oOoOoOoOoOoO
یلدا
دختر گیسو طلای زمستان
دردانه ی مه رویِ سرما
پیراهن ابریشمی
بر تن
با گونه های اَناری
نجوا کنان
پای کوبان در راه است؛
دلتنگی هایم را
به باد داده ام
خرامان خرامان
با یلدا
عشوه گری خواهم کرد
oOoOoOoOoOoO
باران قیصری
*********◄►*********
فکرش را بکن
روزی برسد که تو درکنار من دست دردستم قدم برداری درهمین کوچه پس کوچه ها وخیابان هایی که به دروغ میگویند تومال من نمیشوی
خرامان خرامان قدم برداریم و توبرایم حرف بزنی و من گوش فرادهم به سَمفونی زیبایی که از حنجره ات خارج میشود وبا نگاهم غرق شوم در موج موهای مشکیت
همانجا زمان متوقف شود من باشم و تو و خیابانی که تنها شاهد عشق ماست
*********◄►*********