oOoOoOoOoOoO
هر چه مغرورتر باشی
تشنه ترند برای با تو بودن
و هرچه دست نیافتنی باشی
بیشتر به دنبالت می آیند
امان از روزی که غروری نداشته باشی
و بی ریا به آنها محبت کنی
آن وقت تو را هیچ وقت نمی بینند
سادهـ از کنارت عبور می کنند
oOoOoOoOoOoO
تو كیستی، كه من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو چیستی، كه من از موج هر تبسم تو
بسان قایق، سرگشته، روی گردابم
تو در كدام سحر، بر كدام اسب سپید؟
تو را كدام خدا؟
تو از كدام جهان؟
تو در كدام كرانه، تو از كدام صدف؟
تو در كدام چمن، همره كدام نسیم؟
تو از كدام سبو؟
من از كجا سر راه تو آمدم ناگاه
چه كرد با دل من آن نگاه شیرین، آه
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه
كدام نشاه دویده است از تو در تن من؟
كه ذره های وجودم تو را كه می بینند
به رقص می آیند
سرود میخوانند
چه آرزوی محالی است زیستن با تو
مرا همین بگذارند یك سخن با تو
به من بگو كه مرا از دهان شیر بگیر
به من بگو كه برو در دهان شیر بمیر
بگو برو جگر كوه قاف را بشكاف
ستاره ها را از آسمان بیار به زیر؟
ترا به هر چه تو گویی، به دوستی سوگند
هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه
كه صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست
تو آرزوی بلندی و، دست من كوتاه
تو دوردست امیدی و پای من خسته ست
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است
oOoOoOoOoOoO
فریدون مشیری
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
تو كیستی، كه من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو چیستی، كه من از موج هر تبسم تو
بسان قایق، سرگشته، روی گردابم
تو در كدام سحر؟
بر كدام اسب سپید؟
تو را كدام خدا؟
تو از كدام جهان؟
تو در كدام كرانه، تو از كدام صدف؟
تو در كدام چمن، همره كدام نسیم؟
تو از كدام سبو؟
من از كجا سر راه تو آمدم ناگاه
چه كرد با دل من آن نگاه شیرین، آه
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه
كدام نشاه دویده است از تو در تن من؟
كه ذره های وجودم تو را كه می بینند
به رقص می آیند ، سرود میخوانند
چه آرزوی محالی است زیستن با تو
مرا همین بگذارند یك سخن با تو
به من بگو كه مرا از دهان شیر بگیر
به من بگو كه برو در دهان شیر بمیر
بگو برو جگر كوه قاف را بشكاف
ستاره ها را از آسمان بیار به زیر؟
ترا به هر چه تو گویی، به دوستی سوگند
هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه
كه صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست
تو آرزوی بلندی و، دست من كوتاه
تو دوردست امیدی و پای من خسته ست
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
فریدون مشیری
***
منجم ها نمی بینند زیر روسری ها را
وگرنه موی تو ده سانت طولانی تر از یلداست
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
عاشق ها
دست هایشان را
به آسمان می برند اما
یادشان می رود نفرین کنند
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
دارم فدایت می شوم
دکترها
نمی گذارند
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
***
عمر را
صرف مروارید شدن کردم
تو کنار دریا
صدف خالی
جمع می کنی
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
از هر که به من رسیده است
شکستی
به یادگار مانده
مثل مسجدی میان راهی
میزبان نمازهای شکسته ام
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
***
به دنبال ردی از بوسه اش
تمام مهرهای مسجد را
بوسیدم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
"نمی بوسمش چون سرما خورده ام"
سال هاست
خود را اینگونه صبر می دهم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
***
کمی تغییر کرده ام
برای شناختنم
عکسم را مچاله کن
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
***
من زبان برگ ها را می دانم
مثلا خش خش یعنی
"امان از جدایی"
پیش از جدایی از درخت
هیچ برگی
خش خش نمی کند
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
آه که می کشم
ابر می شود
و در آسمان شهر تو می بارد
تا تو زیر چتر کسی دیگر
عاشقانه قدم بزنی
.
.
این روزها
آه هم نمی کشم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
***
دیروز، باران بارید
نبودی
دستۀ چتر را
گرفتم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
کتاب مقدس آدم برفی ها
یک آیه دارد
"دلگرم نشو"
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
گلچینی از عاشقانه های احسان پرسا