مواد لازم😄 این مقدار برای ۴نفره ♥♥.♥♥♥.♥♥♥ ♥♥.♥♥♥.♥♥♥ تخم مرغ: 3 عدد شیر: 4 لیوان وانیل :یک سوم قاشق چایخوری زعفران :یک سوم قاشق چایخوری شکر:یک و نیم لیوان گلاب :1 لیوان ثعلب :یک دوم قاشق مرباخوری 🍨🍧🍦🍨🍧🍦🍨🍧🍦🍨🍧🍦🍨🍧🍦 ♥♥.♥♥♥.♥♥♥ طرز تهیه اول ۴ تا لیوان شیر رو توی قابلمه میریزیمو روی حرارت متوسط میزاریم تا گرم شه بد توی یه ظرف جدا تخم مرغ هارو میشکنیم هم میزنیم(به اندازه ای که زرده و سفیده مخلوط شن)بد شکر و وانیلو ثعلب رو هم اضافه میکنیم و خوب که مخلوط شدن به شیر اضافه میکنیم. باید مواد رو مرتب هم بزنیم تا موقعی که جوش بیاد،وقتی جوش اومد گلابو اضافه می کنیم و شعله رو خاموش میکنیم.حالا زعفرون دم کرده رو بهش اضافه میکنیمو خوب مخلوط میکنیم و اجازه میدیم تا خنک شه وقتی خنک شد میزاریمش توی فریزز تا منجمد شه.هر یک ساعت یه بارم اونو بیرون میاریم ،همش میزنیم،دوباره برش میگردونیم تو فریزر.این کار برا اینه که بستنی کش دار بشه .تقریبا پنج شش بار که این کارو کردیم بستنی دیگه آمادستو می تونیم سروش کنیم یا نه توی ظزف در بسته داخل فریزر نگهش داریم. برای تزئیینم میتونیم از پودر مغزها هر کدوم که دوس داشتیم استفاده کنیم😍😍😍 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ نوش جونتون ❤💟❤💟❤
o*o*o*o*o*o*o*o همه چی از اونجا شروع شد که طبق معمول بعد از ظهرها غلوم آتیشی، کریم جیرجیرک، مِیتی هوش،جلال خاک انداز، اکبر فِنچ، جوات رادار و رحیم ننه قمر که همه بروبچه های بازارچه بودن، تو قهوه خونه مش حسن جمع شده و منتظر رییسشون یا همون ابی سیریش بودن فقط خدا می دونست که این هفت نفر به اضافه ابی سیریش که همه اسمشونو هشت داداش گذاشته بودن،چه خاطراتی از روزهای بچگی و بدو بدو کردن ها و سربه سر مغازه دارای بازارچه گذاشتن ها، نداشتن هرجا گوسفندی کشته میشد هر هشت نفر التماس کنان حاضر میشدن و از صاحب گوسفند میخواستن که بجول ها _استخونیه که در مچ پا گوسفند بین دو غوزک قرار داره _ رو بهشون بده. یه کیسه پر از بجول داشتن که تابستون ها از صبح علی الطلوع تا نصفه شب، همشونو گوشه بازارچه کنار هم میچیدن و شرطی بازی میکردن! تکرار در بجول بازی یا قاب بازی از اون ها قاب بازهای حرفه ای ساخته بود که با بچه های بازارچه های نزدیک هم مسابقه میذاشتن کم کم واسه خودشون یه تیم هشت نفره درست کردن و مثه ورزش فوتبال مسابقات داخل محله ای و خارج محله ای و فینال و خالصه هرچی دلتون بخواد، مسابقه ردیف کردن تو بچه ها ابراهیم یا به قول دوستاش ابی بدجور پیله بود! به طوریکه همه بهش می گفتن ابی سیریش وچون تا چیزی رو که میخواست بدست نمیاورد، دست از تالش و کوشش نمی کشید. همین باعث شد، همه اونو به عنوان رییس گروه قبول کنن هرکدوم از این بچه ها واسه خودشون لقبی داشتن که براساس خصوصیت رفتاریشون، شکل و قیافه شون بود؛ مثال کریم جیرجیرک خیلی حرف می زد. اکبر فِنچ خیلی ظریف و ریزه میزه بود. غلوم آتیشی اهل دعوا، مهدی یا همون مِیتی هوش مغز متفکر گروه، جالل خاک انداز بین صحبت همه می پرید و جواد یا همون جوات رادار، جاسوس و خبر چینشون بود. رحیم ننه قمر هم وابستگی عجیب به ننه ش قمر خانم داشت داشتم میگفتم که همه در قهوه خونه مش حسن منتظر رئیسشون ابی سریش بودن که جوات رادار خبر مهمی رو از نوچه های خَز کاظم قرو قاطی که محل پلاس شدنشون، بازارچه چند خیابون اونور تر بود، بده رمضون مافنگی سینی به دست به سمتشون اومد سام علکوم آقایون هش داداش! شای داغ آوردم. نوش ژونتون سینی چای رو روی میز گذاشت غلوم آتیشی نگاهی چپ چپی به استکانهای نصفه از چایی کمرنگ و نعلبکیهای حاوی چای و سینی یه مَن چرک انداخت قفسه سینه شو صاف کرد و بادی تو غبغب انداخت نفله! باز که نصفه چایی رو تو سینی حروم کردی؟ چرت رمضون پاره شد و خاکستر داغ سیگار گوشه لبش، روی پای لختش که داخل یه دمپایی مثال سفید بود ریخت! در حالیکه خم میشد تا خاکسترو که بدجور پاشو سوزونده بود ازپشت پاش برداره با لحن شاکی وبلند گفت شته؟؟ گُرخیدم غلوم آتیشی دست برد و یه استکان کمر باریک که خطهای طالیی دور کمرش به دلیل شستشو و کهنگی یه خط درمیون محوشده بودن، برداشت.استکانو به لبش برد و یه هورتی کشید. اخماش در هم رفت و استکانو تو نعلبکی کوبید که بقیه ش هم از سرش پرید و به اطراف سینی پاشید دِ بزنم صدای.... ال اله اال ا... . آخه مافنگی اینو که از شیر حموم پر کردی! ولرمه! چای داغت اینه وای به حال چای سردت دستشو بلند کرد که یه پس سری حسن مافنگی رو مهمون کنه که صدای یکی از گوشه قهوه خونه بلند شد
شونره آذر روز دانشجو تو ایرانه یه خاطره برا اون روز دارم که میگم خدمتتون ترم اخر دانشگاه بودم و قدیمی برا همین اتاق بسیج دانشجویی رو دادن بهم که ژتون غذای دانشجو ها رو بدم البته خودمم بدم نمیومد چون میشد روزی چندتا ژتون تک زد و وقتایی که غذای سلف سرویس دانشگاه خوب بود..یه دل سیری از عزا دراورد یا به داد رفیقا ی گشنه رسید خلاصه که بد نبود روز شونزده اذر بهم گفتن که از بعد از ظهر تو اتاق باشم چون مراسم بود و برا خوابگاههای بیرون دانشگاه غذا نمیبرن تا همه اجبارا بیان تو مجتمع مرکزی و منم ژتون اضطراری به اونایی که میان بدم برا شام اینطور که مشخص بود از چندتا از دانشگاههای شیراز هم میومدن و اصل کار من خدمت دهی به اونا بود ^^^^^*^^^^^ القصه تا وسطای مراسم کار من شد ژتون دادن به ملت اخرای مراسم که میخواستن شام بدن...منم هُل خوردم تو سالن مراسم عجیب بود که چلوماهی و نوشابه و مخلفات تو ظرف یکبارمصرف سرو کرده بودن قاشق و چنگال یکبار مصرف هم داخل ظرف رفتم کنار دوستام نشستم و شروع کردم شام خوردن حین خوردن چنگال پلاستیکی شکست..اونو انداختم دور و با قاشق ادامه دادم که قاشقه هم شکست..ارزونترین مدلش رو خریده بودن ناکس ها عوض چلو ماهی رو با خریدشون جبران کرده بودن دیدم انگار نمیشه ادامه داد طبق روش اجداد بز چرون خودم با دست نشستم به خوردن خدایی کیف هم میداد یه لحظه دیدم کل ردیف دوستان دارن با دست میخورن..دیگه عادی شد..یه مِلِچ مولوچی راه افتاده بود که واویلا حضرات رؤسای دانشگاه هم برا اینکه رزومه ی کاریشون عالی بشه از صدا و سیما و خبرنگارها هم دعوت کرده بودن تا این مراسم رو پوشش بدن به جهت پاچه خواری بالا دستی های خودشون شام تموم شد..مراسم تموم شد..منم از خستگی زیاد رفتم تو همون اتاق بسیج..در رو قفل کردم و کپیدم..فرداش هم تا عصر کلاس داشتم عصر فرداش رفتم خونه ^^^^^*^^^^^ در بدو ورود حس کردم یه خبرایی هست چون همه چی مشکوک بود وارد که شدم داداشم رو دیدم..تا سلام کردم منفجر شد از خنده..شکمش رو گرفت و رو زمین ولو شد رفتم تو پذیرایی دیدم همه منو که میبینن هرهر میخندن یه لحظه شک کردم نکنه شلوارم پاره س یا موهام یجوری شدن تو اینه نگاه کردم و دیدم نوچ همه چی عادیه تا اینکه بابامو دیدم عجیب بود اون نمیخندید برعکس داشت با غیض نگاهم میکرد سلامش کردم گفت زهر مار خاک بر سرت بیشعور دیگه واقعا گیج شده بودم نمیدونستم چی شده..چه خبطی کردم یا خدا اخرش مادرم اومد و گفت بچه جون..تو همیشه باید عین عنتر ادا در بیاری اونم تو دانشگاه..اونم جلو دوربین تلویزیون؟؟ گفتم به جون خودم من کاری نکردم مادرم گفت باشه..تو درست میگی..پس بشین پای اخبار و شاهکارت رو ببین تا دوساعت که کانال عوض میکردم تا شبکه ی یک..اخبار سراسری پخش شد بعد کلی طول و تفسیر مراسم دیروز دانشگاه شیراز رو نشون داد حالا قصه چی بود دوربین یه لحظه میوفته روی من منم با دست دارم کوفت میخورم بعد این صحنه رو چند بار هی نشون داد از قرار از دیروز تا امروز شبکه ی استانی سه بار شبکه ی سه..شبکه ی یک..هر کدوم دوبار شام خوردن من رو نشون داده بودن دستمو رو به اسمون کردم و گفتم ای خدا تورو خدا منو بکش کم تابلو بودم تو دانشگاه این آخریش رو چکار کنم؟ فردا هم امتحان دارم اگه نرم دانشگاه هم که بابام منو شقه میکنه برم هم که عین آدم کون پتی همه بهم میخندن خدایا به چه گناهی منو داری میچزونی؟؟؟ هعییییی فرداش تو خیابون ملت هم بهم میخندیدن تو دانشگاه که هیچی..کلا سوژه شده بودم تا یکماه هم پس لرزه های اون شام خوردن منو میلرزوند فقط اینو فهمیدم قاشق چنگال یکبار مصرف خر است دانشگاه خر صدا و سیما پدرجد همه ی خرها س شام خر است مراسم خر است شونزده آذر خیلی خر است اما غذا خوردن با دست خیلی باحاله برنج خالی رو بادست بخوری تو دهنت مزه ی چلوکباب سلطانی میده ....
..♥♥.................. با صدای پیامه گوشیم به خودمم اومدم فقط به جیمین نگو من بهت گفتم ناراحت میشه
آن قهر قهروی بند تنبونی آن سوتی گیر نی قلیونی آن دخمر بابای ول خندونی چل چلیِ برازجونی من جمله نوباوه گان وادی همی بودی و عزیز کرده ی ابوی ش شیخ ستار شیرازی نقل است که در نت فعال همی ببودی و بر وادی کوئیز لعین و کافه ی ملعون و دگر وادیان اشرار و اراذل و اوباش گذر همی بکردی و سکنی همی گزیدی و خدایش لعنت کناد گویند که به حیلت و دسیسه اهل وادی را بدان کافرستان ها ببردی و خونشان بخوردی و مالشان بربودی و نت هاشان بفنا همیدادی چونانکه که فسقلی دانشمند را هم گول به سرش بمالیدی و از نی نی سایت بدان کافرستان هجرت همی دادی به سیاست و خدایش نیامرزاد گویند که بر شیخ المریض وارد همی گشتی و فی الحال بر وی پس گردنی همی زدی و آنگاه ریشش در مشت بگرفتی و شیخنا رو خِرکِش بکردی و بر پشتش سوار بگشتی و پیتکو پیتکو کنان شیخ را یورتمه ببردی والله اعلم وی را نقل بباشد که بر شیمائوی گوز دار باشی رفاقتی تنگ بداشتی و جمله ی خلصت های آن عجوزه به ارث ببردی و گاها اندر وادی بساط گوزم به هوا علم بکردی پس وادی را به باد فنا همی دادی و بر فعل خویش شادمان همی بگشتی و خدایش لعنت کناد روزی ننه پفکی مفلوک وز پی ادب نومودن آن چل چلی لعین قاشقی بر آتش گداخته کردی و آرام بر چل چلی نزدیک بگشتی پس تا بخواستی آن قاشق مذاب بر باسنش بگذاشتی ناگاه چل چلی جستی بزدی و مارمولکی اندر تنبان آن پفکی مفلوک بینداختی و هرهر بر وی بخندیدی گویند که بر تمامی شکلکهای وادی حریص بودی و گاها تمام انها به یکباره بر دیباچه ی وادی مصور بنومودی تا بدانجا که وادی هنگ بکردی و شیخنا را به زحمت بیانداختی و خدایش مجدد لعنت کناد ......... ^^^^^*^^^^^
^^^^^*^^^^^ آن ریقوی سمور نشان آن گوزوی هویدا و نهان آن مالک گوز و ریق و ریشخند میرزا شیمائو با خودت هستی تو چند چند گوزش به آستین همی بودی و نقلش ورد زبان اهل وادی زه وی روایت همی باشد که در عهد طفولیت که بَبویی بیش نبودی اندر مطبخ نزد مام اش جیغ همی زدی و وق همی دادی و آزار بسیار برساندی اهل سرای را پس مادرش ناگزیر به حلقش فرو چپاندی فلفل بسیار و بر باسنش بنهادی قاشق داغ چو ساعتی بگذشتی جهاز هاضمه اش بهم بریختی و دائما مولد باد همی گشتی تا به حال حاضر چونانکه در هر عمل و هر حرف و حرکت ده گوز از خویش بیرون همی دادی و چنان شدی که گاها به زبان تلکم نکردی و حرفش به گوز بگفتی و با گوزش ریتم موسیقی بنواختی که مرحوم موتزارت همچین غلطی نکردی و خدایش لعنت کناد گویند که سر به حیلت بسی داشتی پس مشعلی در دست به وادی همی گشتی و اهل وادی دور خویش گرد بیاوردی پس مشعل به باسن همی گرفتی و گوزی رها بکردی و گوزیدن همانا و به آتش کشیدن اهل وادی همان پس هِرهِر به ریش اهل وادی بخندیدی زین فعل خویش و مردمان مسخر خویش بکردی گویند که در حرب ثالث خنگولستان وی را به جبر به برج و باروی وادی ببستند و باسنش به سوی حرامیان نشانه همی گرفتند پس شکمش قلقلک همی دادند تا وی را گوز آید پس مشعل به پشتش بگرفتند و گوزش را جهنمی از آتش بر سر حرامیان و اینگونه بودی که وادی خنگولستان از شر فتنه رها بگشتی من حیلت شیخ المریض و گوزیدن شیمائو نقل است که بس ترشیده بگشتی و احدی بر وی فرود نیامدی من باب امر خیر چون که یا داماد مادر مرده را گاز گوزش بگرفتی و یا آتش مرضش پس به دروازه ی وادی همی نشستی و هر چرنده و پرنده و خرنده و جنبنده بدیدی بانگ همی برآوردی ....واییییییییی پسسسسسسررررررر.... ............وخدایش لعنت همی کناد............ ^^^^^*^^^^^ *raso*
مایع شفابخش و معجزهآسای سرماخوردگی چیست ؟ 👈 قسمت بالایی شغلم خام را به وسیله چاقو بریده و داخل شلغم را به وسیله اسکوپ یا قاشق خالی کنید. در فضای خالی شده 2 قاشق غذاخوری عسل بریزید و روی دهانه 1 لیوان قرار دهید. 👈 سپس آن را یک شب تا صبح در کنار بخاری یا شوفاژ گرم بگذارید، مایعی که درون شلغم از ترکیب عسل و آب شلغم شکل گرفته مایع شفابخش سرماخوردگی است ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ گفته میشود چون پاكت اولین پاپ کورنهایی که به ایران وارد شد، عکس فیل روی آن بود و از طرفی با بو دادن، این ذرتها آماده میشدند برای آن لغت "چس فیل" را به کار میبرند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 🔹بشر اولین بار از کجا فهمیده یه ذره ماست بریزه تو شیر گرم شده بعد بذاره یه گوش همه شیر تبدیل به ماست میشه ، بعد اون ماست اولیه رو از کجا آورده ؟ 👈 جالب بدونید که ماست اولین بار در ایران تولید شده و بعد به بلغارستان رفته است ! حالا میپرسید چگونه؟ همانطور که میدانید برای درست کردن ماست باید به شیر نسبتا" گرم مایه ماست را بزنیم ، ولی اگر برای اولین بار بخواهیم چنین کاری را بکنیم مطمئنا" مایه ماستی وجود نداشته و حتما از چیز دیگری استفاده شده است، در ایران در کردستان و نزدیک «خانه» گیاهی در اطراف یک آب معدنی میروید که فارسی آن علف ماست بوده و اهالی محل به آن یوغورت اوتی میگویند! شیره این گیاه، شیر را منعقد کرده و تبدیل به ماست میکند و ماستی که با این گیاه تهیه شود به مراتب مفیدتر خوشبوتر و خوشمزه تر خواهد بود ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ ادویهای برای درمان هر دردی جز مرگ تحقیقات نشان داده است مواد معدنی و ویتامین های موجود در سیاه دانه در درمان دیابت، سل، بیماری های قلبی و عروقی، کم خونی و میگرن مفید است اسیدهای چرب ضروری فراوان موجود در سیاه دانه آن را به نوعی مواد غذایی ضد سرطان تبدیل کرده که در حفظ سلامت پوست و مو نیز مفید است سیاه دانه آهن و پتاسیم فراوانی دارد و علاوه بر تقویت سیستم ایمنی بدن، باعث رفع مسمومیت خونی و یبوست می شود ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آیا میدانید فاصله استاندارد فرد از تلویزیون بر حسب بزرگی صفحه آن چقدر است ؟ 🔹 32 اینچ » 1.8متر 🔹 42 اینچ » 2.4 متر 🔹 50 اینچ » 2.8 متر 🔹 60 اینچ » 3.4 متر 🔹 71 اینچ » 3.8 متر ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 🔹شکر سرخ ( شکری که از نیشکر بدست میآید ) را جایگزین شکر سفید ( از چغندر بدست میآید ) بکنید 👈 فواید شکر « سرخ » : - تصفیه کننده خون و خونساز است - مقوی قلب و اعصاب - درمان کننده سرماخوردگی و سرفه - درمان التهاب معده - جلوگیری از پیری زودرس - استحکام بخش استخوانها - تقویت کننده و تمیز کننده کبد 👈 و جالب بدونید به شکر « سفید » بخاطر اینکه بزرگترین ماده کشنده بین انسانهای امروز است « سم سفید » میگن ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ حرص و جوش زیاد مساوی است با بیماری " ام اس " براساس تحقیقات استرس ، فشار عصبی و حرص وجوش خوردن زیاد در هر سنی که باشید شما را مستعد ابتلا به بیماری MS میکند برای چیزای الکی حرص نخورید ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ کسانی که راه میروند خلاقیت بیشتری نسبت به افرادی که یک جا می نشینند دارند. فعالیت، نقش مهمی در توانایی شناختی دارد ! ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ « شنا » بطور قطع یکی از بهترین ورزشها برای کاهش وزن است ؛ بالا و پایین رفتن در آب استخر به مدت 1 ساعت باعث سوزاندن 800 کالری میشود ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 👈 با گوشت چی بخوریم ؟ آب لیموی تازه، سبزی، سماق و گوجه 👈 با گوشت چی نخوریم ؟ سس، دوغ، ماست، نوشابه، دلستر و ترشی ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 🔶 آب رودخانه کرخه در روزگار باستان بسیار گوارا بوده است، طوری که کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی دستور میداد از آب کرخه، به هنگام مهمانی برای سفره سلطنتی آب تهیه کنند! ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 🔶تفاله قهوه را دور نریزید: 🔸کود عالی برای گیاهان، دشمن انگل و عافت 🔸بوی بد را می گیرد و بوی مطبوع قهوه را جایگزین می کند 🔸با عسل مخلوطش کنید و به صورت بمالید: لایه بردار طبیعی ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ برای از بین بردن مورچه ها فقط کافیه با مخلوطی از یک لیوان آب و یک لیوان سرکه سیب پنجره ها را تمیز کنید❗️ ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 🔸گربه ها از سلفی گرفتن متنفرند،دیدن تصویر خودشان و دیدن گوشی به آنها حس تهاجمی میدهد و اغلب به شما حمله ور شده یا گازتان میگیرند تا یاداوری کنند اسباب بازی نیستند ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ زالودرمانی بهتر از حجامت خون فاسد را از عمق بدن بیرون میکشد ! زالو با تصفیه و رقیق کردن خون ؛ به رفع گرفتگی رگها، سردردهای مزمن، عفونتها و واریس کمک کرده و باعث تقویت سیستم ایمنی میشود ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ اگر نمی خواهید بیمار شوید، بهتر است احساساتتان را بیان کنید! عدم بیان احساسات، علاوه بر ایجاد مشکلات روانی، احتمال ابتلا به مشکلات و بیماریهای جسمی همانند سرطان را افزایش می دهد ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ مصرف غلط ماست و اسفناج مصرف ماست با اسفناج به دلیل تشکیل اگزالات کلسیم، مــولد تشکیل سنگ کلیه و مثانه است بعلاوه اسفناج مانع جذب کلسیم ماست و ماست باعث دفع آهن اسفناج میشود ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ زنان کم خون آلزایمر میگیرند اکثر زنان مبتلا به آلزایمر ، درجوانی مبتلابه کم خونی بودهاند ! فقر آهن موجب پایین آمدن اکسیژن مورد نیازسلولهای مغزی وتخریب زودهنگام آنها میگردد ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 💯مطالعات نشان داده که در طول جنگ جهانی دوم، ژاپنی ها بیش از سی میلیون فیلیپینی، مالزی، ویتنامی، کامبوج، اندونزیایی و برمه راقتل عام کردند🔆 ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ ○ افرادیڪه صبحانه می خورند بیشترین موفقیت را در کنترل وزن خود دارند ○ خوردن صبحانه • قند خون شما را تثبیت • چربی سوزی شما را تقویت کرده •اشتهایتان را سرڪوب می کند‼️ #تناسب_اندام ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ بهتر است جوراب هایتان را پشت و رو بشویید ؛ این کار باعث تمیز شدن سطح جوراب از سلول های پوستی و باکتری ها خواهد شد 👌 ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ طبق نتایجی که دندان پزشکان بدست آورده اند ؛ تأثیر نوشابه بر دندان همانند تأثیر مواد مخدر کراک و شیشه بر روی دندان است ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ چطوری میتونیم بفهمیم در رو باید هل بدیم یا بکشیم تا باز بشه؟🤔 دنبال لولا بگردید اگر آن ها را دیدید بکشید. اگرندیدید فشار دهید تا باز شود ☝️🏻 ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 🔰هر 4 روز یک میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده میشود.😱 ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 💯تنها موجودی که می تواند به پشت بخوابد، انسان است ☺️ ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 🔆 اولین پمپ بنزین در سال 1895 میلادى در فرانسه افتتاح شد. 💯 ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ 🔆نیکوتین موجود در سیگار به سرعت جذب خون می شود و در مدت سی ثانیه به مغز می رسد و بر سلول های عصبی اثر می گذارد ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ بلند پروازی من آنست که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید #فردریش_نیچه ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ پتاسیم موجود در پوست موز می تواند لکه های زرد رنگ روی دندان ها را کاهش دهد. برای این منظور، یک موز رسیده را انتخاب کرده و با قسمت درونی پوست روی دندان ها را ماساژدهید
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم