*@@*******@@* چه خوش گفت هیراد:گربادگران سحر کنی وای برمن،برکوی دگر نظر کنی وای برمن ولی کسی که دلش بامن باشه خودش میمونه وگرنه لیاقتش همنشینی باهمون کوه نشیناست
*0*0*0*0*0*0*0* ساقی بنور باده بر افروز جام ما مطرب،بگو که کار جهان شد به کام ما *0*0*0*0*0*0*0* میدهد صبح و کله بست سحاب الصبوح الصبوح یا صحاب میچکد ژاله بر رخ لاله المدام المدام یا احباب *0*0*0*0*0*0*0* ای نسیم سحر آرا مگر یار کجاست منزل آن مه عاشق کش عیّار کجاست شب تار است و ره وادی ایمندر پیش آتش طور کجا موعد دیدار کجاست *0*0*0*0*0*0*0* سال نو مبارک
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ یک - تخلیه کردن مثانه :تخلیه کردن مثانه باعث بهتر خوابیدن شما میشود اگر مثانه را قبل از خواب تخلیه نکنید باعث میشود سحر گاه بلند شوید و این یک نوع بد خوابی است دو - مسواک زدن:مسواک زدن قبل از خواب باعث میشود فرشتگان به پیش شما بیایند امام صادق (ع)میفرماید مردم اگر بدانند مسواک چه فوایدی دارد به هر جا که میروند در کنار خود مسواک داشتند سه - وضو:اگر قبل از خواب وضو بگیرید باعث میشود خواب های خوش ببینید چهار - ذکر و قرآن خواندن:اگر شما بد خواب هستید بهتر است قبل خواب کمی قرآن یا آیت الکرسی بخوانید در عرض چند دقیقه خوابتان میبرد
افسون (شبنمقلیخانی): بشین شطرنج بازی کنیم کاوه: من بلد نیستم افسون (شبنمقلیخانی): نترس! با من بازی کنی ممکنه ببازی اما بردن رو هم یاد میگیری 🎥 مانکن ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ببخشید که بابات شدم پسرم گریه نکنی ها ولی نه گریه کن اصلا گریه مال مرده اما سرشو باید بالا بگیره و گریه کنه 📽 حوض نقاشی ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ آدم دوست داره همینجوری بشینه جلوت زل بزنه بهت نگات کنه غرق شه توو روت 🎥 لانتوری ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ آدمها گریه میکنند نه به این دلیل که ضعیف هستند بلکه به این دلیل که سالهای زیادی قوی بودهاند 🎥 Transcendence ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ نمیشه تا آخر عمر یه پات اینور جوب باشه یه پات اونور جوب بالاخره یه جا جوب گشاد میشه 🎥 The Past ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ توی اين مملکت بخل، حسادت و تنگ نظری شغل دوم همه مردمه 🎥 خانهایرویآب ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ زندگی به من آموخت تنها چیزی که با مرور زمان درست میشه، ترشیه بقیه چیزا با پول همون لحظه درست میشه 🎥 کلاه قرمزی ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ مجری: تنبلی مادر همه بدبختیاست پسر عمه زا: باشه به هر حال مادره "احترامش واجبه" 🎥 کلاه قرمزی ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ خداوند به ما خدمت بدهد به شما توفیق کنیم 📽 مارمولک ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ گاهی زنده موندن سخت تر از مردنه 🎥 سال های دور از خانه ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ یه نخ سیگار میدی؟
*********◄►********* انَّ مَعَ العُسرِ یُسرا فَاِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا خدایا تو قول دادی! یادت هست؟ تو اگر زیر قولت بزنی، پس به کجای این جهان می شود دل خوش کرد؟ مگر خیلی سال و اندی پیش؛ وقتی که قرار بود آدم ها را جمع کنی دور خودت وقتی که قرار بود آدم ها را دعوت کنی به دوست داشتنت و وقتی که میخواستی، آدم ها را در اوج سختی ای که برای به پایِ تو ماندن؛ به دوش می کشیدند...آرام کنی خودت نگفتی که بعد از هر سختی، آسانی برایمان میفرستی؟دوبار هم گفتی. یادت هست نه؟ ما سند داریم! نگاه کن! ببین این دست خط توست تو پایش را با امضایِ نامرئیِ خدایی ات امضا کرده ای. ما ناامید نیستیم خدا جان ما بیشتر از ناامید بودن منتظریم خدایا ایمان ضعیف ما رو با صبر خودت امتحان نکن... نفری یه چراغ تو دلمون روشن کن؛ که همه تاریکیا و سیاهیا رو آب کنه، بفرسته پشت کوه قاف... اومدم بهتون مژده بدم؛ خدا تو قرآن بهمون قول داده...اینم سندش، اینم مدرک خداییش فقط می مونه تلاشت و قلب روشن ات و دعای خیر من و بقیه بچه ها که پشتوانه راهته خدایا دوستت داریم رفیق پروازی که اشک تو چشمات حلقه زده صبح سحر نزدیکه دلتو روشن کن ✋ *********◄►*********
شیخنا را روایت کنند که صبحی به سحرگاه زه وادی برون همی بجستی و گاها بچستی و به شهر روان همی گشتی و خدایش لعنت کناد پس اندر آن شهر دو چشمان هیزش بچرانیدی تا که در حجره ای اندر قابی حوری بدی بس جمیل پس چونان بر وی عاشق بگشتی که مجنون در مقابل حضرتش گوز هم نبودی والله اعلم پس روال گشتی که شیخنا هر سحرگه به شهر رفتی و نیمه شبان چون آن حجره دار دکانش ببستی به وادی فرود همی آمدی روزی حجره دار که بر شیخ مشکوک همی بودی شیخ را به حجره همی بردی و از احوالش بپرسیدی و شیخنا راز دلدادگیش بر وی بگفتی پس چون آن پلید شرح حال شیخنا را شنیدی در دل بر وی بخندیدی و حیلتی کردی تا مگر شیخ را تلکه نوماید پس گفتی که ای شیخ خواهم ثوابی نمایم و تورا به وصل معشوق رسانم آخرتم آباد نومایم پس بباید کیسه ای از زر مرا دهی تا ممکن گردد تو را وصل یار که پدرش بس زر دوست باشد و تو را چاره نباشد الا آنچه گویم و شیخ جمله ی هست نیستش نقد کردی و به دکان دار دادی و آن قاب بر خری ببستی و به سرای بیاوردی لیک هرچه بدان نظاره کردی هیچش از حور خبر نبودی ازیرا که آن قاب تی وی همی بودی و آن حور تصویری زه بازیگری. و شیخنا هم بدان اسکول همی گشتی و هر چه نقد داشتی وز پی هیز بازیش بدادی و خدایش نیامرزاد گویند که شیخنا چهل روز از سرای بیرون نرفتی و بدان ملعبه زُل همی زدی تا مگر آن حور هویدا بگشتی و زهی خیال باطل بعد آن چله نشینی زه اوج نفرت آن قاب بر خری تیزتک ببستی و اندر بیابان رها بکردی تا مگر زان شکست عشقولانه ،زان حور انتقام بگرفتی خدایش لعنت کناد
♦♦---------------♦♦ روزى در حرم امام حسين عليه السلام جيب زائرى را دزدى زد و پولهايش را برد زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان مى گفت يا اباعبداللّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزينه زندگيم را بردند به كجا شكايت ببرم ؟ حاج حسن مزبور حاضر متأثر شد و با همين حال تأثر به خانه رفت و در دل به امام حسين عليه السلام گريه مى كرد شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر مى برد به آقا گفت از حال زائرت كه خبر دارى ؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم ؟ اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم حاجى گفت : مگر من چه دزدى كردم ؟ حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاك مرا به عنوان تربت مى فروشى و پول مى گيرى. اگر مال من است چرا در برابرش پول مى گيرى و اگر مال توست ، چرا به نام من مى دهى ؟ عرض كرد: آقا جان ! از اين كار توبه كردم و به جبران مى پردازم امام حسين عليه السلام فرمود:پس من هم دزد را به تو نشان مى دهم دزد پول زائر، گدايى است كه برهنه مى شود و نزديك سقاخانه مى نشيند و با اين وضعيت گدايى مى كند، پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده حاجى از خواب بيدار مى شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين عليه السلام وارد مى شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت كه نشسته بود حاجى فرياد زد: مردم بياييد تا دزد پول را به شما نشان دهم گداى دزد هر چه فرياد مى زد مرا رها كنيد، اين مرد دروغ مى گويد، كسى حرفش را گوش نداد. مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا را حفر كرد و كيسه پول را بيرون آورد بعد به مردم گفت : بياييد دزد ديگرى را نشان شما دهم ، آنان را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت اين مالها از من نيست حلال شما. بعد تربت فروشى را ترك كرد و با دست فروشى امرار معاش مى كرد oOoOoOoOoOoO
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم