*~*~*~*~*~*~*~* گرگ روزگار بودم حال که توبه کرده ام اهوها هم برایم خط و نشان میکشند اهای کلاغ برو به اهوها بگو در قلمرو من با احترام عبور کنند شاید حقیقت باشد که توبه ی گرگ مرگ است *~*~*~*~*~*~*~*
ﻋﻄﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺴﺖ ﻣﺴﺘﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪ ... ﻓﺎﺭﻍ اﺯ ﻏﻢ ، ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﺘﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪ ... ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ،ﺍﺳﯿﺮﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ ... ﯾﺎﺩ ﺍﯾﺎﻡ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪ ... ﯾﺎﺩ ﺩﻭﺭﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻬﺎ ﭘﺎﮎ ﺑﻮﺩ ... ﭼﺸﻤﻬﺎ ﮔﻮﯾﺎﯼ ﻋﺸﻘﯽ ﻧﺎﺏ ﺑﻮﺩ... ﻋﺸﻘﻬﺎ ﺑﻮﯼ ﻫﻡ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ... ﻗﻮﻟﻬﺎ ﺭﻧﮓ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ... ﺩﺳﺘﻬﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﯽ ﻧﺒﻮﺩ ... ﻗﻠﺒﻬﺎ ﺁﻫﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﺷﺘﯽﻧﺒﻮﺩ ... ﻋﻬﺪﻫﺎ ﺳﺎﺩﻩ ،ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺑﻮﺩ ... ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻮﻩ ﮐﻨﺪﻥ ﭘﯿﺸﻪ ﺑﻮﺩ ... * ناشناس *
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم