♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را مزن
ابتدای یک پریشانی است حرفش را مزن
گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو
چشمهایم بی تو بارانی است حرفش را مزن
آرزو داری که دیگر بر نگردم پیش تو
راهمان با اینکه طولانی است حرفش را مزن
دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا
دل شکستن کار آسانی است حرفش را مزن
خورده ای سوگند روزی عهد ما را بشکنی
این شکستن نا مسلمانی است حرفش را مزن
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
فرامرز عرب عامری
اینجا بسوزی یا بسوزانی مهم نیست
حتی خصوصیات انسانی مهم نیست
پای غزل ها قد بکش خود را برقصان
نه .... هر کسی را هم برقصانی مهم نیست
یک روز زیر سایه ام آرام بودی
امروز آرامم بگریانی مهم نیست
گل را اگر پرپر کنی آیا مهم است؟
روی حقیقت را بپوشانی مهم نیست ؟
فرقی ندارد عاشقم باشی ، نباشی
عاشق شدن لای پریشانی مهم نیست
فرقی ندارد قلب من با سنگ صحرا
حتی برنجانی ، نرنجانی مهم نیست
خیلی تحمل می کنم حتی خودم را
اصلا برای تو مسلمانی مهم نیست