♥♥.♥♥♥.♥♥♥
مرا بخوان که حروفم پر از عســـل بشود
مرا بخواه که هر قطعه ام غـــــزل بشود
مرا بخـوان که پس از این همــه الهه ناز
دوبــاره ورد زبانــــــــم “اتل متل” بشود
سیــــاه چشــم! فنـــا کن سپیـــد را مگذار
که محتــــوای غـــــزل نیز مبتــــذل بشود
هـزار وعده بـه من داده ای بگــو چـــه کنم؟
که دست کم یکی از وعده ها عمل بشود!؟
قسم به عشق! به فتوای دل گناهی نیست
اگـر بـــه دست تــــو نامحرمــی بغـل بشود
بیـــــا و مسئله هــــا را ز راه دل حــــل کن
که در تمام جهــــان این سخــن مثـل بشود
اســاس علـــم ریاضـــی به باد خواهد رفت
اگر که مسئله هـــــا عاشقانــه حـــــل بشود
♥♥.♥♥♥.♥♥♥
❇غلامرضا طریقی❇
میگویند شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد
وقتی که زنگ را زدند بیدار شد، باعجله دو مسأله را که روی تخته سیاه نوشته بود یادداشت کرد
و به خیال اینکه استاد آنها را بعنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آن روز وآن شب برای حل آنها فکر کرد
هیچیک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت. سرانجام یکی را حل کرد و به کلاس آورد
استاد به کلی مبهوت شد ، زیرا آنها را بعنوان دونمونه از مسائل غیر قابل حل ریاضی داده بود
اگر این دانشجو این موضوع را میدانست احتمالاً آنرا حل نمیکرد ، ولی چون به خود تلقین نکرده بود که مسأله غیر قابل حل است
بلکه برعکس فکر میکرد باید حتماً آن مسأله را حل کند سرانجام راهی برای حل مسأله یافت
این دانشجو كسي جز آلبرت انيشتين نبود
♦♦---------------♦♦
نتیجه : حل نشدن بیشتر مشکلات زندگی ما ، به افکارخودمون بستگی دارد