روزی شیخ در کنار آتش به همراه مریدان نشسته بودند و بحث میکردند در همین زمان زني جوان به همراه بچه کودک خویش نزد شیخ آمدند و زن درخواست کمک کرد شیخ از زن جوان خواست مشکلش را بیان کند گفت یا شیخ دوتا مشکل دارم *haj_khanom* *haj_khanom* یکیش این کره خر که بسیار شیطنت میکند و امانم رو بریده است و گویی جنون دارد و به در و دیوار لگد میزد چند بار در گلدون های خانه رید هنگامی که من خواب بودم گوش من را گاز گرفت *bi asab* *bi asab* به مخرج خر همسایه نوشابه ریخت و خر گاز دار شد :khak: :khak: شیخ قاشق را روی اتش داغ کرد و قاشق داغ رو با فلفل پر کرد سکه ایی به زمین انداخت کودک دولا شد قاشق داغ رو کامل به کودک داخل کرد :khak: :khak: آتش از سوراخ های کودک به هوا بر خواست و دور مدرسه میدوید و مریدان با کپسول آتشنشانی دنبال او میدویدن تا او را خاموش کنن *dingele dingo* شیخ گفت مشکل دومت چیست ؟؟ زن جوان گفت : كه بعد از ازدواج مجبور به زندگي مشترک با خانواده شوهرش شده است و آنها بيش از حد در زندگي من و شوهرم دخالت مي كنند شیخ پرسيد : آيا تا به حال به سراغ کمد شخصیت رفته اند؟ زن جوان با تعجب گفت : البته كه نه همه حتی همسرم می دانند كه آن کمد متعلق به شخص من است ؛ شورت های من و لباس شخصی من داخل ان هستند *bi asab* *bi asab* و هر كسي كه به آن نزديك شود با بدترين واكنش ممكن از سوي من رو به رو مي شود *fosh* *fosh* هيچ يک از اعضای خانواده همسرم حتي جرات باز کردن کمد شخصی من را هم ندارند شيخ تبسمي كرد و گفت : این طبیعی است در همین حال مریدان پسر بچه رو به زور گرفتن و خاموش کردند و دور شیخ جمع شدند زن پرسید چی طبیعی است ؟ شیخ ادامه داد اين تقصير خودت است كه مرز تعريفي خودت را فقط به کمد محدود كرده اي تو اگر اين مرز را تا ديوارهاي اتاق شخصي ات گسترش دهي ديگر هيچ كس جرات نزديك شدن به اتاقت را نخواهد داشت زن با شنیدن این حکمت قوطیه فلفل رو خورد خشتک پاره کرد و به درون آتش پرید و بلند بلند میخواند خاطرات شمال محاله یادم بره اون همه شورت و حال محاله یادم بره مریدان نیز شورت زنانه پا کردند و همیدیگر را نگاه میکردند و جیغ میکشیدند میگفتن تو زواری پسر چقد نادونی اومدی زیارت یا که چش چرونی پسر بچه نیز بعد از شنیدن این سخن نوشابه به مخرج خود وارد میکرد و میگفت تو رو ریدم نفسم بند اومد دل من یکدفعه یک حالی شد نمی دونم خشتک من سنگین شد یا زمین زیر پاهام خشتک شد * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * **♥** دلاتون شاد و لباتون خندون *ghalb_sorati* ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ داستان شیخو مریدان نوشته شده و طنز پردازی شده توسط برو بچه های خنگولستان این سبک داستان ها رو هیچ جا پیدا نمیکنید بجز خنگولستان و هر جا دیدید بدونید از ما کپی شده لیست داستان های شیخ و مریدان ◄
نقاشی های ارسال شده به خنگولستان از تاریخ 8 مهر تا 16 مهر ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ اره اوسا دانا نقاشیش و سبک کشیدنش کپه خودته ، خدا حفظش کنه پدر مادر و تو رو هم برای اون حفظ کنه ان شا الله *ghalb* *ghalb* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آخی یکیشون یه چشم داره ؛ فک کنم بلقیسه اون *gerye* :khak: :khak: ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ لایک داره این عکس نوشته ؛ واقعن همینطوره هرجا مشکلات بهت فشار اوردن تو تنگنا گیر کردی ، اول یه چکاب از اعتقاداتت کن چون ادمیکه اعتقاد داشته باشه به خدا ؛ زود کم نمیاره ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ این که دیگه مثلنی نداشت واقعن گله دیگه ؛ افریون رو مخی ؛ خوشگل کشیدیش *gol_rose* *gol_rose* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ هیییی واااای چقد حُسن یوسف دارید تو حیاطتون انصافا حیاط با صفایی دارید اوه اوه کفاش رو ببینا کفش ایمنیه ؛ انگار میخا بره جوشکاری *ey_khoda* *ey_khoda* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ عاقا اینجا هر کی هر کی شده همه عاشق هم شدن این وسط عاقا به احساسات و روان پریشان خود تسلط داشته باشید *bi asab* *bi asab* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ مرسی کاکا داریوش ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ یا حسین مظلوم ؛ ان شا الله امام حسین همیشه دستگیر ما باشه چه اینجا چه روز قیامت ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ خوش اومدی الهه ؛ دقیق نمیدونم با خط های سیاه سفید چی طراحی کرده ولی فک کنم نوشته سام یا شایدم ساد ؛ سارت ؟؟ ؛ زارت ؟ *tafakor* *fekr* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ نقاشمون میگه این دماغه خونت آباد این چه دماغیه کشیدی حالمونو زدی به هم *vakh_vakh* *vakh_vakh* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ سلا ملکوم ، سلاملکوم خوش اومدید توپول خانِم *gol_rose* *gol_rose* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ قشنگ بود الناز ، افرین مغز بازی داری برا ترکیب و قاطی کردن حالت های نمایشی با هم *modir* *modir* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ من اگه جای این عکاسه بودم که از دختره عکس گرفته تا این حرفو میزد ؛ میگفتم جدی نگیر باوا حولش میدادم بیوفته تو آب *vakh_vakh* *vakh_vakh* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ باشه ، میکوشمت *bi asab* *bi asab* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عذا و چه ماتم است
نقاشی های ارسال شده به خنگولستان از تاریخ 29 شهریور تا 2 مهر ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ به قول اوسا ؛ ننش سرشو کرده تو موبایل نی نیه هم میماله خودش به درو دیوارو میخنده *vakh_vakh* *vakh_vakh* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ واااالا از نی نیه خاطره یاد بگیرید تمیز و مرتب و خوشگل مشکل منو بابامو دوتا عموم ؛ هفته ایی دو بار میریم حموم *fekr* *fekr* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سهههههههلااااااام خیلی خوش اومدی قدم پنجه کردید *gol_rose* *gol_rose* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ohhhh maykel jakson I love u too I love you there I love u four *ghalb* *ghalb_sorati* **♥** ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم نقاشمون کشیده یه دونه گلابی با سایه روشن و محاسبه ی تابش نور *modir* *modir* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ نههههههه تووو دروووغ میگی عاشق شدی داری میپیچونی *jar_o_bahs* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ چه خووووووووشگل موشگل بودیدا آخ جووون یه عالمه لُپ داشتید *amo_barghi* *amo_barghi* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ عررررررررررر *ey_khoda* *gerye_kharaki* بیا خودمونو به نشونه اعتراض آتیش بزنیم *help* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم یه اسب با لبخندی ملیج اییییهیییی هیییی هیییی پیتیکو پیتیکو الاغه میای بازی کنیم ؟؟؟ دمم مثال آهو شرتم مثال یابو اما تو چی ؟؟؟ *tafakor* *tafakor* درسته در مورد خر بود ولی خو یهویی به ذهنم اود دیگه ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زوری دخترش کرده ها نوچ نوچ نوچ *mahi* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مدرسه و زهره مار کوفت کاری مدرسه و زقنبوت مدرسه و شرت سگ عاقای پتیبل *fosh* *fosh* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اوره قبول دارم سرد شدن آدم هایی که تا پیش از این خیلی صمیمی و گرم بودن خیلی سخت و سنگینه ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ببشید میشه منو به گربه خوندگی قبول کنید *baghal* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشمونم ازیناس که یه هو سیماش داغ میکنه قاطی میکنه این متنو ایطوری نوشته وااااااااای مدرسه *esteres* *esteres* درس هوورا *lover* *lover* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ohhhh I am bus stop *goz_khand* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ هووووووون !!!!؟ *gij_o_vij* خوبه مام بگم دوستت داریم ؟؟ خوبه منم بگم خیلی نوکریم ؟؟ خوبه منم بگم بیا بوست کنم ؟؟ ازین بوسا *kiss* *kiss* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ای بابا نقاشمون اومده خوش خطی کنه مُرکبش ریخته رو صفحه *narahat* *narahat* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دینگه دینگو یه خانم عینکی مهندس داریم داخل خنگو آبجیه ترانه اس *gol_rose* *gol_rose* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مراحل تغییرات طناز رو میخوایم پیش بریم من خستمه *narahat* *gerye* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دارم میگم خوبم ولی تو باور نکن *narahat* *gij* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من توپم توووووووپ *dingele dingo* *dance* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بلقیس زده تو کاره کشیدن حیوانات *vakh_vakh* *vakh_vakh* *mrs* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بسیار به به خیلی هم خوشگل دست و پنجت درد نکنه فائزه *mrs* *gol_rose* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دستاش کو ؟؟؟ مث تخم مرغه الان *LoL* *LoL* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شاعر میگه اول رخ خود به ما نبایست نمود تا آتش ما جای دگر گردد ، دود *** اکنون که نمودی و ربودی دل ما ناچار تورا دلبر ما باید بود ابوسعید ابولخیر | رباعی 267 ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ یه توضیح کوچیک برا برو بچه هایی که از چهارخونه و پارس هاب اومدن بدم اول اینکه خیلی خوش اومدید به خونواده خنگولستان ؛ قدمتون سره جفت چشم ما دوم اینکه این بخش نقاشیه ما دو شیفت کاری داره که اینجوریه میرید تو منوی خروج ؛ ازونجا بخش نقاشی رو انتخاب میکنید و آخر کار میتونید برامون نقاشیتون رو بفرستید هر نفر داخل خنگولستان یه تابلو نقاشی داره که وقتی نقاشیشو میفرسته بعد میتونه داخل بخش اسلایدر بعده تایید ببینتش و هر چی نقاشی بفرسته فقط و فقط روی هم دیگه کپی میشن و ما هر هفته یکبار یه همچین پستی میزاریم و نقاشی های فرستاده شده رو با زیر نوشته میزاریم و نقاشی هاتون یادگار تا زمانی که خنگولستان عمر داره اینجا حفظ خواهد شد *ghalb* *gol_rose* *0*0*0*0*0*0*0* دم تموم خنگولستانیا گرم ؛ ممنون از نقاشا و عکس نویس ها ؛ خدا قوت تابلو ها ریست شد بفرستید تا اخر شب تایید میکنم یاعلی *aahay* ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ برای مشاهده نقاشی های سری قبلی میتونید از لینک های زیر استفاده کنید نقاشی های ارسال شده به خنگولستان 20 شهریور تا 29 شهریور ◄ نقاشی های ارسال شده از 8 شهریور تا 20 شهریور ◄ نقاشی های ارسال شده 26 مرداد تا هشت شهریور ◄ نقاشی های ارسال شده از 11 مرداد تا 26 مرداد ◄ نقاشی های ارسال شده از 1 مرداد تا 11 مرداد ◄ نقاشی های ارسال شده 20 تیر ماه تا 1 مرداد ◄
نقاشی های ارسال شده به خنگولستان از تاریخ 12 تیر تا 20 تیر ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ آفرین بزشن رو حالت رگباره :khak: :khak: ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ یا پرتغال بهم میدی یا جیغ میزنم *gerye_kharaki* *gerye_kharaki* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ به به شاعر میفرماید که چینه چینه دامنت سبد آبی به دستت محض رضای دخترون خودومو تو گِل میپلکونم *dance* *dance* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ نخیرم ابروهام پیونده ، دماغمم پژمرده کشیدی ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ مبارک همه باشه دستت درد نکنه بابت تبریک *gol_rose* *gol_rose* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ نقاش برامون یه گل رز بنفش کشیده ولی حال نداشته برگاشو بکشه همیجوری گردالی گردالیش کرده *mrs* *mrs* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ یه نقاش داریم خعلی کلاسیک برامون میکشه دمت گوریل *gol_rose* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ یارب دروغ میگه اگه تنها بود که تورو صدا نمیکرد *neveshtan* *neveshtan* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ خواهش میکنم ، ما کوچیک شماییم *gij_o_vij* *gij_o_vij* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ میخوام لوو بدم اون نقاشمون بود که خط خطی میفرستاد فقط تو مایه بی اعصابیسم کار میکرد این اونو برامون کشید بعد خوشش نیومد سریع تابلو رو عوض کرد نقاشی پایینی رو داد *vakh_vakh* *vakh_vakh* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ نقط سبک بی اعصابیسم خوشش میادا ، وگرنه بلده نقاشی بکشه ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ شاعر میفرماید تو شبی در ماه تارم من برات مثل خیارم ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ عاقو به نظر یه تروریست داریم تو کاربرامون یکیو ترور کرد روش خط زده *esteres* *esteres* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ نقاش میفرماید یارا توهم هوای ما را دارا من در جوابش میفرمایم حال ندارم بیام تا اون دورا ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ ماه تو هم عسل ، تموم زندگیتون عسلی و شیرین *gol_chehrel* *gol_chehrel* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ مبارکه ، ایشا الله به پای هم پیر شید *hip_hip* *hip_hip* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ دمت گرم رو مخ ، روشنش کن گرمایی پختیم *dali* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ آفریق یعنی از شدت قشنگی به ریق افتادم آفریق آفریق *gol_rose* *gol_rose* ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ مرررررررررررسی که هستید ، دوستتون داریم یه عالمه ، خدا قوت حافظه بخش نقاشی ریستارت شد میتونید نقاشی های جدید بفرستید ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ برای مشاهده نقاشی های سری قبلی میتونید از لینک های زیر استفاده کنید نقاشی ارسال شده از 4 تیر تا 12 تیر ◄ نقاشی ارسال شده از 29 خرداد تا 4 تیر ماه ◄ نقاشی های ارسال شده از 21 خرداد تا 29 خرداد ◄ نقاشی های ارسال شده از 14 خرداد تا 21 خرداد ◄ نقاشی ارسال شده از ده خرداد تا 14 خرداد ◄ نقاشی های ارسال شده از 4 خرداد تا 10 خرداد ◄
روزی مریدی از بازار عطرفروشان میگذشت ناگهان موتورش جام کرد و بر زمین افتاد و بیهوش شد مردم دور او جمع شدند و هر کسی چیزی میگفت یکی میگفت زنگ بزنیم صد و بیست و پنج یکی میگفت بزا فیلم بگیرم و در شبکه های مجازی پخش کنم تعدادی پول ریختن براش یکی میگفت دست بش نزنید شاید بمیره بیوفته گردن ما همه برای درمان او تلاش میکردند یکی نبض او را میگرفت ، یکی دستش را میمالید ، یکی کاه گِلِ تر جلو بینی او میگرفت ، یکی لباس او را در میآورد تا حالش بهتر شود دیگری گلاب بر صورت آن مرید بیهوش میپاشید و یکی دیگر دره گوش او فحش ناموسی میداد بلکه به هوش بیاید و یکی از میان دزدی بود و جیب او را خالی میکرد تا از وزن او کم کند اما این درمانها هیچ سودی نداشت ، مردم همچنان جمع بودند هرکسی چیزی میگفت . یکی دهانش را بو میکرد تا ببیند آیا او شراب یا بنگ یا حشیش خورده است؟ حال مرید بدتر و بدتر میشد و تا ظهر او بیهوش افتاده بود . همه درمانده بودند . تا اینکه از میان جمعیت فردی به سرعت خبر را به شیخ رساند و چون سرعت فرد بالا بود تا مقصد خشتکی برایش باقی نمانده بود ؛ شیخ فردی دانا و زیرکی بود او فهمید که چرا مریدش در بازار عطاران بیهوش شده است ، با خود گفت: من درد او را میدانم، مرید من دباغ است و کارش پاک کردن پوست حیوانات از مدفوع و کثافات است او به بوی بد عادت کرده و لایههای مغزش پر از بوی سرگین و مدفوع است خود را همچون بوقلمون به جمعیت رساند ، رو به مردم کرد و گفت کوچه بقلی نذری میدن !!! ؛ جمعیت بسیاری افسار پاره کردند و به کوچه بقلی روانه شدند شیخ کنار مریدش نشست و چون دوست نداشت که از آن پس کسی مریدش را بخاطر عادت به بوی بد و ناخوش مسخره کند در سر نقشه ایی پروراند ، سره مرید را به آرامی روی خشتک خویش نهاد و به جمعیتی که مشاهده میکردند گفت عایا کسی بندری بلده برقصه ؟؟ از میان جمعیت یک نفر داوطلب شد و شروع به بندری رقصیدن کرد شیخ با زیرکی از سر و صدای ایجاد شده استفاده کرد و گوزی از خود بدر کرد و چون مرید سرش روی خشتکه شیخ بود بوی گوز در مغز و روان مرید پیچید چند لحظه گذشت و مرید دباغ بهوش آمد ، مردم تعجب کردند وگفتند این شیخ جادوگر است . در گوش این مریض رمز و جادو خواند و او را درمان کرد سپس مرید دباغ بلند شد و چند قدمی راه رفت و تاثیر گوزه شیخ از بین رفت و دوباره بیهوش شد ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ هیچ گاه از کمک به دیگران دریغ نکنید ، شاید گوزی نجات بخش باشد
خندانکس عید فطر عکس های خنده دار عکس های با مزه و خنده دار یکی از بهترین سایت های تفریحی عکس های باحال و با مزه ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *gij_o_vij* محصول دیگر از خنگولستان پشم بستنی *fekr* :khak: لیس بزنید و از استفراغ خود لذت ببرید :khak: *********◄►********* *amo_barghi* شبای احیا *amo_barghi* *********◄►********* *ghalb_sorati* بگی بخواب کچله زشت **♥** *********◄►********* :khak: کاپیتان شوکت خوش سیبیل پس میده رو عزت ابرو میمونی و توی دروازه :khak: *********◄►********* *yohoo* *yohoo* آها ماشا الله دیدی چه راحت حذف شدیم اصن کاری نداشت که ؛قرشو برم ، گیلی لی لی لی لی *yohoo* *********◄►********* *kiss* *kiss* *kiss* *********◄►********* *amo_barghi* اوووووف کار بد آموزی یاد گرفتم *amo_barghi* :khak: یکی هم نداریم براش بگوزیم :khak: *narahat* هی دنیا قدره منو بچه های خوابگاه فقط میدونستند *narahat* *********◄►********* :khak: و این هم نسل جدیده شلوار های پسران :khak: *ey_khoda* راحت و خنک بدون عوارض جانبی *ey_khoda* *ey_khoda* *fekr* بالا کشیدن شلوار خود را به ما بسپارید *fekr* *fekr* :khak: شماره ی تماس بیست و نه دو تا شیش :khak: ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *ghalb_sorati* دلاتون شاد و لباتون خندون **♥**
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم