*0*0*0*0*0*0*0*
تغییر کرده اون چیزایی که زندگی تغییرشون داد
اون چیزایی که واسه منو تو عادیه اما واسه دیگران نه
چه سخته به فک کردن به حرفای بی بند و بار مردم
به زخم زبوناشون که بی هوا مثله تیر پرتاب میشن
اون تیرای زهراگینشون بهت میخوره چقدر درد داره
اون اه هایی که میکشیو کی تحمل میکنه جز خودت؟
واست سخته و زندگی میکنی به یه جایی میرسی
دوروبرتو مه گرفته که نمیبینی حتی خودت و زندگیتو
ادمایی که زخم زبون میزدنو حتی ادمای مهربون زندگیتو
وقتی سرتو بالا بگیری یه اسمون سیاهه یه قلب که دیگه
قلب نیست یخ بسته گرمای دلپذیر مهربونی نزار بگذره
اون قلب گرم و دستای وصل شده ی ادما به هم نزار اشکات هر
شب بشوره صورتتو که سیاه بشه زندگیت که ترک برداره قلب
قلبای مهربون ادما تو زندگیت به ظالم ترین ادما فرصت بده فرصتی که با فرصت اول فرق داره
یک فرصت دوم
فقط ماله تو و دیگرانه
گذرعمر و از دست خواهی داد
اما از دقیقه های فرصت دوم استفاده کن
ادمای زندگیت و نگه دار اما نه به هر قیمتی
اگه میبینی تموم شده برشون نگردون
نفس بکش
*0*0*0*0*0*0*0*
خیلی چیزارو این زندگی تغییر داد
اون چیزایی که واسه منو تو عادیه اما واسه دیگران نه
خیلی سخته که بخوای حرفهای بی بند و بار مردمو بشنوی و تحمل کنی و سخت تر از اون اینه که تا مدتها یا شایدم تا همیشه اون حرفا میان تو مغذتو دیگه از ذهنت بیرون نمیرن
چه زخم زبونایی که نشنیدی!زخم زبونایی که مثل تیر به طرفت پرتاب میشن...تیرهای زهراگینی که با برخوردشون بهت کلی دردو با خودشون به همراه میارن
میدونی چیه؟!هیشکی حوصله ی شنیدن آه هاتو نداره!...آخه آه هایی که از ته دل میکشی رو کی تحمل میکنه جز خودت؟
اونقدر تو زندگیت قلبتو شکوندن که دیگه قلبت قلب نمیشه!دیگه حواست به خودتم نیست...چه برسه به اینکه بخواد حواست به آدمهای خوبی که اطرافت هستن باشه...چه برسه حواست به دلایی باشه که صادقانه دوست دارن
همه ی اطرافت پر شده از سیاهی،از تاریکی از پوچی...قلبت از سردی آدمایی که دوسشون داشتی و کلمه ای به زبون نیوردی یخ زده...اما دیگه حواست به آدمایی که میتونی سردیو قلبتو با گرمای مهر و لطفشون آب کنی نیست...اصلا حواست نیست همچین آدمایی هم وجود دارن
از من میشنوی به آدمایی که شاید تو زندگیشون خطایی مرتکب شدن،از روی جاهلیت و یا از روی بچگی،یه فرصت دوباره بده
این فرصت دوم فرق میکنه با فرصت اول...این فرصت فقط ماله خودته و دیگری...بزار خودشونو بهت ثابت کنن،بهشون فرصت بده شاید لیاقتشو داشته باشن
آدمایی که رفتنین رو نخواه به زور تو زندگیت نگهشون داری...اگه دوسشون داری برای موندنشون تلاش کن ولی نه به هر قیمتی
از زندگیت تا میتونی لذت ببر
مگه چند روز فرصت داری برای زندگیت؟؟؟
ویرایش داده شده ی متن اول توسط
Sepideh.MJ
متن اولیه رو دوستم نوشته بود بعد من اومدم تغییرش دادم شد این متن دومیه
امیدوارم خوشتون بیاد😊🖤
..*~~~~~~~*..
***
روزى رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله نشسته بود و يكى از فرزندانشان را روى زانوى خود نشانده و مى بوسيد و به او محبّت مى كرد
در اين هنگام مردى از اشراف جاهليت خدمت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله رسيد و به آن حضرت عرض كرد
من ده تا پسر دارم و تا حال هنوز هيچكدامشان را براى يك بار هم نبوسيده ام . پيامبر صلى اللّه عليه و آله از اين سخن چنان عصبانى و ناراحت شدند كه صورت مباركشان برافروخته و سرخ گرديد، آنگاه فرمود
من لا يَرحم لا يُرحم ، آن كس كه نسبت به ديگرى رحم نداشته باشد خدا هم به او رحم نخواهد كرد. و بعد اضافه نمود
من چه كنم اگر خدا رحمت را از دل تو كنده است
انسان كامل ، ص 168
***
***
***
*narahat*
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم التماس دعا
*narahat*