♥♥.♥♥♥.♥♥♥
تصمیم داشتم که تو را یک غزل کنم
وقتش رسیده است به قولم عمل کنم
این یک معادله ست که مجهولهاش را
باید به انزوا بکشانم و حل کنم
کندویمان عصاره ی نیش و کنایه هاست
زنبور می شوم که لبت را عسل کنم
راحت کنار می کشم از این بهانه ها
تا شانه های خالی خود را بغل کنم
بوسیدنت خلاف قوانین کشور است
باید عمل به شیوه ی بین الملل کنم
من روی خط زلزله ات ایستاده ام
قصدم نبود فاصله ای را گسل کنم
باید به فکرهای سیاهم جهت دهم
اصلا درست نیست تو را مبتذل کنم
♥♥.♥♥♥.♥♥♥
❇سیما نوذری❇
*tafakor*
♥♥.♥♥♥.♥♥♥
مرا بخوان که حروفم پر از عســـل بشود
مرا بخواه که هر قطعه ام غـــــزل بشود
مرا بخـوان که پس از این همــه الهه ناز
دوبــاره ورد زبانــــــــم “اتل متل” بشود
سیــــاه چشــم! فنـــا کن سپیـــد را مگذار
که محتــــوای غـــــزل نیز مبتــــذل بشود
هـزار وعده بـه من داده ای بگــو چـــه کنم؟
که دست کم یکی از وعده ها عمل بشود!؟
قسم به عشق! به فتوای دل گناهی نیست
اگـر بـــه دست تــــو نامحرمــی بغـل بشود
بیـــــا و مسئله هــــا را ز راه دل حــــل کن
که در تمام جهــــان این سخــن مثـل بشود
اســاس علـــم ریاضـــی به باد خواهد رفت
اگر که مسئله هـــــا عاشقانــه حـــــل بشود
♥♥.♥♥♥.♥♥♥
❇غلامرضا طریقی❇