* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
🌱1. مردان و زنان شبیه یکدیگر میشوند در پوشش و ارایش
🌱2. مردان و زنان لباس تنگ و بدن نما میپوشند
🌱3. خونریزی بین مردم عادی میشود
🌱4.شعار دین کهنه می شود
🌱5. به افراد بد احترام می گذارند
🌱6. امر به معروف را نهی و ترک می کنند و می گویند به تو چه ربطی دارد
🌱7. در امور دین و خدا از مال کم هم دریغ می کنند و خرج نمی کنند
🌱8. فاسق و منافق عزیز می شوند
🌱9. آلات موسیقی در مساجد و روی قبرهانواخته می شود
🌱10. صف های نماز جماعت مردم نشانه نفاق می شود
🌱11. قرآن را سبک می شمارند و نمی شناسند مگر با صدای آواز و غناك
🌱12. مردم از عالمان دین فرار میکنند
🌱13. مردم بی دین می شوند و از دنیا می روند
🌱14. افراد نادان زمام امور را به دست می گیرند
🌱15 . صله رحم از بین می رود و جایش را به قطع رحم می دهد
🌱16. افراد فاجر و فاسد زیاد میشوند
🌱17. بازارها به هم نزدیک می شوند یعنی بازار تجارت و کسب
کاذب می شوند
🌱18. تار و تنبور و نی را نیکو میشمارند و آلات موسیقی
همه جا ظاهر می شوند
🌱19. فقرا آخرت خود را به دنیا می فروشند
🌱20. مردم برای رئیس شدن حرص می زنند و طمع دارند
🌱21. اطاعت بی چون و چرای مردان از همسرانشان زیاد می شوند
🌱22.پدرو مادر را لعن و نفرین می کنند
🌱23. خیانت در مال شرکاءفراوان و عادی می شود (کلاهبرداری)
🌱24. پرده حیا از زنان برداشته می شود
🌱25. سکته و مرگ ناگهانی زیاد می شود
🌱26. دین مردم درهم و دینار می شود و خدای مردم #شکمشان
🌱27. آشنایان در وقت نیاز همدیگر را نمیشناسند
🌱28. مردم غذاهای خوب می خورند و جامه های زیبا و فاخر می پوشند و با آن فخر می فروشند
🌱29. مردان با طلای حرام و ابریشم حرام خود را زینت می کنند
🌱30. کودکان نسبت به بزرگترها و والدین بی حیا و بی ادب می شوند
🌱31. عالمان به حرفشان عمل نمی کنند
🌱32. مساجدرا نقاشی می کنند ظاهر مساجد آباد ولی از نظر
هدایت و ارشاد ویران است
🌱33. عیب کالا را پنهان می کنند
🌱34. سوار شدن زنان بر روی زینها
(اعم از حیوان و غیر آن مثل، ماشین . موتور و......)
🌱35. سبک شمردن زنا و هر رابطه دختر و پسر و زن و مرد و نا محرم عادی می شود
🌱36. اسلام غریب میشود و از اسلام فقط نامی باقی می ماند
🌱37. امر به معروف را زشت می شمارند و همه در ترکش مساوی اند
🌱38. خرج کردن زیاد برای دنیاشان و دریغ از خرج کردن برای آخرت
🌱39. مومنین در این زمان غمگین و حقیر و ذلیل می شوند
🌱40. نماز را سبک شمرده و به جماعت نمی خوانند
🌱41. موذن برای اذان گفتن پول می گیرند
🌱42. قرآن مهجور و متروک می شود فقها و عالمان به قرآن اندک
🌱43. برکت از مال و جان مردم گرفته می شوند
(جوانمرگ می شوند)
🌱44. افراد مورد اعتماد و امین کم می شوند
🌱45. مال حلال کم می شوند
🌱46. کم فروشی عادی می شود
🌱47. ازدواج مرد با مرد و زن با زن صورت میگیرد و عادی می شود
🌱48. فساد عمومی می شود
🌱49. بیت المال وسیله شخصی می شود
🌱50. مسکرات و نوشیدنی های حرام حلال می شوند
🌱51. زکات مال ترک می شوند همانند خمس آن
🌱52. صاحبان مال و ثروت بزرگ شمرده می شوند
🌱53. مردم قبور شعراءرا محل عبادت قرار می دهند
🌱54. هیچ چیز بهتر از دروغ در آن زمان نمی باشد
🌱55. زبان راستگو و صادق کم است
🌱56. مردم فرقه فرقه شده و از اهل نفاق تقلید می کنند
🌱57. موسیقی مطرب رواج می یابد و معمول می شود وکسی آن را نهی نمی کند
🌱58. شرب خمرو می خوارگی می کنند
🌱59. زنان فرزندان خود را رقاصه و آوازه خوان تربیت می کنند
🌱60. طلاق زیاد می شود
🌱61. صورت مردم انسانی اما دلهایشان شیطانی است
🌱62. حرف حق را تکذیب می کنند
🌱63. در عروسی ها هر کاری بخواهند می کنند
از گناه . فساد . ساز. آواز و......
🌱64. از مردم جدا شوی تو را غیبت می کنند
🌱65. بالا رفتن قیمت ها در آن زمان عادی می شود
🌱66. شنیدن آیات قرآن سنگین می شود
❤SHEYKHSHIA ❤
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
حسرت عشق
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
عاشق اگر عاشق بود ، دردش پشیمانی نبود
عشق اگر قطعی بود،فکرت ازآن خالی نبود
کاش عشق بود ولی حسرت نبود
کاش آن عاشق پس فطرت نبود
عشق همراه لیاقات کاش نبود
دل همپای لیاقت کاش نبود
حال بشنو این سخن از حال من
کاش در پایان شوی تو مال من
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
فصل عشق
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
عشق دنیایی رنگیست
عشق تصویر قشنگیست
عشق تمنای وجود است
عشق حالی بی فروغ است
نوجوانی فصل عشق و عاشقیست
فصل مردن گریه کردن فصل سخت خستگیست
نوجوان گاه شود تنهای تنها در جهان
نیست درمانی بجز دیدار روی زندگی
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
بهار عشق
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
چشم هایم همه توست
شعر هایم همه توست
در بهار عاشقی
فکر هایم همه توست
کاش میگفتی به من
هستی تو در فکر من
آنگاه پر میکشم
در خیال عاشقی
حال که بی خبرم
از خیال مجنون
گریه با جان میکنم
در بهار عاشقی
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
در چند قدمی بهار ایستاده ام
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
در چند قدمی بهار ایستاده ام
به دوستی او یا شکوفه ها فکر میکنم
اگر بهار برود شکوفه نیز میرود و جایش را به میوه ها میدهد
در چند قدمی بهار ایستاده ام
دفتر خاطراتم را ورق میزنم
چه زود میگذر لحظه ها
چه زود میگذرد کودکی
در چند قدمی بهار ایستاده ام
صدایی در گوشم میگوید
یک بهار دیگر نیز از عمرت گذشت
با خودت چنو چندی
به بهار گفتم، خسته نمیشوی از روز های تکراری؟
گفت برای تو تکرار است و برای من حیات
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
سلام
من شکوفه هستم
اسم واقعیم فاطمه هستش
من یه شاعرم
این شعرامو واسه شما گذاشتم