*~~~~~~~~*
بغض منو ندید ، اشک منو ندید
تا زندگیمون اومد شروع شه اون به تهش رسید
زیبای چشم سفید
زیبای چشم سفید*شهاب مضفری 🎻
*~~~~~~~~*
تهران شده ، دارالمجانینت♪♫
من لاابالی می شوم ، بی تو♪♫
توصیفِ احوالم ، که ممکن نیست♪♫
گاهاً چه حالی می شوم ، بی تو♪♫
مجمع الناز*امیر عظیمی🎷
*~~~~~~~~*
تو گل شقایقم ، تو تک تک دقایقم
واسم اون تک گل باغی
شب با تو شیرین میشه ؛ حالا دیدی میشه
میشه که همیشه باشی
اون چشمات منو دیوونه کردن آخرش
انقد خوبی که من دلم نمیشه باورش
گل شقایق*مهراد جم🎺
*~~~~~~~~*
حتی فکرشم نکن ، یه روزی جا بزنم ؛ مینویسم امضا میکنم میمونم
عاشقی سخته خودم میدونم ، تو کاریت نباشه بیا سرتو بذار رو شونم
از خودم کم میکنم ، که بهت اضافه شه ؛ تو نباشی هرچی که میخاد بشه... اصلا بزار بشه
در میام تو روی هرکی که بخواد ، یه جوری با تو بد بشه
هی دنیام شدی رفت
واسه قلب من بمون تا رو به راه شم
دنیام شدی رفت*پازل بند🥁
*~~~~~~~~*
یلدای قرمز ؛ بدون رنگ رژ تو یعنی هیچ
شبهای مشکی ؛ بدون سرمه ی چشات یعنی هیچ
لبت طعمِ انار دونه دونه دلت سفیدی برف روی بومه
صدات لالایی و من واسش دیوونه
♬♫♪
یلدای من تویی
ماه توی شب های من تویی
♬♫♪
یه سیاره تو کهکشون چشاتمو چشمای من تویی
یلدای قرمز*دانیال هندیانی🎹
*~~~~~~~~*
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
بابا داشت روزنامه میخوند
بچه گفت:بابا بیا بازی
بابا که حوصله بازی نداشت
یه تیکه از روزنامه رو که نقشه دنیا بود
رو تیکه تیکه کرد و گفت
فرض کن این پازله…! درستش کن
چند دقیقه بعد بچه درستش کرد
بابا، با تعجب پرسید
تو که نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟
بچه گفت: آدمای پشت روزنامه رو درست کردم
دنیا خودش درست شد
آدمای دنیا که درست بشن
دنیا هم درست میشه
^^^^^*^^^^^
اگه همونجا که گوشیت خاموش بود
منم گوشیم رو خاموش می کردم
که دیگه ازم با خبر نشی
اگه همونجا که دیر رسیدی
سر قرار منتظرت واینمیستادم
اگه همونجا که سرم داد زدی می رفتمو پشت سرمم نگاه نمی کردم
همونجا که دوستت دارمت رو
قورت دادیو نگفتی
که شاید هوا ورم داره
منم دهنم رو می بستم
و دوستت دارم رو به زبون نمیاوردم
همونجا که روز تولدم رو فراموش کردی
اگه همونجا که دروغات رو به روت نیاوردم
که غرورت نشکنه
تو چشمات نگاه می کردمو
می گفتم تمومش کن
الان می تونستم به خودم بگم
تو واسه اونی که ترکت کرد کاری نکردی
الان می تونستم بگم همش تقصیر خودته
کم گذاشتی
ولی هرچی پازل این رابطه رو می چینم
می بینم این من بودم
که تیکه هاشو بهم وصل کردم
این من بودم که همیشه موند
اگر اولین بار که رفتی من نمیومدم دنبالت
این رابطه همون روزای اولش به آخر می رسید
پدری داشت روزنامه میخوند پسرش گفت: بابا بیا بازی
پدرکه حوصله بازی نداشت یک تیکه از روزنامه رو که نقشه دنیابود رو تیکه تیکه کرد وگفت فرض کن پازله درستش کن
چند دقیقه بعد پسر درستش کرد پدر باتعجب پرسید: توکه نقشه دنیارو بلدنیستی چطور درستش کردی؟
پسر گفت: ادمای پشت روزنامه رو درست کردم دنیا خودش درست شد...!!
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
آدمای دنیا درست بشن دنیا درست میشه