎﺍﺍﯼ ﺁﻕ ﭘﺴﺮ .ﺭﯾﺴﯿﺪﯾﻢ
ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺐ
ﮔﻔﺖ : ﺧﺐ ﮐﻪ ﺧﺐ
ﮔﻔﺘﻢ : ﺯﻫﺮ ﻣﺎﺍﺍﺭ .. ﭘﺲ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻟﻢ ﭼﯽ ﺷﺪ؟؟
ﯾﻬﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺣﻠﻘﻪ ﺯﺩ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ
ﮔﻔﺘﻢ :ﭼﯿﻪ ؟
ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺭﺍﺧﻮ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺗﻮﺵ ﺯﻧﻮ ﺑﭽﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺍﻭﻧﺸﺒﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﭘﯿﻒ ﭘﺎﻑ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ ، ﻟﻌﻨﺘﯽ؟؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﺭﺭﻩ . ﭼﻄﻮﺭ ؟؟
ﮔﻔﺖ : ﺯﻥ ﻣﻦ ﺍﻭﻧﺸﺐ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ . ﻭﻟﯽ ﺗﻮﺋﻪ ﻧﺎﻣﺮﺭﺭﺩ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ
ﺯﻫﺮﻣﺎﺭﯼ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﺵ ﺩﺍﺩﯼ ﺍﻭﻧﻮ ﺍﻓﻠﯿﺞ ﮐﺮﺩﯼ . ﺍﻻﻥ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﻭ 70 ، 80 ﺗﺎ
ﺑﭽﻪ ﻗﺪ ﻭ ﻧﯿﻢ ﻗﺪ ﻭ ﯾﻪ ﺯﻥ ﺍﻓﻠﯿﺞ
ﺍﻭﻧﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﮐﻪ ﺗﻮﺋﻪ ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﯾﻪ ﭼﯿﮑﻪ ﺍﺯﻭﻥ ﺧﻮﻧﺘﻮ ﺑﻪ
ﻣﺎ ﺑﺪﯼ
......................................
ﺳﮑﻮﺕ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺑﯿﻨﻤﻮﻥ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ
ﺑﻐﻀﯽ ﺗﻠﺦ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﻠﻮﻣﻮ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﯿﺪﺍﺩ . ﺭﺍﺳﺸﻮ ﺑﺨﺎﯾﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﻃﺎﻗﺖ
ﻧﯿﻮﻭﺭﺩﻣﻮ ﺯﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ
....................
ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺍﻭﻧﺸﺐ ﻣﺎ ﺑﺎﻫﻢ ﺷﺪﯾﻢ ﻋﯿﻦ ﺩﻭﺗﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺏ
ﻫﺮﺷﺐ ﻣﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﻤﻮ ﺗﺎ ﺩﻟﺶ ﻣﯿﺨﺎﺩ ﻣﯿﺬﺍﺭﻡ ﺧﻮﻥ ﺑﺨﻮﺭﻩ
ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺧﻮﺩﺵ ﺣﺪ ﻭ ﺣﺪﻭﺩﺷﻮ ﻣﯿﺪﻭﻧﻪ ﻭ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺳﻮﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ
ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ
ﺣﺎﻝ ﺯﻧﺸﻢ ﺧﺪﺍﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯿﺸﻪ
ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﻭﺗﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﺯﻧﺶ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻋﺼﺎ ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻠﺶ ﺩﺍﺷﺖ
ﺍﻭﻣﺪﻥ ﭘﯿﺸﻢ
ﺟﺎﯼ ﻫﻤﮕﯽ ﺧﺎﻟﯽ
ﺩﻭﺗﺎﯾﯿﺸﻮﻥ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺭﻭ ﺩﻣﺎﻏﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻦ : ﺑﺰﻧﯿﻢ ؟؟
ﻣﻨﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪﻣﻮ ﮔﻔﺘﻢ
ﻫﺮﭼﻘﺪ ﺩﻟﺘﻮﻥ ﻣﯿﺨﺎﯾﺪ ﺑﺰﻧﯿﺪ . ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺷﯿﺪ
ﯾﻌﻨﯽ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻧﺸﺴﺘﯽ ﺧﻮﻧﺪﯼ ؟
ﻋﻤه ندارم راحت باشید
:دی*-*
وقتی موقع سحری مامانم لامپ ها رو روشن میکنه 😐😩😂
o*o*o*o*o*o*o*o
دوست بابام اومده خونمون میگه ماشالله بچتون چقدر بزرگ شده…چند سالشه؟
بابامم میگه نمیدونم خیلی وقته داریمش
|:
منو میگفـت
میفهمـی؟؟؟!خیلی وقته دارنم
:/
@~@~@~@~@~@
يه سري تو خونه ٣روز اعتصاب غذا كردم،روز چهارم خودم رفتم سر ميز شام
مامانم گفت اندازه تو غذا درست نكردم از فردا بيا غذا بخور
o*o*o*o*o*o*o*o
به مامانم میگم عروسی پسرخاله کراوات بزنم یا پاپیون ؟
میگه زنگوله بنداز که موقعی که مست کردی 4 ساعت دنبالت نگردیم
@~@~@~@~@~@
مامانم حالش بد بود گفتم استراحت کن ظرفارو من میشورم گفت تو کونتو بشور نمیخواد ظرفای منو بشوری
تخریب نمیکنه که از ریشه میزنه
o*o*o*o*o*o*o*o
یه روز مامانم داشت کتکم میزد که بابام اومد منو از زیر دمپایی ها کشید بیرون گفت این چه کاریه داری میکنی
منم کلی حال کردمکه یه جا بابام ازم دفاع کرد
که یهو بابام برگشت گفت
«با حیوانات مهربان باشیم »
@~@~@~@~@~@
دلم واسه نسله بعدی میسوزه
با یه مشت پدر بزرگ اَبرو برداشته چیکار میکنن
:///
o*o*o*o*o*o*o*o
همیشه بابام پای تلوزیون خوابش میبره و بمب هم کنارش منفجر کنی بیدار نمیشه ولی کافیه دستت به کنترل تلوزیون بخوره بیدار میشه میگه چرا کانالو عوض کردی داشتم اخبار گوش میدادم
@~@~@~@~@~@
قبلنا مامانم زنگ میزد خونه صداشو عوض میکرد میگفت عزیزم مامانت خونس ؟ما داریم میایم خونتون
و من مجبور میشدم خونه رو تمیز کنم
:|
o*o*o*o*o*o*o*o
توی حموم داشتم باصدای بلند میخوندم
عمر کمه صفا کن،گذشته رو رها کن
یه دفه فشار آب کم شد،گفتم الان من چیکار کنم
بابام داد زد گفت؛
اگه نباشه دریا،به قطره اکتفا کن
://
خود معین هم از کالیفرنیا اومد برا بابام دست زد
:))
@~@~@~@~@~@
الان نبین بچه هارو درحد مدلا خوشگل و خوشتیپ میکنن، زمان ما بابامون همه بچه هارو کچل میکردن
مدرسه ها شبیه معبد شائولین میشد
:))
o*o*o*o*o*o*o*o
ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﻴﮕﻢ ﮔﺸﻨﻤﻪ ﭼﻰ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺑﺨﻮﺭﻡ؟؟؟
ﻣﻴﮕﻪ : ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﻫﺴﺖ، ﺭﻭﻏﻨﻢ ﻫﺴﺖ
☺
ﺑﺮﻭ ﻫﺮ ﭼﻰ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﻦ ﺑﺨﻮﺭ
ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﻗﺮﻣﻪ ﺳﺒﺰﻯ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﻨﻢ ﻳﺎ ﻓﺴﻨﺠﻮﻥ؟
@~@~@~@~@~@
یبارم مامانم داشت سریال یوسف پیامبر نگاه میکرد
زدم یه شبکه دیگه گفت
استغفرالله پسر فیلم پیامبرو قطع نکن معصیت داره
:///
o*o*o*o*o*o*o*o
اکثرمون همونی شدیم که مامان باباهامون بهمون هشدار داده بودن نشیم
@~@~@~@~@~@
کاش مامانم قبول میکرد وقتی سریالو میبینه تو تکرارش دیگه هیچ اتفاق جدیدی نمیوفته
o*o*o*o*o*o*o*o
به مامانم میگم
اگه یه روز من سکته مغزی کردم اعضای بدن منو اهدا کنید
.
.
.
.
.
.
با مهربونی میگه
پسر گلم تو مغزت کجا بود که بخواد سکته کنه
باید بشینی با هم برای مردنت یه فکر دیگه بکنیم
@~@~@~@~@~@
ناراحت بودم، مامانم اومد گفت ناراحتى؟ گفتم بله، گفت ناراحت نباش و رفت
.
.
.
.
.
پشمای مشاوره هاى دنيا جهت رفع افسردگى ریخت
o*o*o*o*o*o*o*o
مامان بزرگم روزی دو نوبت سریال یوسف رو نگا میکنه
هر بارم گوله گوله اشک میریزه میگه آی امام حسین قربونِ مظلومیتت بشم
@~@~@~@~@~@
هالووین فقط ۹ تماس بی پاسخ از مامان
o*o*o*o*o*o*o*o
مامان بابام تو زندگی قبلیشون قطعا گیره بودن وگرنه این حجم از گیر دادن توجیه ناپذیره
@~@~@~@~@~@
اولین بار که میخواستم بدون خانواده برم مسافرت، انقد مامانم به رفیقم سفارشمو کرده بود که تو جاده هی میزد بغل بهم میگفت سعید جیش نداری؟
o*o*o*o*o*o*o*o
صبح با مامانم دعوام شد عصر آماده شدیم بریم مهمونی به مامانم گفتم این کت بهتره یا اون کت چاهارخونه آبیه؟ گفت آفتابه طلا هم باشه جاش تو توالته 😐
@~@~@~@~@~@
معرفتو از مامانم یاد گرفتم که هرچی شد
باز غذامو اورد تو اتاقمو زد رو شونم گفت بخور زبونت سه متر درازتر شه
:)))
o*o*o*o*o*o*o*o
مامانم از گوگل عکس غذا سرچ میکنه میذاره گروهای همکاراش میگی ببینین چی پختم بعد به ما نون پنیر میده
@~@~@~@~@~@
یه بار با صدای بلند گفتم خدایا یه پول حسابی بده قول میدم به فقرا و نیازمندان کمک کنم
مامانم گفت چرا فکر کردی خدا نباید مستقیم بهشون پولو بده و باید بده به تو ؟
.
.
.
.
.
.
بینهایت دوسش دارم ولی منطقی بودنش گاهی عصبیم میکنه
😂
@~@~@~@~@~@
زندگی خانمها چهار مرحله دارد
.
.
.
.
.
١ - كودكي
٢ - جواني
٣ - اصلاً تكون نخوردي
٤ - چقد خوب موندي
o*o*o*o*o*o*o*o
خخخخخخخ چیست؟
تیکاف پیرمردا به مدت 10 ثانیه قبل از تف کردن
حالا هی تو پیاماتون به جای خنده بنویسید
خخخخخ...خخخخخخخخخخخخخخخخخ😂
@~@~@~@~@~@
به مامانم میگم میخوام تم تولدم سیندرلا باشه ، میگه باشه پس من و خواهرت میریم مهمونی تو خونه رو تمیز کن
o*o*o*o*o*o*o*o
اگه دیدین یه مرد سینشو سپر کرده, سرشو بالا گرفته و زبونش رو در اورده تعجب نکنید
اتفاق مهمی نیفتاده; داره زیپ شلوارشو میکشه بالا
آخرین بارتون باشه دخترا رو موقع ریمل زدن مسخره میکنیدااا
😡
@~@~@~@~@~@
*righ_khand* شاد باشید *righ_khand*
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم