بهروز داداچ بیا این پس انداز منم برا تو :|
گوشی خریدن به درک تو واجب تری
😐😑😂😂😂
سینه بزن
یاران چه غريبانه
حامده پهلانه
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
😆ﺍﮔﻪ ﺭﻭ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﮑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺷﯿﺮﺍﺯﯼ ﻧﺼﺐ ﺑﻮﺩ ، ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﺪﺍﺩ
🤑🤑🤑🤑🤑
عابر بانک : ﺑﻪ ﺑﺎﻧﮓ ﻣﻠﯽ ﺧﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﯼ ﮐﺎﮐﻮ ﮐﺎﺭﺗﺖِ ﺑﯿﺰﻭ ﺗﻮ ﺩﺳﮕﻮُﻭ
🤗
ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﮏ : ﺣﺎﻟﻮ ﭼﯽ ﭼﯽ ﻣﯿﺨﻮﯼ؟
🤔
ﻣﺸﺘﺮﯼ : ﻣﯿﺨﺎﻡ ﯾﺎﺭﺍﻧﻢ ﺑﻮﺳﻮﻧﻢ
😌
ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﮏ : ﺑﺮﯾﭽﯽ ﺍﯾﻘﺪ ﻫﻮﻟﮑﯽ ﻫﺴﯽ حالو؟ ﻫَﻨﻮ ﮐﻪ ﻧﺮﯾﺨﺘﻦ به حساﺑﺘﻮﻥ ،😏 أﯼ ﺩﯾﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺩﮐﻤﻪ ﻗﺮﻣﺰﻭ ﺭِ ﺑﺰﻥ
😑
ﻣﺸﺘﺮﯼ : ﻭﯾﺴﻮ ﻋﺎم هنو ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭمآ ، ﯾﯽ ﺷﺎﺭﺟﯽ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﺎﺳﻢ
😒
ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﮏ : ﭼَﻨﯽ؟
🤔
ﻣﺸﺘﺮﯼ : یی شارج ۵ توﻣﻨﯽ☺
ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﮏ : ﺍﺻلا ﺗﻮ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺷﺎﺭﺝ ۵ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﯼ؟
😠
ﻣﺸﺘﺮﯼ : ﻭُﯼ ﻋﺎﻣﻮ ﯾﻨﯽ ۵ ﺗﻮﻣﻨﻢ ﺗﻮﺵ ﻧﯽ؟
😓
ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﮏ : ﻧﻪ ﮐﺎﮐﻮ
😑
ﮐﺎﺭﺗﺖ ﺑﻮﺳﻮﻥ ، ﺍﯾﻘﺪ ﻭُﯼ ﻧﺴو ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎﺗﻞ ﻧﮑﻦ
😞
مشتری : ینی دو تومنم نی توش؟
😫
عابر بانک : ﻋﺎﻡ ﺑﯽ ﺑﺮﻭ ﺍﻭ ﻭَﺭﻭﻭآ
😤
😂😂😂😂😂
درود بر همه شیرازیا
😍🤗
تشکر از ارغوان بابت ارسال جوک
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
جمشیدخان خدا رحمتت کنه، حالا که رفتی لطفا اون میکروفون رو هم از مرتضی پاشایی بگیر
تشکر از طناز بابت ارسال جوک
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
به اینا نگاهگ کن
😃😃😃😃😃😃😃
ایناهم شومارو نگاه می کنن
خیلی جالبه منم اولش باورم نمی شد
تشکر از غزل جوک بابت ارسال جونش
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
**♥** دلاتون شاد و لباتون خندون **♥**
^^^^^*^^^^^ آن ریقوی سمور نشان آن گوزوی هویدا و نهان آن مالک گوز و ریق و ریشخند میرزا شیمائو با خودت هستی تو چند چند گوزش به آستین همی بودی و نقلش ورد زبان اهل وادی زه وی روایت همی باشد که در عهد طفولیت که بَبویی بیش نبودی اندر مطبخ نزد مام اش جیغ همی زدی و وق همی دادی و آزار بسیار برساندی اهل سرای را پس مادرش ناگزیر به حلقش فرو چپاندی فلفل بسیار و بر باسنش بنهادی قاشق داغ چو ساعتی بگذشتی جهاز هاضمه اش بهم بریختی و دائما مولد باد همی گشتی تا به حال حاضر چونانکه در هر عمل و هر حرف و حرکت ده گوز از خویش بیرون همی دادی و چنان شدی که گاها به زبان تلکم نکردی و حرفش به گوز بگفتی و با گوزش ریتم موسیقی بنواختی که مرحوم موتزارت همچین غلطی نکردی و خدایش لعنت کناد گویند که سر به حیلت بسی داشتی پس مشعلی در دست به وادی همی گشتی و اهل وادی دور خویش گرد بیاوردی پس مشعل به باسن همی گرفتی و گوزی رها بکردی و گوزیدن همانا و به آتش کشیدن اهل وادی همان پس هِرهِر به ریش اهل وادی بخندیدی زین فعل خویش و مردمان مسخر خویش بکردی گویند که در حرب ثالث خنگولستان وی را به جبر به برج و باروی وادی ببستند و باسنش به سوی حرامیان نشانه همی گرفتند پس شکمش قلقلک همی دادند تا وی را گوز آید پس مشعل به پشتش بگرفتند و گوزش را جهنمی از آتش بر سر حرامیان و اینگونه بودی که وادی خنگولستان از شر فتنه رها بگشتی من حیلت شیخ المریض و گوزیدن شیمائو نقل است که بس ترشیده بگشتی و احدی بر وی فرود نیامدی من باب امر خیر چون که یا داماد مادر مرده را گاز گوزش بگرفتی و یا آتش مرضش پس به دروازه ی وادی همی نشستی و هر چرنده و پرنده و خرنده و جنبنده بدیدی بانگ همی برآوردی ....واییییییییی پسسسسسسررررررر.... ............وخدایش لعنت همی کناد............ ^^^^^*^^^^^ *raso*
بر عکس قصه هاست و گیسو کمند نیست آن زن که عاشقش شده ام قد بلند نیست ما هم قدیم مثل دو تا یک کنار هم هر چند این نتیجه ی مردم پسند نیست این شعر ها به پای تو هرگز نمی رسند یا خوب آنقدر که به نامت شوند نیست تو از عسل گرفته شدی من چشیده ام شیرینی تو یک ذره مانند قند نیست آبی بپوش ، چشم بد از تو حذر کند این اعتقاد های قدیمی چرند نیست من یک سوال مختصر و ساده میکنم بی حوصله نباش جوابش بلند نیست مستی چشم های تو غیر طبیعی است این مست ها همان که مرا میکشند نیست؟ بانوی بی نظیر من ، اقرار می کنم این زندگی بدون تو یک لحظه بند نیست وحید پورداد ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ *lover* دم خنده هاتون گرم *lover*
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم