►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄
درد را باید همین کنج دل نگه داشت
که امن است و امان
درد را نباید لقمه کرد و با هر کسی همسفره شد
که نامحرمان عادت دارند به
نان خوردن و نمکدان شکستن
لاشخوران همیشه،به مجروحی که
از درد مینالد هجوم میبرند
►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
من تشنه ی باران تو بودم تو نبودی
در آتش حرمان تو بودم تو نبودی
آی عشق گمم کردی و رفتی به سلامت
من طعمه ی طوفان تو بودم تو نبودی
هرجا که گذارت به من افتاد گذشتی
من آینه قرآن تو بودم تو نبودی
هی درد کشیدم تو کشیدی ؟ نکشیدی
در ماتم فقدان تو بودم تو نبودی
یک لحظه بگو قیمت آغوش تو چند است
بازاری عریان تو بودم تو نبودی
دندان تو گیراست به لبهای اقاقی
من مرهم دندان تو بودم تو نبودی
شک دارم اگر خیر شود با تو بلایی
آلوده ی دامان تو بودم تو نبودی
در بند تو بودم تو رمیدی و ندیدی
من زاده ی زندان تو بودم تو نبودی
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
راشین گوهرشاهی
♡♡ ♡♡ ♡ ♡ ♡♡ ♡♡
اول آبی بود این دل ، آخر اما زرد شد
آفتابی بود، ابری شد ، سیاه و سرد شد
آفتابی بود، ابری شد ، ولی باران نداشت
رعد و برقی زد ولی رگبار برگ زرد شد
صاف بود و ساده و شفاف ، عین آینه
آه، این آیینه کی غرق غبار و گرد شد؟
هر چه با مقصود خود نزدیکتر می شد ، نشد
هر چه از هر چیز و هر ناچیز دوری کرد، شد
هر چه روزی آرمان پنداشت ، حرمان شد همه
هر چه می پنداشت درمان است ، عین درد شد
درد اگر مرد است با دل راست رویارو شود
پس چرا از پشت سر خنجر زد و نامرد شد؟
سر به زیر و ساکت و بی دست و پا می رفت دل
یک نظر روی تو را دید و حواسش پرت شد
بر زمین افتاد چون اشکی ز چشم آسمان
ناگهان این اتفاق افتاد : زوجی فرد شد
بعد هم تبعید و زندان ِ ابد شد در کویر
عین مجنون از پی لیلی بیابانگرد شد
کودک دل شیطنت کرده است یک دم در ازل
تا ابد از دامن پر مهر مادر طرد شد
♡♡ ♡♡ ♡ ♡ ♡♡ ♡♡
❇قیصر امین پور❇
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
سه تارم ، راست میگوید ، کمی ناکوک و بد حالم
مخالف میزنم ، زیرا ، مخالف گشته اقبالم
دلم می خواهد امشب را در آوایش رها باشم
ولی افسوس دلتنگم ، ولی افسوس بی بالم
اسیر اشک نافرمان ، اسیر بغض حرمانم
گلو را می فشارد دل ، پر از قیلم ، پر از قالم
نه آهی و نه سودایی ، نه شوری و نه غوغایی
دل آرایی ندارم تا که پرسد حال و احوالم