♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
بیا آخرین شاهکارت را ببین
مجسمه ای ساختی با چشمان باز
خیره به دور دست
شاید شرق شاید غرب
مغلوب یک شکست
مفعول یک تاوان
مطلوب یک عشق
خرده هایش را باد دارد میبرد
و او تنها خاطراتش را محکم در آغوش گرفته
بیا آخرین شاهکارت را ببین
مجسمه ای ساخته ای به نام من