test
test
test
test
test
test
test
test
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
عاقبت با یک غزل ، او را هوایی می كنم
بعدِ عاشق کردنش ، خود را فدایی می كنم
گفته اند : او عاشقِ شعر است و شاعر پیشگی
با همین ترفند از او دلربایی می كنم
من که " شاعر " نیستم ،اما به عشقِ او چنین
در میانِ دوستان ، شاعر نمایی می كنم
قلب او سنگیست ، من مى كوبمش با شعــر ناب
کعبه ای می سازم از آن و خدایی می كنم
او طلسمم کرده ، با آن چشم های آبی اش
شعر می خوانم ، نگاهش را گدایی می كنم
من به اعجاز غزل ، بر قلب انسان واقفم
آخرش هم با غزل ، او را هوایی می كنم
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
سید امیر جان دل
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
پابه پای کودکی هایم بیا
کفش هایت را به پا کن تا به تا
قاه قاه خنده ات راسازکن
باز هم باخنده ات اعجاز کن
خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادر نماز پولکی
طعم چای و قوری گلدارمان
لحظه های ناب بی تکرارمان
مادری از جنس باران داشتیم
در کنارش خواب آسان داشتیم
یا پدر اسطوره ی دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما
قصه های هرشب مادربزرگ
ماجرای بزبزقندی وگرگ
غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت
هرکسی رنگ خودش بیشیله بود
ثروت هربچه قدری تیله بود
ای شریک نان و گردو و پنیر
رفیق باز دستم را بگیر
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
ﻳﻪ ﻗﺴﻤﺘﻲ ﺍﺯﺳﻮﺭﻩ ﯾﺲ ﺗﻮ ﻗﺮﺁﻥ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ :
•°•(( ﻛــُﻞِ ﻓــﻲ ﻓَﻠَــﻚَ • °)) َ •
ﻛــﻪ ﻣﻌﻨﻴﺶ ﻣﻴــﺸﻪ ﻫﻤــﻪ ﭼﻴـﺰ ﺩﺭ ﮔـﺮﺩﺵ ﺍﺳﺖ ↺
ﺟﺎﻟﺒﻴـﺶ ﺍﻳﻨﺠﺎﺳﺖ ﻛـﻪ ﺍﮔـﺮ ﻫﻤﻴﻨـﻮ ﺑـﺮ ﻋــﻜﺲ ﺑﺨــﻮﻧﻲ ﺑــﺎﺯﻡ
ﻣﻴــﺸﻪ :
↺
ﻛُــﻞِ ﻓــﻲ ﻓَﻠــﮏ
↻
ﯾﻌﻨـــﯽ ﺧـﻮﺩ ﺁﻳـﻪ ﻫــﻢ ﺩﺭ ﮔــﺮﺩﺷـﻪ
ﻋـﺎﺷﻖ ﺍﯾـﻦ زیبایی ﻗــــﺮﺁﻧﻢ
ﺣﻀﺮﺕعلی ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﯾند: ﻧﻮﺭﺍﻧﯽ ﺷﻮﺩ ﭼﻬﺮﻩ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﮕران رساند.…!.
ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻫﺎﯾﻢ بیا
ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﺎ
ﻗﺎﻩ ﻗﺎﻩ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺳﺎﺯ ﮐﻦ
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺕ ﺍﻋﺠﺎﺯ ﮐﻦ ...
پا ﺑﮑﻮﺏ ﻭ ﻟﺞ ﮐﻦ ﻭ ﺭﺍﺿﯽ ﻧﺸﻮ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺟﺰ ﻋﺸﻖ ﻫﻤﺒﺎﺯﯼ ﻧﺸﻮ
ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﮐﻦ ﺧﺒﺮ ﻋﺎﻗﻠﯽ ﺭﺍ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮ
ﺧﺎﻟﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﭼﺎﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﻮﻟﮑﯽ
ﻃﻌﻢ ﭼﺎﯼ ﻭ ﻗﻮﺭﯼ ﮔﻠﺪﺍﺭﻣﺎﻥ
ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺏ ﺑﯽ ﺗﮑﺮﺍﺭﻣﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ
دﺭ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﺳﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ
ﯾﺎ ﭘﺪﺭ ﺍﺳﻄﻮﺭﻩ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺎ
ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﻭﺭ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻣﺎ
ﻗﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮒ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﺑﺰﺑﺰ ﻗﻨﺪﯼ ﻭ ﮔﺮﮒ
ﻏﺼﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺮﺻﺖ ﺟﻮﻻﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﻧﮓ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﯽ ﺷﯿﻠﻪ ﺑﻮﺩ
ﺛﺮﻭﺕ ﻫﺮ ﺑﭽﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺗﯿﻠﻪ ﺑﻮﺩ
ﺍﯼ ﺷﺮﯾﮏ ﻧﺎﻥ ﻭ ﮔﺮﺩﻭ ﻭ ﭘﻨﯿﺮ !
ﻫﻤﮑﻼﺳﯽ ! ﺑﺎﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ
ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺴﯽ ﯾﮑﺮﻧﮓ ﻧﯿﺴﺖ ﺁﻥ ﺩﻝ ﻧﺎﺯﺕ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﻧﯿﺴﺖ ؟
ﺣﺎﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯼ؟ ﻣﺜﻞ ﻣﺎ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮﺕ ﺭﺍ ﭼﯿﺪﻩ ﺍﯼ ؟
ﺣﺴﺮﺕ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ؟
ﻣﯽ ﮐﺸﯽ ﻣﺸﮑﻞ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﻔﺲ؟
ﺳﺎﺩﮔﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﻧﯿﺴﺖ ؟
رﻧﮓ ﺑﯽ ﺭﻧﮕﯿﺖ ﺍﺳﯿﺮ ﺭﻧﮓ ﻧﯿﺴﺖ ؟
ﺭﻧﮓ ﺩﻧﯿﺎﯾﺖ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺁﺑﯽ ﺍﺳﺖ ؟
ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺎﻭﺭﺕ ﻣﻬﺘﺎﺑﯽ ﺍﺳﺖ ؟
ﻫﺮﮐﺠﺎﯾﯽ ﺷﻌﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ
ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻤﺎﻥ
* ناشناس *
زلیلی من شنیدم یاعلی گفت
به مجنون چون رسیدم یاعلی گفت
*****
مگر این وادی دارالجنون است
که هر دیوانه دیدم یاعلی گفت
*****
نسیمی غنچه ایی را باز میکرد
به گوشم غنچه کم کم یاعلی گفت
*****
چمن باریزش باران رحمت
دعایی کرد و اوهم یا علی گفت
*****
یقین پروردگاره آفرینش
به موجودات عالم یاعلی گفت
*****
خمیر خاک آدم را سرشتند
چو بر میخواست آدم یاعلی گفت
*****
مسیحا هم دم از اعجاز میزد
ز بس بیچاره مریم یا علی گفت
*****
علی را ضربتی کاری نمیشد
گمانم ابن ملجم هم علی گفت
*****
مگر خیبر ز جایش کنده میشد
یقین آنجا ♥ علی ♥ هم یا علی گفت
*ناشناس*
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم