♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
عشق وقتی برسد خشک و ترت می سوزد
هرچه داری همه دور و برت می سوزد
گاه می خندی و گه گاه نگاهت ابریست
توی بارانی و اما جگرت می سوزد
دوست داری بگریزی و ندانی چه کنی
منطق عقل به اما اگرت می سوزد
میروی توی خودت گم بشوی می بینی
هرچه بوده ست تو را در نظرت می سوزد
شهر از یک نفری با تو حکایت دارد
تازه اینجاست دل بی خبرت می سوزد
آسمان با تو هماهنگ و پر از پروازی
درد اینجاست فقط بال و پرت می سوزد
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
* ناشناس *