*********◄►********* هر موقع فکر کردی، خیلی سخت شده هر موقع فکر کردی، راهو گم کردی هر موقع فکر کردی، دیگه از پسش برنمیای هر موقع فکر کردی، دیگه نمیتونی ادامه بدی و این راند، رانده آخرته یه قایق کوچولو برای خودت درست کن گوشه اتاقت بذار و بشین داخلش و چشماتو ببند تو ناخدا نیستی که هستی؟ فقط بشین سمت همون ستاره صبح ناخدا رو صدا کن...کدوم قایق؟ همون پارچه تمیز و خوشبویی که بعضیامون بهش میگیم سجاده... تو هر چی دلت خواست اسمشو بذار... توشو پر کن از گلبرگای خوشرنگ و خوشبو دو تا شمع کوچولو هم کنارت روشن کن قبلش هم که حتما وضو گرفتی نخواستی یه آبی به دست و صورتت بزن هر چی که بهش می گی، همون بعد بشین تو قایقِ سفیدِ خوشرنگت چراغا رو هم خاموش کن نور لازم نداری که؛ نور خودش میاد... ستاره صبح؟! همون بخشی از زمین، که مغناطیس عجیبی داره سمت قبله...من اسمشو گذاشتم ستاره صبح حالا چشماتو ببند ذهنتو خاموش کن فکرا رو ساکت کن و چشم بدوز به چشمای خدا بذار بریزن اشکات؛ کاریشون نداشته باش فقط نگاهش کن یه دقیقه هیس زیر گوش خدا جیک جیک نکن فقط نگاهش کن حالا گوش کن تا من بگم انقده مهربونه، که چشم دوخته بهت انقده دوستت داره، که بغلت کرده انقده مشتاق این لحظه بوده، که فرشته هاشو نشونده به تماشای تو حالا بهش بگو گم شدی بهش بگو خسته ای بهش بگو داستان همه اون مشتایی که خوردی... چشماتو باز نکن؛ نذار تمرکزت به هم بریزه همه رو که گفتی، اون ته ته دلتو که خوب تکوندی؛ یه لبخند قشنگ بهش بزن... دیگه گریه نکن آخه دستشو زده زیر چونه اش داره نگات میکنه... قربون صدقه ات میره بعد چشماتو باز کن و یه نفس عمیق بکش حالا آرزو کن و شمع های کنار قایقتو فوت کن بعدش دیگه راااحت برو بخواب هم راهو پیدا کردی، هم میتونی محکم به همه اون چیزایی که آزارت میدادن؛ بگی بازیکن خارجی آوردم... با قرارداد دائم العمر... برای تمام فصل ها... من و خدا ؛ شما همه بعد با شادی و امید، تاکید میکنم شادی و امید؛ برو دنبال رویاها و زندگیت... شادی یعنی، من خدا رو به عنوان کاپیتانِ تیمِ دو نفره مون پذیرفتم؛ پس دیگه هی شکایت نمیکنم... فقط بهش اعتماد میکنم . . . نمیدونم کدومتون امروز منو صدا کردین، که از اول صبح نشستم دارم اینو مینویسم... اما از اونجایی که حال دلم به دل شما بنده؛ مطمئنم یکی تونو خدا بدجور صدا کرده و منتظرشه آهای اون یکی خوش به حالت... برو که نوبت توئه ✋ *********◄►********* 🌸 همیشه عشق باشد ؛ همیشه برکت🌸 باشگاه شیک پرواز کپتان مجهول🖤 1398/10/9 تولدش مبارک♥️
****►◄►◄**** اواخر فروردین بود یه روز جمعه. تو اتاقم که پنجره اش به باغ وا میشد، رو تختم دراز کشیده بودم و داشتم فکر میکردم صدای جیک جیک گنجیشکا از خواب بیدارم کرده بود هفت هشتا گنجیشک رو شاخه ها با هم دعواشون شده بود و جیک جیکشون هوا بود رو شاخه ها این ور و اون ور می پریدند و با هم دعوا می کردند منم دراز کشیده بودم و بهشون نگاه میکردم خونه ما یه خونه قدیمی آجری دو طبقه بود گوشه یه باغ خیلی خیلی بزرگ یه باغ حدودا بیست هزار متر! یه گوشش خونه ما بود و سه گوشه ی دیگش خونه خونه ی عموم و دوتا عمه هام وسط این باغ بزرگم، یه خونه قدیمی دیگه بود که از بقیه خونه ها بزرگتر بود که پدر بزرگم توش زندگی می کرد یه پدر بزرگ پیر و اخمو اما با یه قلب پاک و مهربون یه پدر بزرگ پر جذبه که همه تو خونه ازش حساب میبردن و تا اسم آقا بزرگ می اومد نفس همه تو سینه حبس میشد ****►◄►◄**** رمان گندم. م. مودب پور
..♥♥.................. من و خیلی از دخترها ، جز دختران معمولی هستیم برای ما از اول سخت بود با کفشِ پاشنه بلند مسیرهای طولانی را راه برویم و جیکمان از پا درد در نیاید ما از همان اول دنبال کفش اسپرت بودیم که بتوان با آن،ساعت ها در شهر، قدم زد ، دوید و بی توجه به کج شدن روسری، شاد بود ما مشتاق صحبت با مردها نبودیم به چشمانشان زل نمیزدیم بیشتر وقت ها از گوشه و کنار رد میشدیم و میرفتیم ما از بچگی یاد گرفتیم ساده باشیم راستش ما مثل معشوقه های امروزی شما هر روز یک رنگ و یک بو نبودیم عشوه و ناز ، مادر زادی در رگ و خون ما نبود امکانش بود یک روز شلخته باشیم ، ناراحت باشیم ، گریه کنیم ما نمیدانستیم در هر موقعیتی باید شیک باشیم و روسریمان کج نشود ما همان دخترانی هستیم که عشق را در زندگی یاد گرفتیم نه اینکه به ما گفته باشند همیشه خوش چهره و خوش بوترین باش، تا تمام شهر را عاشق کنی بوی ادکلن ساده و آرام ما ،میان هزاران عطر و بوی مختلف اطرافِ شما گم شد خنده های ارام ما ، میان قهقه های پر،عشوه و بلند انها اصلا شنیده نمیشد ما عشق را در کفش های پاشنه بلندمان که خاک میخورد، جا گذاشتیم ما با همان کوله پشتی و کفش اسپرتمان ، بی صدا آمدیم در زندگی شما ما حتی کفش هایمان پاشنه بلند هم نبود که صدای رفتنمان را بشنوید ما یک دسته دختر معمولی بودیم،فهمیدیم باید عوض شویم تا مارا ببینید اما نتوانستیم.ما معمولی بودیم، هنوز هم هستیم چون اینطوری راحت تریم خوشحال تریم ما بلد نیستیم خودمان نباشیم
بابا من تا همین هفته ی پیش فکر میکردم اپوزیسیون همون اپیلاسیونه . . . . . . دختره میگفت میخوام برم اپیلاسیون بهش می گفتم وارد سیاست نشو آخرو عاقبت نداره 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ غمگینم، مثل یه دانش اموز شاخ . . . . . . که دوره حکمرانیش داره تموم میشه ✌️😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دوست دخترم برام پاور بانک خرید گفتم مرسی عزیزم که اینقدر دوسم داری چقدر تو مهربونی اخه 😂😜 . . . . . . گفت نخیر ازین به بعد بگی گوشیم شارژ نداشت خاموش شد دهنت سرویسه 😂♂😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مدرسه دخترونه: خانووووم، مهسا شکلک دراورد معلم: مهسا فردا با اولیات میای مدرسه . . . . . مدرسه پسرونه آقا اجازه ... رضا دست کرد تو کون ممد معلم : عیب نداره ممد خودش کونش میخاره 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ چقد حقوق میگیرید که همش سفره خوونه و کافه اید؟ . . . . . من ماه پیش یه بار با دوس دخترم رفتیم کافه و سفره خونه قرار شد اون حساب کنه من قسطی بهش بدم الان بعد از یه ماه هنو قسطام تموم نشده 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به دوستم گفتم بازم دمپایی مستراح رو خیس کردی؟ گفت به خدا آبه 😂 . . . . ایول خیالم راحت شد مرسی که نشاشیدی توش 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به یارو میگن برای محرم امسال چیکار کردید؟؟ میگه امسال ما ۲۰۰ تا زنجیر زن اضافه کردیم ۷ تا طبل ۴ تا علامت ۵ تا سنج ۱۵تا پرچم و کتل خلاصه امسال دهن یزید سرویسه 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دیشب رفتم پشت بام ، پیرمرد همسایه مون منو دید گفت چیکار میکنی؟ گفتم من نهنگ آبی ام میخوام خودمو بُکُشم . . . . . لُپَمو کشید گفت تو منم کُشتی قناری 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من تحقیق کردم کلا هرچی که به طاهر وصل میشه عریانه . . . . . . از نمونه های بارزش صدف طاهریان و بابا طاهرِ عریان 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پسرا وقتی یه دخترو در حال آموزش رانندگی دیدین . . . . . سریع بهش بگید گاز بقل یخچاله ♂دخترا دوس دارن 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من به این نتیجه رسیدم که زندگی واقعی مهم تر از تلگرامه پس میخوام دیلیت اکانت کنم . . . . . . گوشی را به مادرش تحویل میدهد و مدادش را برای مدرسه میتراشد 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خدا کنه واقعا هر سلام ۷۰ تا ثواب داشته باشه . . . . . خیلی روش حساب کردم، در واقع تنها توشه آخرتمه 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ باز آمد ✍️😂 بوى ماه ابروهاى پیوسته بوى سیبیلهای پشت نیمکت نشست 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ داشتم با بابام اخبار میدیدم گوینده داشت درباره 😂 سیصد هزار کامنت فحاشی ایرانیا زیره پُستِ پایِت که رونالدو رو مصدوم کرده بود صحبت میکرد که یهو بابام عصبانی شد و گفت . . . . این باکسن گلابیا با این فحاشیشون فرهنگ ایرانیا رو آوردن پایین 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بوی دود میآید، به گمانم جماعتی پای دنیای مجازی میسوزانند عمر خویش را . . . . . . . . . نه نه ادامه بدید دسته قابلمه بود 😂 ارسال شده توسط لیلی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مرده زنگ میزنه خونه، میگه عزیزم من بعداز ظهر با دوستم میام خونه… زنش میگه خونه ریختوپاشه مرده: ميدونم زنه: ظرفا کثیفه مرده: میدونم زنه: توى یخچال هم هیچی نداریم مرده: ميدونم زنه: تو ک همه رو میدونی پس چرا دعوتش کردی؟ آخه هوس زن گرفتن کرده گفتم،بیاد وضعیتمو ببینه شاید پشیمون شه ارسال شده توسط لیلی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به بابام گفتم پول بده لباس بخرم میخوام برم پیش دوست دخترم لباسام تکراری شده 😂 . . . . میگه دوست دخترتو عوض کن واقعا تجربه بالاتر از علمه خيلى منطقی بود حرفش اسطوره زندگيم بابام 😂😜 ارسال شده توسط لیلی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شهريور به سرعت برق داره تموم ميشه حالا اگه ماه رمضون بود . . . . . امروز روز دوم بود ارسال شده توسط لیلی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خب به درک که نسل بعدی یوزپلنگ یا خرس نمیبینه 😂 . . . . . ما مگه دایناسور ندیدیم چی شد !؟ 😂😜
رفتم خواستگاری یه دخترخیلی مذهبی، پرسید باکدوم یک ازاهل بیت راحت تری . . . گفتم امام رضا دیدم خندید . . . . بعدا فهمیدم منظورش خانوادم بود، مغزم تیر کشید 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پسر داییم رفته سربازی برای معرفی اولیه ازش پرسیدن مشکل "قضایی" که نداری؟ . . . . . اینم برگشته گفته : نه جناب سروان فقط نمیدونم چرا هرچی میخورم سیر نمیشم هیچی دیگه بهش گفتن برگرد خونتون تو کلا معافی 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جعفر اومد سوار اتوبوس بشه یک خانمی جلوش بود یک دفعه خانومه برگشت و محکم سیلی زد به جعفر جعفر سرش رو انداخت پائین و ساکت موند یک دقیقه بعد دوباره خانومه برگشت و محکم زد توی گوشش، جعفر این دفعه بیشتر خجالت کشید یکی بهش گفت: چی شد که اون خانومه زد توی گوش ات؟ جعفر گفت: والله من هیچ کار بدی نکردم، فقط دیدم مانتوی خانوم رفته لای باکسنش درش آوردم یارو پرسید: دفعه دوم برای چی زد توی گوش ات؟ جعفر جواب داد: والله من دیدم خانوم از اینکه مانتوش رو از کونش درآوردم ناراحت شده، دوباره گذاشتم سرجاش، باز هم زد توی گوشم رووانی 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مورد داشتیم دختره ، آش نذری برده در خونه همسایه زنگ زده پسره همسایه گفته کیه؟ دختره هول شده گفته آشـم 😂 . . . . . . میگن زنگ در، از شدت خنده آیفون تصویری شده ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو میره مهمونی ، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه: جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟ . . . . یارو با خودش فکر میکنه کی حوصله گریه بچه داره بعد به صاحب خونه میگه: نه ممنون همینجا تو حال خوبه صبح پا میشه بره دستشویی یهو یه دختر خوشگل با لباس خواب میبینه... میگه: شما دختر فلانی هستی ؟ اسمتون چیه؟ دختره میگه: اسمم نازنین تو خونه صدام میکنن نی نی. اسم شما چیه؟ میگه: من خر من گاو من الاغ من نفهم من بیشعور 😂😁😂😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﻟﺬﺕ ﺑﺨﺶ ﺗﺮﻳﻦ ﺗﻔﺮﻳﺢ ﺑﻲ ﺧﻄﺮﻱ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ که . . . . ﺯﻧﮕﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻮ ﺑﺰﻧﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﻡ ﺑﻌﺪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺑﻴﺎﺩ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩش و زنش فحش بده 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پسره از باباش میپرسه بابا فرق حادثه با بدبختی چیه؟ باباش میگه پسرم فکر کن ما رفتیم شمال یه موج بزرگ میاد و مادرتو میبره تو دریا، به این میگن حادثه . . . . . حالا اگه یکی پیدا بشه مادرتو نجات بده بهش میگن بدبختی 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ـ نـــوک داری؟ ـ پنج دهم یا هفت دهم؟!؟ . . . . . دیالوگ شاخای مجازی به زودی درسراســـر کشــــور 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﻣﺘﺮﻭ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺁﻗﺎ ﺷﺎﺭﮊ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﻢ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺑﺎ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺘﻮﻥ ﯾﻪ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮﻡ ...؟ . . . . . ﻣﻨﻢ ﺣﺲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﯿﻢ ﮔﻞ ﮐﺮﺩ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺭﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺶ ﺑﻌد ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﺮﺩ بعد ﺩﯾﺪﻡ ﺻﺪﺍﯼ ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﻣﯿﺂﺩ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﯿﻔﺶ ﯾﻪ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺩﺭ اﻭﺭﺩ ﯾﻪ ﭼﺸﻤﮏ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺯﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺑﺎﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺁﺧﻪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭایی ﺑﺮﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺰﻧﻦ 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سایپا یه بازی داره به اسم نهنگ آبی . . . . . روش بازی اینجوریه که شما ۲۰ میلیون پولو میدی بهشون و صاحب یه پراید میشی و در مرحله بعد تو جاده میمیری و صاحب یه نهنگ آبی میشی 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ طرف میره سالها درس میخونه مجاهدت میکنه و کلی کتاب مینویسه که بهش بگن مرجع تقلید . . . . . بعد طرف اومده اینجا تو بیوش نوشته "مرجع تقلید مو فرفریا" ای ریدم تو موهات 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو پاریس برای رفع آلودگی هوا تردد ماشین با کمتر از 3 سرنشین ممنوع و حمل و نقل عمومی رایگان شد . . . . . تو تهران تو نماز جمعه دعا کردن هوا خوب شه 😂😜
يبارم بابام سيگار ديد تو كيفم . . . . . گفتم راننده تاكسيه رو مجبور كردم ترك كنه سيگارشو گذاشتم تو كيفم كه نكشه 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز دوباره بابام تو اوج گرما کولرو خاموش کرد 😂 منم دیدم رفتار مشکوک تروریستی داره زنگ زدم ۱۱۳ . . . . . خداحافظ پدر 😂 ارسال شده توسط شادی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مورد داشتیم اسید پاشیدن صورت دختره هیچی نشده . . . . لامصب آرایش که نیست ایزوگام دلیجانه نم پس نمیده 😂😜 ارسال شده توسط شادی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ معمولاً تو اتوبوس میرم تَه تَه میشینم . . . . . پیری که بتونه تا اونجا راه بیاد مطمئناً سرپا هم میتونه وایسه 😂 ارسال شده توسط شادی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز نمیدونستم چجوری به خانواده بگم من زن میخوامو دیگه بزرگ شدم پاشدم رفتم کولرو خاموش کردم بابام اومد ماچم کرد گفت: آفرین پسر دیگه بزرگ شدیا وقت زن گرفتنته کلید اسرار: الگو گرفتن از پدر 😂 ارسال شده توسط شادی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز رفتم بودم پشت بوم آنتن تلوزیونو تنظیم کنم با موبایلم شماره خونه رو گرفتم به مامانم میگم: الو مامان خوبه؟ مامانم میگه: مرسی همه خوبن، شما خوبین؟ خانواده خوبن؟ ببخشید بجا نیاوردم 😂 الان فهمیدم چرا بابام سکته کرد 😂😜 ارسال شده توسط شادی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دیروز داشت از چشام آب میومد دختر خالم با اعتماد به نفس کامل اومده میگه: واااااای چشات آبریزش بینی داره؟؟ . . . . خدایا شکرت 😂😜 ارسال شده توسط شادی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ الان یه فیلم دیدم بچه به باباش گفت: ترسویِ بزدلهِ بازندهیِ بیشعورهِ بیهمهچیز پدره فقط اشک ریخت 😂 یه بار به بابام گفتم: تورو خدا پول بده با لگد زد تو چِشَم گفت: تو نه شما ✌️😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه روز یه بنده خدایی تو خیابون شاشش میگیره نگاه میکنه میبینه فقط یه داروخونه اونجا بوده سریع میره توش و میگه: آقا نفت دارید؟ پرسنل داروخونه میگه نه میگه داروخونه ای که توش نفت نباشه باید شاشید توش و خلاصه در میاره میشاشه اونجا 😂 دوباره سال بعد از اونجا رد میشده 😂 شاشش میگیره میپره اونجا میگه آقا ببخشید نفت دارید؟ پرسنل داروخونه تیز میگیره میگه آره چقدر میخوای؟ یارو میگه آخه داروخونه جای نفته؟ تو داروخونه ای که نفت باشه باید شاشید توش 😂 خلاصه این بارم کارشو میکنه و سال بعد دوباره از اونجا رد میشده دوباره شاشش میگیره میپره تو داروخونه تا میاد حرف بزنه پرسنلش میگه اخمخ تو چیکار داری نفت داریم یا نداریم تو بشاش و برو مرسی اه ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پلاستیک سوزوندم،بابام اومد گفت بوی چی میاد؟تریاک میکشی؟ . . . . . . گفتم چه پدری هستی که فرق پلاستیک وتریاک نمیدونی زد توگوشم گفت توچرا فرقشون رو میدونی 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بچه های مهمونا اگه بلد باشی باهاشون بازی کنی اونقدرام بد نیستن . . . . . مثلا بازی "هرکی بهتر اتاقمو تمیز کنه برنده س"سرگرمم میشن 😂😜
ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﭘﺎﺭﮎ ﯾﮑﯽ ﮔﻮﺯﯾﺪ ﻣﻦ بلند ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ . . . . . ﯾﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺗﻮﯼ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﮔﻔﺖ ﮐﻮ*ﻧﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺎﯾﺪﻩ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﻧﻪ 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ نهنـگ آبـی در ایران میگن این ادمین بازی نهنـگ ابـی به یه دختر ایرانی پیام داده گفته رو دستت نهنگ ابی رو بکش . . . . دختره هم گفته عجیجم دستم خونی میشه واسه نی نیمون ضرر داله 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ هی نهنگ آبی نهنگ آبی نکنید ..؟؟ نهنگ آبی دیگه چه صیغه ایه . . . . ما خودمون یه دونه نیسان آبی داریم اندازه نصف روسیه آدم کشته 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پارسال رفتم عزادارى اولش خيلى گريه کردم چون مداح گفت قيمه ها رو سوزوندن . . . . بعدش فهميدم گفت خيمه ها رو سوزندن يه کم ارومتر شدم 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جاي سوختگي رو پام بود به مامانم نشون دادم گفتم اين جاي چيه !؟؟؟؟ گفت بچه بودي چهارشنبه سوري رفتيم خونه بابابزرگ اينا از رو اتيش پريدي گفتم اهان پس اونجا اينطوري شد . . . . گفت نه اومديم خونه قاشق داغ گذاشتم رو پات تا ديگه از اين غلطا نکني ^_^ . . . . . . مادر من... مادر من... تو ياري و ياور من 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دیروز یه خواستگار واسم اومده بود بابام از پسره پرسیده شماخونه وماشین داری؟ پسره گفته ماشین نه خونه هم که میایم طبقه بالا خودتون... ممنون میشم اگه تو شرکتتون هم بهم یه کارخوب بدید . . . . لامصب فکر همه چی رو کرده بوده 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زنگ زدم به بابام گفتم من امشبو خونه نمیام گفت اوکی . . . . اوکیش از دختری که موهاشو کوتاه کرده ترسناکتر بود سریع اومدم خونه 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ حیف نون رفته بود پارک میبینه یه زوج جوانی باهم صحبت میکردن 😂☺️😂 . . . . . شوهره به خانمش میگه الان چه بویی میاد؟اونم میگه بوی عشق،صفا وصمیمیت 😂 . . . . حیف نون یاد میگیره و برمیگرده خونه خودش به زنش میگه :بیا اینجا ببینم،الان چه بویی میاد؟ زنش بیچاره میگه : باور کن من نبودم 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه سری با بابام تو ماشین بودیم بعد ۲ تا خارجی اومدن سوار ماشین شدن من به بابام گفتم ازشون بپرس ببینیم اهل کجان؟ بابام خیلی با اعتماد به نفس بهشون گفت made in 😂 خارجیا 😂 من 😂 بابام 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اگه بیل گیتس رو بیاری ایران شرایط کارو ببینه میگه . . . . . . داداش من هر گوهی که در مورد موفقیت خوردم اشتباه بوده اینجا فقط سیگار و چایی میچسبه 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شبکه چهار راز بقا یه کرکس نشون داد گوینده گفت شاید چهره ی این جانور بد هیکل و بد قیافه براتون آشنا باشه . . . . . بابام گفت آره شبیه پسرمه 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختری در كابل کتاب میفروخت و معشوقهاش را دید که بهسویش میاید، در این حال پدرش در نزدیکش ایستاده بود به معشوقهاش گفت: آیا بهخاطر گرفتنِ کتابیکه نامش " آیا پدر در خانه هست" از يورگ دنيل نویسندۀ آلمانی، آمدهیی؟ پسر گفت: خیر! من بهخاطر گرفتنِ کتابی به اسم"کجا باید ببینمت" از توماس مونیز نویسندۀ انگلیسی، آمدهام دختر در پاسخ گفت: آن کتاب را ندارم، اما میتوانم کتابی به نام " زیرِ درختِان سيب" از نویسندۀ آمریکایی، پاتریس اولفر را پيشنهاد كنم پسر گفت: خوب است واما؛ آیا میتوانی فردا کتابِ"بعد از ۵ دقیقه تماس میگیرم" از نویسندۀ بلژیکی، ژان برنار را بیاوری؟ دختر در پاسخش گفت: بلی! با کمالِ مَیل، ضمنا توصيه ميكنم کتاب "هرگز تنها نمیگذارمت" از نویسندۀ فرانسوی میشل دنیل را بخوانى بعد از آن ... پدر گفت: این كتاب ها زیاد است، آیا همهاش را مطالعه خواهد کرد؟!؟ دختر گفت: بلی پدر، او جوانى با هوش و کوشا است پدر گفت: خوب است دختر دوستداشتنیام، در اينصورت بهتر است کتابِ "من کودن نیستم" از نویسندۀ هلندى فرانک مرتینیز را هم بخواند و تو هم بد نيست کتاب" براى عروسی با پسر عمويت آماده شو" از نویسندۀ روسی، موریس استانكويچ ، را حتما بخوانی 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ توجنگ جفففففر يه عراقي رو لب مرز دستگير ميكنه ميارتش تو خاك ايران. يه دفعه يه خمپاره ميخوره دست عراقيه قطع ميشه عراقيه ميگه تو رو خدا بزار دستمو بندازم تو خاك كشور خودم، جفففففر ميگه بنداز 😂 داشتن ميرفتن يهو يه خمپاره ديگه ميخوره اون يكي دسشم قطع ميشه عراقيه باز ميگه بزار اين دستمم تو خاك خودم باشه جفففففر ميگه بيا گوه تو دستات 😂 دستشو پرت ميكنه تو خاك عراق يه دفعه پاي عراقيه ميره رو مين پاش قطع مي شه باز ميگه پامم بنداز يه دفعه جفففففر ميگه: پدرسگ فكر میکنی من خرم نميفهمم 😂 داري هی کم کم فرار میکنی 😂 ارسال شده توسط سارا ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یکی دو روزه مامانم اینا رفتن مسافرت امروز هوس خوراکی کردم هرجارو گشتم هیچی پیدا نکردم فقط توی کابینتا یه سری قوطی بود که با ماژیک روش نوشته بود: نخورید ؛ مایع ظرفشویی نخورید ؛ سمِ گلدون نخورید ؛ جرمگیر توالت . . . . زنگ زدم به مامانم گفتم دایی و زن دایی اومدن چیکار کنم ؟ گفت در کابینتو باز کن اونیکه علامت مرگ داره توش آجیله اونیکه نوشته مرگ موش توش گز اونیکه نوشته صابون توش پسته 😂 یعنی دیگه هرکامیونی ببینم پشتش بنویسه رفیق بى كلك مادر؟؟ منفجرش میکنم 😂😁😂😂 ارسال شده توسط سارا ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پارسال محرم تو هیئت یه یارو موقع روضه یه جوری خودشو میزد که مداحه پشت بلندگو گفت : . . . . . . . . . . . . . . . . . حالا اتفاقیه که افتاده برادر, شمام خودتو خیلی ناراحت نکن،خدا کریمه 😂😜 ارسال شده توسط R.T ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینکه میگن برنامهت رو متعادل بنویس که بتونی اجراش کنی بنظرم دری وریه . . . . . برنامه یا نباید نوشته بشه یا باید انقدر سنگین باشه که نشه اجراش کرد 😂✌ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ صد و شصت وزنشه عکس یه پسر دختر گذاشته که پسره با پا دختره رو بلند کرده نوشته ازینا نمیدن؟ 😂 . . . . . عزیزم از اونا کارتو راه نمیندازه، جرثقیل باید بیارن برات 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بار رفتیم کافه گفتن چی میل دارید . . . . . گفتیم فعلا یه شمع بیار بتونیم این مِنو رو بخونیم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ کوچه پس کوچه های ایران فقط اونجاش که . . . . سرظهر از توشون رد میشی و از یه خونه بوی برنج میاد و از یه خونه بوی کتلت و شامی و از یه خونه بوی تریاک 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ کی میگه موسیقی مخالفه دینه؟ من با ذکر چند مثال ثابت میکنم این دو هیچ منافاتی ندارند! بینید ای قشنگتر از پَریا، تنها تو کوچه نَریا نهی از منکر دار و ندارمو بگیر، مال خودت، مال چشات صدقه و انفاق آره تو محشری، از همه سری ذکر امشب دل من هوس رُطب کرده روزه آره خودم فداتم, فدای اون چشاتم شهادت طلبی یه امشب شب عشقهِ، همین امشبو داریم لیلة القدر تو منو کشتی، دوباره زنده کردی معاد . . . . سوالى داريد در خدمتیم ستاد امر به معروف و نهی از منکر 😂😁😂😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دکتر تزریقات به یارو میگه برو بخواب بیام آمپولت رو بزنم . . . . . . یارو میگه اینقدر استرس دارم خوابم نمی بره 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خنگه با نامزدش قرار داشته، تو راه اسهال میگیره میرینه تو شلوارش بعد واسه از بین بردن بوش یه شیشه عطر گل یاس میزنه به خودش . . . . . در حین ملاقات از نامزدش میپرسه: از عطری که زدم خوشت میاد؟ . . . . نامزدش میگه: بوی عجیبی داره انگار یه نفر زیر بوته یاس ریده 😂😜
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم