برا دهه ی شصتیها جنگ یه رکن اصلی تو زندگیشون بود بصورت واقعی لمسش نکردن اما تا الی الابد تو ذهنشون حک شد برا منی که لبه ی دهه ی شصت و دهه ی پنجاه بودم جنگ واقعی تر بود.چون متولد سال 1360هستم ^^^^^*^^^^^ خلاصه اول ابتدایی که رفتیم گاهی صدای آژیر خطر میومد و ما رو مث گله ی گوسفند هل میدادن تو پناهگاهایی که تو مدارس اون زمان ساخته بودن بعدشم اژیر زرد و سفید و دوباره زندگی گل و بلبل میشد حالا بگذریم از وقتایی که صدای ضدهوایی و انفجار بمب همه ی ترس رو تو وجودمون هویدا میکرد ^^^^^*^^^^^ سال 67 بود و اخرای جنگ صدام نامرد با موشک به جنگ شهرها اومده بود خونه ی ما تو شیراز تو محله ی ابیوردی بود و بالای کوه بالای خونه ی ما دانشگاه شیراز واقع شده بود..یه توپ ضدهوایی هم اونجا گذاشته بودن برا دفاع از شهر مقابل حمله ی هوایی و موشکی القصه همون زمونا تازه داشتن محله ی ما رو گاز کشی میکردن با این کمپرستورهای بادی دیزلی افتاده بودن بجون کوچه ها صبح تا شب صدای ترتر این کنده کاریها بلند بود همون روزا حملات هوایی هم به اوج خودش رسیده بود اکثرا هم ظهرها و شبا اتفاق می افتاد یروز ظهر یه صدایی از اسمون بلند شد نگو حمله ی موشکی شده بود..پدافند هوایی ما موشک عراقی رو تو هوا زده بود از اسمون اهن پاره رو زمین میبارید چند لحظه بعد نیروهای کمیته اومدن و تیکه پاره های موشک رو از ملت میگرفتن این وضع مقارن شده بود با عملیات لوله کشی گاز محله ی ما دو روز بعد دوباره همون اوضاع تکرار شد این دفعه موشک صدام به کوه میخوره و یه صدای خرکی بلند میشه ^^^^^*^^^^^ چند روز بعد این کارگرای لوله کش مشغول کار بودن ظهر شد و برا ناهار دست کشیدن وسط همین گیر و دار این مرد همسایه ما میره حموم حموم اینا هم تو حیاط بوده پشت دیوار اینها هم یه چندتا کارگر با کمپرستور و پیکور بادی مشغول استراحت بودن و زیر سایه ی دیوار و اون موتور باد دیزلی خوابیده بودن یهو یکی از این کارگرا تو خواب پاش میخوره به شیلنگ باد پیکور و پیکور رو که گذاشته بودن رو بدنه ی موتور دیزل جابجا میشه یهو فعال میشه و شروع میکنه به چکش زدن به. کاور فلزی موتور دیزل حالا کنار کوه باشی و صدا هم بپیچه و تو حموم هم باشی و توهم حمله ی هوایی هم بزنی اقا همسایه ها که میریزن بیرون از ترس این وسط یکی هم میگه حمله ی موشکی شده که صدای ضد هوایی بلند شد (صدای پیکور رو با صدای توپ ضدهوایی روی کوه عوضی گرفته بودن) یه چند نفر هم از کله داد میزدن اهای ملت از خونه هاتون بیاید بیرون تا موشک نخوره تو سرتون این مرد همسایه ی ما هم تو حموم این صداها رو میشنیده یه لحظه از صدمتر بالاتر اون کارگرا که بیدار شده بودن شروع میکنن پیکور زدن مرد همسایه دیگه واقعا میترسه که وای..ضدهوایی شروع کرد..الانه که موشک بخوره وسط حموم.. عاقا لخت و عور از حموم میپره بیرون و میاد تو کوچه شروع میکنه به دویدن سمت کوه باقیشو دیگه خودتون تصور کنین خنده ی ملت همیشه در صحنه ^^^^^*^^^^^ اون بنده خدا چندروز بعد بعلت متلکهای اهالی از اونجا اسباب کشی کردن اما هنوز بعد سی و یک سال یادم که میاد از خنده روده بر میشم که چیا به سر ماها اومد تو اون دهه ی شصت کوفتی *@@*******@@* دهه شصتیا ◄
*♥♥♥♥*♥♥♥♥* زیباترترین " معماری " من ساختن " ذهن و دل " خویشتن است در گستره ی وسیع اندیشه ی خود سازه ای باید ساخت با ستونهایی برافراشته از افکارم و مصالح ، همه از جنس امید و مراقب باشم نقش " افکار غلط " در ذهنم نقشه ی " تخریب بنیاد " من است ميتوان زيبا زيست نه چنان سخت که از عاطفه دلگير شويم نه چنان بي مفهوم که بمانيم ميان بد و خوب لحظه ها ميگذرند گرم باشيم پر از فکر و اميد عشق باشيم و سراسر خورشيد زندگي همهمه مبهمي از رد شدن خاطره هاست هر کجا خنديديم هر کجا خندانديم زندگاني آنجاست بي خيال همه تلخي ها ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ❤دلاتون شاد و لباتون خندون ❤
اینجا بسوزی یا بسوزانی مهم نیست حتی خصوصیات انسانی مهم نیست پای غزل ها قد بکش خود را برقصان نه .... هر کسی را هم برقصانی مهم نیست یک روز زیر سایه ام آرام بودی امروز آرامم بگریانی مهم نیست گل را اگر پرپر کنی آیا مهم است؟ روی حقیقت را بپوشانی مهم نیست ؟ فرقی ندارد عاشقم باشی ، نباشی عاشق شدن لای پریشانی مهم نیست فرقی ندارد قلب من با سنگ صحرا حتی برنجانی ، نرنجانی مهم نیست خیلی تحمل می کنم حتی خودم را اصلا برای تو مسلمانی مهم نیست
Morteza Pashaei-Ki Fekresho Mikard (128) لینک دانلود : 4 مگا بایت ► دانلود آهنگ ◄ ________________________________ ♥"تـــــــــو" کنارم باشی♥ ★مـــــن آنقدر ميخندم که مبادا خنده ی ديگری را ★ببینی! ★"تــــــــو" کنارم باشی♥ ★آنقدر به چشمانت خيره ميشوم که مبادا چشمان ★ديگری نگاهت را از مــن بدزدد! ♥"تـــــــــو" کنارم باشی♥ ★مـــن عميق تر نفس ميکشم که تمام عطرت سهم ★مـــن باشد! ♥"تـــــــــو" کنارم باشی♥ ★حـــــــال مــــــــــــن خــــوب اســــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــــت....... ★خیالت راحت !! ♥ "تـــــــــو" کنارم باشی♥ ★من جـز آغوش تو حتـے به ★دیوار هم تکیه نمے کــنــــــــم...
ﺩﻧﮓ .... ﺩﻧﮓ ﺳﺎﻋﺖ ﮔﯿﺞ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺷﺐ ﻋﻤﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﭘﯽ ﺩﺭﭘﯽ ﺯﻧﮓ ﺯﻫﺮ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻡ ﮔﺬﺭ ﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻧﻘﺶ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺭﮒ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﻡ ﭘﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﻟﺬﺕ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺯﻧﮕﺎﺭ ﻏﻤﯽ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻟﯿﮏ ﭼﻮﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﻡ ﮔﺬﺭﺩ ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻡ ﺑﯽ ﺛﻤﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﻧﮓ ... ﺩﻧﮓ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﮕﺬﺷﺖ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﺎﺯ ﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ ﺷﺪ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺮﺳﺶ ﺑﯽ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺮ ﻟﺐ ﺳﺮﺩ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺎﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺧﯿﺰﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﻧﮓ ﻟﺬﺕ ﺩﺍﺭﺩ ﺁﻭﯾﺰﻡ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮ ﭘﯿﮑﺮ ﺍﻭ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﻧﻘﺶ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻧﻢ ﺩﻧﮓ... ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺍﺯ ﮐﻒ ﺭﻓﺖ ﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﮔﺸﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯽ ﻟﺤﻈﻪ ﮔﺬﺭﺩ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﮔﯿﺮﺩ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﺩﻭﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺍﻣﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺭﮒ ﻣﻦ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺯﻫﺮ ﻭﺍﺭﻫﺎﻧﯿﺪﻩ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻣﻦ ﺭﺷﺘﻪ ﺣﺎﻝ ﻭﺯ ﺭﻫﯽ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﺩﺍﺩﻩ ﭘﯿﻮﻧﺪﻡ ﺑﺎ ﻓﮑﺮ ﺯﻭﺍﻝ ﭘﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ ﭘﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻧﻘﺶ ﭘﯽ ﻧﻘﺶ ﺩﮔﺮ ﺭﻧﮓ ﻣﯽ ﻟﻐﺰﺩ ﺑﺮ ﺭﻧﮓ ﺳﺎﻋﺖ ﮔﯿﺞ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺷﺐ ﻋﻤﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺯﻧﮓ ﺩﻧﮓ ... ﺩﻧﮓ ﺩﻧﮓ .
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم