..*~~~~~~~*.. بیشتر ما آدمهای دقیقه نودیم قدر خوبیِ کسی که عاشقمان بود را وقتی میفهمیم که چمدان به دست میرود دقیقه نود یاد کارهایی که میتوانستیم بکنیم و نکردیم میافتیم دقیقه نود یاد حرفها و کارهایی میافتیم که حالا بخاطر گفتن و انجام دادنشان پشیمان هستیم امّا زندگی بازی فوتبال نیست که در وقتهای اضافی از روی شانس گل بکاریم. زندگی در همین لحظه دوست داشتن است بخشیدن و دل کندن و مرهمِ روی زخم بودن را به لحظه بعد نگذاریم دل خوش نکنیم به دقیقه نود، دل خوش نکنیم به وقتهای اضافه دلِ شکسته، عشقِ دیده نشده یک عمر هم کم است که مثل روز اولش شود
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دنبال تو می دویدم. روی سرامیکهای سرد و سفید سالن. در آن سکوت ترسناک هزارساله. هن و هن نفسهایم با هر گام بلندتر در گوشم تکرار می شد و گلویم را تلخ می کرد بخش پروازهای خارجی آن طرف بود. امام نه، مهرآباد بود انگار. و سالن پروازش هی دورتر می شد. رسیدم به گیت. پشتت به من بود، اما شناختمت. کت نیلی ات تنت بود و چمدان به دست، منتظر و آرام ایستاده بودی روشنی سالن به سفیدی می زد. فقط نور می دیدم و تو را. لکه ای نیلی روی سفیدی مطلق. صدایت زدم. راه افتادی و دور شدی. سر خوردم روی سرامیکهای سالن. دویدم. دستم را دراز کردم و دستت را گرفتم. برگشتی. دستت توی دستم ماند و هواپیما پرید.....رمان پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ بغض امده وحال مرابدکرده جذرامده ازگلوی من ردکرده من این چمدان،توساک هارابردار بدجوردلم هوای مشهدکرده *~*****◄►******~* کبوترانه دلم بازمیل گندم کرد دلم دوباره هوای امام هشتم کرد *~*****◄►******~* یاایهاالرئوف ببین به گوشه صحنت پناه اوردم مگرکبوتراواره جا نمی خواهد؟؟؟ *~*****◄►******~* حالم چنان بداست که تنها علاج من . . . . . . درنسخه هایم پنجره فولاد مشهد است *~*****◄►******~* درصحن وسرایت همه جادیده گشودم جایی ننوشته است گناهکارنیاید *~*****◄►******~* احساس خوشی داشتم ان لحظه که دیدم مشهد شده ارامش دل های پریشان *~*****◄►******~* غلام نرگس مست توتاج داران اند خراب باده ی لعل توهشیاران اند نه من بران گل عارض غزل سرایم وبس که عندلیب توازهرطرف هزاران اند *~*****◄►******~* هرکس اندوه ومشکلی را ازمومنی برطرف نماید، خداوندروزقیامت اندوه راازقلبش برطرف سازد امام رضا علیه السلام
..♥♥.................. مواقعی هم هست که آدم چمدانش را برای رفتن نمی بندد بلکه می خواهد طرف مقابلش را بترساند زن ها همه ی زن ها برای یک بار هم در زندگانی شان که شده چمدان های شان را بسته اند آدم این کار را می کند که، نگهش دارند ..♥♥.................. مارگریت دوراس
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آدم ها فکر می کنند بعد از رفتنشان باید مانند صندوق پستی زنگ زده و باران خورده درست در نقطه ای که رهایت کرده اند تا ابد منتظر پیغامشان بمانی اما نه همیشه این طور نیست آدم ها دل دارند پا دارند بند دلشان که پاره شود بند کفش هایشان را محکم می کنند و می روند دوست داشتن فصل دارد دوست داشتن زمان دارد کدام باغی را دیده ای زمستان که می شود لباسی از شکوفه بپوشد ؟ کدام مسافر ی را دیده ا ی که چمدان به دست سالها در ایستگاهی متروکه چشم به ریل ها بدوزد؟ تو دیر به سراغم آمدی تو دیر برآورده شدی آرزوی کوچک من مثل بر آورده شدن آرزو ی کودکی ام در بزرگسالی دوست داشتنت دیگر به کارم نمی آید ؛دیگر اندازه ام نمی شود ...گفته بودم نه؟ دوست داشتن فصل دارد دوست داشتن زمان دارد ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ مهسا مجيدی پور
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ بوی یلدا را میشنوی؟ انتهای خیابان آذر باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان قراری طولانی به بلندای یک شب شب عشق بازی برگ و برف پاییز چمدان به دست ایستاده عزم رفتن دارد آسمان بغض میکند .... میبارد خدا هم میداند عروس فصل ها چقدر دوست داشتنیست دقیقه ای بیشتر مهلت ماندن میدهد آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان میدوزد دستی تکان میدهد قدمی برمیدارد سنگین و سرد کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز و... تمام میشود پاییز ای آبستن روزهای عاشقی رفتنت به خیر سفرت بی خطر ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ پیشاپیش یلداتون مبارک *baghal*
oOoOoOoOoOoO زندگی یک چمدان است که می آوریَش بار و بندیل سبک می کنی و می بَریش خودکشی مرگِ قشنگی که به آن دل بستم دستِ کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرم چمدان دستِ تو و ترس به چشمان من است این غم انگیزترین حالتِ غمگین شدن است بی تو با من با بدن لختِ خیابان چه کنم با غم انگیزترین حالتِ تهران چه کنم بی تو پَتیاره ی پاییز مرا می شکند این شبِ وسوسه انگیز مرا می شکند قبل رفتن دو سه خط فحش بده،داد بکش هی تکانم بده،نفرین کن و فریاد بکش قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم طوری از ریشه بکِش ارّه که کوتاه شوم مثل سیگار خطرناک ترین دودم باش شعله آغوش کنم حضرت نمرودم باش هر پسربچه که راهش به خیابانِ تو خورد یک شبه مرد شد و یکّه به میدان زد و مُرد من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم و از آن روز که در بندِ تواَم آزادم چای داغی که دلم بود به دستت دادم .آنقَدَر سرد شدم از دهنت افتادم می پرم دلهره کافیست،خدایا تو ببخش خودکشی دست خودم نیست،خدایا تو ببخش oOoOoOoOoOoO علیرضا آذر
❤ ♡ ❤ ♡ ❤ ♡ ❤ ♡ ❤ ♡ ❤ ♡ ❤ همه رفتند، تو اما سر جایت ماندی همه شادند و تو در حال و هوایت ماندی هرکسی دست به دستان نگاری داده تو چه دل ساده سر عهد و وفایت ماندی دیگران عاشق بت های جدیدی شده اند تو فقط پیرو چشمان خدایت ماندی دل بکن! دلبرکت خاطره ای محو شده تو چرا مات همین خاطره هایت ماندی ؟ عشق یعنی نرسیدن! چمدان را بردار همه رفتند… تو تنها سر جایت ماندی ❤ ♡ ❤ ♡ ❤ ♡ ❤ ♡ ❤ ♡ ❤ ♡ ❤ ❇مجید ترکابادی❇
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آرزویم فقط این است زمان برگردد تیرهایی که رهاشد به کمان برگردد سالها منتظر سوت قطارم که کسی باسلام و گل سرخ و چمدان برگردد من نوشتم که تورا دوست ندارم ای کاش نامه ام گم بشود، نامه رسان برگردد روی تنهایی دنیا اگر افتاده به من باید امروز ورقهای جهان برگردد پیرمردی به غزلهای من ایمان آورد به سفررفت و قسم خورد جوان برگردد ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ مهسا تیموری
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم