میگویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهایی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او میگوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد مرد کشک ساب میرود و پاتیل و پیاله ای میخرد شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون کار و بارش رواج میگیرد طمع کرده و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد. بعد از مدتی شاگرد میرود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز میکند و مشغول فرنی فروشی میشود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد میشود. کشک ساب دوباره نزد شیخ بهایی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او میگوید: تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ برو همون کشکت را بساب ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ *fekr* دم خنده هاتون گرم *fekr*
پدرم همیشه میگوید “این خارجیها که بیخودی خارجی نشدهاند، خیلی کارشان درست بوده که گذاشتند برن خارج *malos* . البته من هم میخواهم درسم رابخوانم *neveshtan* ؛ پیشرفت کنم *fekr* ؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم *shadi* . ایران با خارج خیلی فرغ دارد. خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج میدانم. تازه دایی دختر عمه پسر همسایهمان در آمریکا زندگی میکند. برای همین هم پسر همسایهمان آمریکا را مثل کف دستش میشناسد. او میگوید “در خارج آدمهای قوی کشور را اداره میکنند” *gorz* مثلن همین “آرنولد” که رعیس کالیفرنیا شده است. ما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار کرد *gorz* و بعد… البته آن قسمتهای بیتربیتی فیلم را ندیدیم *soot* اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است، بازو دارد این هوا *baghal* . اما در ایران هر آدم لاغر مردنی را می گذارند مدیر بشود *gij* . خارجیها خیلی پر زور هستند و همهشان بادی میل دینگ کار میکنند. همین برجهایی که دارند نشان میدهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کردهاند. *hang* ما اصلن ماهواره نداریم *bi_chare* . اگر هم داشته باشیم؛ فقط برنامههای علمی آن را نگاه میکنیم *goz_khand* . تازه من کانالهای ناجورش را قلف کردهام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند *dali* . در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمیشود و نخبههای علمی کشور مجبور میشوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش میشوند. مثلاً این “بیل گیتس” با اینکه اسم کوچکش نشان میدهد که از یک خانواده کارگری بوده، اما تا میفهمند که نخبه است به او خیلی بودجه میدهند و او هم برق را اختراع میکند *gij_o_vij* . پسر همسایهمان میگوید اگر او آن موقع برق را اختراع نکرده بود؛ شاید ما الان مجبور بودیم شبها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم *ey_khoda* . از نظر فرهنگی ما ایرانیها خیلی بیجمبه هستیم *jar_o_bahs* .. ما خیلی تمبل و تنپرور هستیم و حتی هفتهای یک روز را هم کلاً تعطیل کردهایم. شاید شما ندانید اما من خودم دیشب از پسر همسایهمان شنیدم که در خارج جمعهها تعطیل نیست *talab* . وقتی شنیدم نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم *O_0* . اما حرفهای پسر همسایهمان از بی بی سی هم مهمتر است *malos* . ما ایرانیها ضاتن آی کیون پایینی داریم *soot* . مثلن پدرم همیشه به من میگوید “تو به خر گفتهای زکی” *btb* . ولی خارجیها تیز هوشان هستند. پسر همسایهمان میگفت در آمریکا همه بلدند انگلیسی صحبت کنند :khak: ، حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند *hazyon* . ولی اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان میروند و آخرش هم بلد نیستند یک جمله ساده مثل "آی لاو یو" بنویسند. واقعن جای تعسف دارد. *difal* این بود انشای من! *goz_khand*
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم