♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
فرق بسیار است ناکس را ز کس
در تفاوت همچو سیمرغ و مگس
می نشیند بر کف دریا گُهر
روی دریا جای خاشاک است وخس
قطره خود برچشمه می باشدرهین
کی تواند تشنه را فریاد رس
آدمی را دیده باید سیر بود
ورنه از خوردن نگردد سیر کس
چارهِ نو کیسه گان آزمند
خاک قبرستان وخوابش دادرس
برسرای فقر خود شکرانه بِه
تا شوی بر ناکسان چون ملتمس
عزت نفست دهد آزادگی
کی گشایی بال وپَر را در قفس
ره جدا کن صورت از نو دیدگان
زاغ و شاهینی نگردد هم نفس
..♥♥..................