test
test
test
test
test
test
test
test
یارو ازم پرسید کارت چیه گفتم تو کار فرش و تلوزیونم گفت یعنی چی
.
.
.
.
گفتم رو فرش میخوابم تلویزیون نگاه میکنم
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
دیشب شام سوپ داشتیم
به مامانم میگم تو کشورای خارجی سوپ پیش غذاس نه شام
برگشته میگه بابات خارجیه یا اون عمه فلان فلان شدت
یعنی اصلاً لزومی نداشت پای عمه مو بکشه وسطا
نیتش فقط این بود که یه فحشی بهش بده
@~@~@~@~@~@
مرد در حال جان دادن بود که به همسرش گفت :باید چیزی را به تو بگویم
زن: لازم نیست
مرد: اما اگر نگویم نمیتوانم آسوده بمیرم و عذاب وجدان رهایم نخواهد کرد
زن: باشه بگو
مرد: من زن دوم دارم
زن با خونسردی گفت
میدونم همین امروز فهمیدم
حالا آروم باش تا مرگ موش کارشو بکنه
@~@~@~@~@~@
شب تولدم، شروع کردم به باز کردن کادوها
به کادوی بابام که رسیدم دیدم یه پاکته که درش بازه
توشو که نگاه کردم دیدم نوشته
هشتاد هزار تومنی رو که سه ماه پیش گرفتی، نمی خواد برگردونی
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
پدر به دختر: پاشو دخترم یه لیوان آب واسه بابا بیار
دختر: ول کن بابا دارم تلویزیون میبینم. حال ندارم
دختر کوچیکتر: بابا ولش کن این خیلی بی تربیته پاشو برو خودت بخور
برای منم بیار
..♥♥..................
من موندم وقتی میگن مث بچه ی آدم رفتار کن
.
.
.
دقیقا باید مث هابیل رفتار کنیم یا قابیل
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
دقت کردید عروس دریایی داریم ولی دوماد دریایی نداریم
.
.
.
.
یعنی بی شوهری تو عمق دریا هم موج میزنه
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ﺳﺮ ﮐﻼ ﺱ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ گفتم ﺍﻧﺸﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ
“ﺍﮔﺮ ﻣﺪﯾﺮﻋﺎﻣﻞ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ؟"
ﻫﻤﻪ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﯾﮑﻨﻔﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻭ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ
ازش پرسیدم:ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﯽ؟
گفت:ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺗﺎ ﻣﻨشی بیاد تایپ کنه
ینی قوه تخیلش هلاکم کرد
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
مادر شوهره من دارم؟
.
.
.
.
.
.
یعنی آدم اینقدر خونسرد؟
.
.
نباید بیاد بگرده منو واسه پسرش پیدا کنه؟
والا من به خاطر پسر خودش می گم. وگرنه من که دارم درسمو می خونم
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
تو پاساژها دقت کردین
بعضی مردا دست خانومشونو میگیرن
.
.
.
.
چون اگه دستشو ول کنن میرن خرید میکنن
رمانتیک بنظر میرسه ولی درحقیقت اقتصاد مقاومتیه
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
با این وضعیتی که قیمت گاو و گوسفند پیداکرده
.
.
.
تا چند وقت دیگه جلوی پای عروس و داماد
تن ماهی باز میکنن
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
جوک بسه دیگه یکم معلوماتتونو ببرم بالا
فواید آبلیمو
.
.
.
.
تُرشه
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
آقا پیراهنِ پاره مُد شد
شلوارِ پاره مُد شد
شالِ پاره مُد شد
*
*
*
*
*
ما موندیم چرا جوراب پاره که ما زیاد داریم
مُد نمیشه
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
میخوام اعتراف کنم
نه ولش کن
شما اعترافمم کپی میکنین آبرومو میبرین
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ساعت 3 نصف شب اومدم بالا در یخچالو باز کردم دنبال چیزی میگشتم
بابام سرشو از زیر پتو درآوورد گفت:یه لیوان شیر هم بخور
من که به کل تعجب کرده بودم که چطوره که به فکر منه
پرسیدم چرا؟؟؟
.
.
.
.
.
.
گفت:تاریخش تا امشبه
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ: ﺟﻌﺒﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ، ﺯﻧﺠﯿﺮ ﭼﺮﺥ
ﺁﻟﻤﺎﻥ: ﭼﺮﺍﻍ ﺧﻄﺮ، ﮐﭙﺴﻮﻝ ﺿﺪ ﺁﺗﺶ، ﺯﻧﺠﯿﺮ ﭼﺮﺥ
ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ: ﺟﻌﺒﻪ ﺍﺑﺰﺍﺭ، ﭼﺮﺍﻍ ﺧﻄﺮ
ﺍﯾﺮﺍﻥ: ﻗﻠﯿﻮﻥ، ﺯﻏﺎﻝ، ﻣﻨﻘﻞ، ﺑﺎﺩﺑﺰﻥ، ﯾﻪ ﭼﻤﺎﻕ ﻫﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻋﻮﺍ
ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻭﺭﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
به مامانم میگم چرا تو خونه همش دمپایی پات میکنی ؟
میگه: یه کابوی هیچوقت از اسلحه اش دور نمیمونه
منم قانع شدم ، چون مسلح بود
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
خـــــــر نشو الاغ
اوج نصحیت پسرا
@~@~@~@~@~@
به دوستم می گم کیف پولت چقدر قشنگه
می گه چرم مشهد عموم از آلمان برام آورده
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ﺍﻻﻥ ﮐﻪ ﻧﻪ ﮐﻮﻟﺮ ﺭﻭﺷﻨﻪ ﻧﻪ ﺑﺨﺎﺭﯼ
ﺑﺎﺑﺎﻫﺎ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻦ ﺑﺎﺱ ﺩﻗﯿﻘﻦ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﻦ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ؟
ﻫﯽ ﺍﻟﮑﯽ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻥ
ﻭ ﺩﺭِ ﮐﺎﺑﯿﻨﺘﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﻭﺑﺴﺘە ﻣﯿﮑﻨﻦ
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
رفته بودم مجلس عقد یکی از رفقام
خانواده ی داماد میگفتن
نون و پنیر آوردیم ؛ دخترتونو بردیم
خانواده ی عروس با خوشحالی میگفتن
نون و پنیر ارزونی تون ؛ ترشی چپوندیم بهتون
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
دیروز داشتم غذا نذری پخش میکردم
یه پیرزنه اومد گفت: خیر از جوونیت ببینی یه غذا بده به من
گفتم : مادر جان غذا تموم شده
گفت : خدا بزنه تو کمرت و رفت
^^^^^*^^^^^
با تشکر از آبجی هستی
که زحمت بسته جوک امروز رو تنهایی کشید
^^^^^*^^^^^
**♥** لباتون خندون *ghalb_sorati*
*********◄►*********
اول اصلا نشناختش
چند لحظه مکث کرد... بعد پرسید
اینجا چیکار میکنی؟ چقدر عوض شدی؟ اصلا نشناختم... خیلی خوشگل شدی! آرایش کردی؟ چقدر خوش تیپ شدی!!! چقدر رنگ لباس و کیف و کفشت ست شده!! خیلی وقته اینطوری ندیدمت!! حالا کجا داشتی میرفتی؟ تو کجا اینجا کجا؟
زن صورتش سرخ شده بود... غافلگیر شده بود... با خجالت گفت
هیچی... میخوام برم خرید!! چیزه... اینجا یه پاساژ جدید باز شده
مرد نگاه معناداری کرد و با خنده تلخی گفت
خوش به حال فروشنده ها... مردم توی پاساژ... کلی براشون وقت صرف کردی... انرژی گذاشتی! چقدر برات مهمن!!! غریبه ها!!! کاش این کارها رو برای من میکردی نه... من تا حالا تو خونه اینطوری ندیده بودمت!! هه!! فقط ای کاش تو خونه... هیچی برو
_____________________
مولا علی علیه السلام می فرمایند
در آخرالزمان که بدترین دوران است، جمعی از زنان پوشیده اند در حالی که برهنه اند(لباس دارند اما آنقدر نازک و کوتاه است که گویی هنوز برهنه اند) و از خانه با آرایشش بیرون می آیند، این ها از دین خارج شده و در فتنه ها(که روحشان را تاریک می کنند) وارد شده اند و به سوی شهوات(حیوانی) میل دارند و به سوی لذات (خوارکننده) شتاب می کنند و حرام را حلال می دانند و(اگر توبه نکنند) در دوزخ به عذاب ابدی گرفتار می شوند
*********◄►*********
*fekr*
ان شاءالله که هممون عاقبت به خیر بشیم
*fekr*
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم