بعد از افطاری ،همین یکشنبه شب رفته بودم منزل مشتی رجب در حدود هشت یا نه هفته بود همسرش از دار دنیا رفته بود تسلیت گفتم که غمخواری کنم این مصیبت دیده را یاری کنم رفت و ظرفی میوه آورد آن عزیز با ادب بگذاشت آن را روی میز در همین هنگام آمد خا له اش خاله ی هشتاد یا صد ساله اش او زبان بر حرف و بر صحبت گشود من حواسم پیش ظرف میوه بود در میان حرف او گفتم چنین آفرین ، به به ،هلویعنی همین ناگهان آن پیرزن از جا پرید از ته دل جیغ ناجوری کشید داد زد الاف بودن تا به کی هی به فکر داف بودن تا به کی یک کم آدم باش این هیزی بس است داستان گربه و دیزی بس است مردکِ کم جنبه ی بی چشم و رو تو غلط کردی به من گفتی هلو! ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این شعر زیر بسیار کاربرد دارد ! من خودم هزار بار شماره هام پاک شده بعد که اس ام اس میاد ، میمونم این شماره مال کیه ! بدبختی اینجاست فقط کافیه طرف بفهمه که شماره هات پاک شده هزار جور ادا اطوار در میاره تا بگه کیه حالا این شعر محترمانه شاید تاثیرش بهتر از فحش و تهدید باشه در حافظه ی گوشی من نام شما نیست ای دور ز غم یاور من نام شما چیست؟ عذرم بپذیر حافظه یکباره پریده نامت بفرست ثبت مجدد بشه برلیست تجربه داشتم که میگما ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ای شیرجه رفته توی قندان و ای هیکل تو منارجنبان ای هشت بهشت خوشگل من دروازه ی دولت دل من در قلب منی، قسم به سعدی باقیش برای وقت بعدی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ای با صفا تو را زنم صدا هر روز میدهم ندا اگر داشتی وفا پیامک می دادی گدا ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اتاق آقا پسرا و دختر خانوما اول وارد اتاق آقا پسرا ميشيم براي ورود به اتاق پسرها اصولا شما بايد به يك گيره لباس براي زدن بر روي بيني مبارك يك دستكش و يك سيستم موقعيت ياب ماهواره اي مجهز باشين چون ممكنه هر لحظه تو اين اتاق كه بي شباهت به بازار شام هم نيست يا گم بشين يا با دست زدن به وسايل، آخرين ورژن مرض ها رو دريافت كنين يا از رايحه ي خوش اتاق به ديار باقي سفر كنين تو اين اتاق هر چيزي پيدا ميشه از شير مرغ گرفته تا جون آدميزاد هر وسيله اي تو اين اتاق تعريف خاص خودشو داره مثلا كمد لباس جاييست كه در اون ميتوان لباسها و اقلام ورزشي كه تا حالا رنگ آب رو به خودشون نديدن پنهان كرد و لطف بزرگي به جامعه بشري نمود زير تخت، بهترين مكان براي چپوندن كليه وسايل وقتي كه قراره يه شخص رو در بايستي دار وارد اتاق بشه رو در و ديوار اتاق هم عكس هر جك و جونوري به چشم ميخوره كه اگه يه شب خداي نكرده وارد اتاق بشين اونجا رو با پارك ژوراسيك اشتباه ميگيرين تنها راه عبوري توي اتاق راهيه كه درِ ورودي رو به ميز كامپيوتر وصل ميكنه و بقيه ي مسير ها به علل گوناگون مسدود هستن همه جور وسيله ي ورزشي از راكت تنيس گرفته تا دوبنده ي كشتي تو اين اتاق هست اما دريغ از يه ذره اطلاعات ورزشي توي گوشه اتاق هم يك سطل آشغال بيچاره به چشم ميخوره كه تا خِرخِره پره و عاجزانه تقاضاي تخليه شدن ميكنه *** حالا يه سر به اتاق دخترخانما ميزنيم روي در ورودي اتاق، يه خرس آويزون شده كه كلاه آبي رنگي هم به سر داره. وقتي در رو باز ميكنين متوجه ميشين كه هيچ راهي براي ورود وجود نداره آخه از سقف تا كف اتاق پوشيده شده از تزيينات و آثار هنري مربوط به دوران سوم زمين شناسي رو در و ديوار اتاق عكس شاهزادهء سوار بر اسب رؤياهاشون كه از قضا شباهت زيادي به سوپر استارهاي سينما از جمله گلزار رادان و دارن،وصله استراتژيك ترين نقطهء اتاقشون هم ميز آرايش چون هم وسايل بتونه كاري روش قرار داره هم تو كشوي دوم ميز دفتر خاطراتشون كه سر نخ بسياري از مجهولات زمانه، نگهداري ميشه. از ميون صدها عروسكي كه توي اتاق به چشم ميخوره يه عروسك نقش سنگ صبورِ لحظات تلخ زندگيشون رو ايفا ميكنه فرش زير پا، رنگ اتاق، رنگ كيف و رنگ جوهر خودكار مورد علاقشون، با هم سته. همه چيز آنكارد شده وسر جاشه اما اما اگه قرار باشه يه دختر و يه پسر به طور همزمان برن به اتاق هاشون و يه وسيله رو بيارن، اين پسرها هستن كه فاتح اين ماراتن ميشن جالبه، اما هنوز جواب قانع كننده اي براي اين مسئله پيدا نشده ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ابراز علاقه شديد پليس راهنمايي رانندگي به من مشـغول رانندگي تو جاده ام از فاصله دور پلـــيس واسم دست تكون ميده و ابراز ارادت ميكنه واقعا آدماي با محبتي هستــن موندم چطوري از اين فاصله منو شــــناختن؟ يكيشونو جو مي گيره مي پره وسط جـــاده با حرارت خاصي واسم دست تكــون ميده چراغ ميزنم وبا حركت دست به ابرازعلاقه شون جـــواب ميدم دفترچه و خودكار تو دستشه احتمالا ميخواد ازم امـــضا بگيره، اما الان وقت ندارم باشه واسه بعـــد اشك تو چشام حلقه ميزنه از اين همه احساسات پاك و بي آلايش چه پليساي مهربون و عالي داريم من به همشون بخاطر اين احساساتي كه واسم بخرج دادن تشكر مي كنم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ آقا دیروز تو فیسبوک یه سوال پرسیده بودن که این سوراخ رو خودکار بیک به چه کاری میاد اینم نمونه ای از جواب های دوستان یک.این سوراخ حاوی کولاژن و ایلاستین بوده و این همون چیزیه که پوست خودکار به آن احتیاج دارد دو.عمل فتوسنتز رو انجام میداد سه.خودکارمون خفه نشه چهار.برای اینکه بی کار شدی انگشت تو بکنی تو سوراخ پنج.رای ما روحانی :| شیش.برای اینکه سر جلسه امتحان جواب سوالو بلد نبودی بیکار نباشی باهاش فلوت بزنی هفت.حالا این همه سوراخ رفتی دنبال سوراخ خودکار بیک :| هشت.مدیرعامل شرکتش استقلالیه ! نه.هر چیزی باید یه سوراخی داشته باشه :| این جواب آخری خیلی قانعم کرد ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تلگراممو باز کردم ۱۲۸تا مسیج از پسرخالهام داشتم ترسیدم زود بازش کردم دیدم ۱۲۸بار نوشته هادی هادی هادی فکر کردم چیزی شده نوشتم جانم؟نوشت خیلی کم بادی، بعد یه سری میان میگن قطع ارتباط با فامیل خوب نیست🙈😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﻣﺎ ﯾﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﯾﻨﺎ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﻥ ﺳﻪ ﻗﻠﻮ ﯾﻌﻨﯽ ﻻﻣﺼﺒﺎ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﭙﯽ ﭘﯿﺴﺘﺸﻮﻥ ﮐﺮﺩﯼ .....ﺣﺎﻻ ﺍﺳﻤﺎﺷﻮﻥ: ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮﯾﺴﺎ ﭘﺮﯾﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﺮﺳﻪ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﭘﺮﯼ !!!! ﮐﻼ ﻣﻠﺘﯽ ﺭﻭ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ حالا ﭼﻨﺪ ﻭقت ﭘﯿﺶ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﮐﻨﻪ داداشم ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺤﮑﻢ ﮐﺎﺭﯼ کنه، ﺭﻓﺘه ﺑﻪ هر ﺳﻪ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﺗﺒﺮﯾﮏ گفته ﺑﻌﺪﺍً فهمیده ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﻋﺮﻭﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺗﺒﺮﯾﮏ گفته 😂😂 ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﭽﯽ، ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ می گم: ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺩاماﺩﻩ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺩﻩ ﺑﯿﺲ ﺳﯽ ﭼهﻞ ﮐﺮﺩﻩ ! ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ فرموده! ﺍﺧﻪ ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﺑﺎﻫﻢ ﻓﺮﻕ ﻧﺪﺍﺭﻥ ﺑﺎﺑﺎمم ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ " ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ ﺑﭽﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺼﻔﻪ ﺗﻮست ﺭﻓﺘﻪ ﯾﻪ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺯﺍﭘﺎﺱ، ﺗﻮ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﭘﻨﭽﺮﺷﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﯼ؟ 😂😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پارسال زمسون مریض شده بودم شدید،داشتم از تب میمردم،بعدازکلی اسرارخانواده رفتم دکتر دکترم واسه اینکه تبم بیادپایین واسم شیاف نوشته بودمام بی خبر چیه؟خو تب داشتم!داروهاموگرفتم رفتم خونه مامانم آب آوردداروهاموبخورم،منم با همون بیحالی دست کردم توپلاستیک از هرکدوم یکی درآوردم که بخورم،آقانصیب هیچ بشری نشه اولیوانداختم بالادیدم توگلوم گیرکردچشام شدقدتشتک (شیافوخوردم!) ازشانس بدمابه صورت افقی توگلوم گیرکرده بود!خلاصه باهربدبختی بود دادمش رفت پایین،هنوزم نفهمیده بودم هیم غرمیزدم خولعنتیایکم کوچیکتربسازیدگلوم پاره شد انقدحالم بدبود پسو پیشمواشتباگرفته بودم خوابیدم وقتی بیدارشدم باوربفرمایدهیچ اثری از مریضی نبود باورفرمایدید نتیجه:داروروهرجوردوس داری مصرف کن اینافقط میخوان ماروعذاب بدن خوچرا؟ فقط شیاف ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پیش مامانم نشسته بودم داشتم اهنگ مرسی تتلو رو میخوندم من : هر چی از دلت میاد بده بیاد مامانم : از دل من فقط پی پی میاد بدم بیاد ؟؟ ^__^ من :||| تتلو :|| ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دلاتون شاد و لباتون خندون (شاد باشید همیشه) دوستدار شما ARSAℳ
*@@*******@@* میدونی چیه؟ من کلا آدم عجیبیم، چیزای عجیبو دوستدارم، یکیش خوده تو تویی که اصلا نمیدونم کی هستی کجای این کره خاکی زندگی میکنی نه ازقیافت چیزی میدونم نه ازاستایل بدنت ونه ازاخلاقت میبینی، من هیچکدوم ازاینارونمیدونم و باز دوستدارم، تو بیخبریهام عاشقت شدم، هیچی ازت نمیدونم ولی شبا وقتی همه جا تاریکه من زیرپتو چشمامو میبندمو به توفکر میکنم،برای خودم مجسمت میکنم، اونجوری که میخوام تورویام میسازمت، فارغ ازاینکه شاید توهیچ شباهتی به رویای من نداشته باشی، شاید تو نقطه مقابل تمام افکارم باشی اماقول میدم و از خودم مطعنم که تو هر جوری که باشی من بازهم دوستدارم، هرشب روزایی رومیبینم که تواومدی و کنارهم خوشیم، روزایی که باهم بیرون میریمو غذا میخوریم ومن مجبورت میکنم توسرما باهم بستنی بخوریم وفرداش زنگ بزنی وباصدای گرفته بگی که سرماخوردی و برام خطونشون بکشی وذبگی همش تقصیره توعه تلافی میکنم وذمن مستانه بخندم و بگم هرکی خربزه میخوره پای لرزشم میشینه و تو باخنده نهفته توصدات بازم تهدیدم کنی و بگی تامن خوب نشم جایی بی من نمیری، منم از پشت گوشی واست زبون دربیارمو بگم به همین خیال باش آقاااااا، اینوبگم ولی عین ده روزی که حالت بدبود منم بشینم توخونه هرروز زنگ بزنم حالتو غیره مستقیم بپرسم و ازم بپرسی کجایی و من به دروغ بگم که بادوستام بیرونم، توی جانان منم غیرتی خرج کنیو بااون صدای گرفتت غر بزنی که باکدوم دوستت منم به دروغ اسم یکی ازدوستامو که میشناسی بگم و تو کلیک کنی که گوشیو بدم باهاش صحبت کنی و من بهونه بیارم و تهش عصبانی بشم و بگم من خونه ام و تو قش قش بخندیو بگی میدونستم فقط میخواستم خودت اعتراف کنی و من حرس بخورم وتو ازحرس خوردن من غرق لذت یا به اون روزی فکر میکنم که خسته ازهمه جا و همه کس تنها زیرآسمون ابری تو تراس نشسته باشم تو یه دفعه سرو کلت پیداشه بزور منو ببری زیر بارون و بگی تا نخندی حق نداری جایی بری، و یا عصرهایی که باهم تو حیاط خونه خانجون چایی عصرونمونو بخوریم وتوبخندی به منو من بخندم به اینکه چه زود رویام حقیقت شد میبینی من حتی برای آمدنت سناریو هم نوشته ام، جانان من دیگر زمانش است که بیایی *@@*******@@*
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ زندگى ماشده خاله بازى گير افتاديم تو دنياى مجازى گير افتاديم خودمونو باختيم چه دنياى عجيب غريبى ساختيم كى واسه عشقش نامه مينويسه؟ چشم كى هر شب ازجدايى خيسه؟ كی ديگه قبل خواب كتاب ميخونه بازم سوال بى جواب ميمونه ؟ صبح تاغروب تو يوتيوب توييتر شب تا صبحم تو چت روماشرو ور نميشه فهميد ديگه كى با كيه وقتى كه فيس هممون بوكيه چقد بگم ديگه منو تگ نكن ؟ اخلاق من خوبه منو سگ نكن بعيده كه بازم بيام تو والت اما بجاش با سر ميرم توالت مىگى كاش اين فاصله رو كم كنى چقد ميگيرى منو لايكم كنى ؟ پز ميدى هى به تعداد فرندات به فيل اسبى كه شدن كيش و مات نوشتى ظرفيت تمومه مردم دوستاى نو بيان تو پيج بيستم با عكس تابلوت كه رو وال گذاشتى دشمناتم ميان براى اشتى اگه بيان پاى تو رو ببوسن بهتر از اينه كه تو كف بپوسن مرتيكه سن خر پيرو داره پيام اى لاو يو واست ميذاره شيطونه ميگه با دو تا پا بپريم دهن مهن يارو........ بگذريم بازار تو اگه زيادى داغه از بركات عمل دماغه هلو شدى پريدى تو حلقم! يادت مياد يه روزى بودى شلغم؟ با فو تو شاپ ميمونو داف ميكنن تك تك اندامتو صاف ميكنن ميخواى حماقتو تمومش كنى ؟ موى توى دماغتو مش كنى قيافه رو خدا داده بمون پاش هرجورهستى باش ولى خودت باش ما بازى خورديمو اونا راضين اوناى كه شاهد اين بازين وقتى كه كارى واسه ما نداشتن هر چى بيكاره سر كار گذاشتن منى كه از من مجازى سيرم كاش در ديوارمو گل بگيرم ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
یه چند کلوم حرف دارم بااونایی که فک میکنن بدبختنو همش پروفایلاشون تو تلگرام دپه و پستای ناامیدکننده و غمگین طوری میزارن تواینستا و هرشبکه مجازی دیگه ای ببین دوست من فک میکنی اگه مثلا پروفایل دِپ بزاریو متنای غمگین بخونی و بنویسی و نشرکنی چیزی عوض میشه؟!یامثلا وحی چیزی میرسه که مشکلاتت حل میشه؟!توبااینکارا فقط داری جار میزنی من بدبختم آی عالم من مشکل دارم،دقیقا داری نقطه ضعفاتو به همه نشون میدی،داری خودتو ضعیف نشون میدی؛خب بااینکارا به جاییم میرسی؟! خب معلومه نه فقط باعث میشه که اون خلاء داخل زندگیت بزرگ و بزرگ تر به نظر بیاد...الان شاید بعضیاتون این فکرو بکنین خب مااگه باکسی دردودل نکنیم که غمباد میگیریم!!،منم اینو میگم که کجای اینکارا اسمش میشه دردودل؟؟!،اگه باشه هم میشه دردودل مجازی باکسایی که اصلا نمیدونیم اون چیزی هستن که نشون میدن یا نه!باکسایی که دلسوزیهاشون پشت همون گوشیه و معلوم نیست پشت این صفحه مجازی چن بار توروبه تمسخر میگیرن؛این دردولا ثانیه این و فقط تاریخ انقضاشون تا زمانیه که نتت روشنه وقتی نتت بسته شه میفهمی که همه اینا ظرفی توخالی بیش نبودن سعی کن مشکلاتتو غماتو برای خودت و دنیای واقعیت با آدمای واقعیت نگه داری،شادیاتو و روزای خوشتو هرجا میخوای ببر،وقتی یه عکس شاد با یه متن زندگی بخش بنویسی دیگرانم از خوندن متنت آروم میشن و به جای کامنتای متاسفمو درکت میکنم مینویسن همیشه به شادی یا چه متنی!!اینا خودش کمکم باعث بهبود روحیت میشه وسعی میکنی متنای خوب بیشتری بزاری،کلا ذات انسان همینه گرایش داره به چیزای خوب هرچی بیشتر بهتر کلام آخرم اینه دوست من ازت میخوام که نه تو منوقضاوت کنی و نه فکرکنی که من توروقضاوت کردم فقط تنهاکاری که بایدبکنی اینکه این متنوبخونی واگه لازم شد چندبار بخونیش تا عمق کلامو بفهمی تا بتونی راهتو تغییر بدی این حرفای منو پای نصیحت هم نزار،اصن فک کن یکی ازاون روانشناساییم که خیلیا بهشون لقب دیوونه میدن،اصن فک کن یه رهگذرم که تویه عصر پاییزی کنارهم توپارک نشستیم و من برات حرف میزنم،هرجور که میخوای منو تصور کن و اینوبدون که من بااینکه این حرفارو زدم بازم انسان کاملی نیستم و شاید ازتوهم کمتربدونم ولی سعی کردم همون اندک چیزاییم که میدونم دراختیار دیگران قراربدم؛توهم اگر میتونی چیزایی که میدونی و تجربه هاتو به دیگرانم انتقال بده،شاید اون چیزی که برای تو قدیمی و بی ارزشه برای نفربعدی کلید حل مشکلاتش باشه درکل بعدازاینکه این متنو خوندی روی یه مبل یاصندلی بشین و دستوپاهاتو بکش و بدنتو شل کن،چشماتو ببند و برای چند ثانیه هم که شده به هیچی فکر نکن؛بعدآروم پلکاتو باز کن و یه نفس عمیق بکش و اگر خواستی بعدش یه لیوان گل گاوزبون یا یه لیوان آب گرم بخور اینجوری عضلاتت ازحالت منقبضی بیرون میان و خستگیت دودمیشه میره هوا این یکی از راه های برگشت آرامشه اگر خواستین میتونم مراحل بعدیش روهم براتون بزارم البته اگر واقعا ایمان دارین به این نوع برگشت انجامش بدین چون اینا مثه داروهای شیمیایی نیستن که بخوریشونو تمام،تمام این مراحل نیاز به همراهی و همدلی شما هم دارن و باید با اطمینان و رضایت کامل شروع کنین حالاهرک ی هست دستا بالاااا 😁😊 *~~~~~~~~*
oOoOoOoOoOoO زندگی مثل آیینه میمونه هرجوری نگاهش کنی همونجوری نگاهت میکنه پس جوری اون آیینه رو نگاه کن که از خودت و زندگیت لذت ببری اگﺮ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺁﺏ، ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻔﺘﺪ ﻫﯿﭻ ﺍﺛﺮﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺑﺮﮔﯽ ﺍﻓﺘﺪ، ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺭﺧﺸﯿﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ “ﻣﮑﺎﻥ” ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ کنید تا بدرخشید
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ پیرمردی نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بيمارستان شد و به پرستار گفت خواهش می کنم به داد این بچه برسید بچه ماشین بهش زد و فرار کرد بلافاصله پرستار گفت این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید. پیرمرد: اما من پولی ندارم پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم خواهش می کنم عملش کنید من هرجور شده پول رو تا شب براتون میارم پس پرستار گفت با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید پيش دكتر رفت اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه صبح روز بعد… همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می اندیشید خوب است کمے انسان باشیم
*@@*******@@* دلَم ڪَسی رومیخاد ڪه وَقتی بهش میگَم خُدافِظ . بای بگه باز چه مرگته رواني؟ من دوستت دارَم فڪر ڪَردی به این راحتیا وِلِت میڪُنم ؟ دلم ڪَسی رومیخادڪه درڪَم ڪُنه نہ ترڪَم دلم ڪَسی رومیخادتا بفهمہ ڪَسی میخواد رابطمونو خَراب ڪُنه بگہ اون بامَن تو أعصابتو خورد نڪُن دلم ڪَسے رو ميخاد ڪه وقتے باش قَهرم اس بده ، ببين قَهري قَهر باش ولے ميڪُشَمت اَگه حَواست به مَن نَباشه،اُفتاد؟؟ دلم ڪَسی رومیخاد ڪه وَقتی باهاش دعوام میشہ شَب بگہ تا آشتی نَڪردی نميخوابی،مفهومه؟؟ دلم کسی رو میخاد که نگه همینه که هست! که نگه هر جور راحتی بعضی وَقتا قَهر نمیڪنی ڪه بری قَهر میڪنی تا ببینی چقدر واسه طَرَفت اَرزش داری قهر میکنی ک دستاتو محکمتر بگیره و بلندتر بگه دوست داره نه اینکه بگه هرجور راحتی ، شب بخیر oOoOoOoOoOoO
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم