♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
بخشی از نامه ی شهید سید محمدرضا دستواره به همسرش _خانم رستمیان
خدمت یگانه همسر مهربانم سلام – دوستت دارم
ضمن عرض سلام امیدوارم حالت خوب باشد و هیچگونه ناراحتی نداشته باشی و اوقات را بخوبی و خوشی بسر ببری و خداوند دائماً حافظ و نگهدارت باشد
همسرم
بسیار دلم برایت تنگ شده و هوای تو را کرده است بعد از هر نمازی دعایت میکنم آخر میدانی خیلی دوستت دارم و چون خیلی دوستت دارم دلم هم برایت خیلی تنگ میشود و چون نمیتوانم پیشت باشم لذا برایت دعا میکنم
حال خودم خوب است اما بواسطه شهادت حسن عزیز خیلی ناراحتم ولی چه کنم که کاری از دستم بر نمیآید فقط باید بخدا پناه برد
امینی هم زخمی شده و رفته و لذا خیلی تنها هستم خیلی حوصلهام سر رفته ولی دائما از خدای بزرگ کمک میگیرم و خودش صبر میدهد والا تا الان میبایست دق کرده باشم
خیلی دلم میخواست کنار تو بودم و چند ساعتی درددل میکردم و کمی تسلی پیدا می کردم
بزودی شاید بیایم ولی باز نوشتن این نامه باعث کمی آرامش خاطرم گردید چون باز گفتگو با یک رفیق است با یک رفیقی که خیلی دوستش دارم و دوستم دارد
امیدوارم که متاثرت نکرده باشم میدانم ناراحت میشوی ولی خودت را کنترل کن
*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
نامه های عاشقانه | قسمت اول | شهید عباس دوران ◄ نامه های عاشقانه | قسمت دوم | محمدرضا ملک خواه ◄ نامه های عاشقانه | قسمت سوم | علیرضا اشرف گنجویی ◄ نامه های عاشقانه | قسمت چهارم | روح اللَّه خمینی ◄ نامه های عاشقانه | قسمت پنجم | محسن حججی ◄
خیلی وقتا بدون اینکه متوجه بشی ،شاید کسی رو داخل خودش شکستی ،
بی سرو صدا بدون اینکه هیچکس بفهمه
شاید حتی خنده و لبخند از لبش نره
خم به ابرو نیاره
ولی اینو بدون خیلی راحت آدم ها میشکنند
...ای کاش میشد روی قاب چهره ی انسان ها مینوشتیم آرام تر
!! شکستنی است !!
شاید بهتر باشه بجای کوچیک کردن بقیه برای اینکه خودمون بزرگ بشیم ، بزرگ بشیم
زمونه ی خوبی نیست راحت میشکنند ، لگد مال میکنند ، تحقیر میکنند
راحت با آبرو و احساس کسی بازی میشه
... تقریبا یه مدل تفریح شده ، دلبستن ، دل شکستن ، آبرو ریختن
. . . اسمشم گذاشتن عشق ، فرهنگ ، کلاس
میگن قدیما خیلی بهتر بود
...ارتباطا کمتر بود ولی
قدر شناسی بیشتر بود
هر کس رو بخاطره خودش دوست داشتن نه بخاطره پولش و مقامش
ارزش ها درست بود ، سادگی بهتر از گرگ بودن بود
قلب و احساس آدما خیلی با ارزش بود ، بازیچش نمیکردند
زیر کرسی دور هم صفا بود ، صمیمیت بود
دلسوزوندن بود راز داری بود ، معرفت بود
... قدیمی باش
همیشه هر راهی بقیه میرن درست نیست
هنر اینه شکستنت ،تو نشکنی
... مثل بارون خدا باش ، کاری به این نداشته باش میخوای کجا بباری ، رو نمک زار شوره زار یا جنگل فقط ببار
***
یاده ننه سیگاری و بابُزرگ
یاده خونه کاهگلیشونو و بوی نمّه بارون
یاده چای نباتشون زیر کرسی ذغالی بخیر