♥♥.♥♥♥.♥♥♥ میگویند خنده بر هر دردی دواست وقتی لبانت با لبخند میگشاید چهرات مانند گلی بهاری شکوفه میزد بخند تا دلت بهاری باشد بخند تا برف های غم زمستان مانند بهمن از چهره ات سرازیر شود بخند تا دلت مانند برگ های پاییز آزاد باشد بخند تا مانند خورشید تابستان مهربان باشی دلنوشته از کیارش
به نام یگانه خالق هستی ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ باد صورتم را نوازش میکند؛ قطرات باهم جنگ و جدال به راه میاندازند. برگ های درختان جوری غرور خود را برای رسیدن به زمین می شکنند، که گویا از اول هم قصدشان همین بوده است. لحظات سنگ پشت میشوند و قلبها سمفونی درامز به راه می اندازند، شوق عجیبی سرتاسر وجودم را پر میکند که زیبنده این هوا است. ذوق من باد صبا میشود و از منزل به منزل ره سپار میشود و این حس دل انگیز را به همه جا می رساند. *~*****◄►******~* مجموعهای از بی نظمی های منظم میشود: یک فاجعه مانند ابرهای برف زا در تابستان! که در چشم بر هم زدنی اسمان پر می گردد؛ از ابرهای طوفانی. که برف ثمره انقلاب انان است، گلولههای برف رنگها را شستند، و تمام سرزمین رنگها به مملکت گلولههای سپید تبدیل گشت. میان ان همه هیاهو، سرما و سوز گویا با یخ زدن دستانم، قلبم شروع به گرم شدن می کند. شاید او به رحمت خدایی امیدوار است که قرار است چندی دیگر کابوسی برای برفها رقم بزند؛ و دنیا را به رنگ خویش باز گرداند.... اری؛ خدایا! کابوسی برای گلوله برفی مشکلات بساز، که دیگر هیچ ابری شهامت این را نداشته باشد ؛ که در تابستان ببارد، مگر به خواست تو... خواست و گرمای حضور شما که باشد؛ دگر ترسی از شهربندی در یخبندان نداریم... حتی اگر تابیدن افتاب به تعویق بیفتد. *~*****◄►******~* تکهای از رمان ضرب الاجل اعجوبه ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ارادتمند شما ز.گ
►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄ ما دیگه، اون نوجوونای قدیم نیستیم که با شنيدن سينوس کسینوس خندمون بگیره بزرگ شدیم،نه؟ بچه کوچیکا بهمون میگن خاله، عمو قدمون چند هوا بلندتر شده دیگه، دستمون به کابینت بلندای اشپزخونه میرسه و پامون ...با، گاز و کلاچ بعضيامون انقدر بزرگ شدن رفتن پی سیگار بعضيامونم نه، دیدن غم و غصه شون دود کردنی !نيست، نشستن خوردنش ما دیگه، روزای برفی لیز نمیخوریم نه که زمین یخ زده لیز نباشه ها فقط یاد گرفتیم باید با احتیاط قدم برداریم که با مخ نریم تو ...زمین قلبامون چی شد راستی؟؟ بعضيامون دل شکستن ،خیلیامون دل شکسته ...ن ، بعضيامون دل باخته و بعضيامون دل تنگ ما خیلی وقته که دیگه بچه نیستیم ولی پیر شدیم یا بزرگ ؟؟ ...اینه که، جای بحث داره 🖤🥀
o*o*o*o*o*o*o*o همه چی از اونجا شروع شد که طبق معمول بعد از ظهرها غلوم آتیشی، کریم جیرجیرک، مِیتی هوش،جلال خاک انداز، اکبر فِنچ، جوات رادار و رحیم ننه قمر که همه بروبچه های بازارچه بودن، تو قهوه خونه مش حسن جمع شده و منتظر رییسشون یا همون ابی سیریش بودن فقط خدا می دونست که این هفت نفر به اضافه ابی سیریش که همه اسمشونو هشت داداش گذاشته بودن،چه خاطراتی از روزهای بچگی و بدو بدو کردن ها و سربه سر مغازه دارای بازارچه گذاشتن ها، نداشتن هرجا گوسفندی کشته میشد هر هشت نفر التماس کنان حاضر میشدن و از صاحب گوسفند میخواستن که بجول ها _استخونیه که در مچ پا گوسفند بین دو غوزک قرار داره _ رو بهشون بده. یه کیسه پر از بجول داشتن که تابستون ها از صبح علی الطلوع تا نصفه شب، همشونو گوشه بازارچه کنار هم میچیدن و شرطی بازی میکردن! تکرار در بجول بازی یا قاب بازی از اون ها قاب بازهای حرفه ای ساخته بود که با بچه های بازارچه های نزدیک هم مسابقه میذاشتن کم کم واسه خودشون یه تیم هشت نفره درست کردن و مثه ورزش فوتبال مسابقات داخل محله ای و خارج محله ای و فینال و خالصه هرچی دلتون بخواد، مسابقه ردیف کردن تو بچه ها ابراهیم یا به قول دوستاش ابی بدجور پیله بود! به طوریکه همه بهش می گفتن ابی سیریش وچون تا چیزی رو که میخواست بدست نمیاورد، دست از تالش و کوشش نمی کشید. همین باعث شد، همه اونو به عنوان رییس گروه قبول کنن هرکدوم از این بچه ها واسه خودشون لقبی داشتن که براساس خصوصیت رفتاریشون، شکل و قیافه شون بود؛ مثال کریم جیرجیرک خیلی حرف می زد. اکبر فِنچ خیلی ظریف و ریزه میزه بود. غلوم آتیشی اهل دعوا، مهدی یا همون مِیتی هوش مغز متفکر گروه، جالل خاک انداز بین صحبت همه می پرید و جواد یا همون جوات رادار، جاسوس و خبر چینشون بود. رحیم ننه قمر هم وابستگی عجیب به ننه ش قمر خانم داشت داشتم میگفتم که همه در قهوه خونه مش حسن منتظر رئیسشون ابی سریش بودن که جوات رادار خبر مهمی رو از نوچه های خَز کاظم قرو قاطی که محل پلاس شدنشون، بازارچه چند خیابون اونور تر بود، بده رمضون مافنگی سینی به دست به سمتشون اومد سام علکوم آقایون هش داداش! شای داغ آوردم. نوش ژونتون سینی چای رو روی میز گذاشت غلوم آتیشی نگاهی چپ چپی به استکانهای نصفه از چایی کمرنگ و نعلبکیهای حاوی چای و سینی یه مَن چرک انداخت قفسه سینه شو صاف کرد و بادی تو غبغب انداخت نفله! باز که نصفه چایی رو تو سینی حروم کردی؟ چرت رمضون پاره شد و خاکستر داغ سیگار گوشه لبش، روی پای لختش که داخل یه دمپایی مثال سفید بود ریخت! در حالیکه خم میشد تا خاکسترو که بدجور پاشو سوزونده بود ازپشت پاش برداره با لحن شاکی وبلند گفت شته؟؟ گُرخیدم غلوم آتیشی دست برد و یه استکان کمر باریک که خطهای طالیی دور کمرش به دلیل شستشو و کهنگی یه خط درمیون محوشده بودن، برداشت.استکانو به لبش برد و یه هورتی کشید. اخماش در هم رفت و استکانو تو نعلبکی کوبید که بقیه ش هم از سرش پرید و به اطراف سینی پاشید دِ بزنم صدای.... ال اله اال ا... . آخه مافنگی اینو که از شیر حموم پر کردی! ولرمه! چای داغت اینه وای به حال چای سردت دستشو بلند کرد که یه پس سری حسن مافنگی رو مهمون کنه که صدای یکی از گوشه قهوه خونه بلند شد
از دار و ندار دنيا 6 7 تا دوست دختر دارم يكي از يكي شكاك تر اصن داغونما *moteaasef* @~@~@~@~@~@ ﻣﯿﮕﻢ , ﺷﻤﺎﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﮑﺴﺘﻮﻥ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﻫﻤﺶ ﻣﯿﺸﯿﻨﯿﻦﻧﯿﮕﺎﺵ ﻣﯿﮑﻨﯿﻦ ﯾﺎﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻢ ... ؟؟؟؟ *eva_khake_alam* @~@~@~@~@~@ دقت کردین تو فیلم های ترسناک طرف میخواد فرار کنه هیچ وقت ماشینش روشن نمیشه؟ *zert* @~@~@~@~@~@ یه برف هم نمیاد:( بریم برف بازی کنیم برف بریزیم تو یقه مردم *khar_ghalt* @~@~@~@~@~@ انشای این هفته علــــم بهــــتر اســت يـا پــــــــــرايد . . ؟ *Aya* *tafakor* *fekr* @~@~@~@~@~@ اقا من یه کشف بزرگی کردم حرف R همون حرف P هست فقط خسته بوده پاهاشو باز کرده حرف Z همون حرف N هست فقط خوابیده حرف @ هم همون a هست فقط مقنعه سرش کرده وااااااااااااای چقدر باهوشم ^_^ *goz_khand* *goz_khand* @~@~@~@~@~@ من نميدونم اين مامانا که وسايل خودشون رو يه جايي ميزارن بعد خودشونم يادشون ميره کجاس چه جوريه که تو پيدا کردن وسايلي که ما به اصطلاح تو 7 تا سوراخ موش قايم ميکنيم تبحر خاصي دارن *divone* *lab_khande_2* @~@~@~@~@~@ روز مبادا چه روزی است دقیقا یک روز پس از خرج کردن پس اندازهای روز مبادا *khande_dokhtar* @~@~@~@~@~@ سه چیز تو زندگی هست که اگه رعایت کنین آدم موفقی میشین حالا برید تحقیق کنید این سه تا چیز چیه اینجوری هم نگام نکنید، من اگه خودم بلد بودم که الآن اینجا نبودم *montazer* @~@~@~@~@~@ یه روز هـم باید این سازنده ی جمله ” گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی ” رو بیارن چار کیلو غوره بدن دستش ، همه هــــم صبر کنن، ببینم چه جوری میخاد حلـوا درست کنه بعد همون دیگُ بکنی تو چشـاش با این جمله ساختنش ^_^ *kotak* @~@~@~@~@~@ یکی از بدیهای هدفُن اینه که همش فکر میکنی دور و ورت داره یه اتفاقی میفته که تو ازش خبر نداری *divone* @~@~@~@~@~@ حال میکنم بااینایی که مواظب وسایلاشون هستن بعد میان قایمشون کنن که خراب نشن،گمشون میکنن (منو میگه😂) *khandidan* @~@~@~@~@~@ رفتم پرنده فروشی گفتم این عروس هلندی چنده؟ گفت ۲۵۰ تومن گفتم جهازم داره دیگه؟ با عقاب تو مغازهش افتادن دنبالم بیشورا *gij* @~@~@~@~@~@ یه بارم یکی از فامیلا منو واسه پسرش خواستگاری کرد . . . جواب نه که دادیم مامانم واسه اینکه ناراحت نشن برگشت گفت : حالا دختر مام همچی پخي نیست :khak: @~@~@~@~@~@ مادرم فکر کرده کاکتوس سالی یک استکان بیشتر آب نمیخواد امروز کاکتوسه گفت داداش یک لحظه بیا، اینجا کربلاس؟ یک لیوان آب بیار مُردیم از تشنگی کولرم که بابات خاموش کرده *ouugh* *odafez* @~@~@~@~@~@ مغز جالبترین عضو بدنه . . . . از زمان تولد تا موقع مرگ کار میکنه به جز سر امتحان خاک تو سرش *btb* @~@~@~@~@~@ بَ رَ بَ بَ چيست؟؟ به معناي برو باباست که ايرانيها در پاره اي مواقع با دهن کجي،براي تضعيف روحيه طرف مقابل بکار ميبرند الان داريد امتحان ميکنيد؟؟ تبريک ميگم شما يک ايرانيه اصيل هستيد *khande_dokhtar* @~@~@~@~@~@ رفتم کبابی چلو کبابش شیرین بود گفتم آقا چرا شیرینه کبابتون؟ گفت پیاز گرونه موز چرخ کردم *abnabat* @~@~@~@~@~@ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ ﺁﺭﺯﻭﻱ ﻫﺮ ﺯﻧﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣَﺮﺩﻩ . . ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺁﺭﺯﻭﻱ ﻫﺮ ﺯﻧﻲ ﺍﻳﻨﻪ ﻛﻪ ﻫﺮﭼﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭼﺎﻕ ﺷﻪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺨﺮﻩ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﮐﺎﺭﺗﺶ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺪ ﻣﻴﮕﻢ ﺧﺎﻧﻮﻣﺎ؟؟؟ والا .... چه اعتماد به نفسی دارن این اقایون *raghs_gilgili* *belgheis* @~@~@~@~@~@ یه وسیله تو دستشویی هست ، ﺍﺳﻤﺶ ﺩﻣﭙﺎﯾﯿﻪ ﺍﻣﺎ . ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺩﻡ ﭘﺎ ﻧﯿﺴﺖ . . . ﺩﻭﺭﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﭘﺎﺭﮎ ﺷﺪﻩ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﻧﻔﺮ ﻗﺒﻠﯽ باﻝ ﺑﺎﻝ ﺯﺩﻩ ﺗﺎ ﺩﻡ ﺩﺭ؟؟؟؟ *goz_khand* @~@~@~@~@~@ پسردایی ۵ سالم با خمیر بازی برای خودش سبیل گذاشته زنگ زده به مهد کودکشون گفته کامبیز امروز نمیاد مربیه گفته کامبیز تویی؟ گفته نه من پدرم هستم *nini* *khaak* @~@~@~@~@~@ آدمای خاص همیشه در معرض خطرند پاشم برم واسه خودم صدقه بدم خوشبحالتون که حتی هیشکی نگاتونم نمی کنه والا غیر از بدبختی برا ما چیزی نداره *akheish* *cheshm_star* @~@~@~@~@~@ مسواکتونو هر 3ماه یبار عوض میکنید؟ من که یه مسواکمو اینقدر استفاده کردم این اواخر دندونم اونو تمیز میکرد *are_are* @~@~@~@~@~@ لذتی که در برداشتن صابون و دمپایی و شامپو و خمیر دندون از هتل تو روز آخر سفر هست تو هیچی نیست لامصب آدم فکر می کنه خرج سفرش دراومده *khanda_moshi* @~@~@~@~@~@ تو زمستون دو مرحله از خواب سخته یکی اون اولش که زیر پتو سرده بعدم اون مرحله که میخوای پاشی و زیر پتو گرمه جفتش بدبختیه *tavahom* *khande_dokhtar*
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ مثلا من برایت دامن پلیسه دار بپوشم و موهایم را مدل گوگوشی درست کنم 😻💕 چای ذغالی دم کنم برایت با هل ودارچین وبا استکانهای کمر باریک بچینمشان روی کرسی خسته به خانه برگردی و مرا به آغوش بکشی و من غر بزنم که روزها خانه بدون تو زیادی سوت وکور است و در نهایت نتیجه بشود اینکه خانه به چندتا شبیه تو نیاز دارد، دقیقا همانقدر دوستداشتنی 🐈🐾 مثلا تلویزیون و ماهواره نباشد، بنشینی قید بالای کرسی، عینکت را روی بینیات جابجا کنی و با پیچهای رادیو بجنگی برای گرفتن اخبار و من دلم ضعف برود برای خطوط پیشانیات 😌🍁 مثلا بجای کافه گردی، بهمن باشد و برف ببارد و هوس آبگوشت دست پخت مرا بکنی مثلا انقدر درگیر تلگرام و اینستاگرام و ولنتاین نباشیم، لاکچریترین کادوی تو "گل سر" باشد و من برایت "شالگردن" ببافم 🌸🍃 مثلا ماشین و دور دور کردن وجود نداشته باشد، بهار بشود و کل کوچه باغهای خاکی شهر را باهم قدم بزنیم و بوی بهارنارنج مستمان کند مثلا وقتی زیر درخت پر شکوفهای نشستی من انقدر درخت را تکان بدهم که باران شکوفه ببارد بر سرت و غر نزنی که موها و لباسم کثیف شد 💄👔 مثلا این همه پلنگ و داف دورت نباشد و هر روز بیشتر عاشق سادگیام شوی مثلا انقدر " دوستت دارم " و " عاشقتم " از دخترها نشنیده باشی که دلت برای " دوستت دارم " گفتنهای من ضعف برود مثلا دوووووستم داشته باشی 🍇🍓💕 ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ الناز شهرکی
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ روزی روزگاری کدو گردالی و شیخ و ستار مانند میکروب هایی کثیف و چرکولی در خیابان میچرخیدند مردم انهارا کرونا معرفی همی کردع اما این ۳ نفر این حرف هارا ب عن خود نگرفتع و همچنان همی راه میرفتند و همع را مانند خود چرکولی میکردند ناگهان یک نفر همی از دیاری دور بیامد و ب ان ۳ نفر فوش داد (ان هم فوش های ابدار) کدو از کورع همی در برفت و و خود را گردالو کرد و همی بغلتید و فوش دهندع را مانند تمر هندی صاف کرد و ب زمین بچسباند ب طوری ک عن سبز از فرد فوش دهندع در برفت شیخ و ستار از این کار کدو همی خر کیف گشتند و اورا گفتند حال ک اینقدر استعداد در تو همی نهفتع است پس بیا برویم بالای بام تا روی سر مردم مردم ب سبک کفتر های ولگرد عن کنیم کدو نیز با خوشحالی پذیرفت و انها نیز بر بالای بام عمارت خنگولستان (معروف ب خنگو) برفتند و ب چرکولی ترین شکل ممکن روی سر مردم همی بریدند اما مردم چون صاف شدن مرد فوش گو را بدیدند جرعت پررویی همی نداشتند و عن بر سر ب راه خود ادامع میدادند تا حکایتی دیگر بدرووووود ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دوستان اگ چیز بدی گفتم ببخشید ب دل نگیرید ببخشید اولین پستمع حمایت مرسی 😉😉
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ گاهی دلتنگی که چرا بارون نمیاد بعدش دلتنگی که چرا یارم نمیاد گاهی دلتتگی که چرا مهتاب نمی تابه بعدش دلتنگ یه پیاده روی دو نفره ای گاهی دلتنگ بادی که موهاش رو افشون کنه گاهی دلتنگ برفی که دستاش رو حس کنی گاهی نمی دونی با خودت چند چندی بعدش می فهمی که دلت رو باختی و همه دلتنگی ها بهانه است برای داشتنش
*~~~~~~~~* بغض منو ندید ، اشک منو ندید تا زندگیمون اومد شروع شه اون به تهش رسید زیبای چشم سفید زیبای چشم سفید*شهاب مضفری 🎻 *~~~~~~~~* تهران شده ، دارالمجانینت♪♫ من لاابالی می شوم ، بی تو♪♫ توصیفِ احوالم ، که ممکن نیست♪♫ گاهاً چه حالی می شوم ، بی تو♪♫ مجمع الناز*امیر عظیمی🎷 *~~~~~~~~* تو گل شقایقم ، تو تک تک دقایقم واسم اون تک گل باغی شب با تو شیرین میشه ؛ حالا دیدی میشه میشه که همیشه باشی اون چشمات منو دیوونه کردن آخرش انقد خوبی که من دلم نمیشه باورش گل شقایق*مهراد جم🎺 *~~~~~~~~* حتی فکرشم نکن ، یه روزی جا بزنم ؛ مینویسم امضا میکنم میمونم عاشقی سخته خودم میدونم ، تو کاریت نباشه بیا سرتو بذار رو شونم از خودم کم میکنم ، که بهت اضافه شه ؛ تو نباشی هرچی که میخاد بشه... اصلا بزار بشه در میام تو روی هرکی که بخواد ، یه جوری با تو بد بشه هی دنیام شدی رفت واسه قلب من بمون تا رو به راه شم دنیام شدی رفت*پازل بند🥁 *~~~~~~~~* یلدای قرمز ؛ بدون رنگ رژ تو یعنی هیچ شبهای مشکی ؛ بدون سرمه ی چشات یعنی هیچ لبت طعمِ انار دونه دونه دلت سفیدی برف روی بومه صدات لالایی و من واسش دیوونه ♬♫♪ یلدای من تویی ماه توی شب های من تویی ♬♫♪ یه سیاره تو کهکشون چشاتمو چشمای من تویی یلدای قرمز*دانیال هندیانی🎹 *~~~~~~~~*
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم