*0*0*0*0*0*0*0*
وقتی فهمیدی جایی وایسادی که هیچ "ارزشی" نداری
خودتو عوض نکن ، جاتو عوض کن
زیادی که خوب باشی یا به "عقلت" شک میکنن یا به نیتت
با همديگه حرف بزنين ، دعوا كنين ، بحث كنين
ولى نسبت به همديگهه بى توجه نباشين بى توجهى تو رابطه آدمو از پا درمياره
اونی که به هردلیلی باهات "سرد" شد
آتیشم زیرش روشن کنی دیگه گرم نمیشه
واْسِـه کَسی کِه اَرزش نداره گریه نکن
کسی که ارزش داشته باشه اشکتو در نمیاره
نجابــت اون نیس که تـو اوج رابطـه پاک بمونـی
هـــروقـت تــو اوج اختلاف خیـانت نکردی نجیبـی
همیشه جدایی رو تمرین کنین: رفتن آدما از رگ گردن به شما نزدیک تره
*0*0*0*0*0*0*0*
*@@*******@@*
فروغی چه زیبا میگفت
اگر یاد کسی هستیم این هنر اوست نه هنرما
چقدر زیباست کسی را دوست بداریم
نه برای نیاز
نه از روی اجبار
و نه از روی تنهایی
فقط برای اینکه ارزشش را دارد
*@@*******@@*
یه منبع آرامش میخوام یه کوه دل خوشی یه شونه یه تو
♥♥.♥♥♥.♥♥♥
اشک چیست؟
این واژه ی سه حرفی که غوغا می کند ؛ واژه ای که تنها سه نقطه دارد اما می تواند دنیا را دگر گون سازد
می تواند زخم های دلم را تسکین دهد
می تواند همدم تنهایی هایم باشد
می تواند بالش شب هایم را خیس خیس کند و می تواند قلبم را شرمنده کند
آری می تواند شرمنده کند این قلب ساده ام را که زود قضاوت کرد ؛ اشک قلبم را محکوم به سادگی کرد . محکوم به تنهایی ، محکوم به سکوت
باید بگویم اشتباه می کردم ؛ اشک سه حرف ندارد خیلی حرف دارد
حرف هایی که خیلی وقت است در دلم مانده و اما من نقاب بی تفاوتی بر چهره ام زدم ؛ نقابی از شادی از لبخند اما کسی نمی داند در دلم چه می گذرد
چه چیز هایی که دیدم و نبریدم. چه حرف ها که شنیدم و سکوت کردم و چه زجر ها که کشیدم و دم نزدم
اشک با آمدنش نیمه ی پر لیوان را به من نشان داد.اشک با آمدنش به من فهماند که ساده بودم و بچگی کردم
به من فهماند که خوب نشناختمش
و از همه مهم تر به من فهماند که ارزشش را نداشت ؛ آری هیچ کس ارزشش را ندارد حتی او
و قطره ی آخر . . . به من فهماند که تنها کاری که من در آن ماهرم نابود کردن خودم است
و زمزمه های پایانی . . . محکم باش و دم نزن
زندگی ادامه دارد
*@@*******@@*
دوستان این متنی که ملاحظه کردید هم خودم نوشتم امید وار هستم خوشتون اومده باشه و نظرتان هم درباره نوشتم بدید
* داریوش ابراهیمی *